eitaa logo
داستانهای آموزنده
15.5هزار دنبال‌کننده
435 عکس
140 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🌸🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃 🔸 ❗️ ✍مردی به نزد حلوا فروشی رفت و گفت : "مقداری حلوای نسیه به من بده" حلوا فروش قدری برایش در کفه ترازو گذاشت و گفت: 🔸"امتحان کن ببین خوب است یا نه " مرد گفت :" روزه ام باشد موقع افطار " حلوا فروش گفت : " هنوز ١٠ روز به ماه رمضان مانده ،چطور است که حالا روزه گرفته ای؟" 🔹مرد گفت : "قضای روزه ی پارسال است ." حلوا فروش حلوایش را از کفه ترازو برداشت و گفت : 🔸" تو قرض خدا را به یک سال بعد میاندازی قرض من را به این زودی ها نخواهی داد ." من به تو حلوا نمیدهم . به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande