مرحوم سید بحرالعلوم در مکه به کتابخانه ی یک قاضی اهل سنت وارد شد و فرمود:
چه کتاب هایی در این جا وجود دارد؟
او جواب داد:"فیها ما تشتهیه الانفس"(دربهشت آنچه آن را دلها بخواهد هست) .
سید فرمود:فلان کتاب را دارید؟وی گفت خیر.به همین ترتیب برای نقض سخن او تا هفت کتاب را نام برد و او گفت ندارم.بعد کتابی را از او خواست و وی آورد.
سید کتاب را چند ورق زد و نشانه ای لای آن گذاشت،و چند ورق دیگر زد و نشانه ای لای آن گذاشت.و همین طور از اول تا پایان کتاب به صفحات آن احاطه داشت.
آن شخص بعد از رفتن سید دید در صفحاتی که نشانه گذاشته روایات و نصوصی است که بر خلافت امیر المومنین علی علیه السلام دلالت میکند.
سرانجام آن قاضی سنی گفت "هنگام مرگ، آن سید مرا غسل بدهد" یعنی بنابر مسلک و مذهب سید غسل بدهید،معلوم شد که آن قاضی سنی مذهب شیعه شده است.
#مولایم_علی_مظلوم
💠 نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و از ایشان، اسبِ قرمزِ خوش رنگی خواست.
حضرت هم به او هدیه داد، بی چشم داشت و کریمانه.
وقتی سوار بر آن اسب شد و رفت، امیرمؤمنان این شعر را خواند:
«أُریدُ حیاتَهُ و یُریدُ قَتلی، عذیرَکَ مِن خلیلِکَ مِن مُرادِ» یعنی «من برای او حیات و سلامتی را آرزومندم، اما او قصد کشتن مرا دارد».
کسی را از قبیله مراد بیاورید که عذر مرا (در اینکه به بدخواه خود محبت می کنم) بپذیرد.
سپس رو به دوستان خود فرمود به خدا قسم که این مرد قاتل من است!
مردم بارها دیده بودند درستی پیش بینی هایش را، با تعجب پرسیدند پس چرا او را نمی کشی؟
پاسخ داد پس چه کسی مرا بکشد؟
او که دست رد به سینه قاتلش نزد، چگونه ممکن است محبان امیدوارش را ناامید کند؟
📚 منبع: بحارالانوار، جلد ۴۲، صفحه ۱۸۶
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۹۸
#مولا_ی_مظلوم
💠 محدث بزرگ ثقه الاسلام كلينى از سدير نقل مى كند كه گفت : در محضر امام باقر(ع ) بوديم ، سخن از جريانات بعد از رحلت رسول خدا (ص ) و پريشانى و غربت حضرت على (ع ) به پيش آمد، مردى از حاضران به امام باقر(ع ) عرض كرد: (خدا كار تو را سامان دهد، عزت و شوكت بنى هاشم و بسيارى جمعيت آنها چه شد؟)
امام باقر (ع ) فرمود: (از بنى هاشم كسى باقى نمانده بود! (شوكت ) بنى هاشم با بودن جعفر طيار و حمزه (ع )، موجوديت داشت ، وقتى كه جعفر و حمزه در گذشتند عموى پيامبر (ص ) و عقيل (برادر على (ع ) باقى ماندند، كه از آزاد شدگان (در فتح مكه ) بودند.
اما والله لو ان حمزة و جعفر كانا بحضرتهما، ما وصلا الى ما وصلا اليه ، و لو كانا شاهديهما لاتبقا نفسيهما.
آگاه باش ، سوگند به خدا اگر حمزه و جعفر (ع ) زنده و حاضر بودند، آن دو نفر (خليفه ) به آن مقام كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر (ع ) شاهد و ناظر بودند، آن دو نفر جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى رساندند).
به خاطر همين تنهايى و مظلوميت است كه نقل شده حضرت على (ع ) وقتى كه به منبر مى رفت ، هميشه آخرين سخنش قبل از پايين آمدن از منبر، اين بود ما زلت مظلوما منذ قبض الله نبيه (از آن هنگام كه خداوند، پيامبرش را قبض روح كرد، همواره و هميشه مظلوم شدم )📚بیت الحزان،ص۱۶۰
~~~~
📖 در عظمت علی علیهالسلام و شهادت او همین بس که عایشه گفت:
دیدم که پیغمبر علی را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: پدرم به فدای تو ای شهیدِ تنها |مجمعالزوائد، ج۹، ص۱۳۷
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۹۹
#مولاعلی
💠 شب قدر، شب نزول ولایت امیرالمومنین علیهالسلام...
مفضّل گوید:
در محضر امام صادق علیهالسلام از آیه مبارکه: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»؛ سخن به میان آمد.
فرمود: «چقدر برتری آن بر سورههای دیگر آشکار است!»
عرض کردم: برتری آنچه میباشد؟
فرمود:«در آن شب ولایت امیر المؤمنین علیهالسلام نازل شده است»
گفتم: در شب قدری که ما آن را در ماه رمضان امید داریم؟
فرمود: «آری! شبی که در آن شب آسمانها و زمین اندازهگیری شده، و ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن تقدیر و معیّن شده است»
اَلمُفضَّل بنِ عُمرَ قَال ذَكرَ أَبُوعَبدِاَللَّه عَلَيهِ السَّلاَم إِنَّا أَنزلنَاه فِي لَيلةِ اَلقَدرِ قَالَ مَا أَبيَن فَضلهَا عَلَى اَلمَشهودِ قَالَ قُلتُ وَ أَيّ شَيء فَضلهَا؟
قَالَ نَزَلَت وَلاَيةُ أَمِيرِ اَلمُؤمنِين فِيهَا قُلتُ فِي لَيلَة اَلقَدر اَلَّتي نَرتَجيهَا فِي شَهرِ رَمَضانَ؟
قَالَ نَعَم هِي لَيلَة قُدِّرتْ فِيهَا اَلسمَاوَات وَ اَلاَرضُ وَ قُدِّرت وَلاَيةُ أَمِيرِاَلمُؤمِنِينَ فِيهَا.!
📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۲۴۶
📚تفسير نورالثقلين، ج ۵، ص ۶۱۷
📚بحارالأنوار، ج ۹۴، ص ۱۸
~~~~
📖 در عظمت علی علیهالسلام و شهادت او همین بس که عایشه گفت:
دیدم که پیغمبر علی را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: پدرم به فدای تو ای شهیدِ تنها |مجمعالزوائد، ج۹، ص۱۳۷
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۹۰۰
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کنج از حرم پناهم بده....
دلم تنگته خدا شاهده...
بابا علی
دیگر رسید لحظه ی فردای بی علی
پوچیم و هیچ ما پس از این ، ” ما ” ی بی علی
ای کاسه های شیرِ به صف ننگ بر شما
گر از علی کنید تمنای بی علی
مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل
اینک شما و وحشتِ دنیای بی علی
قرآن بی علی ثمرش ابن ملجم است
دارد خطر تلاوت هر آیه بی علی
بوی شکاف کعبه گرفته طواف ما
باید گریخت ورنه ز هر جای بی علی
جز یا علی مگو و مدد از جهان مجو
شیطان نشسته در پس هر ” یا ” ی بی علی
با یا علی ست گر دَم او زنده می کند
بی معجزه ست هر دم عیسای بی علی
رمز شکاف کعبه و دریا علی ست ، پس
غرق است بین حادثه موسای بی علی
در ” عین ” و ” لام ” و ” یا ” همه ی درس ها گمند
بیهودگی ست مشق الفبای بی علی
یک عده پای غیر علی پا گرفته اند
اسلامشان شده ست چه بی پایه بی علی
شیری که خورده اند از آن رو که نیست پاک
از آنشان شده ست اذان های بی علی
” ما را خدا ز زهد ریا بی نیاز کرد ” *
دلخوش بمان تو شیخْ به تقوای بی علی …
🖤🖤🖤