eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.6هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
25 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 روزى امام حسين عليه السلام از كنار مساكين عبور مى كردند كه ديد پلاسى پهن كرده و تكه نانى بر آن نهاده‌اند و مشغول خوردن هستند. 🔻 حضرت به آنها سلام كردند و ايشان هم جواب سلام امام (ع) را دادند. 🔶 آنگاه امام حسین(ع) را دعوت كردند تا با آنها غذا بخورند. 🔷 امام عليه السلام هم كنار آنها نشستند، فرمودند: اگر غذاى شما صدقه نبود با شما هم غذا مى شدم. سپس فرمودند: به منزل من بيایيد. 🔶 فقرا هم به منزل آن حضرت رفتند و امام عليه السلام به آنها غذا و لباس دادند و دستور دادند مبلغى پول هم به آنها داده شد. 📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام حسین(ع): 🔻 إِنَّ أَجْوَدَ النَّاسِ مَنْ أَعْطَی مَنْ لَایرْجُوه؛ 🍃 بخشنده ترین مردم کسی است که به فردی که از او امیدی نمی برد می بخشد.(بحارالأنوار،ج۷۱،ص۴۰۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۵۱۳
💠 طاووس يمانى گويد: سالى به حج رفتم، خواستم ميان صفا و مروه حج كنم؛ چون به كوه صفا رسيدم، جوانى را با جامه‏اى كهنه ديدم كه آثار صالحان را در روى او مشاهده می‌شد. 🔻 چون چشمش بر كعبه افتاد رو به آسمان كرد و گفت: أنا عريانٌ، كما تَرى، أنَا جائِعٌ كما ترى، فيما ترى يا من يَرى ولا يُرى؛ 🔷 لرزه بر اعضاى من افتاد، نگاه كردم، دو طبق ديدم كه از آسمان فرود آمد كه دو پارچه بر آن نهاده شده بود. 🔶 طبق‏ها در پيش وى گذاشته شد. ميوه هايى بر آن طبق‏ها ديدم كه هرگز مثل آن نديده بودم. 🔷 وى بر من نگريستند و گفتند: يا طاووس! گفتم: لبيك يا سيدى و تعجبم زياد شد از آن كه وى مرا شناخت. 🔶 گفتند: تو را بدين حاجت هست؟ گفتم: به جامه حاجتم نيست؛ اما بدان چه كه در طبق است آرى. 🔷 ایشان مشتى از آن به من دادند، من آن را بر طرف جامه احرام بستم. 🔶 آن گاه وى، يكى از آن پارچه‏‌ها را رداى خود ساخت و ديگرى را إزار خود كردند و آن كهنه كه داشتند به صدقه دادند و روى بر مروه نهادند و میگفتند: رب اغفر وارحم وتجاوز عما تعلم وإنك أنت الأعزّ الاكرم؛ 🔶 من در عقب ایشان رفتم. شلوغى انبوه خلق ميان من و او جدايى افكند. يكى از صالحان را ديدم و از او پرسيدم كه آن جوان كيست؟ ✅ گفت: يا طاووس! تو او را نمیشناسى! او راهب عرب است، او مولانا زين العابدين على بن الحسين(ع) است. 📚 مصابيح القلوب، ص ۱۲۸ ~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام علی(ع): 🔻السلامةُ في التَّفَرُّدِ، الراحَةُ في الزُّهدِ؛ 🍃 سلامت در تنهايى است و آسايش در زهد.(غررالحكم،ص۳۲۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۵۱۵
  جمعی همراه امام صادق (علیه السلام) به مسافرت مي‌رفتند، ليكن از تعرّض راهزن‌ها نگران بودند...امام صادق(عليه‌ السلام) به آنان فرمود:  نيت كنيد كه ثلث مال خود را صدقه بدهيد تا بقيه آن محفوظ بماند. آنها نيز چنين كردند. ناگهان راهزن‌ها بر آنان ظاهر شدند. همگی ترسيدند، اما امام صادق(عليه‌ السلام) به آنها فرمود: چرا مي‌ترسيد، در حالی كه در امان الهی هستيد؟ راهزن‌ ها جلو آمدند و دست امام صادق(عليه‌ السلام) را بوسيدند و گفتند: رسول‌خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) را در خواب ديديم به ما دستور داد كه خود را برای خدمت، به شما عرضه كنيم. اكنون ما در خدمت شما و اين جمعيت هستيم تا از دشمنان و دزدان حفظتان كنيم. امام صادق(عليه‌ السلام) فرمود: به شما نيازي نداريم. آن كه شرّ شما را از سر ما كوتاه كرد، شرّ ديگران را نيز كوتاه مي‌كند. در نتيجه، صحيح و سالم به مقصد رسيدند و ثلث مال خود را صدقه دادند و با بقيه آن به تجارت پرداختند و از هر درهم، ده درهم سود بردند. همراهان مي‌گفتند: بركت امام صادق(عليه‌ السلام) چقدر زياد بود. امام صادق(عليه‌ السلام) در جوابشان فرمود: بركت معامله با خدا را شناختيد، پس بر اين معامله مداومت داشته باشيد: «قد تعرّفتم البركة في معاملة الله عزّ و جلّ فدوموا عليها».[۱] [۱]بحارالانوار ج۹۳ ص۱۲۰،۱۲۱ 📗ادب فنای مقربان ج۲ ص۱۵۴،۱۵۵
  جمعی همراه امام صادق (علیه السلام) به مسافرت مي‌رفتند، ليكن از تعرّض راهزن‌ها نگران بودند...امام صادق(عليه‌ السلام) به آنان فرمود:  نيت كنيد كه ثلث مال خود را صدقه بدهيد تا بقيه آن محفوظ بماند. آنها نيز چنين كردند. ناگهان راهزن‌ها بر آنان ظاهر شدند. همگی ترسيدند، اما امام صادق(عليه‌ السلام) به آنها فرمود: چرا مي‌ترسيد، در حالی كه در امان الهی هستيد؟ راهزن‌ ها جلو آمدند و دست امام صادق(عليه‌ السلام) را بوسيدند و گفتند: رسول‌خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) را در خواب ديديم به ما دستور داد كه خود را برای خدمت، به شما عرضه كنيم. اكنون ما در خدمت شما و اين جمعيت هستيم تا از دشمنان و دزدان حفظتان كنيم. امام صادق(عليه‌ السلام) فرمود: به شما نيازي نداريم. آن كه شرّ شما را از سر ما كوتاه كرد، شرّ ديگران را نيز كوتاه مي‌كند. در نتيجه، صحيح و سالم به مقصد رسيدند و ثلث مال خود را صدقه دادند و با بقيه آن به تجارت پرداختند و از هر درهم، ده درهم سود بردند. همراهان مي‌گفتند: بركت امام صادق(عليه‌ السلام) چقدر زياد بود. امام صادق(عليه‌ السلام) در جوابشان فرمود: بركت معامله با خدا را شناختيد، پس بر اين معامله مداومت داشته باشيد: «قد تعرّفتم البركة في معاملة الله عزّ و جلّ فدوموا عليها».[۱] [۱]بحارالانوار ج۹۳ ص۱۲۰،۱۲۱ 📗ادب فنای مقربان ج۲ ص۱۵۴،۱۵۵