eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.6هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
24 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
ابوحمزه ثمالی می گوید: از حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) پرسيدم: اى فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نيستيد؟ فرمود: بلى! عرض كردم: پس چرا فقط امام زمان (عليه السلام) قائم ناميده شده است؟ فرمودند: هنگامى كه جدّم امام حسين عليه السّلام كشته شد فرشتگان گريستند و ضجّه زده و به درگاه الهى ناليده و گفتند: اى خدا و اى سرور ما آيا از كسى كه برگزيده و فرزند برگزيده و بهترين خلق تو را كشته غافل هستى؟ خداى عزّ و جلّ به ايشان وحى نمود: اى ملائكه من آرام باشيد قسم به عزّت و جلال خودم از قاتلين او انتقام خواهم گرفت اگر چه در زمان بعد باشد، سپس ائمّه ‏اى كه از فرزندان امام حسين عليه السّلام هستند را به ايشان نشان داد، آنها مسرور و خوشحال شدند در بين فرزندان حضرت يكى از آنها ايستاده و نماز مى‏ خواند، حقّ تعالى فرمود: با اين قائم از قاتلين انتقام خواهم گرفت. 📚علل الشرائع، ص531 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۲
محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود. در چادر بودم که از بیرون چادر کسی مرا به اسم صدا کرد. بیرون که آمدم آقا مهدی را جلو چادر تدارکات بهداری دیدم. سر گونی را با یک دست گرفته بود و با دست دیگرش لای نان خورده ها را می گشت. تا آخر قضیه را خواندم. سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را از گونی بیرون آورد و به من نشان داد و گفت: ـ برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟! ـ بله، آقا مهدی می شود. دوباره دست در گونی کرد و تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد. ـ این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟ من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟ آقا مهدی ادامه داد. ـ الله بنده سی¹... پس چرا کفران نعمت می کنید؟... آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟... هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟ بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت. 📚کتاب «خداحافظ سردار»، نوشته سید قاسم ناظمی، چاپ سوم، صفحه 25 ¹- تکیه کلام شهید باکری به معنی «بنده خدا» 🎤خاطره از رحمان رحمان زاده 🍃👈 آیه مرتبط: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۳
☘🌸 در تاریخ 93/9/23 شبکه تلویزیونی الفرات عراق یک میهمان ویژه داشت که در خلال آن می‌خواست از  شکست یک عملیات ویژه داعش پرده بردارد میهمان شبکه یکی از روسای قبایل عراق و فرمانده نیروهای مردمی عراق آقای ابوحسن می‌گفت: ما اطلاع یافتیم که 370 نفر از نیروهای داعش طی عملیاتی قصد گروگانگیری ایرانیان زایر را در نزدیکی کربلا دارند.   فرمانده عراقی ادامه داد: ما طبق وظیفه موضوع را سریعا به حاج قاسم سلیمانی اطلاع دادیم چون ایشان فرمانده حفاظت از زوار اربعین بودند. این فرمانده عراقی توضیح میدهد حاج قاسم سریعا مسیر حرکت داعش را رصد کردند و با 20 نفر از نیروهای زبده اش در سر راه نیروهای داعش کمین کرد فرمانده عراقی چنین توضیح داد ک نیروهای حاج قاسم سلیمانی با نیروهای داعش درگیری شدند واین درگیری نیم ساعت بطول انجامید. ابو حسن افزود بعد از اتمام درگیری من با نیروهایم به منظقه درگیری رفتم و با چشمان خودم دیدم که تمام نیروهای داعش بجز یک نفر که اسیر شده بود کشته شده بودند. ابوحسن چنین توضیح داد: که حاج قاسم سلیمانی که کت و شلوار  تنش بود رو به اسیر داعشی کرد و کت و شلوارش را نشان داعشی داد و گفت: همانطور که ميبينيد لباس من براى جنگ نيست واى بر شما اگر  رهبرم سيدعلى دستور بدهد که لباس نظامى بپوشم... ! 🍃👈آیه مرتبط: ...أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ.. ... ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥْ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﻧﺪ.. (مائده- ٥٤) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۴
🌺🍃 روزی حضرت موسی (ع) در كوه طور، به هنگام مناجات عرض كرد: ای پروردگار جهانیان! جواب آمد: لبیك! سپس عرض كرد: ای پروردگار اطاعت كنندگان! جواب آمد:‌ لبیك! سپس عرض كرد:‌ ای پروردگار گناه كاران! موسی علیه السلام شنید: لبیك، لبیك ، لبیك! حضرت گفت: خدایا به بهترین اسمی صدایت زدم، یكبار جواب دادی؛ اما تا گفتم: ای خدای گناهكاران، سه مرتبه جواب دادی؟ خداوند فرمود: ای موسی! 👈عارفان به معرفت خود 👈و نیكوكاران به كار خود 👈و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند؛ 👈اما گناهكاران جز به فضل من پناهی ندارند. اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه كسی پناهنده شوند؟🍃🍃🍃 📚 کتاب قصص التوابین ص ١٩٨ 🍃👈آیه مرتبط:  وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أو ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاستَغفَرُوا لِذُنُوبِهِم وَ مَن یَغفِرُ الذُّنُوبَ إلاَّ اللهُ؛ «و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، به یاد خدا افتاده، پس برای گناهان خود طلب آمرزش می کنند. (آل عمران- ۱۳۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۵
من در آمریکا زندگی خوشی داشتم، از همه نوع امکانات برخوردار بودم ولی همه لذات را سه‌طلاقه کردم و به جنوب لبنان رفتم تا در میان محرومین و مستضعفین زندگی کنم، با فقر و محرومیت آن‌ها آغشته شوم، قلب خود را برای دردها و غم‌های این دل‌شکستگان باز کنم. دائماً در خطر مرگ، زیر بمباران‌های اسرائیل به سر آورم، لذت خود را در آب دیده قرار دهم، تنها آسمان را در سکوت و ظلمت شب، پناهگاه آه‌های سوزان خود کنم. به طور مختصر اگر نمی‌توانم این مظلومین داغ‌دیده را کمکی کنم، لااقل در میان آن‌ها باشم، مثل آن‌ها زندگی کنم و دردها و غم‌های آن‌ها را به قلب خود بپذیرم. می‌خواستم که در این دنیا با سرمایه‌داران و ستمگران محشور نباشم. در جوار آن‌ها نفس نکشم از تمتعات حیات آن‌ها محظوظ نشوم و علم و دانش خود را در قبال پول و لذت زندگی خوش به آن‌ها نفروشم. 📚مصطفی چمران، لبنان، تهران، بنیاد شهید چمران، 1362، صص 104-88 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۶
مرحوم شیخ حسن اصفهانی (ره) یکی از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی، قصد اقامت در خراسان کرد و این شهر را وطن خود قرار داد. ایشان مردی بزرگوار و دارای ختومات وادعیه بود. نقل می کنند آن مرحوم که یک مرتبه از کوفه به نجف اشرف می رفت در راه جمعی از دزدان جلویش را گرفته او را وادار نمودند تمام لباس هایش را از تن بیرون اورد. مرحوم شیخ هم تمام لباس هایش جز ساتر رابیرون اورده، لباس ها را به دزدان داده فرمود: من این لباس هارا به شما بخشیدم تا شما گرفتار معصیت خدا نشوید، زیرا اگر آنها را نبخشم غصب است و مال غصبی حرام است. موقعی که دزدها این چنین بزرگواری را از ان مرحوم دیدند، لباس ها را به او برگردانده و به دست او توبه نمودند وگفتند: سزاوار نیست که ما نافرمانی خداکنیم. بالاخص پس از اینکه شما را با این همه مهربانی یافتیم. 📚یکصد داستان خواندنی/محمد شیرازی؛ ترجمه عبد الرسول مجیدی 🍃👈روایت مرتبط: قالَ اللّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ-: ألْخَلْقُ عِیالی فَأحَبُّهُم الَی ألْطَفُهُمْ بِهِمْ وَ أسْعاهُمْ فی حَوائِجِهِم. خدای عزیز و جلیل فرموده است: مردم، خانواده من هستند. پس محبوب ترین آنها نزد من کسی است که با آنان مهربان تر و در برآوردن نیازهایشان کوشاتر باشد. 📕الکافی، ص۱۹۹، ح۱۰ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۷
آیت‌الله سید محمد موسوی بجنوردی: مرحوم پدرم می گفت که سنّی که حاج‌آقا مصطفی دارد با وزن علمی فعلی‌شان نسبت به سید (حضرت امام) وزین‌تر است. گفتند که حاج‌آقا مصطفی فعلیتش الان از سن امام که در این سن بود بهتر است. ایشان می‌گفت که اگر آقا مصطفی بماند، یک اثر عظیمی در جهان اسلام می‌گذارد. چون کمتر کسی است که 1⃣هم در فلسفه، 2⃣هم در عرفان، 3⃣هم در فقه، 4⃣هم در اصول، 5⃣هم در تفسیر، 6⃣هم در رجال، 7⃣هم در ادبیات، 8⃣هم در شعر، 9⃣هم در تاریخ سرآمد باشد. در حافظه، خدای حافظه بود. اصلاً مجموعه‌ای عجیب بود. کم می‌شود کسی در این سن باشد و این مقدار اطلاعات علوم مختلف را داشته باشد. لذا وقتی با بزرگان بحث می‌کرد معمولاً همه را مغلوب می‌‌کرد. ✅بیان بسیار خوب، ✅حافظه فوق‌العاده، ✅و استعداد عجیب و غریبی داشت. 📚امید اسلام، آیت‌الله سید محمد موسوی بجنوردی 🍃امام (ره) فرمودند: مصطفی امید آینده اسلام بود. 🍃رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند: سیدمصطفی امید آینده ما و خمینی آینده ایران بود. 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۸
سوار بر موتورهایمان به راه افتادیم. حاج همت و میرافضلی جلو می‌رفتند و من هم پشت سرشان. دو سه متری با هم فاصله داشتیم. جایی که حاجی می‌خواست برود، پایین جاده بود. برای رفتن به آن‌جا می‌بایست از پایین پد می‌رفتیم و روی جاده. این کار باعث می‌شد که شتاب دور موتور کم شود. عراقی‌ها هم روی آن نقطه دید کامل داشتند و درست به موازات نقطه مرکزی پد، تانکی را مستقر کرده بودند و هر وقت ماشین یا موتوری از آن‌جا رد می‌شد، تیر مستقیم شلیک می‌کردند.   موتور حاج همت کشید بالا تا برود روی پد، من که پشت سر آن‌ها بودم، گفتم: «حاجی، این‌جا رو گاز بده.» حاجی گاز را بست به موتور که در یک آن، گلوله شلیک شد و منفجر شد. دود غلیظی بین من و موتور حاج همت ایجاد شده بود. بر اثر موج انفجار، به گوشه‌ای پرتاب شدم و تا چند لحظه گیج و منگ بودم.   دود و گرد غبار خوابید، موتوری را دیدم که در سمت چپ جاده افتاده بود و دو جنازه هم روی زمین بود. تازه یادم افتاد که موتور حاج همت و میرافضلی جلوی من حرکت می‌کرد. به سمت جنازه‌ها رفتم، اولی را که با صورت روی زمین افتاده بود، برگرداندم، تمام بدنش سالم بود، فقط صورت نداشت و دست چپ؛ موج انفجار صورتش را برده بود، اصلا قابل شناسایی نبود. به سراغ دومی رفتم، نمی‌توانستم باور کنم، میرافضلی بود. عرق سردی روی پیشانی‌ام نشست.»   📚کتاب «همت بی‌پایان» ص94 🍃👈آیه مرتبط: فرحينَ بِما آتاهمُ اللَّهُ مِنْ فضْلِهِ وَ يَسْتَبشرون بِالذين لَمْ يلْحَقوا بِهِمْ مِنْ خلْفِهم أَلا خوف عليْهمْ وَ لا هم یحزنون(آل عمران-۱۷۰) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۷۹
پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله با عده ای از اصحاب خود به سفر رفته بودند. حضرت در بین راه دستور داد گوسفندی را ذبح کنند و غذایی تهیه نمایند. مردی گفت: کشتن گوسفند با من باشد، دیگری گفت: پوست کندن آن با من باشد سو می گفت: پختن آن را من به عهده می گیرم.  پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: من هم هیزم آن را آماده می کنم.  اصحاب گفتند: با رسول اللّه! پدران و مادران ما فدای شما باد، خود را به زحمت نیندازید، ما خود هیزم را جمع آوری خواهیم کرد.  حضرت فرمود: می دانم که شما این کار را برای من انجام می دهید اما خدای عز و جل نمی پسندد که بنده اش خود را از اصحابش ممتاز کند. آنگاه برخاست و برای آنها هیزم جمع آوری کرد.  📚محجة البیضاء، ج 4، ص 61 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۸۰
طلبه بود و برای تبلیغ به هامبورگ آمده بود. بی نظم بود و حراف. بیشتر برای خودش تبلیغ می کرد تا مسجد. بعد از چند جلسه دکتر [شهید بهشتی] اصرار کرد تا او را به یک فروشگاه ببرم و برایش کت و شلوار بخرم. وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت: این شخص به درد این کار نمی خورد و بهتر است با لباس غیر روحانی ظاهر شود. به خودش هم گفت هر وقت موقع پوشیدن این لباس شد تو را خبر می کنم. چند سال بعد به مجاهدین خلق(منافقین) پیوست. 📚نگاهی به زندگی و مبارزات شهید دکتر بهشتی 🍃👈آیه مرتبط: 🔷 اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ 🔶 [منافقین] ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪﻥ ﻧﻔﺎﻗﺸﺎﻥ ] ﺳﭙﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ [ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ] ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ . ﭼﻪ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ !(منافقون- ٢) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۸۱
سيد بن طاوس در كتاب «اقبال» از ابان بن محمد روايت كرده كه سالى حضرت صادق عليه السّلام بحج رفت و در زير ناودان خانه خدا ايستاده دعا فرمود. عبد اللَّه بن حسن در جانب راست، و حسن بن حسن در سمت چپ، و جعفر بن حسن‏ [اين سه تن فرزندان حسن مثنى پسر امام حسن مجتبى عليه السّلام ميباشند.] پشت سر آن حضرت ايستاده بودند. در اين وقت عباد بن كثير بصرى آمد و عرض كرد: يا ابا عبد اللَّه! [ابا عبد اللَّه كنيه حضرت صادق عليه السّلام است]. حضرت در جواب وى سكوت فرمود. عباد سه بار بدين گونه حضرت را صدا زد و پاسخى نشنيد. سپس حضرت را بنام مخاطب ساخت و گفت: يا جعفر! حضرت فرمود: يا ابا كثير! هر چه ميخواهى بگو! عرض كرد: كتابى دارم كه در آن نوشته است مردى اين خانه را بكلى منهدم خواهد كرد. حضرت فرمود: ابو كثير! كتاب تو دروغ ميگويد، بخدا قسم من آن مرد را ميشناسم، پاهاى او زرد و ساقهاى وى مجروح، گردنش باريك، سرش بزرگ و در كنار اين ركن، (اشاره بركن يمانى فرمود) مردم را از طواف خانه خدا منع كند [مقصود دجال است]. بطورى كه از دور او متفرق گردند. آنگاه خداوند براى دفع وى مردى‏ از اولاد من (و با دست اشاره بسينه خود فرمود) برانگيخته كند و او را مانند قوم عاد و ثمود و فرعون بقتل رساند. در اين موقع عبد اللَّه بن حسن گفت: بخدا قسم ابا عبد اللَّه راست ميگويد، و بعد از او ساير اولاد حسن مثنی نيز فرمايش امام ششم را تصديق كردند.  📚مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، محمد باقر مجلسی،تهران:1378 ،صص376-377. 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۸۲
روزی نزدیک ظهر به منزل شهید رجائی رفتم. ظهر، صدای اذان که شنیده شد، ایشان از جا برخاستند و برای اقامه نماز آماده شدند. ایشان را صدا زدند که: «غذا آماده است و سرد می شود. اگر اجازه می فرمائید، بیاوریم» شهید رجائی در همان حال فرمودند: «خیر، بعد از نماز.» نگاهی به صورت آرام و چهره متبسم شهید رجائی انداختم با لبخند به من گفت: «عهد کرده ام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم. اگر هم زمانی ناهار را قبل نماز خوردم و نماز را اول وقت نخواندم، فردایش را روزه بگیرم.» ایشان همیشه می فرمودند: «به کار بگوئید وقت نماز است، به نماز نگوئیید کار دارم. 📚کوتاه و خواندنی از نماز، نادر فاضلی، ستاد اقامه نماز، اول، ۱۳۷۷ به نقل از دکتر غلامعلی افروز، ص ۵۱. 🍃👈آیه مرتبط: 🔷فأقیموا الصلاه ان الصلاه کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا 🔶...پس نماز را تمام برپا دارید که نماز بر مؤمنان در وقتهای معین واجب گشته است. (نساء- ۱۰۳) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۸۳