#شیخ_حسن_اصفهانی_ره
#شاگرد_میرزای_شیرازی
#مهربانی_با_راهزنان
#مهربانی
#توبه
مرحوم شیخ حسن اصفهانی (ره) یکی از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی، قصد اقامت در خراسان کرد و این شهر را وطن خود قرار داد.
ایشان مردی بزرگوار و دارای ختومات وادعیه بود.
نقل می کنند آن مرحوم که یک مرتبه از کوفه به نجف اشرف می رفت در راه جمعی از دزدان جلویش را گرفته او را وادار نمودند تمام لباس هایش را از تن بیرون اورد.
مرحوم شیخ هم تمام لباس هایش جز ساتر رابیرون اورده،
لباس ها را به دزدان داده فرمود:
من این لباس هارا به شما بخشیدم تا شما گرفتار معصیت خدا نشوید، زیرا اگر آنها را نبخشم غصب است و مال غصبی حرام است.
موقعی که دزدها این چنین بزرگواری را از ان مرحوم دیدند، لباس ها را به او برگردانده و به دست او توبه نمودند وگفتند:
سزاوار نیست که ما نافرمانی خداکنیم. بالاخص پس از اینکه شما را با این همه مهربانی یافتیم.
📚یکصد داستان خواندنی/محمد شیرازی؛ ترجمه عبد الرسول مجیدی
🍃👈روایت مرتبط:
قالَ اللّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ-: ألْخَلْقُ عِیالی فَأحَبُّهُم الَی ألْطَفُهُمْ بِهِمْ وَ أسْعاهُمْ فی حَوائِجِهِم.
خدای عزیز و جلیل فرموده است: مردم، خانواده من هستند. پس محبوب ترین آنها نزد من کسی است که با آنان مهربان تر و در برآوردن نیازهایشان کوشاتر باشد.
📕الکافی، ص۱۹۹، ح۱۰
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۷۷
#شهید_سید_مصطفی_خمینی_ره
#علمیت_و_جامعیت_شهید_سید_مصطفی_خمینی_ره
#امید_آینده_اسلام
#خمینی_آینده_ایران
آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی: مرحوم پدرم می گفت که سنّی که حاجآقا مصطفی دارد با وزن علمی فعلیشان نسبت به سید (حضرت امام) وزینتر است.
گفتند که حاجآقا مصطفی فعلیتش الان از سن امام که در این سن بود بهتر است.
ایشان میگفت که اگر آقا مصطفی بماند، یک اثر عظیمی در جهان اسلام میگذارد. چون کمتر کسی است که
1⃣هم در فلسفه،
2⃣هم در عرفان،
3⃣هم در فقه،
4⃣هم در اصول،
5⃣هم در تفسیر،
6⃣هم در رجال،
7⃣هم در ادبیات،
8⃣هم در شعر،
9⃣هم در تاریخ
سرآمد باشد.
در حافظه، خدای حافظه بود.
اصلاً مجموعهای عجیب بود. کم میشود کسی در این سن باشد و این مقدار اطلاعات علوم مختلف را داشته باشد.
لذا وقتی با بزرگان بحث میکرد معمولاً همه را مغلوب میکرد.
✅بیان بسیار خوب،
✅حافظه فوقالعاده،
✅و استعداد عجیب و غریبی داشت.
📚امید اسلام، آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی
🍃امام (ره) فرمودند: مصطفی امید آینده اسلام بود.
🍃رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند: سیدمصطفی امید آینده ما و خمینی آینده ایران بود.
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۷۸
#نحوه_حاج_ابراهیم_همت
سوار بر موتورهایمان به راه افتادیم.
حاج همت و میرافضلی جلو میرفتند و من هم پشت سرشان.
دو سه متری با هم فاصله داشتیم.
جایی که حاجی میخواست برود، پایین جاده بود.
برای رفتن به آنجا میبایست از پایین پد میرفتیم و روی جاده. این کار باعث میشد که شتاب دور موتور کم شود. عراقیها هم روی آن نقطه دید کامل داشتند و درست به موازات نقطه مرکزی پد، تانکی را مستقر کرده بودند و هر وقت ماشین یا موتوری از آنجا رد میشد، تیر مستقیم شلیک میکردند.
موتور حاج همت کشید بالا تا برود روی پد، من که پشت سر آنها بودم، گفتم:
«حاجی، اینجا رو گاز بده.»
حاجی گاز را بست به موتور که در یک آن، گلوله شلیک شد و منفجر شد.
دود غلیظی بین من و موتور حاج همت ایجاد شده بود. بر اثر موج انفجار، به گوشهای پرتاب شدم و تا چند لحظه گیج و منگ بودم.
دود و گرد غبار خوابید، موتوری را دیدم که در سمت چپ جاده افتاده بود و دو جنازه هم روی زمین بود.
تازه یادم افتاد که موتور حاج همت و میرافضلی جلوی من حرکت میکرد. به سمت جنازهها رفتم، اولی را که با صورت روی زمین افتاده بود، برگرداندم، تمام بدنش سالم بود، فقط صورت نداشت و دست چپ؛ موج انفجار صورتش را برده بود، اصلا قابل شناسایی نبود.
به سراغ دومی رفتم، نمیتوانستم باور کنم، میرافضلی بود. عرق سردی روی پیشانیام نشست.»
📚کتاب «همت بیپایان» ص94
🍃👈آیه مرتبط:
فرحينَ بِما آتاهمُ اللَّهُ مِنْ فضْلِهِ وَ يَسْتَبشرون بِالذين لَمْ يلْحَقوا بِهِمْ مِنْ خلْفِهم أَلا خوف عليْهمْ وَ لا هم یحزنون(آل عمران-۱۷۰)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۷۹
#جدا_کردن_خود_از_دیگران
#همکاری_در_کارهای_جمعی
#جمع_کردن_هیزم
پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله با عده ای از اصحاب خود به سفر رفته بودند. حضرت در بین راه دستور داد گوسفندی را ذبح کنند و غذایی تهیه نمایند.
مردی گفت:
کشتن گوسفند با من باشد،
دیگری گفت:
پوست کندن آن با من باشد
سو می گفت:
پختن آن را من به عهده می گیرم.
پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود: من هم هیزم آن را آماده می کنم.
اصحاب گفتند:
با رسول اللّه! پدران و مادران ما فدای شما باد، خود را به زحمت نیندازید، ما خود هیزم را جمع آوری خواهیم کرد.
حضرت فرمود:
می دانم که شما این کار را برای من انجام می دهید اما خدای عز و جل نمی پسندد که بنده اش خود را از اصحابش ممتاز کند.
آنگاه برخاست و برای آنها هیزم جمع آوری کرد.
📚محجة البیضاء، ج 4، ص 61
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۰
#ویژگی_های_منافقین
#گرگ_در_لباس_میش
#مجاهدین_خلق
طلبه بود و برای تبلیغ به هامبورگ آمده بود. بی نظم بود و حراف.
بیشتر برای خودش تبلیغ می کرد تا مسجد.
بعد از چند جلسه دکتر [شهید بهشتی] اصرار کرد تا او را به یک فروشگاه ببرم و برایش کت و شلوار بخرم.
وقتی دلیلش را پرسیدم،
گفت:
این شخص به درد این کار نمی خورد و بهتر است با لباس غیر روحانی ظاهر شود.
به خودش هم گفت هر وقت موقع پوشیدن این لباس شد تو را خبر می کنم.
چند سال بعد به مجاهدین خلق(منافقین) پیوست.
📚نگاهی به زندگی و مبارزات شهید دکتر بهشتی
🍃👈آیه مرتبط:
🔷 اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
🔶 [منافقین] ﺳﻮﮔﻨﺪﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﺪﻥ ﻧﻔﺎﻗﺸﺎﻥ ] ﺳﭙﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ [ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ] ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ . ﭼﻪ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ !(منافقون- ٢)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۱
#امام_صادق_ع
#حضرت_مهدی_عج
#ویژگی_های_ظاهری_دجال
سيد بن طاوس در كتاب «اقبال» از ابان بن محمد روايت كرده كه سالى حضرت صادق عليه السّلام بحج رفت و در زير ناودان خانه خدا ايستاده دعا فرمود.
عبد اللَّه بن حسن در جانب راست، و حسن بن حسن در سمت چپ، و جعفر بن حسن [اين سه تن فرزندان حسن مثنى پسر امام حسن مجتبى عليه السّلام ميباشند.] پشت سر آن حضرت ايستاده بودند.
در اين وقت عباد بن كثير بصرى آمد و عرض كرد:
يا ابا عبد اللَّه! [ابا عبد اللَّه كنيه حضرت صادق عليه السّلام است].
حضرت در جواب وى سكوت فرمود.
عباد سه بار بدين گونه حضرت را صدا زد و پاسخى نشنيد.
سپس حضرت را بنام مخاطب ساخت و گفت: يا جعفر!
حضرت فرمود:
يا ابا كثير! هر چه ميخواهى بگو!
عرض كرد: كتابى دارم كه در آن نوشته است مردى اين خانه را بكلى منهدم خواهد كرد.
حضرت فرمود:
ابو كثير! كتاب تو دروغ ميگويد، بخدا قسم من آن مرد را ميشناسم، پاهاى او زرد و ساقهاى وى مجروح، گردنش باريك، سرش بزرگ و در كنار اين ركن، (اشاره بركن يمانى فرمود) مردم را از طواف خانه خدا منع كند [مقصود دجال است]. بطورى كه از دور او متفرق گردند.
آنگاه خداوند براى دفع وى مردى از اولاد من (و با دست اشاره بسينه خود فرمود) برانگيخته كند و او را مانند قوم عاد و ثمود و فرعون بقتل رساند.
در اين موقع عبد اللَّه بن حسن گفت: بخدا قسم ابا عبد اللَّه راست ميگويد، و بعد از او ساير اولاد حسن مثنی نيز فرمايش امام ششم را تصديق كردند.
📚مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، محمد باقر مجلسی،تهران:1378 ،صص376-377.
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۲
#مراقبت_نسبت_به_نماز_اول_وقت
#جریمه_کردن_خود_یکی_از_راههای_خودسازی
#عهد_شهید_رجایی
#نماز_اول_وقت
روزی نزدیک ظهر به منزل شهید رجائی رفتم.
ظهر، صدای اذان که شنیده شد، ایشان از جا برخاستند و برای اقامه نماز آماده شدند.
ایشان را صدا زدند که: «غذا آماده است و سرد می شود. اگر اجازه می فرمائید، بیاوریم»
شهید رجائی در همان حال فرمودند:
«خیر، بعد از نماز.»
نگاهی به صورت آرام و چهره متبسم شهید رجائی انداختم با لبخند به من گفت:
«عهد کرده ام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم. اگر هم زمانی ناهار را قبل نماز خوردم و نماز را اول وقت نخواندم، فردایش را روزه بگیرم.»
ایشان همیشه می فرمودند:
«به کار بگوئید وقت نماز است، به نماز نگوئیید کار دارم.
📚کوتاه و خواندنی از نماز، نادر فاضلی، ستاد اقامه نماز، اول، ۱۳۷۷ به نقل از دکتر غلامعلی افروز، ص ۵۱.
🍃👈آیه مرتبط:
🔷فأقیموا الصلاه ان الصلاه کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا
🔶...پس نماز را تمام برپا دارید که نماز بر مؤمنان در وقتهای معین واجب گشته است. (نساء- ۱۰۳)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۳
#مهربانی_پیامبر_ص_با_کودکان
#مسلمان_شدن_یهودی
#سوارشدن_امام_حسین_ع_بر_پشت_پیامبر_ص_در_نماز
#مهربانی
روزی پیغمبر اکرم با جمعی از مسلمین در نقطه ای نماز می گذارد.
موقعی که آن حضرت به سجده می رفت حسین - علیه السّلام- که کودک خردسالی بود به پشت پیغمبر سوار می شد و پاهای خود را حرکت می داد و هی هی می کرد.
وقتی پیغمبر می خواست سر از سجده بردارد او را می گرفت، پهلوی خود به زمین می گذارد.
باز در سجده ی دیگر، و تا پایان نماز طفل مکرر به پشت پیغمبر سوار می شد.
یک نفر یهودی ناظر این کار بود. پس از نماز به حضرت عرض کرد:
شما با کودکان خود طوری رفتار می کنید که ما هرگز چنین نمی کنیم.
پیغمبر اکرم در جواب فرمود:
اگر شماها به خدا و رسول خدا ایمان می داشتید به کودکان خود عطوف و مهربان بودید.
مهر ومحبت پیغمبر عظیم الشأن نسبت به کودک، مرد یهودی را سخت تحت تأثیر قرار داد و صمیمانه آئین مقدّس اسلام را پذیرفت.
🍃👈روایت:
🔷پيامبر صلي الله عليه و آله :اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ ، وَ اِذا وَ عَدتُموهُمْ شَيْئا فَفُوا لَهُمْ ، فَاِنَّهُمْ لايَدْرونَ اِلاّ اَ نَّـكُمْ تَرْزُقونَهُمْ ؛
🔶كودكان را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد و هرگاه به آنان وعده داديد ، به آنوفا كنيد ، زيرا آنان ، روزى دهنده خود را كسى غير از شما نمى دانند .
كافى ، ج ۶، ص ۴۹، ح ۳
📚بحار الانوار، جلد ۱۰، ص ۸۳.
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۴
#ممانعت_امام_صادق_ع_از_دعاکردن
#رسیدن_به_هر_هدفی_راهی_دارد
#دعا_برای_وسعت_رزق_و_روزی
شخصی با هیجان و اضطراب به حضور امام صادق علیه السلام آمد و گفت:
«درباره من دعایی بفرمایید تا خداوند به من وسعت رزقی بدهد، که خیلی فقیر و تنگدستم.»
امام:«هرگز دعا نمی کنم.»
-چرا دعا نمی کنید؟!
«برای اینکه خداوند راهی برای این کار معین کرده است.خداوند امر کرده که روزی را پی جویی کنید و طلب نمایید. اما تو می خواهی در خانه خود بنشینی و با دعا روزی را به خانه خود بکشانی!»
📚وسائل،چاپ امیر بهادر،ج 2/ص 529.
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۵
#رفتار_امام_باقر_ع_با_بی_ادبی_مرد_مسیحی
#مسلمان_شدن_مرد_مسیحی
#باقرالعلوم
#حلم
#بقر
امام باقر،محمد بن علی بن الحسین علیه السلام، لقبش «باقر» است.
باقر یعنی شکافنده.
به آن حضرت «باقر العلوم » می گفتند، یعنی شکافنده دانشها.
مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه «باقر» را تصحیف کرد به کلمه «بقر» یعنی گاو،
به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی.
امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند، با کمال سادگی گفت:
«نه، من بقر نیستم، من باقرم.»
مسیحی: تو پسر زنی هستی که آشپز بود.
- شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی شود.
- مادرت سیاه و بی شرم و بد زبان بود.
- اگر این نسبتها که به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد،
و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی.
مشاهده اینهمه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد،کافی بود که انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند. مرد مسیحی بعدا مسلمان شد.
📚بحار الانوار،جلد 11،حالات امام باقر،صفحه 83.
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۶
#حق_الجوار
#آزار_به_همسایه
#اسلام_و_ظالمین
#تحمل_کردن_آزار_همسایه
شخصی آمد حضور رسول اکرم و از همسایه اش شکایت کرد که مرا اذیت می کند و از من سلب آسایش کرده.
رسول اکرم فرمود:
«تحمل کن و سر و صدا علیه همسایه ات راه نینداز، بلکه روش خود را تغییر دهد.»
بعد از چندی دو مرتبه آمد و شکایت کرد.این دفعه نیز رسول اکرم فرمود:
«تحمل کن.»
برای سومین بار آمد و گفت:
«یا رسول الله این همسایه من دست از روش خویش برنمی دارد و همان طور موجبات ناراحتی من و خانواده ام را فراهم می سازد.»
این دفعه رسول اکرم به او فرمود:
«روز جمعه که رسید، برو اسباب و اثاث خودت را بیرون بیاور و سر راه مردم که می آیند و می روند و می بینند بگذار، مردم از تو خواهند پرسید که چرا اثاثت اینجا ریخته است؟
بگو از دست همسایه بد، و شکایت او را به همه مردم بگو.»
شاکی همین کار را کرد.
همسایه موذی که خیال می کرد پیغمبر برای همیشه دستور تحمل و بردباری می دهد، نمی دانست آنجا که پای دفع ظلم و دفاع از حقوق به میان بیاید اسلام حیثیت و احترامی برای متجاوز قائل نیست.
لهذا همینکه از موضوع اطلاع یافت به التماس افتاد و خواهش کرد که آن مرد اثاث خود را برگرداند به منزل.
و در همان وقت متعهد شد که دیگر به هیچ نحو موجبات آزار همسایه خود را فراهم نسازد.
📚اصول کافی،جلد 2، باب «حق الجوار»،صفحه 668
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۷
#احتیاج_به_پول
#خواب_وحشتناک
#تعبیر_خواب_توسط_امام_صادق_ع
🔹خوابی که دیده بود او را سخت به وحشت انداخته بود.
هر لحظه تعبیرهای وحشتناکی به نظرش می رسید.
هراسان آمد به حضور امام صادق و گفت:
«خوابی دیده ام.»
🔶«خواب دیدم مثل اینکه یک شبح چوبین، یا یک آدم چوبین، بر یک اسب چوبین سوار است و شمشیری در دست دارد و آن شمشیر را در فضا حرکت می دهد.
من از مشاهده آن بی نهایت به وحشت افتادم و اکنون می خواهم شما تعبیر این خواب مرا بگویید.»
🔷امام: «حتما یک شخص معینی است که مالی دارد و تو در این فکری که به هر وسیله شده مال او را از چنگش بربایی.
از خدایی که تو را آفریده و تو را می میراند بترس و از تصمیم خویش منصرف شو.»
🔶حقا که عالم حقیقی تو هستی و علم را از معدن آن به دست آورده ای.
اعتراف می کنم که همچو فکری در سر من بود، یکی از همسایگانم مزرعه ای دارد و چون احتیاج به پول پیدا کرده می خواهد بفروشد و فعلا غیر از من مشتری دیگری ندارد.
من این روزها همه اش در این فکرم که از احتیاج او استفاده کنم و با پول اندکی آن مزرعه را از چنگش بیرون بیاورم.
📚وسائل،ج 2/ص 582
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۸۸