داستانهای قرآنی و مذهبی
وحی عجیب
خداوند به یکی از پیامبران وحی کرد: فردا صبح، اول چیزی را که جلویت آمد بخور! و دومی اش را بپوشان! و سومی را بپذیر و چهارمی را نا امید مکن! و از پنجمی بگریز!
پیامبر خدا صبح از خانه بیرون آمد در اولین مرحله با کوه سیاه بزرگی رو به رو شد. کمی ایستاد و با خود گفت: خداوند دستور داده تا این کوه را بخورم. در حیرت ماند که چگونه بخورد!
آن گاه به فکرش رسید خداوند به چیز محال دستور نمی دهد، حتما این کوه خوردنی است. به سوی کوه حرکت کردهر چه بیش تر می رفت کوه کوچک تر می شد.
سرانجام کوه به صورت لقمه ای در آمد. وقتی که خورد دید بهترین و لذیذ ترین چیز است. و از آن محل که گذشت تشت طلایی نمایان شد.
با خود گفت: خداوند دستور داده این را پنهان کنم. گودالی کند و تشت طلا را در آن نهاد، و خاک روی آن ریخت و رفت.
اندکی گذشته بود و برگشت و پشت سرش را نگاه کرد؛ دید تشت بیرون آمده و نمایان است.
با خود گفت: به فرمان خداوند عمل کردم و تشت را پنهان کردم. سپس با یک پرنده برخورد کرد که باز شکاری آن را دنبال می کرد.
پرنده آمد و دور او چرخید. پیامبرخدا با خود گفت: پروردگار فرمان داده تا او را بپذیرم.
آستینش را باز کرد و پرنده داخل آستین حضرت شد.
باز شکاری گفت: ای پیامبر خدا شکارم را از من گرفتی. چند روز بود که او را تعقیب می کردم.
پیامبر گفت: پروردگار دستور داده تا او را نا امید نکنم.
مقداری از گوشت ازرانش برید و به او داد و از آن محل نیز گذشت. آن گاه قطعه گوشتی گندیده را دید. گفت: مطابق دستور خدا باید از او گریخت.
پس از طی مراحل به خانه برگشت. شب در خواب به او گفتند: ماموریت خود را خوب انجام دادی آیا حکمت آن ماموریت را دانستی و این که چرا چنین ماموریتی به تو داده شده است؟
پاسخ داد: نه ندانستم. گفتند: اما منظور از کوه غضب بود. انسان در برابر غضب خویشتن را در برابر عظمت خشم گم می کند.ولی اگر شخصیت خود را حفظ کند و اتش غضب را خاموش سازد عاقبت به صورت لقمه ای شیرین و لذیذ در می آید .
و منظور از تشت طلا، کارهای خوب و نیکو است. وقتی انسان آن را پنهان کند خداوند ان را آشکار می سازد تا بنده اش را با ان زینت و آرایش دهد.
گذشته از آن که اجر و پاداشی برای او در آخرمقدر کرده است و منظور از پرنده آدم پند گویی است که شما را پند و اندرز می دهد باید او را پذیرفت و به سخنانش عمل کرد و منظور از باز شکاری شخص نیازمندی است که نباید او را نا امید کرد.
و منظور از گوشت گندیده غیبت و بدگویی پشت سر مردم است؛ باید از آن گریخت و نباید غیبت کسی را کرد.
من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۲
کانال کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
⁉️میخواهی در دنیا و آخرت با امام زمانت باشی؟!
معیت با اهل بیت سلام الله علیهم
🔻عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ سَهْلٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلِّمْنِي شَيْئاً إِذَا أَنَا قُلْتُهُ كُنْتُ مَعَكُمْ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ قَالَ فَكَتَبَ بِخَطٍّ أَعْرِفُهُ أَكْثِرْ مِنْ تِلاَوَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ رَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالاِسْتِغْفَارِ.
اسماعيل بن سهل مىگويد:
به امام جواد سلام الله علیه نامهاى نوشتم كه دعايى به من بياموز كه چون بخوانم در دنيا و آخرت با شما باشم.
امام سلام الله علیه با خطّى كه من آن را خوب مىشناختم نوشت:
سورۀ «انّا انزلناه»(سوره قدر) را بسيار تلاوت كن، و لبهاى خود را به ذكر استغفار تَر گردان.
📚ثواب الاعمال، ص۱۶۵
👌از همین حالا این کار رو جزء برنامه های روزانه مون قرار بدیم قرائت سوره قدر و ذکر استغفار هدیه به #امام_زمان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوفه وفا نداره
۵ شوال سالروز ورود حضرت مسلم به کوفه🖤
🌷۶ اردیبهشت، سالروز شهادت #سرباز_انقلاب، شهید آیت الله مهدی شاه آبادی
💠 شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستندی کوتاه از شهید شاه ابادی
نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم چهاردهم امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
دستور نگرفتن سهم امام، بهخاطر حفظ جان وکلا
به عبیدالله بن سلیمان، وزیر طاغوت وقت، خبر دادند که حضرت مهدی (عج) دارای چند وکیل است که سهم امام ها را به نمایندگی از آن حضرت، از شیعیان می گیرند.
وزیر تصمیم گرفت تا وکیل ها را دستگیر کند، جریان را با خلیفه در میان گذاشت، خلیفه گفت: (به جستجوی خود آن مرد (حضرت مهدی علیه السلام) بپردازید و ببینید در کجاست؟)
سلیمان (پدر وزیر) گفت: (به نظر من افرادی جاسوس را می گماریم، که (به عنوان شیعه) مبلغی پول بابت سهم امام نزد وکیلهای ناحیه مقدسه ببرند، وقتی که پول را به وکیل دادند و آن وکیل قبول کرد، بی درنگ وکیل را دستگیر می کنیم)
بنا شد همین تصمیم اجرا گردد، از ناحیه مقدسه، نامه ای به وکلاء رسید که از هیچکس پول قبول نکنید و از گرفتن سهم امام (ع) خود داری کنید.
جاسوسها پراکنده شدند، یکی از آنها نزد (محمد بن احمد) (یکی از وکلای امام) آمد و در خلوت به او گفت: (مالی بابت سهم امام (ع) همراه دارم، می خواهم به شما بدهم).
محمد گفت: اشتباه کردی، من از این موضوع بی اطلاع هستم.
آن جاسوس، همواره با مهربانی و نیرنگ خود، می خواست پول را به او بدهد، ولی محمد بن احمد، خود را به نادانی می زد، به این ترتیب جاسوسها به کشف راز، دست نیافتند. (398)
#امام_زمان
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای قرآنی و مذهبی
دگرگونی دختر جوان
در خانواده خیلی معمولی بزرگ شدم؛ یعنی نگاهم به اعتقادات و دین و دستورات خدا، مثل بقیه آداب و رسوم بود؛ نماز میخواندم، روزه میگرفتم، هر نوع موسیقی را هم گوش میکردم، مجلس عروسی و مجالس گناهآلود هم میرفتم، جاهای زیارتی باچادر بودم و در بقیه مواقع، حجاب را کنار میگذاشتم.
سال دوم دانشگاه بودم. خالهام یک مؤسسه فرهنگی ـ قرآنی تأسیس کرده بود. شهریورماه همان سال با من تماس گرفت و گفت: «میتونی یک ماه بیایی کمک ما؟ البته باید با چادر بیایی؛ چون از شرایط ورودی اینجاست.» هنوز هم نمیدانم چرا آن روز به خواسته خالهام، آن هم با شرط پوشیدن چادر، جواب مثبت دادم. به عنوان دفتردار وارد مؤسسه شدم و وقتی یک ماه تمام شد و دانشگاه شروع شد، احساس کردم دوست دارم در مؤسسه کار کنم و گفتم میمانم. از دانشگاه مستقیم به مؤسسه میآمدم. چادرم را که داخل کیف بود، نزدیک مؤسسه سرم میکردم. سه سال در مؤسسه مشغول بودم. در طول این مدت، با توجه به اینکه میخواستم در همه چیز عالی و برتر باشم، با خودم فکر کردم، من که نماز میخوانم، آن را به بهترین شکل و در اوّل وقت بخوانم، کمتر دروغ بگویم و کمتر غیبت کنم. دیگر مانند گذشته، از رفتن به مجالس عروسی چندان لذتی نمیبردم؛ البته همچنان بد بودن بدحجابیام را قبول نداشتم.
سال آخر تحصیلم برای ارائه رزومه و صحبتکردن برای شروع کار در یک شرکت بینالمللی که صادرکننده یک محصول ویژه و تنهاکارخانه بزرگ از نوع خودش در ایران بود، به تهران رفتم و قرار بر این شد که بعد از تعطیلات عید، برای کارهای نهایی به آنجا مراجعه کنم. برنامهام این بود که پنج سال در شرکت فعالیت کنم، تا زبانم قوی شود و بعد برای ادامه تحصیل، به خارج بروم.
اوایل اسفندماه یک شب هرچقدر سعی کردم، بخوابم نتوانستم. علاوه بر بیخوابی، حال عجیبی داشتم. یک بغض بیعلت توی گلویم بود. به ذهنم رسید بلند شوم، وضو بگیرم و نماز بخوانم. ساعت حدود 5/2 نیمهشب بود. وقتی سر سجاده قرار گرفتم، بیعلت شروع به گریه کردم. در آن لحظات، انگار فاصلهام با خدا خیلی کم شده بود. تنها مسئله، گفتوگوی من و خدا در آن لحظه حجابم بود؛ چون در آن زمان و در آن موقعیت، حس کردم حجاب، تنها چیزی بود که خلاف دستور دین ترک میکردم. احساسم این بود که خدا دارد حجت را بر من تمام میکند. با خودم میگفتم: «تا کی میخواهی ادامه بدهی، هنوز نمیخواهی باحجاب بشوی؟» من فقط اشک میریختم.
صبح که از خواب بیدار شدم، احساس کردم دیگر نمیتوانم بدون حجاب از خانه بیرون بروم. به همین جهت، با چادر به مؤسسه رفتم و عصر که میخواستم برگردم، با چادر برگشتم. چند روز بعد، اعلام کردم که من از تعطیلات عید با چهره متفاوتی بیرون میآیم. اوایل فکر میکردم که اتفاق خاصی نیفتاده و فقط چادر سرم آمده است؛ فکر میکردم هنوز میتوانم همان آدم سابق باشم، هر مجلسی بروم و هر حرفی بزنم؛ اما دیدم نه اینجوری نیست؛ تغییر ظاهرم، فقط گوشهای از تحول عظیم درونم بود؛ آنقدر عظیم که تمام جزئیات زندگی تا بزرگترین اهداف مرا تحت تأثیر قرار داد. حالا هدفهای بلندتری دارم و افقهای بزرگتری را میدیدم. اهداف قبلی برایم بزرگیاش را از دست داده، اولویتهایم تغییر کرده بود؛ مثلاً آن شغل را کنار گذاشتم. اصلاً روی تمام برنامههایی که چیده بودم، یک خط کشیدم و از اوّل برنامه ریختم. البته یک سفر راهیان نور نیز رفتم که بسیار برایم مؤثر بود.
وبگاه باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ دسترسی: 7/11/1396، نشانی:
http://www.yjc.ir/fa/news/5063042
📚بلاغ
#حجاب
#زن_زندگی_ازادی
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/r3EoO
داستان های کوتاه از زندگی شهید قاسم سلیمانی – سامرا
#حاج_قاسم
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
♨️ذکر توصیه شده #امام_زمان برای رفع حوائج
🔸مرحوم آيت الله شيخ محمدتقى اصفهانى معروف به آقانجفى اصفهانى در احوال خود چنين مینويسد :
🔸زمانى در نجف اشرف مشغول رياضت بودم كه در آن دوره اسرارى بر من مكشوف گرديد يكى از آن اسرار اين بود كه شب چهارشنبه اى در مسجد سهله نشسته بودم؛ نزديك سحر شخصى از رجال الغيب را ديدم و سؤالات بسيارى از او نمودم و جواب سؤالاتى كه از قول حضرت نقل می كرد را مرتب مینوشتم كه مبادا فراموش شود.
يكى از آن سؤالات اين بود كه ذكرى به من بياموزيد تا در تمام حوائج به دردم بخورد؟ در جواب فرمودند:
🔸 ذكرى نزديكتر از #صلوات بر محمد و آل محمد -صلي الله عليه و آله و سلم- در پيشگاه خداوند متعال نيست.
📚 کتاب فوايد الصلوات ص ۴۹
#جرعهای_از_معرفت
💠آیتالله مجتهدی تهرانی رحمةالله؛
🔸وقتی بعضی ها از قبرشان بیرون می آیند می بینند یک نفر جلو دارد می رود اما او را نمی بینند.آن فرد به او می گوید بیا بشارت می دهیم تو را به کرامت و بهشت...
🔸یک دختری جهیزیه نداشت؛تو جهیزیه او را تهیه کردی و حتی کسی هم نفهمید، من را که میبینی آن شادیای هستم که در دل آن بنده خدا ایجاد کردی... جلو می رود و راه را باز میکند و او را به بهشت می برد.
آدم باید سعی کند نیازمندان را خوشحال کند.
علما
14.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/lMz6w
سوره نازعات 79 (ترجمه تصویری)
معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #استوری
#هشتم_شوال سالروز تخریب قبور أئمه مظلوم بقیع (علیهم السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز تخریبِ قبور ائمه اطهار علیهم السلام در بقیع تسلیت باد
#استوری
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بهعلت انجام امور درمانی بیمارستانی تااطلاع ثانوی درخدمت دوستان نیستم و به دعای خیر عزیزان محتاجم
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
بسم الله الرحمن الرحیم
قرائت سوره حمدی برای شفای همه بیماران
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
امام عصر (عج) انتقام گیرنده خون حسین (ع)
(عصر امام صادق (ع) بود، یکی از شاگردان امام صادق (ع) به نام) کرّام می گوید: پیش خود سوگند یاد کردم که هرگز در روز غذا نخورم (روزه بگیرم) تا حضرت قائم آل محمد (ص) ظهور کند، به حضور د) (چه صورت دارد؟)
امام صادق (ع) فرمود: بنابراین ای کرام! باید هر روز را روزه بگیری، ولی دو روز در ایام سال یعنی عید قربان و عید فطر را روزه نگیر و همچنین سه روز تشریق (روز 11 و 12 و 13 ذیحجه) و وقتی که بیمار و مسافر هستی روزه نگیر، (برای اینکه بدانی در انتظار حضرت قائم، تا چه اندازه مهم است، به این مطلب توجه کن: ) هنگامی که امام حسین (ع) به شهادت رسید، آسمانها و زمین و هر چه در آنها است و فرشتگان ناله کردند و گفتند: (خداوندا به ما اجازه بده مخلوقات را هلاک و نابود کنیم، زیرا به حریم تو بی احترامی کردند و برگزیده تو را کشتند).
خداوند به آنها وحی کرد: (ای فرشتگان و آسمانها و زمین، آرام باشید)، سپس خداوند، یک پرده از پرده ها را عقب زد، محمد (ص) و دوازده وصی او در آنجا بودند، آنگاه دست قائم (عج) را گرفت و سه بار فرمود: (ای فرشتگانم و ای آسمانها و زمینم، بهذا انتصرُ لهذا: (به وسیله این (قائم) انتقام می گیرم از (خون) این (امام حسین علیه السلام) (399)
#امام_زمان