eitaa logo
دانلود
✔️ غَزْوه بَدْر یا بَدرُالکُبریٰ، نخستین جنگ با فرماندهی پیامبر(ص)، میان مسلمانان و مشرکان قریش پس از هجرت پیامبر به مدینه، در هفدهم رمضان سال دوم هجری در منطقه بدر روی داد. در این جنگ، مسلمانان علی‌رغم کم‌شمار بودن به پیروزی رسیدند و چند تن از بزرگان مشرکان کشته یا اسیر شدند. این پیروزی جایگاه مسلمانان در مدینه را تثبیت کرد. بنابر منابع تاریخی، از علل پیروزی مسلمانان، جانفشانی و دلاوری مسلمانان به‌ویژه علی (ع) و حمزه سیدالشهداء، بود. این غزوه جزو معدود جنگ‌هایی است که در قرآن ذکر شده و نمونه‌ای از امدادالهی دانسته شده است. دو غزوه دیگر نیز به نام بدر خوانده می‌شوند: بدر الاُولی و بدر الموعد ؛ اما مراد از جنگ یا غزوه بدر در منابع تاریخی بدر الکبری است. 📚ویکی شیعه به کانال داستان‌های قرآنی و مذهبی بپیوندید. ایتا و تلگرام👇 @Dastanqm
تکذیب پیامبران پیشین و عذاب اقوام ناسپاس (آیه‌های ۴۲-۴۸ سوره حج) و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً پيش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نيز] به تكذيب پرداختند. (۴۲) و [نيز] قوم ابراهيم و قوم لوط. (۴۳) و [همچنين‌] اهل مدين. و موسى تكذيب شد، پس كافران را مهلت دادم، سپس [گريبان‌] آنها را گرفتم. بنگر، عذاب من چگونه بود؟ (۴۴) و چه بسيار شهرها را -كه ستمكار بودند- هلاكشان كرديم و [اينك‌] آن [شهرها] سقفهايش فرو ريخته است، و [چه بسيار] چاههاى متروك و كوشكهاى افراشته را. (۴۵) آيا در زمين گردش نكرده‌اند، تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينه‌هاست كور است. (۴۶) و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى‌كنند، با آنكه هرگز خدا وعده‌اش را خلاف نمى كند، و در حقيقت، يك روز [از قيامت‌] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‌شمريد. (۴۷) و چه بسا شهرى كه مهلتش دادم، در حالى كه ستمكار بود؛ سپس [گريبان‌] آن را گرفتم، و فرجام به سوى من است. (۴۸) @Dastanqm
30.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری سوره حج جزء ۱۷ موسسه پیامبر مهر و رحمت صلی الله علیه و آله و سلم ایتا و تلگرام👇 @besharat_ir
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: اتهام پریشانی، شعر و سحر به قرآن در آیه‌های ۳-۵ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ ۗ وَأَسَرُّ‌وا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ ۖ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ‌ وَأَنتُمْ تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٣﴾ قَالَ رَ‌بِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٤﴾ بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَ‌اهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ‌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْ‌سِلَ الْأَوَّلُونَ ﴿٥﴾ در حالى كه دلهايشان مشغول است. و آنان‌كه ستم كردند پنهانى به نجوا برخاستند كه: «آيا اين [مرد] جز بشرى مانند شماست؟ آيا ديده و دانسته به سوى سحر مى‌رويد؟» (۳) [پيامبر] گفت: «پروردگارم [هر] گفتار[ى‌] را در آسمان و زمين مى‌داند، و اوست شنواى دانا.» (۴) بلكه گفتند: «خوابهاى شوريده است، [نه‌] بلكه آن را بربافته، بلكه او شاعرى است. پس همان گونه كه براى پيشينيان هم عرضه شد، بايد براى ما نشانه‌اى بياورد.» (۵) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: حکایت اجمالی از هلاکت افراد بعضی از شهرها بر اثر غفلت و عدم قبول تذکر پیامبران در آیه‌های ۱۱تا۱۵. وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْ‌يَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِ‌ينَ ﴿١١﴾ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْ‌كُضُونَ ﴿١٢﴾ لَا تَرْ‌كُضُوا وَارْ‌جِعُوا إِلَىٰ مَا أُتْرِ‌فْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ﴿١٣﴾ قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿١٤﴾ فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّىٰ جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ ﴿١٥﴾ و چه بسيار شهرها را كه [مردمش‌] ستم‌كار بودند در هم‌شكستيم، و پس از آنها قومى ديگر پديد آورديم. (۱۱) پس چون عذاب ما را احساس كردند، به‌ناگاه از آن مى‌گريختند. (۱۲) [هان‌] مگريزيد، و به سوى آنچه در آن متنعّم بوديد و [به سوى‌] سراهايتان بازگرديد، باشد كه شما مورد پرسش قرار گيريد. (۱۳) گفتند: «اى واى بر ما، كه ما واقعاً ستم‌گر بوديم.» (۱۴) سخنشان پيوسته همين بود، تا آنان را دروشده بى‌جان گردانيديم. (۱۵) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: رسالت موسی و هارون در آیه ۴۸ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَىٰ وَهَارُ‌ونَ الْفُرْ‌قَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرً‌ا لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٤٨﴾ و در حقيقت، به موسى و هارون فرقان داديم و [كتابشان‌] براى پرهيزگاران روشنايى و اندرزى است. (۴۸) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: داستان ابراهیم و گفتگوی ابراهیم با پدر و قومش، شکستن بت‌ها، به آتش افکندن ابراهیم در آیه‌های ۵۱-۷۲ وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَ‌اهِيمَ رُ‌شْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ ﴿٥١﴾ و در حقيقت، پيش از آن، به ابراهيم رشد [فكرى‌]اش را داديم و ما به [شايستگى‌] او دانا بوديم. (۵۱) . . . وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿٧٢﴾ و اسحاق و يعقوب را [به عنوان نعمتى‌] افزون به او بخشوديم و همه را از شايستگان قرار داديم. (۷۲) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: رسالت لوط و نجات وی از شر قومش در آیه‌های ۷۳-۷۵ وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِ‌نَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَ‌اتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ ۖ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ﴿٧٣﴾ وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْ‌يَةِ الَّتِي كَانَت تَّعْمَلُ الْخَبَائِثَ ۗ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ ﴿٧٤﴾ وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَ‌حْمَتِنَا ۖ إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿٧٥﴾ و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مى‌كردند، و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند. (۷۳) و به لوط حكمت و دانش عطا كرديم و او را از آن شهرى كه [مردمش‌] كارهاى پليد [جنسى‌] مى‌كردند نجات داديم. به راستى آنها گروه بد و منحرفى بودند. (۷۴) و او را در رحمت خويش داخل كرديم، زيرا او از شايستگان بود. (۷۵) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان قوم لوط در قرآن به صورت انیمیشن وتلاوت عبدالباسط داستان‌های قرآنی و مذهبی ایتا http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca تلگرام @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: نجات نوح و غرق شدن قوم او در آیه‌های ۷۶-۷۷ وَنُوحًا إِذْ نَادَىٰ مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْ‌بِ الْعَظِيمِ ﴿٧٦﴾ وَنَصَرْ‌نَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَ‌قْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٧٧﴾ و نوح را [ياد كن‌] آنگاه كه پيش از [ساير پيامبران‌] ندا كرد، پس ما او را اجابت كرديم، و وى را با خانواده‌اش از بلاى بزرگ رهانيديم. (۷۶) و او را در برابر مردمى كه نشانه‌هاى ما را به دروغ گرفته بودند پيروزى بخشيديم، چرا كه آنان مردم بدى بودند، پس همه ايشان را غرق كرديم. (۷۷) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: داوری داوود و سلیمان، زره‌بافی داوود، فرمان‌بری باد از سلیمان و غواصی شیاطین برای سلیمان در آیه‌های ۷۸-۸۲ وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْ‌ثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ ﴿٧٨﴾ فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ ۚ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَسَخَّرْ‌نَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ‌ ۚ وَكُنَّا فَاعِلِينَ ﴿٧٩﴾ وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ ۖ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُ‌ونَ ﴿٨٠﴾ وَلِسُلَيْمَانَ الرِّ‌يحَ عَاصِفَةً تَجْرِ‌ي بِأَمْرِ‌هِ إِلَى الْأَرْ‌ضِ الَّتِي بَارَ‌كْنَا فِيهَا ۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ ﴿٨١﴾ وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ ﴿٨٢﴾ و داوود و سليمان را [ياد كن‌] هنگامى كه در باره آن كشتزار -كه گوسفندان مردم شب‌هنگام در آن چريده بودند- داورى مى‌كردند، و [ما] شاهد داورى آنان بوديم. (۷۸) پس آن [داورى‌] را به سليمان فهمانديم، و به هر يك [از آن دو] حكمت و دانش عطا كرديم، و كوهها را با داوود و پرندگان به نيايش واداشتيم، و ما كننده [اين كار] بوديم. (۷۹) و به [داوود] فن زره [سازى‌] آموختيم، تا شما را از [خطرات‌] جنگتان حفظ كند. پس آيا شما سپاسگزاريد؟ (۸۰) و براى سليمان، تندباد را [رام كرديم‌] كه به فرمان او به سوى سرزمينى كه در آن بركت نهاده بوديم جريان مى‌يافت، و ما به هر چيزى دانا بوديم. (۸۱) و برخى از شياطين بودند كه براى او غواصى و كارهايى غير از آن مى‌كردند، و ما مراقب [حال‌] آنها بوديم. (۸۲) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: دعای ایوب برای رفع رنج‌هایش و استجابت دعایش در آیه‌های ۸۳-۸۴ وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَ‌بَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ‌ وَأَنتَ أَرْ‌حَمُ الرَّ‌احِمِينَ ﴿٨٣﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ‌ ۖ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَ‌حْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَ‌ىٰ لِلْعَابِدِينَ ﴿٨٤﴾ و ايوب را [ياد كن‌] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه: «به من آسيب رسيده است و تويى مهربانترين مهربانان.» (۸۳) پس [دعاى‌] او را اجابت نموديم و آسيب وارده بر او را برطرف كرديم، و كسان او و نظيرشان را همراه با آنان [مجدداً] به وى عطا كرديم [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت‌كنندگان [باشد]. (۸۴) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: بردباری اسماعیل، ادریس و ذوالکفل در آیه‌های ۸۵-۸۶ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِ‌يسَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ كُلٌّ مِّنَ الصَّابِرِ‌ينَ ﴿٨٥﴾ وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَ‌حْمَتِنَا ۖ إِنَّهُم مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٨٦﴾ و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را [ياد كن‌] كه همه از شكيبايان بودند. (۸۵) و آنان را در رحمت خود داخل نموديم، چرا كه ايشان از شايستگان بودند. (۸۶) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: رفتن یونس از میان قومش و استجابت دعایش در آیه‌های ۸۷-۸۸ وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ‌ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٧﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَكَذَٰلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿٨٨﴾ و «ذوالنون» را [ياد كن‌] آنگاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم، تا در [دل‌] تاريكيها ندا درداد كه: «معبودى جز تو نيست، منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم.» (۸۷) پس [دعاى‌] او را برآورده كرديم و او را از اندوه رهانيديم، و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مى‌دهيم. (۸۸) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: دعای زکریا برای فرزند و تولد یحیی در آیه‌های ۸۹-۹۰ وَزَكَرِ‌يَّا إِذْ نَادَىٰ رَ‌بَّهُ رَ‌بِّ لَا تَذَرْ‌نِي فَرْ‌دًا وَأَنتَ خَيْرُ‌ الْوَارِ‌ثِينَ ﴿٨٩﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِ‌عُونَ فِي الْخَيْرَ‌اتِ وَيَدْعُونَنَا رَ‌غَبًا وَرَ‌هَبًا ۖ وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ ﴿٩٠﴾ و زكريّا را [ياد كن‌] هنگامى كه پروردگار خود را خواند: «پروردگارا، مرا تنها مگذار و تو بهترين ارث برندگانى.» (۸۹) پس [دعاى‌] او را اجابت نموديم، و يحيى را بدو بخشيديم و همسرش را براى او شايسته [و آماده حمل‌] كرديم، زيرا آنان در كارهاى نيك شتاب مى‌نمودند و ما را از روى رغبت و بيم مى‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند. (۹۰) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره انبیا جزء 17: بارداری مریم در آیه ۹۱ وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْ‌جَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّ‌وحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ ﴿٩١﴾ و آن [زن را ياد كن‌] كه خود را پاكدامن نگاه داشت، و از روح خويش در او دميديم و او و پسرش را براى جهانيان آيتى قرار داديم. (۹۱) @Dastanqm
هدایت شده از ظهور نزدیک است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای دو خودزنی عجیب توسط آمریکایی‌ها که منجر به کشته شدن ۱۷۰ سرباز آمریکایی و انهدام ۳۵ جنگنده شد! 🔹چرا کسانی که فقط به دنبال تحقیر ایران و ایرانی با هر بهانه‌ای هستن، صحبتی از این اتفاقات نمی‌کنن؟!
سوره انبیاء بیست و یکمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۱۷ جای دارد. نام‌گذاری این سوره به نام انبیاء به دلیل وجود نام شانزده پیامبر در آن است. از موضوعات اساسی سوره انبیاء توحید، نبوت، معاد و غفلت‌زدایی از مردم است. آیات ۸۷ و ۸۸ این سوره که به آیه نماز غفیله یا ذکر یونسیه معروف است و آیه ۱۰۵ که بر ارث بردن زمین توسط صالحان اشاره دارد، از آیات مشهور این سوره است. در فضیلت این سوره آمده است کسی‌که سوره انبیاء را بخواند، خدا از او به آسانی حساب می‌کشد و مورد عفو خود قرار می‌دهد و همه پیامبرانی که نامشان در قرآن است به او سلام می‌گویند. 📚 ویکی شیعه عکس از سایت راسخون @besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری سوره مؤمنون جزء ۱۸ موسسه پیامبر مهر و رحمت صلی الله علیه و آله و سلم ایتا http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: رسالت نوح، امر به ساخت کشتی، گردآوردن جانوران در کشتی، طوفان و هلاکت ستم‌کاران، (آیه‌های ۲۳-۲۹) وَلَقَدْ أَرْ‌سَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٢٣﴾ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يُرِ‌يدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا رَ‌جُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَ‌بَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَ‌بِّ انصُرْ‌نِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿٢٦﴾ فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ‌نَا وَفَارَ‌ التَّنُّورُ‌ ۙ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ ۖ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُم مُّغْرَ‌قُونَ ﴿٢٧﴾ فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٢٨﴾ وَقُل رَّ‌بِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَ‌كًا وَأَنتَ خَيْرُ‌ الْمُنزِلِينَ ﴿٢٩﴾ و به يقين نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس [به آنان‌] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. شما را جز او خدايى نيست. مگر پروا نداريد؟» (۲۳) و اشراف قومش كه كافر بودند گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست، مى‌خواهد بر شما برترى جويد، و اگر خدا مى‌خواست قطعاً فرشتگانى مى‌فرستاد. [ما]در ميان پدران نخستين خود، چنين [چيزى‌] نشنيده‌ايم.» (۲۴) او نيست جز مردى كه در وى [حال‌] جنون است، پس تا چندى در باره‌اش دست نگاه داريد. (۲۵) [نوح‌] گفت: «پروردگارا، از آن روى كه دروغزنم خواندند مرا يارى كن.» (۲۶) پس به او وحى كرديم كه: زير نظر ما و [به‌] وحى ما كشتى را بساز، و چون فرمان ما دررسيد و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع [حيوانى‌] دو تا [يكى نر و ديگرى ماده‌] با خانواده‌ات -بجز كسى از آنان كه حكم [عذاب ] بر او پيشى گرفته است- وارد كن، در باره كسانى كه ظلم كرده‌اند با من سخن مگوى، زيرا آنها غرق خواهند شد. (۲۷) و چون تو با آنان كه همراه تواند بر كشتى نشستى بگو: «ستايش خدايى را كه ما را از [چنگ‌] گروه ظالمان رهانيد.» (۲۸) و بگو: «پروردگارا، مرا در جايى پربركت فرود آور [كه‌] تو نيكترين مهمان‌نوازانى.» (۲۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: رسالت صالح و تکذیب قوم و نزول عذاب بر آنان، (آیه‌های ۳۱-۴۱) ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْ‌نًا آخَرِ‌ينَ ﴿٣١﴾ فَأَرْ‌سَلْنَا فِيهِمْ رَ‌سُولًا مِّنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٣٢﴾ وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَ‌ةِ وَأَتْرَ‌فْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَ‌بُ مِمَّا تَشْرَ‌بُونَ ﴿٣٣﴾ وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرً‌ا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُ‌ونَ ﴿٣٤﴾ أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَ‌ابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَ‌جُونَ ﴿٣٥﴾ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿٣٦﴾ إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ﴿٣٧﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا رَ‌جُلٌ افْتَرَ‌ىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَ‌بِّ انصُرْ‌نِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿٣٩﴾ قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَّيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ ﴿٤٠﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً ۚ فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤١﴾ سپس، بعد از آنان نسل‌[هايى‌] ديگر پديد آورديم. (۳۱) و در ميانشان پيامبرى از خودشان روانه كرديم كه: خدا را بپرستيد. جز او براى شما معبودى نيست. آيا سرِ پرهيزگارى نداريد؟ (۳۲) و اشراف قومش كه كافر شده، و ديدار آخرت را دروغ پنداشته بودند، و در زندگى دنيا آنان را مرفّه ساخته بوديم گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست: از آنچه مى‌خوريد، مى‌خورد؛ و از آنچه مى‌نوشيد، مى‌نوشد. (۳۳) و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت كنيد در آن صورت قطعاً زيانكار خواهيد بود. (۳۴) آيا به شما وعده مى‌دهد كه وقتى مُرديد و خاك و استخوان شديد [باز] شما [از گور زنده‌] بيرون آورده مى‌شويد؟ (۳۵) وه، چه دور است آنچه كه وعده داده مى‌شويد. (۳۶) جز اين زندگانى دنياى ما چيزى نيست. مى‌ميريم و زندگى مى‌كنيم و ديگر برانگيخته نخواهيم شد. (۳۷) او جز مردى كه بر خدا دروغ مى‌بندد نيست، و ما به او اعتقاد نداريم.» (۳۸) گفت: «پروردگارا، از آن روى كه مرا دروغزن خواندند ياريم كن.» (۳۹) فرمود: «به زودى سخت پشيمان خواهند شد.» (۴۰) پس فرياد [مرگبار] آنان را به حقّ فرو گرفت، و آنها را [چون‌] خاشاكى كه بر آب افتد، گردانيديم. دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمكاران. (۴۱) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: رسالت موسی و هارون، دعوت فرعون، تکذیب کردن موسی و هلاکت فرعونیان (آیه‌های ۴۵-۴۹) ثُمَّ أَرْ‌سَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُ‌ونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٤٥﴾ إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُ‌وا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿٤٦﴾ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَ‌يْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿٤٧﴾ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ ﴿٤٨﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾ سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم، (۴۵) به سوى فرعون و سران [قوم‌] او، ولى تكبّر نمودند و مردمى گردنكش بودند، (۴۶) پس گفتند: «آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و طايفه آنها بندگان ما مى‌باشند ايمان بياوريم؟» (۴۷) در نتيجه، آن دو را دروغزن خواندند، پس از زمره هلاك‌شدگان گشتند. (۴۸) و به يقين، ما به موسى كتاب [آسمانى‌] داديم، باشد كه آنان به راه راست روند. (۴۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: آیت بودن مریم و عیسی (آیه ۵۰) وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْ‌يَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَ‌بْوَةٍ ذَاتِ قَرَ‌ارٍ‌ وَمَعِينٍ ﴿٥٠﴾ و پسر مريم و مادرش را نشانه‌اى گردانيديم و آن دو را در سرزمين بلندى كه جاى زيست و [داراى‌] آب زلال بود جاى داديم. (۵۰) @Dastanqm