eitaa logo
دانلود
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام خبر از شهادت امام حسین (ع) قبل از تولد او ✅ آغاز هجرت بود، هنوز امام حسین (ع)، به‌دنیا نیامده‌بود، جبرئیل نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: (ای محمد! خداوند تو را به نوزادی از فاطمه (س) بشارت می‌دهد، که به‌دنیا می‌آید و امت تو بعد از تو او را می‌کشند). پیامبر (ص) از این خبر نگران شد … بار دیگر جبرئیل نازل گردید و همین خبر را داد، باز پیامبر (ص) نگران شد. جبرئیل به آسمان صعود کرد و سپس بازگشت، عرض کرد: (ای محمد! پروردگارت سلام می‌رساند و مژده می‌دهد که مقام امامت و ولایت را در ذریه او قرار دادم.). پیامبر (ص) از نگرانی بیرون آمد و گفت: (راضی شدم). پیامبر (ص) همین مطلب را به فاطمه (س)، خبر داد، فاطمه (س) نگران شد، وقتی پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: (خداوند، مقام امامت را در ذریه او قرارمی‌دهد)، فاطمه (س) شاد شد و گفت: (خشنود شدم). (216) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام مهدی (عج)، انتقام گیرنده خون حسین (ع) ✅ هنگامی‌که امام حسین (ع) با آن وضع جان‌سوز به‌شهادت رسید، صدای گریه و ناله فرشتگان بلند شد و گفتند: (ای خدا! با حسین (ع)، برگزیده تو و پسر پیامبر تو این گونه رفتار کنند؟). خداوند سایه و شبح حضرت قائم (عج) را به آنها نشان داد و فرمود: بهذا انتقم لهذا: (با این (قائم) انتقام خون حسین (ع) را می گیرم). (218) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام سوگواری رباب برای امام حسین (ع) ❇️ هنگامی‌که امام حسین (ع) به‌شهادت رسید، یکی از همسران او که از طایفه کلبیه بود (یعنی رباب مادر سکینه) برای مصائب آن حضرت مجالس سوگواری بپا کرد، او گریه می‌کرد و خدمت‌کاران و حاضران گریه می‌کردند، به‌طوری‌که اشک چشمانتان خشک و تمام شد، درآن‌هنگام یکی‌از کنیزان همچنان گریه می‌کرد و اشک می‌ریخت، رباب او را طلبید و فرمود: چرا در میان ما که اشک چشممان خشک و تمام شده، تنها تو مانده‌ای که هنوز اشک از چشمانت سرازیر است. کنیز گفت: من وقتی که به دشواری می‌افتم، شربت سویق (به‌دست‌آمده از آرد نرم) می‌آشامم، از این رو اشکم تمام نشده است. رباب دستور داد، شربت سویق تهیه کردند، خود و سایر بانوان از آن نوشیدند و به آنها گفت: (هدف من از تهیه این شربت این بود تا بنوشید و برای گریه و ریختن اشک برای مصائب حسین (ع) قوت و نیرو بگیرید). و نیز نقل شده که شخص ناشناسی، چند پرنده سیاه‌رنگ برای رباب (س) فرستاد، تا به‌وسیله آنها بر سوگواری حسین (ع) کمک شود، او وقتی که آنها را دید، پرسید این‌ها چیست؟ گفتند: هدیه‌ای است که فلانی فرستاده تا بر سوگواری حسین (ع) کمک شوی، او گفت: ما که عروسی نداریم، اینها را برای چه می‌خواهیم، سپس دستور داد آنها را از خانه بیرون کردند و بعد از رفتن آنها، اثری از آنها دیده نشد و به طور عجیبی ناپدید شدند. (220) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام داستان شیر و فضه در کربلا ✅ هنگامی‌که امام حسین (ع) در کربلا به‌شهادت رسید، دشمنان خواستند بدن اطهرش را زیر سم ستوران قراردهند، فضه کنیز حضرت زهرا (س) در کربلا بود، جریان را به زینب (س) خبر داد و سپس گفت: (ای بانو من (سفینه) غلام آزادشده، رسول خدا (ص) سوار بر کشتی شده بود و به سفر می‌رفت، کشتی شکست و خود را (به کمک امواج دریا) به جزیره‌ای رسانید، در آنجا شیری دید، هراسان شد و به شیر گفت: (من غلام پیامبر (ص) هستم.) شیر برای او فروتنی کرد، تا آنجا که (او را سوار بر پشت خود کرد و) به جاده راهنمائی نمود، اکنون همان شیر در ناحیه‌ای (از این دشت) است، به من اجازه بده نزد او بروم و جریان را به او بگویم (تا همان‌گونه که آن شیر، سفینه را از نگرانی خارج ساخت، ما را نیز از نگرانی بیرون آورد). فضه نزد آن شیر رفت و گفت: (آیا می‌دانی که می‌خواهند بدن اطهر امام حسین (ع) را زیر سم ستوران قرار دهند؟). شیر برخاست و به قتلگاه آمد، دسته‌ای خود را روی جسد امام حسین (ع) نهاد، سواران به طرف بدن مطهر آمدند، هنگامی‌که آن شیر را دیدند، عمر سعد گفت: (فتنه و بلائی دیده‌می‌شود، تا خاموش است آن را برنینگیزید، بازگردید و پراکنده‌شوید). سواران، ترسیدند و بازگشتند (219)به این ترتیب، آن شیر به قدر توان خود از امام حسین (ع) حمایت کرد. داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام گفتار امام حسین (ع) به مرد کوفی پیرامون علم امامان (ع) ✅ (امام حسین (ع) با کاروان خود از حجاز به سوی کوفه رهسپار بود، در همان سفری که در کربلا به شهادت رسید) در سرزمین (ثعلبیه) (یکی از منزل‌گاه‌های بین کوفه و مکه) یک نفر از اهالی کوفه نزد امام حسین (ع) آمد و سلام کرد، امام حسین (ع) جواب او را داد و به او فرمود: (از اهل کجا هستی؟). او گفت: از اهل کوفه هستم. امام حسین: (که می‌خواست حجت را بر او تمام کند و گویا او از کوفه فرار کرده‌بود و لازم بود که نصیحت شود) به او فرمود: (سوگند به خدا ای برادر کوفی، اگر در مدینه تو را دیده‌بودم، جای پای جبرئیل را در خانه ما به تو نشان می‌دادم و محلی که جبرئیل بر پیامبر (ص) در آن محل نازل می‌شد، مشاهده می‌کردی، ای برادر کوفی! با اینکه سرچشمه علم مردم در نزد ما است، آیا مردم، عالم شدند و ما جاهل ماندیم، این از مطالبی است که هرگز پذیرفته نیست) (217) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم ششم امام سجاد علیه السلام وصیت‌نامه امام حسین (ع) و تعیین وصی خود ✳️ هنگامی‌که وقت شهادت امام حسین (ع)، فرا رسید، دختر بزرگش به نام فاطمه (س) را به حضور طلبید و نوشته‌ای پیچیده و وصیتی آشکار را به او سپرد، زیرا علی بن الحسین امام سجاد (ع) در آن وقت به‌سخنی بیمار بود، به‌گونه‌ای که گویا در حال احتضار است. ❇️ فاطمه (س) آن وصیت‌نامه را گرفت و بعدا آن را به برادرش علی بن الحسین (ع) داد. امام باقر (ع) پس‌از نقل ماجرای فوق، فرمود: سوگند به خدا، آن وصیت‌نامه و طومار پیچیده، به ما رسید. یکی از حاضران پرسید: (فدایت گردم، در آن طومار، چه نوشته شده‌بود؟). امام باقر: (سوگند به خدا، آنچه از زمان آدم (ع) تا پایان دنیا، مورد نیاز انسان‌ها است در آن وجود دارد و به خدا احکام حدود و مجازات‌های مرتکبین جرائم، حتی جریمه خراش، در آن، ثبت است). (221) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
امام حسین(ع) در دوران حکومت امام علی(ع) بر اساس گزارش‌های اندک مربوط به دوره حکومت امام علی(ع)، حسین(ع) پس از بیعت مردم با امیرالمؤمنین(ع) خطبه‌ای خوانده‌است، در روز جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) را برعهده‌داشته و در جنگ صِفّین، خطبه‌ای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است. گفته‌اند در صفین، امام حسین(ع) در ماجرای پس‌گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: «این نخستین پیروزی‌ای بود که به برکت حسین به دست آمد». بر اساس گزارش‌های مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری می‌کرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) می‌شمرد.[۹۴] به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز حضور داشت. بسیاری از منابع گفته‌اند که امام حسین(ع) در زمان شهادت امام علی(ع) کنار وی بود و در مراسم تجهیز و خاک‌سپاری حضور داشت. اما بنا بر گزارشی که در کتاب الکافی و انساب الاشراف آمده‌است، امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن به‌سرمی‌برد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت. 📚ویکی شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
امام حسین(ع) در دوران حکومت دوران امام حسن(ع) ✅ گزارش‌های تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی(ع) به برادرش امام حسن(ع) حکایت دارد؛ نقل شده‌است که اگر در مجلسی امام حسن(ع) حضور داشت، او به خاطر رعایت احترام سخن نمی‌گفت. پس از شهادت امام علی(ع) گروهی از خوارج که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین(ع) رفتند تا با او بیعت کنند، اما وی گفت: «به خدا پناه می‌برم که تازمانی‌که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم». ✳️ در ماجرای صلح با معاویه، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد و نقل شده‌است که گفت: «او (امام حسن(ع)) امام من است. بر پایه برخی گزارش‌ها، امام حسین(ع) پس از برقراری صلح نیز همچون امام حسن(ع) با معاویه بیعت کرد و حتی پس از شهادت امام حسن(ع) بر عهد خود باقی ماند. در مقابل، گزارش‌هایی حاکی از بیعت نکردن حسین(ع) است به نقل برخی منابع، او از صلح ناخرسند بوده و امام حسن(ع) را سوگند داده که دروغ معاویه را نپذیرد. برخی محققان این گزارش‌ها را با دیگر روایات و قرائن تاریخی ناسازگار دانسته‌اند. از جمله اینکه حسین(ع) در پاسخ به دسته‌ای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: «ما پیمان بسته‌ایم و هرگز پیمان خود را نمی‌شکنیم». در گزارش دیگری آمده‌است که به معترضان گفت: «تازمانی‌که معاویه زنده‌است منتظر بمانید؛ هرگاه او مُرد، تصمیم می‌گیریم». حتی وقتی شیعیان بعد از شهادت امام حسن(ع) وی را به قیام دعوت کردند در پاسخ ضمن دفاع از عملکرد امام مجتبی(ع) در صلح با معاویه، انجام این کار را تازمانی‌که معاویه زنده باشد منتفی دانست. امام حسین(ع) در سال ۴۱ قمری (پس از صلح با معاویه)، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت. 📚ویکی شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان شگفت انگیز نتیجه جسارت مخالفین به قبر مبارک علیه السلام ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/tahavaliasr @tahavaliasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم چهارم، امام حسن مجتبی (ع) سخنرانی امام حسن (ع) در روز شهادت علی (ع) (در آن شب (21 رمضان سال چهلم هجرت) که امام علی (ع) به شهادت رسید) ✔️ امام حسن (در روز آن شب) در مسجد کوفه برخاست و برای مردم چنین سخنرانی کرد، پس از حمد و ثنا و صلوات بر پیامبر (ص) فرمود: (ای مردم! شب گذشته مردی از دنیا رفت، که گذشتگان بر او پیشی نگرفتند و آیندگان به او نمی‌رسند، او پرچمدار رسول خدا (ص) بود که جبرئیل و میکائیل در طرف چپش بودند، از میدان برنمی‌گشت مگر اینکه خداوند او را پیروز می‌کرد، سوگند به خدا او از مال سفید و سرخ دنیا - جز هفتصد درهم - که آن هم از عطایش زیاد آمده‌بود، باقی نگذاشت و می‌خواست با آن پول خدمتگزاری برای خانواده اش خریداری کند، سوگند به خدا، او در شبی وفات کرد که یوشع بن نون وصی موسی (ع) وفات کرد و همان شب عیسی (ع) به آسمان رفت و همان شب قران نازل گردید. داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم چهارم، امام حسن مجتبی (ع) معجزه‌ای از امام حسن (ع) ✅ یکی از فرزندان زبیر که به امامت امام حسن (ع) معتقد بود، همراه آن حضرت برای انجام حج عمره به سوی مکه می‌رفتند (یا پس از عمره از مکه بازمی‌گشتند) در مسیر راه به یکی از آبگاهها رسیدند، کنار چند درخت خرمای خشکی که از تشنگی خشک شده‌بودند فرود آمدند، فرشی برای امام حسن (ع) در زیر یکی از آن درخت‌ها گستراندند و فرش دیگری برای فرزند زبیر زیر درخت دیگری پهن کردند. در این هنگام زبیری سرش را به طرف بالا برد و گفت: (اگر این درخت خرما، دارای خرمای تازه بود و ما از آن می‌خوردیم به‌جا بود). امام حسن (ع) به او فرمود: مثل اینکه خرما می‌خواهی؟ او گفت: آری. امام حسن (ع) دست به طرف آسمان بلند کرد و به سخنی که فهمیده نشد، دعا نمود همان‌دم درخت سبز گردید و دارای برگ‌های تازه و خرماهای تازه گردید، ساربانی که در آنجا بود و شتران خود را به کاروانیان کرایه داده‌بود، وقتی که این منظره را دید، گفت: (به خدا این جادو است). امام حسن (ع) به او فرمود: (وای بر تو! این جادو نیست، بلکه دعای مستجاب پسر پیغمبر (ص) می‌باشد). آنگاه بعضی از حاضران از آن درخت بالا رفتند و هرچه خرما داشت چیدند به‌طوری‌که برای همه حاضران کفایت نمود. (211) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم چهارم، امام حسن مجتبی (ع) امام حسن (ع) در راه مکه و خبر از آینده ✅ در یکی از سال‌ها، امام حسن مجتبی (ع) پیاده از مدینه به مکه رهسپار شد، به‌طوری‌که پاهایش آماس کرد، در مسیر راه، یکی از خدمت‌کاران عرض کرد: (اگر سوار شوی، این آماس رفع می‌گردد). امام حسن: (نه، وقتی که به منزل‌گاه بعدی رسیدیم، سیاه‌پوستی نزد تو آید و روغنی همراه دارد، تو آن روغن را او بخر چانه نزن). خدمت‌کار: پدر و مادرم به قربانت، ما به هیچ منزل‌گاه وارد نشده‌ایم که به دوا فروشی برخورد کنیم. امام حسن: آن مرد در نزدیک منزل‌گاه بعد، است. خدمت‌کار می‌گوید: حدود یک میل (دو کیلومتر) از آنجا گذشتیم، ناگاه آن سیاه پوست پیدا شد، امام به من فرمود: نزد این مرد برو و روغن از او بگیر و قیمت آن را به او بده. خدمت‌کار نزد سیاه‌پوست رفت و تقاضای روغن کرد. سیاه پوست: این روغن را برای چه‌کسی می‌خواهی؟ خدمت‌کار: برای حسن بن علی (ع). سیاه‌پوست: خواهش می‌کنم مرا نزد آن حضرت ببر. خدمت‌کار موافقت کرد و با سیاه‌پوست به حضور امام حسن (ع) آمدند، سیاه‌پوست عرض کرد: (پدر و مادرم به فدایت، من نمی‌دانستم که روغن را برای شما می‌خواهد، اجازه بده قیمتش را نگیرم، زیرا من غلام شمایم، از خدا بخواهید به من پسری سالم عنایت کند که دوست شما اهل‌بیت (ع) باشد، زیرا وقتی که از نزد همسرم جدا شدم، درد زائیدن داشت. امام حسن: به خانه‌ات برو که خدا پسری سالم به تو عطا فرموده است و او از شیعیان ما است (212) (این پسر همان شاعر معروف و مبارز و دوست مخلص اهلب‌یت (ع) یعنی (سید حمیری)شد، که به نقل بعضی از 2300 قصیده در شأن خاندان رسالت سروده است … (213) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۹ صفر، سالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفین؛ فردی که پیامبر (ص) او را الگوی تشخیص حق و باطل معرفی کرد ◼️شهادت عمار، باعث اندوه بسیار امام علی علیه‌السلام شد و آن حضرت در کنار پیکر بی‌جان عمار فرمود: «رحم الله عماراً یوم ولد… و یوم قتل… و یوم یبعث حیاً؛ خدا رحمت کند عمار را در روزی که به دنیا آمد، روزی که کشته شد و روز قیامت که برانگیخته خواهد شد.» آن حضرت بر پیکر عمار نماز خواند و او را در منطقه صفین به خاک سپرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 أین عمار؟ قسمتی از سریال امام علی(ع) به مناسبت عماریاسر صحابی بزرگ پیامبر در جنگ صفین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 بشنوید | خطبه فراموش نشدنی 🔹«با بی‌بصیرتی، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کرده‌های خودتان را، گذشته‌ی خودتان را باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعای انقلابیگری؛ اما باطن، باطن پوک، باطن بی‌مقاومت در مقابل بادهای مخالف. این، آسیب‌شناسی است....» 📌 خطبه حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) در کوفه در بیان رهبرانقلاب 🗓 ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ 🌱 @Khamenei_Reyhaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/ldh2Z گفتگوی زیبای یعقوب نبی با پیک حقّ درباره عشق یوسف داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/uyzBt آمدن پهلوانان ایران‌زمین نزد امیرالمومنین علی (ع) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/MrXF5?playlist=1374411 ترس شمر و عمربن‌سعد از حضرت ابولفضل (ع).... داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm کانال بشارت در ایتا👇 https://eitaa.com/besharat_ir کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇 https://eitaa.com/koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/iC7Ss?playlist=1391937 لخت‌شدن عمرو عاص از ترس امیرالمؤمنین علی علیه السلام در هنگام نبرد داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm کانال نهج‌البلاغه در ایتا👇 https://eitaa.com/nahgolbalagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📘 💠غریب و کمیاب! 🔹شخصی به نام کامل تمار می‌گوید: امام باقر علیه السلام فرمودند: آیا می‌دانی معنی این آیه که خداوند می‌فرماید: قد أفلح المؤمنون: به‌راستی مؤمنان رستگارند. چیست؟ آیا می‌دانی مؤمنانی که رستگار می‌باشند کیانند؟ 🔹 عرض‌کردم: شما آگاه‌تر هستید. امام باقر فرمودند: منظور آن مؤمنانی هستند که تسلیم حق می‌باشند و تسلیم‌شدگان حق، همان افراد نجیب و خوب هستند. انسان‌های نجیب غریب وکم‌یابند، پس مؤمن غریب وکم‌یاب است. در هر کجا، درهر پست‌ومقام باشند، چون هم‌دل و هم‌گام با آنان کم هستند. خوشابه‌حال غریب‌ها که تنهایند و ایشان فقط با خدا هستند. 📚بحار، ۲، ص ۲۰۴ ✍ در برخی احادیث آمده، طوبا للغرباء: خوشابه‌حال غریب‌ها. منظور مؤمنانی هستند که دربرابر همه‌ی دستورات خداوند تسلیم اند. که این‌ها در جامعه غریبان واقعی می‌باشند.