eitaa logo
دیباج
91 دنبال‌کننده
352 عکس
51 ویدیو
4 فایل
دیباجِ (حریرِ) سخن از تار و پود واژگان پذیرای نظرات خوانندگان ارجمند هستم. ارتباط با مدیر: @Armaktab 💠
مشاهده در ایتا
دانلود
دیدن عیب خویش در آینه عیب دیگران دیدن عیب دیگران عادت بسیاری از مردمان است که چه بسا نگارنده نیز از آن پیراسته نباشد. اما گویا انسان تنها عیبی را در دیگران می بیند که خود آن عیب را در وجود خویش دارد اما از آن غافل است. و البته این خصیصه لطفی است از جانب خداوندگار تا بنده مؤمن بدان عیب انتباه یابد، چرا که (مؤمن آینه مؤمن است) و خرده گیری بر دیگری او را به خرده گیری و شناخت عیوب خویش راهبر می شود تا در پیراستن خویش از آنها بکوشد. مولوی در کتاب ارزشمند «فیه ما فیه» این حقیقت را این گونه بیان کرده است: اگر در برادر خود عیب می بینی، آن عیب در توست که در او می بینی، عالم همچون آئینه است، نقش خودرا درو می بینی که اَلْمُوْمِنُ مِرآة الْمُوْمِنِ (مؤمن آیینه مؤمن است) – آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آنچه از او میرنجی از خود میرنجی. گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورد. خودرا در آب می دید و می رمید. او می پنداشت که از دیگری می رمد. نمی دانست که از خود می رمد. همه اخلاق بد – از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر چون در توست، نمی رنجی، چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی. آدمی را از گر و دنبل (دمل) خود فرخجی (زشتی) نیابد، دست مجروج در آش می کند و به انگشت خود می لیسد و هیچ از آن دلش بر هم نمی رود، چون بر دیگری اندکی دنبلی یا نیم ریشی ببیند آن آش او را نفارد (نخورد) و نگوارد. همچنین اخلاق چون گرهاست و دنبل هاست، چون در اوست از آن نمی رنجد و بر دیگری چون اندکی از آن ببیند برنجد و نفرت گیرد. همچنانکه تو از او می رمی او را نیز معذور می دار، اگر از تو برمد و به رنجد. رنجش تو عذر اوست، زیرا رنج تو از دیدن آنست و او نیز همان می بیند که: اَلمُؤمِنُ مِرآِّةُ المُؤمِنِ (مؤمن آیینه مؤمن است)، نگفت، اَلکَافِرُ مِرآةُ الکَافِرِ (کافر آیینه کافر است)، زیرا که کافر را نه آنست، که مرآة نیست؛ الا از مرآة خود خبر ندارد. @Deebaj
اگر فرد خطاکار احساس کند که شخصیت او محترم است و نقطه‌ضعف او، عمل ناپسند اوست، زمینه ترک گناه و لغزش برای او فراهم‌تر می‌شود. اما اگر احساس کند که انسانى منفور و مطرود است، امید به بازگشت برای او کمتر خواهد بود و احتمالا هر روز به تباهى خود مى­‌افزاید. شخصی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: “مردی از دوست‌داران [و پیروان] شما شراب می‌نوشد و مرتکب گناه می‌شود. آیا ما از او دوری و برائت جوئیم؟” امام (علیه السلام) فرمود: “[خیر؛ نه از خودش ولی] از کار زشتش برائت جویید و از کار نیکش دوری نکنید. عمل زشتش را ناپسند بشمارید.” شخص مجددا پرسید: “پس آیا می‌توانیم او را فاسق یا فاجر بنامیم؟” حضرت (علیه السلام) با متانت، مصداق فسق و فجور را برای او توضیح داده و دوباره فرمودند: “… شما بگویید کارش بد است و مرتکب اعمال زشت می‌شود. مؤمن است ولی کارش زشت است…” آری؛ این مرام اهل بیت (علیهم السلام) است که در مواجهه با اشتباهات افراد، بین شخص و عمل او تفکیک قائل می‌شوند؛ ما تا چه اندازه خود را به اخلاق آنان نزدیک می­‌بینیم؟ «برگرفته از کتاب: “امر به معروف و نهی از منکر”، تالیف: “حجت الاسلام محسن قرائتی” (با تلخیص و اضافات) @Deebaj
✅دیباج هشتاد ونهم 🔶کلوخه‌ی غم 🖊علی‌رضا مکتب‌دار 📌انسان که جای خود دارد، حتی حیوانات و گیاهان هم غم و شادی دارند. 📌نمی‌دانم، حیوان-از هر نوعش- شادیش را شاید با آواز و اندوهش را با ناله بروز دهد و گیاه، سرخوشی‌اش را با برگ و گل شادابی و اندوهش را با پژمردگی. 📌اما انسان؛ انسانی که رشد کرده و به بلوغ عقلی و عاطفی رسیده، شادی‌اش را نثار دیگران می‌کند و در فضا عطر شادمانی می‌پراکند، ولی آتش اندوهش را درون خویش پنهان می‌سازد و با آشکارساختن آن، صفحه دل دیگران را سیاه نمی‌کند. 📌او از خون دل، درخت چهره را آبیاری کرده، سبز و شاداب نگاه می‌دارد، نه آنکه با سوز ناله‌اش، آتش به گلستان زندگانی دیگران اندازد. «با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نی گرت زخمی رسد آیی چو چنگ اندر خروش» (حافظ) 📌علی علیه السلام که دریاهای اندوه را لاجرعه سرمی‌کشید و دم برنمی‌آورد، در وصف مؤمن فرمود: «مؤمن، شادیش در چهره‌اش نمایان و اندوهش در قلبش پنهان است.» 📌و به قول هوشنگ گلشیری: «کلوخه‌ی غم را باید به آب دهان خیس کرد و به زبان هی چرخاند و چرخاند و بعد فرو داد. گفتن ندارد.» @Deebaj
✅از سخن بزرگان 🔶نه ترسی و نه اندوهی! 📌معناى لطيف جمله‌: ﴿أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ اين جمله، جمله عجيبى است، هر قدر انسان بيشتر در آن فرو مى‌رود و تدبر مى‌كند دامنه معنايش وسيع‌تر مى‌شود... اولين چيزى كه از معناى آن به ذهن مى‌رسد اين است كه خوف و حزن از مؤمنين برداشته مى‌شود... و نبودن خوف و حزن عينِ روزى خوردن انسان نزد خداست و به حكم آيه ﴿وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ﴾ و ﴿وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ﴾ آنچه نزد خداست هم نعمت و خير است و هم باقى است، نه عذاب و شرى آميخته با آن است و نه فنا و زوالى بدان راه دارد. نبودن حزن و خوف عينا بودن نعمت و فضل است، و اين خود عطيه است. 📓ترجمه تفسیر المیزان، جلد۴، صفحه۹۶‌‌ ‌ @AlmizanMedia @Deebaj