✅از کلام بزرگان
🔶مرگ رنگ
آفتاب است و بیابان چه فراخ
نیست در آن نه گیاه و نه درخت
غیر آوای غرابان، دیگر
بسته هر بانگی از این وادی رخت
در پس پردهای از گرد و غبار
نقطهیی لرزد از دور سیاه:
چشم اگر پیش رود، میبیند
آدمی هست که میپوید راه.
تنش از خستگی افتاده ز کار.
بر سر و رویش بنشسته غبار.
شده از تشنگیاش خشک گلو.
پای عریانش مجروح ز خار.
هر قدم پیش رود، پای افق
چشم او بیند دریایی آب.
اندکی راه چو میپیماید
میکند فکر که میبیند خواب.
#رنگ
#مرگ
#شعر
#سهراب_سپهری
#هشت_کتاب
@Deebaj
✅از کلام بزرگان
🔶یوسف زیبای درون
خبری است نورسیده، تو مگر خبر نداری
جگر حسود خون شد، تو مگر جگر نداری
قمری است رونموده، پَر نور برگشوده
دل و چشم وام بستان ز کسی اگر نداری
عجب از کمان پنهان، شب و روز تیر پران
بسپار جان به تیرش، چه کنی سپر نداری
مس هستیات چو موسی، نه ز کیمیاش زر شد
چه غم است اگر چو قارون، به جوال زر نداری
به درون توست مصری که تویی شکرستانش
چه غم است اگر ز بیرون، مدد شکر نداری
شدهای غلام صورت، به مثال بت پرستان
تو چو یوسفی ولیکن به درون نظر نداری
به خدا جمال خود را چو در آینه ببینی
بت خویش هم تو باشی، به کسی گذر نداری
خردا! نه ظالمی تو که وِرا چو ماه گویی؟
ز چه روُش ماه گویی، تو مگر بصر نداری؟
سر توست چون چراغی، بگرفته شش فتیله
همه شش ز چیست روشن، اگر آن شرر نداری؟
تن توست همچو اشتر که برد به کعبه دل
ز خری به حج نرفتی نه از آنک خر نداری
تو به کعبه گر نرفتی بکشاندت سعادت
مگریز ای فضولی که ز حق عَبر (مفر) نداری
#خودشناسی
#انسان
#جمال_باطن
#شعر
#مولانا
@Deebaj
✅دیباج ۲۱۶
🔶دیوارها و آدمها
📌انسانها موجوداتی اجتماعیاند و نیازمند گفتگو و زبان، ابزار این گفتگو.
زبان اگر به راستی و درستی بچرخد، رابطهها را قوام میبخشد، قلبها را چون آینه صیقلی میکند؛ جوری که جز محبت و مهر را بازتاب ندهد و تیرگیهای کدورت را تاب نیاورد.
📌اما امان از روزی که زبانها از نقشآفرینی در شفافیت رابطهها و تعمیق و گسترش آن باز مانند. آنجاست که غبار سوءظنها و تردیدها انباشته میشوند و دیواری بلند و ستبر میسازند میان آدمیان. در پس این دیوارهای افراشته، دیو تنهایی، انسانها را در آغوش تاریک خود میفشارد و به کام مرگ میکشاند.
خوب است غبار تیره تردید را با دم مسیحیایی گفتگو کنار بزنیم تا زبانهای بسته، میان ما دیوار نکِشند و ما را در تنهایی خودمان نکُشند.
از زمزمــــه دلتنگیم، از همهمــه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
آوار پریشانــی است، رو ســوی چـــه بگریزیم؟
هنگامه حیرانی است، خود را به که بسپاریم؟
تشویشِ هزار «آیا»، وسواسِ هزار «اما»
کوریم و نمیبینیم، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه بـــاغ از خاطرمان رفتــه ست
امروز که صف در صف خشکیده و بیباریم
دردا کــه هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی بریم، ابریم و نمیباریم
ما خویش ندانستیم بیداریِمان از خواب
گفتند کــه بیدارید؟ گفتیم کـه بیداریم
من راه تــو را بسته، تـــو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
#ارتباط
#انسان
#گفتگو
#شعر
#حسین_منزوی
@Deebaj
33.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅از سخن دیگران
🔶پدرم را خدا بیامرزد ....
پدرم را خدا بیامرزد
مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را
کارگر بود، اهل معدن بود
از میان زغالها در کوه
عصرها رو سفید برمیگشت
سربلند از نبرد با صخره
او که خود قلهای فروتن بود
پا به پای زغالها میسوخت
سرخ میشد، دوباره کُک میشد
کورهای بود شعلهور در خود
کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد
از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش یکی دو تا که نبود
دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوههای پابرجا
از درون مخوف تونلها
هفتخوان را گذشت و نان آورد
پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته
از سرازیر ریل خارج شد
بیخبر رفت او که چندی بود
در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران
مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد
کارگر بود، اهل معدن بود
✍🏻 موسی عصمتی
#معدن
#طبس
#شعر
#پدر
#کارگر
@Deebaj
✅ایران سربلند
دلخوشم با غزلی تازه همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم کافی است
قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی تو ! در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق ٬ مرا خوب ترینم ! کافیست
#ایران_جان
#محمد_علی_بهمنی
#خورشید
#شعر
@Deebaj
🔶خدای من! خواهش میکنم مرا با دورساختنِ از حسین، ادب نکن!
به هنگام پیری مرانم ز پیش
که صرف تو کردم جوانی خویش
الا ای جگر گوشه فاطمه
که بُردی دل اهل دل را همه
کیام من؟ که باشم هوادار تو
هوادار تو هست دادار تو
من از کودکی عاشقت بودهام
قبولم نما گرچه آلودهام
به عشق تو هرکس که منسوب شد
اگر بد بُوَد، عاقبت خوب شد
غمت حاصل زندگانی من
به راه تو طی شد جوانی من
من از ریزهخواران خوان توام
اگر چه بدم میهمان توام
به عشقت از آن دم که خُو دادیام
به چشم همه آبرو دادیام
ز در راندگانت حسابم مکن
گدایم، کرم کن جوابم مکن
ازین رو سپیدم بَرِ داورم
که من هم سیاهی این لشگرم
مبادا برانی مرا از درت
به بازوی بشکسته مادرت
#حسین_علیهالسلام
#کودکی
#کربلا
#شعر
@Deebaj
🔶چه شبی شد شب صفا امشب
گُل بریزید عزیزِ جان آمد
ماهِ زیبای آسِمان آمد
پرُ شد از این سُخَن همه آفاق
دُرِّ گنجینه گِران آمد
آمد آن دلبری که با قدمش
لطفِ ممتد و بی کران آمد
تو بخوان سائل از سر مستی
غیرت اللهِ خانِدان آمد
یلِ اولاد شیر حق حیدر
تک علمدارِ پهلوان آمد
آمد آن دلبری که ذوالکرم است
میر میدان و ساقی حرم است
چه شبی شد شب صفا امشب
شب پیدایش وفا امشب
خلق گردیده شد به دست خدا
کوهِ خیر و یمِ عطا امشب
می شود قاطعا بر آورده
عرضِ هر حاجت و دعا امشب
هاتفی حامل خبر آمد
مژده آورد برای ما امشب
در شب عید عیدی ما شد
سفر شهر کربلا امشب
شکر حق غرق این چنین بذلیم
مست و دیوانه اباالفضل یم
رضا آهی
#ابالفضل_العباس_علیه_السلام
#شعر
@Deebaj
اینجا صداع را سر مخمور می خرد
تو سر ز درد نیم خماری گرفته ای
بوی از شمیم زلف «نظیری » نبرده ای
گر بر فراش عیش قراری گرفته ای
#شعر
#نیشابور
#نظیری_نیشابوری
#ادب_فارسی
@Deebaj
✅دیباج ٢٣٥
🔶باغ بیبرگی
باغی که به ظاهر بیبرگ و بیثمر است، در حقیقت نمادی است از آنکه از تعلقات دنیوی رها شده و به جای ظواهر فریبنده، به باطن و حقیقت وجودی خود تکیه کرده است. این باغ، با بیبرگی خود، فریاد میزند که زیبایی حقیقی در بینیازی و عزت نفس است، نه در زر و زیور و ظواهر آراسته.
بیبرگی این باغ، نشاندهندهی آن است که گاه بینیازی و استغنا، خود زیباییای است که چشمهای عادی قادر به دیدنش نیستند. تنها کسانی که چشم دل دارند، میتوانند این زیبایی را درک کنند. این باغ، با بیبرگی خود، درس میدهد که گاه باید از وابستگیهای مادی رها شد تا به حقیقت وجودی خود رسید. زیباییهای ظاهری، زودگذر و فانیاند، اما زیباییهای باطنی، جاودانه و ماندگار.
این مفهوم، در شعر اخوان ثالث نیز به زیبایی بیان شده است: «باغ بیبرگی که میگوید که زیبا نیست؟» این بیت، پرسشی است که ذهن را به تفکر وامیدارد و ما را به این درک میرساند که زیبایی، تنها در ظواهر نیست، بلکه در بینیازی و استغنای روح نیز نهفته است. باغ بیبرگ، با سکوت و وقار خود، فریاد میزند که زیبایی حقیقی، در رهایی از تعلقات و وابستگیهای دنیوی است.
#اخوان_ثالث
#شعر
#بینیازی
@Deebaj
✅از سخن دیگران
🔶دعای زنده دلان
دعای زنده دلان صبح و شام یا حسن است
که موی تیره و روی سفید با حسن است
مبین ز نسل حسن هیچ کس امام نشد
به حُسن بینی اگر، هر امام را حسن است
به کفر گفت که دست حسن دوایی نیست
درست گفت برادر، خودِ دوا حسن است
حسین می شنوم هرچه یا حسن گویم
دو کوه هست ولی کوهِ بی صدا حسن است
حسین نهی به قاسم دهد، حسن دستور
ز من بپرس که سلطان کربلا، حسن است
بخوان به نام پسر تا پدر دهد راهت
بیا که کنیه شیرخدا اباحسن است
🌺میلاد مسعود امام حسن مجتبی علیه السلام بر همگان مبارک باد!
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#شعر
#محمد_سهرابی
#ماه_مبارک_رمضان
@Deebaj
✅از سخن بزرگان
🔶عزت نفس
خارکش پیری با دلق درشت
پشته خار همی برد به پشت
لنگ لنگان قدمی برمی داشت
هر قدم دانه شکری می کاشت
کای فرازنده این چرخ بلند
وی نوازنده دلهای نژند
کنم از جیب نظر تا دامن
چه عزیزی که نکردی با من
در دولت به رخم بگشادی
تاج عزت به سرم بنهادی
حد من نیست ثنایت گفتن
گوهر شکر عطایت سفتن
نوجوانی به جوانی مغرور
رخش پندار همی راند ز دور
آمد آن شکرگزاریش به گوش
گفت کای پیر خرف گشته خموش
خار بر پشت زنی زینسان گام
دولتت چیست عزیزیت کدام
عمر در خارکشی باخته ای
عزت از خواری نشناخته ای
پیر گفتا که چه عزت زین به
که نیم بر در تو بالین نه
کای فلان چاشت بده یا شامم
نان و آبی که خورم و آشامم
شکر گویم که مرا خوار نساخت
به خسی چون تو گرفتار نساخت
به ره حرص شتابنده نکرد
به در شاه و گدا بنده نکرد
داد با این همه افتادگیم
عز آزادی و آزادگیم
#شعر
#عزت
#جامی
@Deebaj
✅از سخن بزرگان
🔶چشم دل
چشم دل باز کن که جان بيني
آنچه ناديدنيست آن بيني
گر به اقليم عشق روي آري
همه آفاق گلسِتان بيني
بر همه اهل آن زمين به مراد
گردش دور آسمان بيني
آنچه بيني، دلت همان خواهد
وآنچه خواهد دلت، همان بيني...
دل هر ذره را که بشکافي
آفتابيش در ميان بيني
هر چه داري اگر به عشق دهي
کافرم گر جُويِ زيان بيني
جان گدازي اگر به آتش عشق
عشق را کيمياي جان بيني
از مضيق جهات درگذري
وسعت ملک لامکان بيني
آنچه نشنيده گوش، آن شنوي
وآنچه ناديده چشم، آن بيني
#چشم_دل
#شعر
#ملکوت
#هاتف_اصفهانی
@Deebaj