حࢪف دلیِ🖤
•📓🖤• تا نینوا: ﴿ در سرزمین حماسه ها ﴾ چون کاروان امام به نزدیکی نینوا رسید، پیکی از کوفه آمد و نا
•📓🖤•
تا نینوا:
﴿ ورود ابن سعد ﴾
فردای آن روز، ابن سعد با چهار هزار نفر به کربلا آمد و حر با هزار سوار به ابن سعد پیوست. چون پیک ابن سعد نزد امام؏ آمد و از علت آمدن حضرت جویا شد! امام؏ در پاسخ، به نامه کوفیان اشاره فرمود. ابن سعد ماجرا را برای عبیدالله بن زیاد مرقوم کرد و ابن زیاد از وی خواست از امام برای یزید؛ بیعت بگیرد. به دنبال آن، نخستین دیدار امامحسین؏ و ابن سعد انجام شد و آن حضرت، نصایحی را به او فرمود که ابن سعد نپذیرفت. پس از این دیدار، ابن سعد نامهای به عبیدالله ارسال کرد. ابن زیاد به توصیه شمر، در پاسخ به ابن سعد دستور داد در صورت تسلیم نشدن امام《او را به قتل برسان》و《بر سینه و پشتش اسب بتازان》
نه بقا کرد ستمگرنه بجا ماند ستم
ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست
بلکه زنده است شهیدی که حیاتش ز قفاست دولت آن یافت که در پای تو سرداد ولی
این قبا راست که بر قامت هر بی سروپاست
#شھید_ڪࢪبلا
⊰@Deeliiye⊱
حࢪف دلیِ🖤
•📓🖤• تا نینوا: ﴿ ورود ابن سعد ﴾ فردای آن روز، ابن سعد با چهار هزار نفر به کربلا آمد و حر با هزار
•📓🖤•
تا نینوا:
﴿ منع آب! ﴾
هر روز به نفرات سپاه دشمن اضافه میگشت و فشارها و محدودیت ها بر امام و همراهانش فزون میشد تا آنکه در روز هفتم نامه ای از ابن زیاد برای ابن سعد آمد که «بین حسین و یارانش و آب حائل شو، نگذار قطره ای از آن بچشند»، عمر سعد پنج هزار سوار و پیاده به عمربن حجاج داده، او را گفت که کنار آب را نگاه دارد و نگذارد که هیچ کس از اصحاب حسین؏ برکنار فرات آید و آنان مانع دست یابی خاندان پیامبرﷺ به آب شدند، هر چند که با دلاوریهای حضرت عباس؏ و برخی از یاران مقداری آب برای اهل بیت آورده شد. از این رهگذر تشنگی بر حسین؏ و اصحاب او اثر کرده، عطش برایشان غالب گشت.
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فرياد العطش ز بیابان کربلا
#شھید_ڪࢪبلا
⊰@Deeliiye⊱
حࢪف دلیِ🖤
•📓🖤• تا نینوا: ﴿ منع آب! ﴾ هر روز به نفرات سپاه دشمن اضافه میگشت و فشارها و محدودیت ها بر امام و
•📓🖤•
تا نینوا:
﴿ عصر تاسوعا ﴾
عصر تاسوعا در حالی که امام حسین؏ جلو خیمه خود زانوهایش را به بغل گرفته، با تکیه دادن به شمشیر، در خواب بود، سپاه ابن سعد فرمان حمله به خیمه های امام را سر داد. زینب کبریۜ نزد امام آمد و او را از حمله دشمن آگاه ساخت. حضرت فرمود:《رسولاللهﷺ را در خواب دیدم، به من فرمود: به سوی من می آیی!》
آنگاه از برادرش عباس؏ خواست با آنان دیدار کند و سبب را جویا شود. دشمن نیز فرمان عبیدالله را بهانه حمله خود ساخت. عباس؏ چون پیام دشمن را رساند، امام به او فرمود:
نزدشان برگرد و اگر می توانی، کارشان را تا صبح فردا به عقب بینداز و آنها را امشب از ما دور کن تا که شاید امشب به درگاه پروردگارمان نماز بگزاریم و او را بخوانیم و از او طلب مغفرت کنیم! خدا میداند که من نماز به درگاهش و تلاوت کتابش و دعا و استغفار فراوان را دوست میدارم.
ابن سعد پیشنهاد امام را پس از مشورت با سران سپاه پذیرفت.
#شھید_ڪࢪبلا
⊰@Deeliiye⊱
حࢪف دلیِ🖤
•📓🖤• تا نینوا: ﴿ عصر تاسوعا ﴾ عصر تاسوعا در حالی که امام حسین؏ جلو خیمه خود زانوهایش را به بغل گر
•📓🖤•
شب شهادت:
﴿ سخنی با یاران ﴾
به هنگام غروب، امام حسین؏ یارانش را جمع کرد؛ آنان که حضرت فرموده بود:《در روی زمین، بهتر و وفادارتر از شما نمیدانم》 و《در حق من تقصیر نکردید و نمیکنید.》 آنگاه به ایشان فرمود:
چون شب درآید، شما که اصحاب و اتباع و دوستان و یاران منید، برخیزید و هر یک، دست برادری و فرزندی از آنِ من بگیرید و بروید. مرا اینجا تنها بگذارید که مقصود این جماعت، منم و چون مرا یابند، بکشند و شما را هیچ تعرضی نرسانند. چون من کشته شوم، شما زنده بمانید.
چون امام حسین؏ این سخنان را فرمود، نخست عباس؏ لب به سخن گشود و فرمود:《چرا این کار را بکنیم؟ آیا برای اینکه پس از تو باقی بمانیم؟ خدا هرگز چنین روزی را نیاورد!》
سپس اصحاب دلاور نیز بر ایستادگی خود و دفاع از حضرت، پای فشردند و تجدید عهد کردند. به گفته ابن شهر آشوب، مسلم بن عوسجه در سخنان خود چنین گفت:
به خدا سوگند اگر هفتاد بار کشته شوم، سوزانده شوم و خاکسترم برباد رود، هرگز تو را رها نخواهم کرد، تا چه رسد به اینکه اکنون یک بار کشته شدن است، سپس کرامت ابدی است.
هنگامی که حضرت زینبۜ از برادرش حسین؏ درباره آزمودن یاران پرسید، حضرت در پاسخ، او را امیدواری داد و فرمود:《آنها را آزموده ام؛ انسانهایی سرافراز و بلند همت و مطمئن اند. شوق آنان به مرگ، کمتر از شوق کودک به شیر مادرش نیست.》
زنده جاوید کیست کشته شمشیر دوست
که آب حیات قلوب، در دم شمشیر اوست
گر بشکافی هنوز، خاک شهیدان عشق
آید از آن کشتگان زمزمه، دوست دوست
#شھید_ڪࢪبلا
⊰@Deeliiye⊱
•📓🖤•
روزی برای ابد:
﴿ پرهیز از آغاز جنگ ﴾
شمر نزدیک خیمه ها شد و ضمن تحریک احساسات یاران امام حسین؏، با گستاخی به امام جسارت کرد. مسلم بن عوسجه چون خواست تیری به سمت شمر رها کند، امامحسین؏ وی را برحذر داشت و فرمود: «فانی أكره أن أبدأهم؛ من دوست ندارم آغازگر جنگ باشم.»
#شھید_ڪࢪبلا
⊰@Deeliiye⊱