🔺نمونه دستخط عربی گوته در اولین چاپ این کتاب در سال ۱۸۱۹
🔹هم عبارت عربی و هم حواشی هنرمندانهی کتاب از آن خود گوته است.
#گوته
#حافظ
@DeepAnalysis
🔺ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دائم گل این بُستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقتِ توانایی
دیشب گِلهٔ زلفش با باد همی کردم
گفتا «غلطی بگذر زین فکرتِ سودایی»
صد بادِ صبا این جا با سلسله میرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مَهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایابِ شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهدِ هرجایی
ساقی! چمن گل را بی رویِ تو رنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای دردِ توام درمان در بستر ناکامی
وِی یادِ توام مونس در گوشهٔ تنهایی
در دایرهٔ قسمت ما نقطهٔ تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکرِ خود و رایِ خود در عالم رندی نیست
کُفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایرهٔ مینا خونین جگرم، مِی ده
تا حل کنم این مشکل در ساغرِ مینایی
حافظ! شبِ هجران، شد، بوی خوشِ وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشقِ شیدایی
🔸تصویر: نگاره نیایش، اثر استاد محمود فرشچیان
#شعر_پارسی
#حافظ
@DeepAnalysis
🔺درسگفتار ژرفکاوی: روشی برای شناخت مسائل اجتماعی
🔸خلاصه نکات جلسه (۱)
🔹اهمیت توسعهی روششناسی اجتماعی
۱. رجوع به فهم عرفی در شناخت مسائل اجتماعی کافی نیست. علت دقیقتر بودن فهمِ عالم علم الاجتماع نسبت به فهم عُرف، تمسک به روشی قابل اعتماد برای شناخت اجتماع است.
۲. روشهای گوناگون شناختِ مسائل اجتماعی، تصویرهای متفاوتی از واقعیت اجتماعی ارائه میکنند و گاه تصویر نادرست از وضعیت اجتماعی مقدمهی تصمیم نادرست واقع میشود.
۳. روشها ریشه در بنیادهای فلسفی متفاوتی دارند؛ روش ژرفکاوی نیز ریشه در پارهای بنیادهای نظری برآمده از سنت عقلانی اسلامی دارند.
۴. روش باعث شخصزدایی از دانش شده و موجب میشود معارفی به صورت نظاممند تولید شوند.
🔹روش، منطق و اخلاق
۱. روش مجموعهای از باید و نبایدها (قواعد) توصیفی است که مقدمهی تحقق هدفی شناختی در حیطهای خاص میباشند (روش به معنای قواعد معطوف به شناخت خاص).
۲. منطق شرط لازم شناخت در هر حوزهای است (منطق به مثابه قواعد معطوف به مطلق شناخت).
۳. اخلاق اصولا بیانگر قواعدی معطوف به شناخت نیست، بلکه کارکرد قوانین اخلاقی در دو موضع است: الف-گزینش مسئله. ب-تعیین حدود تصرف پژوهشگر در موضوع مورد مطالعه.
#ژرفکاوی
#روششناسی_اجتماعی
#سیدعلی_سیدیفرد
@DeepAnalysis
🔺یادآوری
🔹 جلسۀ دوم درسگفتار «ژرفکاوی: روشی برای شناخت مسائل اجتماعی» امروز چهارشنبه ساعت ۱۶:۳۰ در موسسه حکمت و فلسفۀ ایران شعبۀ قم، برگزار میشود.
🔹آدرس: خیابان شهید صدوقی، خیابان دانش، دانش ۳، پلاک ۷۱
@DeepAnalysis
🔺درسگفتار: مقدمهای بر فلسفۀ علم اجتماعی
🔹جلسۀ (۱۰): نقش ارزشها در علم اجتماعی
🔹در جلسۀ دهم، ادامۀ بحث از نقش ارزشها در علم اجتماعی دنبال میشود.
🔹یکی از پرسشها این است که آیا ارزشها صرفا در «شناخت پدیدههای خاص اجتماعی» تاثیرگذارند و یا حتی در نحوۀ صورتبندی «قوانین کلّی اجتماعی» -اگر اصولا چنین چیزی وجود داشته باشد- تاثیرگذارند؟
🔹مثال نقش ارزشها در سرشماری جمعیت (مثال قانون اساسی آمریکا و سرشماری دهسالانۀ مردم).
#فلسفه_علم_اجتماعی
#سیدعلی_سیدیفرد
@DeepAnalysis
42.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺درسگفتار: مقدمهای بر فلسفۀ علم اجتماعی
🔹جلسۀ (۱۰): نقش ارزشها در علم اجتماعی
🔹جلسۀ دهم
#فلسفه_علم_اجتماعی
#سیدعلی_سیدیفرد
@DeepAnalysis
🔺سرودهای از محیط قمی، شاعر دوره قاجاریه، در وصف علی امیر مؤمنان
مه من هر که تو را ناظر و مایل نبود
هیچش از دیده و دل بهره و حاصل نبود
آدمیزاده نه از خیل بهائم باشد
حَیَوانی که به دیدار تو مایل نبود
درگذر از تن خاکی که میان تو و یار
غیر این گَردِ برانگیخته حائل نبود
چون ز خود دور شوی در بر جانانه رسی
حاجت قطع ره و طی منازل نبود
رهروی را که بود قائد توفیق، دلیل
جز سر کوی تواش مقصد و منزل نبود
برکنم دیده گرش غیر تو منظور بود
دل بر آتش فکنم گر به تو مایل نبود
هرکه شد غرقهی دریای محبت، امید
که دگر باره کشد رخت به ساحل نبود
حل هر عقدهی مشکل ز ولی الله خواه
غیر او کافی و حلال مشاکل نبود
دست حق ضارب خندق که به یک ضربت او
طاعت جن و بشر جمله مقابل نبود
یا علی گرچه مرا عقده بسی در کار است
حل آن با مدد لطف تو مشکل نبود
روز محشر که دل کوه، بلرزد ز نهیب
با تولّای توام، دل متزلزل نبود
شاه پیوسته چه آگاه و کریم است «محیط»
بیم محرومی و ناکامی سائل نبود
مقبلی را که به شمشیر تو گردد مقتول
دیَتی خوبتر از دیدن قاتل نبود
#شعر_پارسی
#محیط_قمی
@DeepAnalysis
🔺اعتباری بودن نهادهای اجتماعی: گفتاری از علامه طباطبایی در رساله الانسان فی الدنیا
🔹بدان مفاهیم حاضر نزد ما که عبارت باشند از صور علوم بر دو قسماند:
یکی مفاهیم منطبق بر امور خارجی [...] مانند مفهوم زمین، آسمان، ستارگان و انسان [...].
دوم، مفاهیمی که آنها را بر واقعیتهای خارجی اطلاق میکنیم، اما اگر از آنها چسمپوشی نموده و آنها را تصور نکنیم، مطابَق و واقعیتی در جهان خارج ندارند؛ مانند مفهوم مالکیت [...] و ریاست [...].
🔹وقتی پیرامون این دو مفهوم تامل میکنیم، چیزی به جز انسان که عینی خارجی است نمییابیم و اگر [آنها را] تصور و تعقل نکنیم، عین و اثری از مفاهیمی مانند مِلک و مالک و مملوک و ریاست و رئیس و مرؤوس نمییابیم.
🔹به همین دلیل است که در این قسم از مفاهیم، به دلیل اختلاف دیدگاه عقلاء، تغییر و تبدل و اختلاف وجود دارد، در حالی که در مفاهیم حقیقی چنین نیست.
📚 رسائل توحیدی، الإنسان فی الدنیا صص: ۱۸۶-۱۸۷
#فلسفه_اسلامی
#فلسفه_علم_اجتماعی
#علامه_طباطبایی
@DeepAnalysis
🔺گفتاری از فارابی در نفیِ اصالت جامعه
🔹صحّة المدینة و استقامتها هی اعتدال اخلاق أهلها و مرضها التفاوت الذی یوجد في أخلاقهم [...] إذا انحرفت المدينة في أخلاق أهلها عن الإعتدال فالذّی یردها الی الاستفامة و یحفظها علیها هو المدني فإنّ موضوع لذلک هو الأنفس.
🔹سلامتی و درستی مدینه به معنای اعتدال اخلاق أهل مدنیه است و بیماری آن تفاوتی است که در اخلاق اهل مدینه یافت میشود [...] هنگامی که اخلاق اهل مدینه دچار انحراف از حالت اعتدال شود، کسی که آن را به حالت درست و مستقیم باز میگرداند و حافظ آن میباشد، مَدَنی [حکمران] است و موضوع این علم [علم مدنی] نفوس افراد است.
📚 فارابی، الفصول المنتزعة، ص ۲۲
#فارابی
#حکمت_مدنی
#فلسفه_علم_اجتماعی
@DeepAnalysis
🔺درسگفتار ژرفکاوی: روشی برای شناخت مسائل اجتماعی
🔸خلاصه نکات جلسه (۲)
🔹تفکیک روشهای کمی و کیفی
۱. روشهای پژوهش اجتماعی را از جهتی به کمّی وکیفی تقسیم میکنند: این تقسیم گاهی بر پایه «تفاوت در مراحل تحقیق» و گاه بر پایه «تفاوت در بنیادهای نظری» صورت میگیرد.
۲. از جهت مراحل تحقیق، گامهای روش تحقیق کمی از پیشمعین هستند و اما در روش کیفی گامها انعطافپذیرند. در روش کمی پژوهشگر از موضوع تحقیق فاصله میگیرد اما در روش کیفی پژوهشگر به موضوع پژوهش نزدیک میشود.
۳. از جهت بنیادهای نظری، روش کیفی را با تفسیرگرایی و برساختگرایی مرتبط دانستهاند و روش کمی را با تبیینگرایی و طبیعتگرایی.
🔹تامل فلسفی پیرامون کمیت و کیفیت
۴. اما میتوان با نگاه فلسفیتر در مفاهیم کمیت و کیفیت تامل کرد. بنیاد کمیت بر پایۀ مفهوم عدد قابل فهم است و عدد بر اساس ایدهی تکرار وحدت در کثرت توضیح داده میشود و تکرار وحدت در کثرت مستلزم کلیت امر واحد است و بدون شناخت امر کلی عدد قابل درک نیست. بنابراین شناخت کمی هیچگاه شناخت عمیق، پدیداری و درونکاو نمیباشد.
۵. کمیت گسسته عدد حقیقی و کمیت پیوسته عدد افتراضی است. روشهای کمی با هدف مقایسه و محاسبه به کار میروند.
#ژرفکاوی
#روششناسی_اجتماعی
@DeepAnalysis