🔺حیات اجتماعی قانونمند است: برای حوادث دشوار، از گذشته درس بگیریم!
🔹دانش اجتماعی بومی (قرن چهارم و پنجم/ تاریخ)
🔹بخشی از مقدمۀ کتاب «تجارب الامم»
«... چرا که امور جهان مشابهاند و احوال آن در تناسب با یکدیگر . این نوع امور- در میان محفوظات انسان- همگی از قبیل تجربهاند؛ تجربیاتی که در اختیار انسان قرار گرفته و او به واسطۀ آنها کارآزموده میشود. گویی در آن زمان زیسته و بیواسطه با آن اوضاع در ارتباط بوده است؛ چنین شخصی، طوری با مسائل مواجه میشود که گویی برایش پیشتر از آنها خبر آوردهاند و در نتیجه قبل از وقوع- با شناخت و توجه به اوضاع- برای مقابله با آنها آماده است. تفاوت زیادی وجود دارد بین این شخص [که از پیش آماده است] با فرد نادان و ناآزمودهای که صرفا پس از رخ دادن امور از آنها آگاه میگردد، همه چیز برای او نا آشناست، هر رویداد او را گیج کرده و آنچه نو به نو رخ میدهد دچار حیرتش میکند».
#دانش_اجتماعی_بومی
#قرن_چهارم
#قرن_پنجم
* تجارب الأمم (متن عربی)، ابن مسکویه، ج ۱، ص ۱-۵
@DeepAnalysis
🔺 «تخذیل»، «اِرجاف» و «معاونت»: فقه و مدیریت روانی جنگ
🔹دانش اجتماعی دینی (قرون چهارم و پنجم/ فقه)
🔹گفتاری از شیخ الطائفة (شیخ طوسی) دربارۀ مدیریت روانی جنگ
▪️«کمک کردن به مجاهدین چه از سوی سلطان و چه از سوی عموم و هر کس که باشد، دارای فضیلت است و شخص به واسطۀ این کار، استحقاق ثواب پیدا میکند. از رسول خدا روایت شده است: هر کس جنگاور، حاجی و یا عمرهگزاری را تجهیز نماید و یا سرپرستی اهل او را بر عهده گیرد، اجر همان شخص را دارد».
▪️«هرگاه امام در شخصی «تخذیل» (خوارنمایی جبهۀ مسلمین)، «إرجاف» (بزرگنمایی جبهۀ ) و یا «معاونت» مشرکین را مشاهده کند، لازم است از همراهی او در جنگ ممانعت کند. تحدیل، مثل ایکه به مسلمانان بگوید: کار درست آن است که بازگردیم، ما قدرت مبارزه با دشمن را نداریم [...] و اینچنین عزم آنها را ضعیف نماید. إرجاف مثل اینکه بگوید: دشمن برای ما تله کار گذاشته و نیروی کمکی به یاری دشمن خواهد آمد و اموری از این قبیل. اما معاونت مثل اینکه شخص چشم دشمن میان مسلمانان بوده، اخبار را به آنها مکاتبه نماید، یا دشمن را نسبت نقاط ضعف و بیدفاع آگاه نماید».
#فقه_و_زندگی
#قرن_چهارم
#قرن_پنجم
المبسوط في فقه الإمامية، ج ۲، ص ۸
@DeepAnalysis
🔺به دشمنت مهلت نده!
داستان «لشکری بن مردی» در حمله به «دیسم بن ابراهیم» در کتاب «تجارب الامم»
🔹دانش اجتماعی بومی (قرن چهارم و پنجم/ تاریخ)
🔹داستانی تاریخی به نقل از ابن مسکویه
▪️«چون «لشكرى [بن مردی]» بر اردبيل دست يافت و به پيروزى مطمئن شد ترسيد كه مبادا سپاهيانش در آن شب به مردم شهر دست درازى كنند و دارائى مردم را بچاپند [...] پس بهتر ديد كه آن شب را به اردوگاه خود كه به فاصلۀ يك ميل از شهر بود برود و بامدادان به شهر بازگردد. چون اين كار كرد، مردم شهر، شبانه سوراخهاى ديواره را پر كرده دروازهها را بسته دوباره به جنگ برخاستند».
▪️«لشكرى سراسيمه شد و دانست كه ديشب كارى نادرست كرده كه بر سوراخها نگهبان ننهاده است. او در برابر سرداران كه او را سرزنش مىكردند خستوان شد. مردم شهر اردبيل كسانى نزد ديسم فرستادند و او را از روند كار آگاه كرده قرار گزاردند كه در يك روز پيشبينى شده مردم شهر بر لشكرى بتازند و ديسم [بن ابراهیم] از پشت سر بر او يورش آورد. دیسم در آن روز با گروهى انبوه از بينوايان و كُردان بيامد، پيرامن ده هزار تن از مردم اردبيل نيز با پوشاك ديلمى سپر و زوبين گرفت. بيرون آمدند و جنگ آغاز شد، ديسم از پشت سر بر ايشان بتاخت، لشكرى به گونهاى زشت بگريخت و از يارانش گروهى بسيار كشته شدند، بار و بنهاش چپاول شده، بىچارپا و جنگ افزار به موقان رفت».
ترجمۀ تجارب الامم، ج ۶، ص ۶ (ترجمۀ علینقی منزوی)
#علم_اجتماعی_بومی
#قرن_چهارم
#قرن_پنجم
@DeepAnalysis