eitaa logo
دفاع مقدس
383 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
یادش بخیر زمان جنگ، دم عملیات که بود، خدابیامرز حاجی بخشی با اون ماشین که چند تا بلندگو روی سقفش بسته بود، وارد اردوگاه می شد و شروع می کرد به شعار دادن. یکی از شعارهای حاجی بخشی که امروز دارم درد و سوزش رو حس می کنم این بود: - ماشاالله؟ - حزب الله - کجا میری؟ - کربلا - منم می برین؟ - جا نداریم. و امروز معنی آن "جا نداریم" را می فهمم. @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | #شوخ_طبعی #حاجی_بخشی در جمع رزمنده‌ها 🌴 دوران #دفاع_مقدس @Defa_Moqaddas
💕 یادشان به خیر! یاد مردانی که آن روزها به شوق زیارت کربلا عاشورایی می‌شدند و نام زیبای امام حسین(ع) دلخوشی لحظه‌های‌شان بود... 🌴 #یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 به مناسبت نزدیک شدن به ایام محرم ⏳ یادی از دوران #دفاع_مقدس 🎥 فیلم | زمزمۀ نوحۀ ‌«نسیمی جانفزا می‌آید/ بوی کرب و بلا می‌آید» 🆔 @Defa_Moqaddas
زیرزیر▫️ می‌گفت: 《دوست دارم توی این عملیات همه‌ی توونم رو بذارم واسه پیروزی لشکر اسلام، دست آخر هم مثل امام حسین(علیه‌السلام) شهید شم؛ طوری که بدنم توی آفتاب داغ بمونه، پاره‌هاش رو هم کسی نتونه جمع کنه مگه خود آقا.》 🌷 کربلای ۴ شهید شد و جنازه‌اش ماند توی جزیره بوارین. 🔹 چند سال بعد که جنازه‌اش را آوردند، بالا تنه نداشت. 🔸 باقیمانده پیکرش را هم از روی پلاکی که به کمرش بسته بود و مهر و تسبیح توی جیبش شناختند. ▫️ بی اختیار یاد حرف‌های آن روزش افتادم؛ «دوست دارم... دست آخر هم مثل امام حسین(علیه‌السلام) شهید شم؛ طوری که بدنم توی آفتاب داغ بمونه، پاره‌هاش رو هم کسی نتونه جمع کنه مگه خود آقا». —(راوی: برادر شهید قهرمان گریوانی) @Defa_Moqaddas
🌸 همچو گل ☀️ کز دیدنِ خورشید می خندید به صبح ... 💕 قلب من در هوسِ خنده تو غرقِ نیاز است هنوز .. 🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆خرمشهر در ۴ آبان ۱۳۵۹ به اشغال ارتش صدام درآمد ولی پس از۵۷۸ روز (۱۹ماه بعد)ازچنگال دشمن بعثی آزاد گردید 🎥فیلمی نادر و دیده نشده از آزادی خرمشهر و حضور پرشور رزمندگان در مسجد جامع شهر @Defa_Moqaddas
پسرک فلافل فروش-نگاهی کوتاه به زندگی شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری.pdf
382.1K
نسخه PDF "پسرک فلافل فروش" 🌷نگاهی کوتاه به زندگی شهید مدافع حرم، هادی ذوالفقاری @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | سخن حاجی بخشی در برابر دوربین (در مناطق عملیاتی غرب کشور) 🌷 ما برای اسلام شهید می‌دهیم - شهادت، آیین ماست، شهادت افتخار ماست ⏳ دوران 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴 شوق زیارت ✍ گزارش تنها خبرنگاری که همراه سپاه محمد رسول‌الله (ص) به فرماندهی به لبنان بود: ➖ ... در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۳۶۱ ، ساعت هشت و نیم شب به وقت تهران وارد دمشق شدیم. پلکان به در هواپیما متصل شد. در این لحظات، مقام‌های بلند پایۀ سوری از جمله - رفعت اسد؛ برادر رئیس جمهور و معاون فرمانده کل ارتش سوریه - برای خوشامدگویی وارد هواپیما شدند. ابتدا سفیر ایران در دمشق صحبت کرد و خوش آمد گفت و پس از آن، برادر - فرمانده قوای محمّد رسول الله (ص) - سخنرانی ایراد کردند. وقتی از هواپیما پیاده و سوار اتوبوس شدیم٬ چیزی که از همان اول حیرت ما را برانگیخت٬ تقاضایی بود که رانندۀ اتوبوس از ما داشت. او از ما عکس امام خمینی را میخواست. نیروهای ایرانی به وسیله ی اتوبوس و کامیون هایی که صف به صف پشت سر هم ایستاده بودند، از فرودگاه انتقال داده شدند. در بین نیروهای رزمنده ایرانی. چند داوطلب از دو کشور لیبی و الجزایر نیز حضور داشتند. 🔹از فرودگاه، عازم محله ی شیعه نشینی در حاشیۀ دمشق به نام شدیم. در مدخل حرم مطهر حضرت زینب (س) از خودروها پیاده شدیم. از این لحظه بود که نیروهای ایرانی٬ دوان دوان و شتابان خود را به سمت ضریح پرداخت کردند و گریه و ناله و ضجه ها بود که فضا را تکان می‌داد. 🔸پس از زیارت حرم مطهر حضرت زینب (س) و اقامه ی نماز جماعت، قصد رفتن کردیم که در بین راه مورد استقبال شدید مردم قرار گرفتیم. زنان در یک سو و مردان در سوی دیگر، کودکان و نوجوانان هم در میانشان، شعار های بسیار تند و کوبنده و انقلابی می‌داند و چنان ابراز احساسات می کردند که همه را به گریه انداخته بودند. برای ما سوال بود که چگونه در نقطه دور از میهن اسلامی مان این چنین توسط مسلمانان سوریه مورد استقبال واقع می‌شدیم. ▪️به خاطر اشک شوق و سرعت ماشین و هیجان جمعیت، نتوانستیم آن طور که باید ذره ای از شادی مردم را با دوربین‌های خود ثبت و ضبط کنیم. هر چند شب بود و دیروقت، ولی از هر جا که رد می شدیم، مورد استقبال شدید مردم سوریه قرار می‌گرفتیم. در مسیر عزیمت به پادگانی که در کنار شهر برای نیروهای ایرانی آماده کرده بودند، هنگامی که از روبروی «شهرک دانشگاهی دمشق» رد می شدیم، چراغ‌های تمامی آپارتمانهای شهرک روشن بود و از پنجره های آن، ساکنانش که تمامی دانشجو و استاد بودند، سر بیرون آورده، برای نیروهای ایرانی با دست زدن و سوت کشیدن، ابراز احساسات می کردند. 🔺سرانجام در کنار شهر، به پادگان رسیدیم و در آن مستقر شدیم. 📚 منبع : کتاب 🆔 @Defa_Moqaddas
🔹حاج احمد درحال سینه‌زنی و شوق زیارت به سمت حرم حضرت زینب(س) 🆔 @Defa_Moqaddas
💕 حاج احمد متوسلیان و نیروهایش در حال زیارت حضرت زینب(س) 💠 #اولین_مدافعان_حرم 🌴رفتی و به زینب قسم از نسل تو امروز 🌿 در شام و حلب، لشکر فریادرسی هست 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق _آهنگران_زینب_از_ظلمت‌سرایِ.mp3
12.53M
💠 به مناسبت اربعین حسینی ⏳ #زمان_جنگ 📢صوت| حاج #صادق_آهنگران 🌸🍀 زینب از ظلمت‌سرایِ شام آمد کربلا، تا کُند بر پا عزا 🆔 @Defa_Moqaddas
🗓 ۶ آبان ۱۳۳۸- سالروز تولد حسن تهرانی مقدم، بنیانگذار صنعت موشکی - شهادت ۱۸ آبان۱۳۹۰ همو که سایه شوم جنگ را ازسر ملت ایران برداشت ودر اوج جنگ و تحریم های ظالمانه با طراحی و پرتاب موشک ثابت کرد که در این کشور #بن_بست_نداریم 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۶ آبان ۱۳۳۸- سالروز تولد حسن تهرانی مقدم، بنیانگذار صنعت موشکی - شهادت ۱۸ آبان۱۳۹۰ 🎬 کلیپی کوتاه از زندگی و مجاهدت‌های شهید تهرانی مقدم 🆔 @Defa_Moqaddas
▫️شهید حسن تهرانی مقدم و سردار حاجی زاده، زمانی که رئیس ستاد هوافضای سپاه بود 🆔 @Defa_Moqaddas
🏴 ڪاروان ڪـربلا ... 🌴 به سوی حرم حسینی می‌رود 🆔 @Defa_Moqaddas
حسین فخری-خواهری غم زده از شام می‌آید.mp3
722.4K
💠 ایام اربعین حسینی 📢 صوت | نوحه‌سرایی #حسین_فخری 🌴🌴🌴 خواهری غم زده از شام می‌آید 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
👈کانال "دفاع‌ مقدس" @Defa_Moqaddas ─ تلگرام: 🆔 https://telegram.me/Defa_Moqaddas ─ ایتا: 🆔 https://eitaa.com/Defa_Moqaddas ─ سروش: 🆔 https://sapp.ir/Defa_Moqaddas
🗓 5 آبان 1363 سالگرد شهادت هاشم ساجدی 🌴مسئول ستاد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی خراسان در جبهه جنوب 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷🌷 💠 جهادگر شهید هاشم ساجدی از زبان سردار جهاد سازندگی شهید بزرگوار سیدمحمدتقی رضوی: ▫️ما کوچک تر از آن هستیم که بخواهیم در مورد شهید و مخصوصاً شهید ساجدی صحبتی داشته باشیم فقط این مدّت کوتاهی را که در خدمت این شهید بوده ایم و آن لحظات فراموش نشد نی که با ایشان داشتیم به عنوان خاطره ای همیشه برای ما باقی خوا هد ماند برایتان عرض می کنم . البته قبل از این که صحبتمان را از شهید ساجدی شروع کنیم لازم است ذکری از شهدای ارزنده و مسئول و فرمانده ، فرمانده هان قبلی خودمان شهید مهندس طرحچی و شهید ناجیان نام ببریم که از فرمانده های قبلی پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی ستاد جنوب بودند و قبل از شهید ساجدی به شهادت رسیدند. شهید ساجدی نفر سّوم از مسئولین ستاد های پشتیبانی ما هستند در رده ی فرماندهی که به شهادت رسیدند و این را ما از افتخارات جهاد کشاورزی در جنگ می دانیم که همه جا همراه راننده های لودر و بلدوزر شهدای ارزنده ای از فرمانده هانش را هم تقدیم اسلام و انقلاب کرده ما از سوسنگرد با شهید ساجدی آشنا شدیم که ایشان به عنوان مسئول پشتیبانی جنگ استان خراسان به سوسنگرد اعزام شده بودند و در اولّین آشنائی ما آن چنان عظمت حبّ این شهید ما را جذب خودش کرده بود که نزدیک به 3 ساعت ما در مقر جهاد خراسان با ایشان در مورد مسائل مختلف پشتیبانی جنگ جهاد صحبت میکردیم و ایشان می خواست اطلا عات دقیقی داشته باشد از نحوه ی کار جهاد در جنگ که برای کار کردن آماده بود و ما حدود 3 ساعت که با ایشان صحبت کردیم مسائل مختلف را و در اینجا بود که ما برای اولّین بار ارادت پیدا کردیم و آشنا شدیم با ایشان و از همان موقع به بعد به صورت عجیب و بی سابقه ای ما نسبت به شخصیت و روح پر عظمت ایشان ارادت پیدا کردیم و دائم ارتباط داشتیم . و می توانم بگویم واقعاً برای شخص خود ما شهید ساجدی به عنوان پدری بود و برای پشتیبانی جنگ هم همین طور بود ما و برادرانی که با ایشان همکار بودیم و من توفیق این را داشتم که در خدمت ایشان باشم همیشه هر وقت که با مشکلی روبرو می شدیم می رفتیم خدمت ایشان و از محضرشان استفاده می کردیم و ایشان راهنمائی میکردند و با آن متانت و صحه ی صدری که داشتند ما را در راهی که داشتیم و کاری که می خواستیم ارائه بکنیم تشویق و راهنمائی می کرد. یکی از خصوصیات بارزشان که می توانیم به عنوان یکی از مهم ترین مسائلی که ایشان اعتقاد داشت به آن اگر ذکر کنیم اعتقاد قلبی و صریح ایشان به ولایت بود و این را با تمام وجود احساس و درک کرده بود و به آن عمل میکرد و برای نشان دادن این خلوص قلبشان نسبت به ولایت و کلاً سیستم ولایتی در جمهوری اسلامی یک نمونه ی بارز داریم که همین اخیراً از ایشان دیدیم مسئله ی حج رفتنشان بود که با توجه به این که پاسپورتشان آماده بود و حتی بلیط هواپیما داشت و در ساعت مشخص قرار بود پرواز کند برای حج و به دلیل این که موقعیّت عملیاتی و نظامی منطقه اجازه نمی داد که ایشان بروند تا آخرین لحظات منتظر ماندند و در آخرین لحظات هم به دلیل این که از طرف مسئولین اجازه ی رفتن به ایشان داده شد ، رفتن به حجشان را منتفی کردند و از پای هواپیما برگشتن به سر کارشان و به محل خدمتشان رفتند و چیزی که همان شب به ما گفتند این بود که فرمودند که این اعتقاد من بود که من را از پای پلکان هواپیما برگردادند به منطقه ی جنگی و سر کارم و این نشانه ی اعتقاد قلبی عمیق ایشان به دستورات فرماند هی و ولایتی که حاکم بر جمهوری اسلامی هست بود و شهادتشان را ما از مدّت ها قبل پیش بینی می کردیم چون واقعاً ایشان تمام و کمال آماده ی شهادت بود از هر جهت که ما بخوا هیم بررسی کنیم شاید ایشان را آماده ببینیم حتی شهادت ایشان به گفته ی بعضی از برادرها و به گفته ی خود ایشان دیر هم شده بود یا دیر رسیده بود موقع شهادتش که ما احساس می کنیم که ایشان در آخرین سفری که به قم داشتند و به زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها نائل شدند در آن جا بود که جواب اصلی و قطعی شهادت را گرفتند و پس از برگشتشان از قم و رفتن به منطقه به فاصله ی 10 روز بود که خبر شهادتش را شنیدیم. من مطلب خاص دیگری در مورد ایشان ندارم امیدوارم که خداوند توفیق بدهد که راه شهدا را بتوانیم ادامه بدهیم از خدا می خواهم که مرگ ما را شهادت ما قرار بدهد . انشا الله..... @Defa_Moqaddas
💠 سردار رشید اسلام #سید_محمد_تقی_رضوی مسول ستادمرکزی پشتیبانی ومهندسی جنگ جهادوقائم مقام مهندسی رزمی قرارگاه خاتم الانبیا(ص) 🌷 شهادت بر اثر اصابت ترکش خمپاره در عملیات کربلای 10- ارتفاعات غرب کشور محل دفن: حرم مطهر امام رضا(ع) @Defa_Moqaddas
🌷 به روایت مادر شهید: سید محمد بعد از ازدواج؛ با خانواده به اهواز رفت، مدتها از او خبری نداشتیم خانواده هوای دیدارش را داشتند. همه به دنبال فرصتی می گشتیم که به دیدار سید محمد و همسرش برویم. سرانجام با آمدن عید و تعطیلات سال جدید ما نیز اسباب سفر بستیم و روانه اهواز شدیم و بعداز رسیدن به اهواز راهی خانه محمد تقی. من از زندگی محمد تصور دیگری داشتم و هیچگاه فکر نمی کردیم که زندگی او اینگونه باشد. برای همین لحظه ای حیران شدم و بی اختیار قطرات اشک از گوشه چشمم به پایین لغزید. زندگی سید محمد خیلی ساده تر از آن چیزی بود که حتی بتوان تصورش را کرد. کل زندگی آقا تقی در دو پتو خلاصه می شد که یکی زیر انداز و دیگری روانداز بود. آنها حتی بالشی هم نداشتند که زیر سرشان بگذارند. آقا تقی اورکتشو برای زیر سرش استفاده می کرد و خانمش هم چادرشو زیر سرش میگذاشت... 🔹 @مردان_بی ادعا @Defa_Moqaddas
🌷مناجاتی از شهید خدایا! عاشق ترم کن به دیدارت خدایا! خطا کردم به بزرگی و عظمتت ببخشم خدایا! با همه گناهانم ببخش و بیامرزم و شهادت نصیبم گردان خدایا! نمیدانم بااین بار گناهان با چه رویی به پیشگاهت برسم .با این همه عشق دیدارت دیگر تحملم را بریده است. خداایا! با دیدن یاوران صدیقت احساس حسادت میکنم راه مرا در کنار یاورانت قرار ده. خدایا! در این شبهای با عظمت طلوع فجر در کنار رزمندگان اسلام مراهم در کنار یاورانت قرارده خدایا! خانواده شهدافرزندان شهدامنتظر پیروزی اسلام هستند نصرت نهایی را هرچه زودتر عطا فرما. 🆔 @Defa_Moqaddas