🌷شهید محمودرضا استادنظری
نوجوانی ۱۶ساله با جثه کوچک و صورتی که هنوز محاسنش در نیامده بوده وقتی صحبت از وضع مالی پدرش که صاحب یکی از نمایشگاههای مبل در تهران بود، و وضع زندگیشان به میان میآمد شاید با خود میگفتی این هم از آن بچههای نازک نارنجی بالای شهری است که معلوم نیست چطوری زده به سرش که به جبهه بیاید، هنگامی که میفهمیدی در خانه بزرگ با مستخدمین فراوان زندگی میکند و یا اینکه پدرش بنا داشته او را به سوئد نزد بستگانش بفرستد تا در آنجا به تحصیل و زندگی ادامه بدهد و حتی بلیط هواپیما هم تهیه شده بود شاید شکت به یقین تبدیل میشد اما وقتی با بچهها بیشتر گرم گرفت او را شناختند.
محمود رضا استاد نظری آن نبود که به چشم میآمد محمود به همه علائق و رفاه دنیوی پشت پا زده و به جبهه آمده بود، از دنیا چادر و سنگر خاکی جبهه را ترجیح داده بود به خانهای بزرگ، او دیگر مستخدم نمیخواست چرا که خود خادمالحسین بود و افتخار هم میکرد شاید چون مدتی در حوزه علمیه درس خوانده بود باعث شد تا اینگونه کلامش دلنشین و زیبا جلوه کند و محمود با بچههای بسیجی جنوب شهری همراه شد تا همراه و همرزم با آنان در لیالی عروج به سوی معشوق پر بگشاید و گشود. در عملیات والفجر۸ در منطقه فاو بر اثر اصابت ترکش دعوت حق را لبیک گفت و به آرزوی دیرینه خود که شهادت بود رسید.
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌷 اول شهریور ۱۳۶۵ — سالروز عروج شهید سیدصادق شفیعی
🌿 فرمانده تیپ الحدید (ادوات) لشکر ۲۵ کربلا - دوران دفاع مقدس
🌱ولادت: ۱۳۳۹، رودبار (استان گیلان)
🌷شهادت: جزیره مینو، بر اثر اصابت راکت هواپیماهای دشمن
💠 همیشه در خصوص مـهم بودن لحظه شـهادت برای همرزمهایش صحبت میکرد.
میگفت:
" آن دنیا خواهند پرسید هنگام شـهادت در چه حالی بودید؟"
وقتی وضو گرفته بود و برای اقامه نماز آماده شده بود، خمپارهای مقابلش به زمین نشست...
با وضو و لبخند رضایت بر لب و روز #عید_غدیر در جزیره مینو به دیدار مولایش شتافت...🕊🕊
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🪴 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
دفاع مقدس
🌷 اول شهریور ۱۳۶۵ — سالروز عروج شهید سیدصادق شفیعی 🌿 فرمانده تیپ الحدید (ادوات) لشکر ۲۵ کربلا - د
🔰شهید سید صادق شفیعی
در سال ۳۹ در محله نوچر رودبار همزمان با ولادت امیرالمومنین(ع) چشم به جهان گشود. از كودكي حضور او در هر جمعی شور و نشاط خاصی به محفل می بخشید. شوخ طبعی ، پرهیز در گفتن و شنیدن غیبت، از خصوصیات بارز سید صادق بود. او بسیار مهمان نواز بود و احترامی خاص برای اطرافیان قائل بود... همچنین عاشق زیبائی و طبیعت بود☘️🌸
شهید از زمانیکه دانش آموز مقطع راهنمائی بود به جمع انقلابیون رودبار پیوست و به صورت های مختلف فعالیتهایش را علیه حکومت طاغوت آغاز کرد. او به کمک جمعی از دوستانش حرکت بزرگی را در رودبار دنبال کرد و طی آن تمامی مشروب فروشی ها را در هم شکست و بدین سبب مورد تعقیب ماموران شاه قرار گرفت. از آن پس ماندن در رودبار خطر دستگیریش را در پی داشت، لذا در سال دوم دبیرستان تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل و فعالیت علیه رژیم پهلوی به تهران عزیمت نماید و بدینسان اولین هجرتش را برای رضای خدا آغاز نمود.
با پیروزی انقلاب به رودبار بازگشته و به کمک دوستانش جهاد سازندگی شهرستانش را تأسیس کرد. سپس در سال ۶۰ به عضویت سپاه درآمد و از آن زمان تا هنگام شهادتش پیوسته در جبهههای نبرد حق علیه باطل بود و در طی این مدت چندین بار مجروح شد.
🔰سید با توجه به سوابق خدمتی و تخصصی که داشت، مسئولیتهای مهمی را در طول جنگ به عهده داشت، از جمله واحد ۱۰۶ ، محور ادوات، معاون گردان ادوات و فرماندهی تیپ الحدید لشکر ۲۵ کربلا . . .
📕عروج:
سرانجام این عاشق سبزپوش و سرخفام در روز عید غدیر به تاریخ ۱/۶/ ۶۵ در حالیکه از خط مقدم جبهه، پس از انجام مأموریت در جزیره مینو به محل اردوگاه بازگشته و مشغول ساختن وضو برای انجام نماز و راز و نیاز به درگاه ربوبی بود در اثر بمباران هواپیماهای دشمن جان به جان آفرین تسلیم کرد و روح مطهرش بسوی لقاء پروردگار پرکشید🕊🕊🕊
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🔰شهید سید صادق شفیعی در سال ۳۹ در محله نوچر رودبار همزمان با ولادت امیرالمومنین(ع) چشم به جهان گشو
audio_2022-08-23_05-02-46.ogg
168.6K
🌷 #شهید_سیدصادق_شفیعی
🎙 حجت حیدری (همرزم شهید)
فرمانده تیپ مستقل ضدزره القارعه
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🔰شهید سید صادق شفیعی در سال ۳۹ در محله نوچر رودبار همزمان با ولادت امیرالمومنین(ع) چشم به جهان گشو
🔰قسمتی از وصیتنامه شهید
✍️ بهترین لحظات عمرم حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل بود و تصور اینڪه حتی لحظهای از جبهه دور باشم برایم دردناڪ است، همدیگر را دوست داشته باشید و تقوا پیشه ڪنید و در خدمت انقلاب باشید و بدانید پست و مقام وسیله امتحان است، اگر خدای نکرده خطا ڪنید در قیامت باید جوابگو باشید.
در صورتیکه توفیق زیارت قبر مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) را پیدا نڪردم و به شهادت رسیدم حتما پس از دستیابی به تربت مطهر حضرت اباعبدالله (ع) مقداری از آن را بر سر مــزارم بریزید، خدایا سرنوشتم را آن چیزی قـــرار بده ڪه خــود میخواهی نـه آنچه ڪه خواسته من است، چرا ڪه میدانم در خواسته هـایم نــاخالصی است.
🌷شهید سیدصادق شفیعی🌷
●فرمانده تیپ الحدید لشکر ۲۵ کربلا
●تاریخشهادٺ: ۱۳۶۵/۰۶/۰۱
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
دفاع مقدس
🔰قسمتی از وصیتنامه شهید ✍️ بهترین لحظات عمرم حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل بود و تصور اینڪه حت
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #کلیپ | شهید سید صادق شفیعی
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ کوتاه و دیدنی "روایت فتح"
🎤 همراه با نغمههای #صادق_آهنگران
🌴 #دفاع_مقدس
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
فوروارد پست ها بدون لینک نیز آزاد است
-------------------------------------------
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
32 دیده بان کوچک...
.
#مراغه. سال 1366
این تیم ۳۲ نفره اسطوره بودن بین بچه های اون زمان.
یه تیم ریزه میزه اما با دل شیر
بچه های دیده بان ادوات لشکر پنج نصر مشهد.
دقیقا معلوم نیس کدوماشون شهید شدن.....
اینا می رفتن تو نزدیک ترین مکان به دشمن و دیده بانی می کردن و گرای مناطق مهم دشمنو با بی سیم می دادن به توپخانه ....
باید #دیدهبان باشی بدونی یعنی چی!!!
یا اگر فیلم دیده بان حاتمی کیا رو ببینی یه درک و تصوری از دیده بانی داری....
یادشون گرامی....
-------------------------------------------
گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
🌴 برای دل داغدار مادرانی که همچنان دلتنگ جگر گوشه هایشان هستند!
📷 تابستان 1375 – قم
-------------------------------------------
گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
فقط برای یادآوری!
جانباز، ویلچر، کوخ ...!
حاجی، دکتر، کاخ ...!
اون روز که اینا احساس تکلیف کردند، از آسمون آتش می بارید نه رانت و سهام!
اون روز که اونا احساس وظیفه کردند، جنگ بود و خون بود! نه آرامش و رفاه زدگی و خوی کاخ نشینی!
اون روز که این رفت جنگید، از ناموس من و تو و همه دفاع کرد، ترکش خورد و قطع نخاع شد، بنیاد به هزار ضرب و زور یک ویلچر بهش اختصاص داد نه یک دستگاه خودروی میلیاردی!
اون از همون نوجونی که ترکش خورد، دور بچه دار شدن رو خط کشید!
حالا خیالش راحته آقازاده ای نداره که تاجر لکسوس و دارو و ... باشه!
راستی!
میدونید سهمیه ویلچر، حداقل هر پنج سال یکی است؟!
اونم به شرط اسقاط شدن!
در این پنج سال، اگر بشکند یا هر جه که بشود، باید خودش تامین کند!
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۱"
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲"
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳"
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
▫️تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
▪️ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
حرکت پروفسور سمیعی در مقابل جانباز نابینا
بعضی خاطرات را صدبار هم بخوانیم و بگوییم، باز هم کم است. از جمله این:
"مجید حدادی" از بچه محل های ما، سال 67 اواخر جنگ، درحالی که خدمت سربازی را در ارتش میگذراند، چشمانش مورداصابت ترکش قرار گرفتند و نابینا شد. ده بیست سالی است که ازدواج کرده. خدا همسر و فرزندش رو براش نگه داره.
چندسال پیش، خانمش دچار درد و مشکل عجیبی شد. وقتی به بیمارستان مراجعه کرد، جواب معاینات و آزمایش پزشکان خیلی بد بود. یک تومور بدخیم در سر همسر او جا خوش کرده بود.
به پیشنهاد یکی از دکترها، مدارک رو برای پروفسور "مجید سمیعی" که خارج از ایران بود، ایمیل کردند. در کنار مدارک، توضیحی هم از وضعیت خانوادگی بیمار و این که شوهرش جانباز نابیناست، نوشتند.
پروفسور سمیعی که ظاهر درطول سال فقط چند روز به ایران می آید و به لطف خدا و همت والایش، بیماران بسیاری را درمان میکند، پذیرفت که همسر مجید را عمل کند.
مدتی بعد، پروفسور سمیعی به تهران آمد و همسر مجید را خدمت ایشان بردند. پس از معاینات اولیه، برای عمل و برداشتن تومور وقت تعیین کرد.
قرار شد اولین عمل در نوع خود در ایران روی سر آن خانم صورت بگیرد.
آن طور که می گفتند، احتمال داشت عمل موفق نباشد و همسر مجید حدادی ...
روز عمل، مجید که تحمل چنین مسئله ای نداشت، همراه خانمش به بیمارستان نرفت. کادر پزشکی و اتاق عمل آماده شدند.
بیمار را که به اتاق عمل آوردند، پروفسور سمیعی مکثی کرد. از کادر پزشکی سراغ همسر بیمار یعنی آقا مجید را گرفت که به ایشان توضیح دادند به دلیل اینکه احتمال خطر برای همسرش هست، تحمل نداشته و نیامده است.
پروفسور سمیعی، در اقدامی عجیب گفت:
"تا همسر ایشان نیاید، من عمل را شروع نمی کنم."
بالاجبار با مجید تماس گرفتند که با آژانس خودش را به بیمارستان رساند.
مجید که وارد بیمارستان شد، پروفسور سمیعی جلو رفت و دولا شد و بر سینه مجید که روی صندلی بود بوسه زد و گفت:
"من فقط خواستم تو را ببینم تا بهت بگم:
"من مدیون فداکاری امثال شما هستم. کاری که تو و امثال تو برای کشور انجام دادید، از کارهای من خیلی باارزش تر و بزرگتره."
و همسر مجید را بدون اخذ ریالی، عمل کرد. پروفسور سمیعی شب قبل وارد ایران شده بود و پس از ساعت ها که صرف عمل کرد، مجددا به آلمان بازگشت.
انگاری ماموریت الهی داشت که فقط بیاید ایران و همسر مجید را عمل کند و برود.
به لطف خدا و معجزه علم و عمل پروفسور سمیعی، خوب شد و همچنان درکنار خانواده خوش میگذراند.
حمید داودآبادی
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳"
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
بازار داغ شهادت
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشنایی داشتم
آخرین روزهای دی ماه 1365
بچه های باصفای گروهان یک گردان حمزه از لشکر 27 محمد رسول الله (ص)
سوار بر اتوبوس، هنگام عزیمت از پادگان دوکوهه به منطقه عملیاتی کربلای 5
کمتر از 10 روز بعد، 6 نفر از آنهایی که در این عکس هستند، در شلمچه جاودانه شدند و پر کشیدند!
شهیدان:
سلیمان ولیان – احمد بوجاریان - ستار امینی – محسن کردستانی – چگینی – علی قزلباش
▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳"
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A