eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
837 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 سلاح‌های غنیمتی ⏳ دوران 🌿 ایلام، چنگوله، منطقه عملیاتی والفجر ۵ ، بهمن ماه ۱۳۶۲ ▫️چنگوله شهر کوچکی در 45 کیلومتری مهران واقع در نوار مرزی ایران و عراق ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ دفاع مقدس 🕊
💕 در عشق یا وارد نشو یا مرد رفتن باش ... 🌈 این جاده اصلاً دوربرگردان ندارد ... ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ دفاع مقدس 🕊
💠 تلاش جراحان برای بیرون آوردن خمپاره ۶۰ عمل نکرده از دست یک رزمنده !! 🔹 دوران ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ دفاع مقدس 🕊
دفاع مقدس
💠 تلاش جراحان برای بیرون آوردن خمپاره ۶۰ عمل نکرده از دست یک رزمنده !! 🔹 دوران #جنگ_تحمیلی ✅ ایتا
💠 گلوله خمپاره 60 در بازوی رزمنده رامسری‼️ 🔹فوری مقداری آذوقه تهیه کردیم و به اتفاق یکی از همرزمان، سوار بلم شدیم و به سمت سنگر یاسر به راه افتادیم. همین که از میان آب راه گذشتیم، ناگهان دریافتیم که انبوهی از نیزارها بر اثر اثابت گلوله خمپاره 60 دشمن، از بین رفته و سطح آب را گرفته اند. اندکی جلوتر رفتیم، سنگری بدون استتار نظرمان را جلب کرد؛ متوجه شدیم که آن سنگر، همان سنگر یاسر است که نیزارهای اطراف آن به دلیل آتش زیاد دشمن، از بین رفته است. کمی قایق را به طرف جلو راندیم، مشاهده کردیم دشمن از محل اولیه خود به طرف ما پیشروی کرده، موضع خود را تغییر داده و کاملاً بر سنگرهای ما مسلط شده است. ناچار غذا و آذوقه را در میان دو دستم قرار دادم و خود را به داخل آب انداختم. به برادری که قایق را هدایت می کرد، گفتم قایق را از دید دشمن استتار کن. سپس شنا کنان خود را به سنگر کمین یاسر رساندم. دشمن دقیقاً محل سنگر را شناسایی کرده بود. گلوله هایی که به سوی این سنگر پرتاب می شد، به نزدیک سنگر اصابت می کرد. گرد و خاک حاصل از برخورد گلوله ها با کیسه های خاکی که در اطراف سنگر چیده شده بود، بچه ها را آزار می داد، به همین دلیل مظلومانه در گوشه سنگر کز کرده و فقط با ائمه معصومین راز و نیاز می کردند و از آن بزرگواران استمداد می طلبیدند. خود را به درون سوله رساندم و موقعیت شان را بررسی کردم. برای ارسال پیام و گزارش وضعیت به گروهان، از سوله بیرون رفتم و روی پل شناور(آکاسیف) نشستم. گوشی بیسیم را برداشتم و مشغول ارسال پیام شدم. دکمه گوشی را فشار دادم. (یاسر... یاسر...یاسر...علی) در همین حین، ناگهان شی سنگینی به شدت به دستم اثابت کرد و من را روی پل شناور کوفت. بچه های داخل سنگر نیز بر اثر گلوله دیگری مجروح شده و دائم «حسین... حسین» می گفتند. چون مسئولیت آن ها را هم برعهده داشتم، جراحت خودم را فراموش کردم و به آنان گفتم: «ماندن در این سنگر خطرناک است، هر چه زودتر خودتان را به داخل آب بیاندازید و شناکنان از محل سنگر دور شوید.». آن ها هم همین کار را کردند. وقتی که می خواستم از جایم برخیزم و خود را به آب بیاندازم، ناگهان تیری به کمرم اصابت کرد و درد و سوزش آن سراسر وجودم را فراگرفت. اما با این اوصاف به درون آب پریدم اما متوجه شدم دست چپم قادر به حرکت کردن نیست. فکر کردم شاید دست چپم قطع شده! به هر حال حدود بیست متر از مسیر را با این وضعیت و به طور شناکنان پیمودم و خود را به همرزمانم رساندم. به یکی از بچه ها گفتم: پل شناوری را بیاورد تا با استفاده از آن به طرف پاسگاه بروم. دو نفر از همرزمانم یعنی (ایرج) و (رکنی) پل شناور را از دیگر پل ها جدا کرده و آن را نزد من آوردند، ابتدا دست راستم را روی پل قرار دادم. هر چه تقلا کردم نتوانستم دست چپم را بلند کنم. بالاخره به کمک بچه ها توانستم خودم را بالا بکشم. روی پل نشستم و به دست مجروهم با دقت نگاه کردم. با کمال تعجب یک گلوله خمپاره 60 را در قسمتی از ساعدم مشاهده کردم! سر خود را برگرداندم و دیدم، سر گلوله خمپاره از پشت بازویم خارج شده است، در واقع گلوله خمپاره، ساعد و بازویم را به همدیگر دوخته بود. این صحنه عجیب، حتی برای خودم که تماشاگر آن بودم، باورکردنی نبود. سپس به چاشنی و ماسوله ی گلوله خیره شدم، فهمیدم هر دو به وسیله سوزن مربوطه، ضربه خورده و آماده انفجار هستند. وحشت سراسر وجودم را فرا گفت. فوری به بچه ها گفتم: «از من دور بشید....!» همگی فاصله گرفتند. لحظه های بسیار سخت و نفس گیری بود و دلهره عجیبی بر من مستولی شده بود. هر لحظه احتمال داشت، تکه تکه شوم. بعد از حدود 3 ساعت، به قرارگاه خاتم الانبیا(ع) رسیدیم. در محل بهداری، همه کارکنان بهداری از ترس اینکه مبادا گلوله خمپاره منفجر شود، از من دور شدند. گلوله خمپاره حدود 9 ساعت در بازویم بود، تا اینکه بالاخره یکی از برادران تخریب چی سپاه را آوردند. آن برادر به طور دقیق گلوله را بررسی کرد اما جایی از گلوله را برای خنثی کردن نیافت. وی با حالت افسرده ای گفت: «متاسفم! هیچ کاری از دست من بر نمی آِید». در نهایت به دستور پزشکان، برای اقدام های بعدی وارد محل بهداری شدم. همه کارکنان دورم حلقه زده و با حال شگفت آوری به من خیره شدند. سپس عکس های متعددی از دستم که حاوی گلوله خمپاره بود، گرفتند. بعد از این مرحله مرا بیهوش کردند. وقتی چشم باز کردم در کمال ناباوری، دست چپم را دیدم که هنوز سرجایش بود اما خبری از خمپاره نبود، به هرترتیب تلاش فداکارانه تیم پزشکی نتیجه داد و آقای دکترمهاجر و سایر همکارانش، بدون اینکه دستم را قطع کنند، در جریان یک عمل جراحی حساس و نفس گیر، خمپاره را از دستم خارج کردند و کلیه عصب های دستم که بر اثر اصابت گلوله خمپاره قطع شده بود، به همدیگر پیوند زدند. 🔹 دوران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم | حمل مجروحین و شهدا در مناطق کوهستانی - با استفاده از قاطر، اسب ... 🌴دوران ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ دفاع مقدس 🕊
دفاع مقدس
🎥فیلم | حمل مجروحین و شهدا در مناطق کوهستانی - با استفاده از قاطر، اسب ... 🌴دوران #جنگ_تحمیلی ✅ ا
💠 خاطره‌ای از حاجی بخشی، رزمنده پیر جبهه‌ها: 🔹به من ماموریت دادند که برای استفاده عملیات در مناطق کوهستانی تعدادی قاطر بخرم و من هم برای خرید این چهارپا به مناطق عشایری و روستایی رفتم در یکی از روستاها تعدادی قاطر انتخاب کردیم و قرار شد که نزد اهالی روستا بماند تا ما کامیون تهییه کنیم و اونها رو به جبهه انتقال دهیم. رفتیم و با کامیون برگشتیم و قاطرها رو سوار کامیون کردیم. یکی از اونها کم بود...سراغش رو گرفتیم و گفتند: صاحب قاطر اونو برده لب رودخانه تا آبش بده ...با ماشین رفتیم سمت رودخانه که از وسط ده رد می شد و با منظره عجیبی مواجه شدیم...دیدم یک پارچه سبزی روی این حیوان انداخته و با علاقه ای خاص دارد اون رو شستشو می دهد و با این حیوان داره حرف می زنه...من به شوخی گفتم بابا چیکار می کنی... رهاش کن کار داریم..داری لوسش می کنی...اون روستایی با صفا در جواب ما گفت: حاجی این حیوان از این به بعد سعادتمند است ...او انتخاب شده ..اون مرکب مجاهدان راه خدا خواهد شد. اون ذوالجناح رزمندگان خواهد بود! این مرد روستایی آنقدر گفت تا اشک ما رو درآورد... ا▫️🔹▫️🔹▫️ گردانی در لشگر سیدالشهداء(ع) داشتیم به نام گردان صابرین ، یا به قول رزمندگان لشگر، گردان قاطریزه...این گردان وظیفه اش از یک طرف رساندن آب و غذا و مهمات به رزمندگان در خط مقدم بود و از طرف دیگر انتقال مجروحین و شهدا به عقب جبهه بود....خدایی ماموریت سخت و طاقت فرسایی هم داشتند و شاید به خاطر صبوریشان به آنها گردان صابرین می گفتند...رزمندگان این گردان آدم های ورزیده ای بودند ... آنها پای پیاده در حالی که مقدار زیادی مهمات و آذوقه بار قاطرها بود چندین کیلومتر طی می کردند تا به خط مقدم برسند و در این مسیر خطرات زیادی را به جان می خریدند و از همه سخت تر وقتی بود که باری از مهمات رو با قاطر حمل می کردند و کافی بود با یک انفجار خودشون هم دود بشند....🔥 —(راوی : مرحوم حاج بخشی) . ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ دفاع مقدس 🕊
🌴 دوران 🔹آنها وارد این کانال ها شدند تا جانشان حفظ شود 🔸ما هم کانال هایی را برگزینیم که دین و اخلاقمان محفوظ بماند ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 📷 👆خوزستان ، طلائیه ، سال ۱۳۶۲ ، محور لشکر امام حسین(ع) ، عملیات خیبر ، کانال های روی دژ ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ دفاع مقدس 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 توزیع عطر و آجیل قبل از عملیات 🎥 | تصاویری از آماده سازی رزمندگان لشگر امام حسین(ع) اصفهان قبل از ورود به منطقه عملیاتی 🎞 جوانی ۱۷ ساله شیشه عطر به دست گرفته و محاسن رزمندگان را معطر می کند. 🔹 چهره ها همه شاد است و جوانی دیگر آجیل و شکلات در مشت رزمندگان می ریزد. 🌴 دوران 💕 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🔵 کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | پاسخ حاج قاسم سلیمانی به برخی که می گویند: 🕊🕊 "دعا کنید ما شهید بشویم" 🔵 کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
شب آرزوها.mp3
1.33M
📢 صوت | 🌗 🌖شب آرزوها ، همین آرزومه 🌙 ببینم ضریح حسین(ع) روبرومه 📡 کانال دفاع مقدس" 🕊🕊 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
صادق_آهنگران_روضه_و_مناجات_در_مسجد (2).mp3
5.29M
⏳دوران | 📢 صوت| روضه و نجوای حاج 🌷شب جمعه و قبل از خواندن دعای کمیل در مسجد شهر 🔹 ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 🎞 |شهید آوینی: بگذار اغيار هرگز در نيابند که اين قلب های ما از چه اشتیاق و شور و نشاطی مالامال است و سر ما در هوای کدامین یار ، خود را از پا نمی شناسد . بگذار اغيار در نیابند ! چه روزگار شگفتی! 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🌴 دوران 🔵 کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
بادهای_هرزه_در_دشت_و_دمن_پیچیده.mp3
10.75M
بادهای هرزه در دشت و دمن پیچیده اند خار و خس خود را به دامان چمن پیچیده اند شاعر: محمدرضا آقاسی روضه ی امام هادی (ع) روضه ی امام حسین (ع) ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 📽 نوحه بسیار زیبا و خاطره برانگیز در دوران دفاع مقدس با تصاویری دیدنی از جبهه های حق علیه باطل و رزمندگان اسلام 🎙خیز ای رزمنده شیر خانه از دشمن بگیر امر فرموده چنین فرمانده ی کل قوا یاور مستضعفان ، نور هدی ، روح خدا هست کلید فتح قدس اندر زمین کربلا از سر و جان بهر فتح نینوا باید گذشت بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت از کنار مرقد آن سر جدا باید گذشت... ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزِ وداعِ یاران ما را امان ندادند دردا که تا بگرییم چون ابر در بهاران 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد 🌴 دوران 💕 🔵 کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 یک فیلم بسیار زیبا از مداحی خلبان شهید علیرضا سلمانی| یک روز قبل از شهادت | 🔹 در میدان صبحگاه دوکوهه قبل از سوار شدن بچه های گردان مسلم ابن عقیل(ع) لشگر27 به هلیکوپتر برای اعزام به منطقه ی ◇ خلبان شهید علیرضا سلمانی که در این فیلم مداحی می کند از رزمندگان قدیم بود که در تاریخ 6 مرداد 1367 درمنطقه عملیات مرصاد به شهادت رسید. 🔹🔹 ◇من به قدس میروم از کربلا ؛ الله واکبر ♡مومنان جهاد بنمایید در راه خدا ؛ الله واکبر ◇این طرف مهدی است با رزمندگان؛ الله واکبر ♡آن طرف کفار بی ایمان و قوم بی حیا؛ الله واکبر دوران کانال دفاع مقدس 🕊🕊 اینجا بیت شهداست ☝️☝️☝️
☀️ بازار داغ شهادت🌷 ⏳سه‌شنبه 7 بهمن 1365 - عملیات کربلای 5 شلمچه - سه راه مرگ ▫️ ...در برگشت، دوان دوان به طرف پست امداد رفتم. جلوی در ورودی، حاج آقا تیموری را دیدم که روی مجروحی دولا شده بود و سعی می‌کرد به او کمک کند. مجروح همچنان دست و پا می‌زد و آخرین لحظاتش را می‌گذراند. جلوتر که رفتم، کردستانی را شناختم. سرم گیج رفت. آخر، دقایقی قبل پهلویش بودم و حالا داشت جلوی چشمم جان می‌داد. چشمانش زل شد در چشمانم که زبانم را بند آورد. مانند کبوتری که هدف گلوله قرار گرفته باشد، دست و پا می‌زد. سریع دوربین را درآوردم و خواستم از آخرین لحظات حیات محسن عکس بگیرم، ولی دوربین یاری نکرد. دکمه‌ی دوربین پایین نمی‌رفت و رضایت نمی‌داد تا آخرین نگاه سوزاننده‌ی محسن را ثبت کنم. به دوربین التماس می‌کردم. هر چه بر دکمه‌هایش کوبیدم، فایده‌ای نداشت. لحظه‌ای بعد، محسن آرام از حرکت ایستاد. بر بالینش خم شدم و بر چهره‌اش که هنوز حرارت وجودش را با خود داشت، بوسه‌ای جانانه زدم. بدنش هنوز گرم بود که آن را به بیرون از پست امداد منتقل کردیم، چون امکان داشت نتوانند جنازه‌اش را به عقب منتقل کنند، سیامک دست در جیب پیراهن محسن برد و نامه‌ای را که احتمال می‌داد وصیت‌نامه‌اش باشد، درآورد. به محض این‌که داخل پست امداد شدم، مجروحی را دیدم که سرش را میان باند پوشانده بودند و خونابه از روی باند خودنمایی می‌کرد. به طرفم آمد و با صدایی گرفته سلام و علیک کرد. با تعجب جوابش را دادم و گفتم: تو کی هستی؟ از روی انبوه باندها و گازهای خونین، اصلا نتوانستم بشناسمش. گفت: من ولیان هستم. وقتی قضیه را جویا شدم، گفت: همین که از سنگر رفتی بیرون، چند دقیقه نگذشت که یه خمپاره درست خورد بغل سنگر. دیگه نفهمیدم چی شد. فقط دیدم کردستانی داره دست و پا می‌زنه ... ببینم اون شهید شد، نه؟ ولیان را از کنار پتویی که پیکر بی‌جان محسن زیر آن خفته بود، رد کردیم و سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب. پس از عملیات وقتی به تهران آمدم، در صفحه‌ی دوم روزنامه عکس ولیان را دیدم که برایش مجلس ختم گذاشته بودند. از بچه‌ها شنیدم که هنگام انتقال به عقب، تمام کرده است. —(راوی: حمید داودآبادی) 🌴 دوران ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 👇👇👇
دفاع مقدس
☀️ بازار داغ شهادت🌷 ⏳سه‌شنبه 7 بهمن 1365 - عملیات کربلای 5 شلمچه - سه راه مرگ ▫️ ...در برگشت، دوان
🌷 شهید سلیمان ولیان، دقایقی قبل از شهادت، کنار حمید داودآبادی 📷 عکاس: شهید محسن کردستان 🌴 دوران ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🟢 به یاد 7 بهمن 1366 🚩 بچه‌هایی که در عملیات بیت المقدس 2 بودند با دیدن این عکس یاد شهدایی می افتند که بعد از چند روز که زیر بارش برف و در دید و تیر دشمن بودن به عقب منتقل شدند.... 🚩 شب اول بهمن ماه 1366 گردان مالک در منطقه ماووت بین ارتفاعات قمیش و قشن عملیات کرد و همان شب تعدادی از بچه های گردان به شهادت رسیدند و جنازه هاشون همونجا در دامنه ارتفاعات باقی ماند 🚩گردان مالک پایین ارتفاع و کف دره پدافند کرد اما پیکر مطهر شهدا را به دلیل اینکه در دید و تیر عراقی ها بود نمی شد به عقب منتقل کرد 🚩 تا اینکه چند روز بعد از عملیات و ساعت 6 صبح 7 بهمن ماه تعدادی از بچه های گردان برای شناسایی محل شهدا و نحوه انتقال آنها اعزام شدند و پس از شناسایی دقیق و تعیین مسیر حرکت ، همان روز ساعت 9 شب تعداد بیشتری از نیرهای گردان از جمله برادران محمد زاهد ، احمد شهاب ، علی مهدی زاده و ...... زیر بارش برف برای انتقال شهدا عازم شدند که داستانش طولانی اما خیلی حماسی و شنیدنی است ، انشاالله برادرانی که در این عملیات انتقال شهدا حضور داشتند این داستان را کامل کرده و برای ادمین کانال می فرستند تا همه اعضاء استفاده نمایند 🚩 وقتی پیکر مطهر شهدا را به پایین کوه آوردیم مجبور شدیم به دلیل کمبود ماشین اونها رو شبیه این عکس روی هم دیگه داخل یک تویوتا وانت بگذاریم تا به معراج منتقل بشوند 🚩از جمله این رهیافتگان وصال دوست اینان بودند 🔸شهید عبدالرضا اثباتی 🔸شهید غلامرضا پرتقالی 🔸شهید محمدرضا نقاش خوش 🔸شهید اسماعیل دبیری 🔸شهید حسین قربانی 🔸شهید علی اصغر کرمانی 🔸شهید مهدی انحصاری 🔸شهید......
بازار داغ شهادت 🌷🌷 یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل آشنایی داشتم زمستان 1365 بچه های باصفای گروهان یک گردان حمزه از لشکر 27 محمد رسول الله (ص) سوار بر اتوبوس، هنگام عزیمت از پادگان دوکوهه به منطقه عملیاتی کربلای 5 کمتر از 10 روز بعد، 6 نفر از آنهایی که در این عکس هستند، در شلمچه جاودانه شدند و پر کشیدند! شهیدان: سلیمان ولیان – احمد بوجاریان - ستار امینی – محسن کردستانی – چگینی – علی قزلباش 🕊🕊🕊 7 بهمن 1365 - سالروز شهادت محسن کردستانی 🌴 دوران ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
دفاع مقدس
بازار داغ شهادت 🌷🌷 یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم در میان لاله و گل آشنایی داشتم زمستان 1365 بچه
عکس حجله ای سه نفره عکاس: حمید داودآبادی دی ماه 1365 بود. گردان حمزه که ما در آن بودیم، در خط مقدم ارتفاعات قلاویزان در مهران، مستقر بود. آن روز دوربین را آوردم رفتم دم سنگرشان تا با هر کدام از بچه ها عکس بیندازم. از هر سه نفرشان خواستم از سنگر بیرون بیایند که آمدند. هر سه را کنار هم ایستاندم و درحالی که خواستم عکس بگیرم، گفتم: - یه عکسی ازتون می گیرم که هر کی دید و فهمید، خنده اش بگیره. امینی با تعجب پرسید: "بخنده؟ واسه چی؟ مگه ما چمونه؟" که گفتم: - خنده دارتر از این می خوای که هر سه تایی تون متولد 1348 هستید؟ تو با این ریشت و محسن با این جثه کوچیک و احمد با این هیکل درشت! ده روز بیشتر نگذشت که ما را از مهران به پادگان دوکوهه بردند و از آن جا به منطقه عملیاتی کربلای 5 در شلمچه. دو سه روز بیشتر از مستقر شدن مان در خط مقدم نگذشته بود که هر سه جوان 17 ساله که در مهران ازشان عکس گرفته بودم، به شهادت رسیدند. محسن کردستانی متولد: 1348 شهادت: سه ‌شنبه 7 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا (س) قطعه‌ 27 ردیف 88 شماره‌ ت احمد بوجاریان متولد: 1348 شهادت: چهارشنبه 8 بهمن 1365 خاک‌سپاری: 17 تیر 1375 مزار: بهشت ‌زهرا (س) قطعه‌ 28 ردیف 43 مکرر شماره‌ 20 ستار امینی متولد: 1348 شهادت: دوشنبه 6 بهمن 1365 مزار: بهشت ‌زهرا (س) قطعه‌ 29 ردیف 23 شماره‌ 5 حمیدداودآبادی ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
هدایت شده از پایداری
فقط برای یادآوری! جانباز، ویلچر، کوخ ...! حاجی، دکتر، کاخ ...! اون روز که اینا احساس تکلیف کردند، از آسمون آتش می بارید نه رانت و سهام! اون روز که اونا احساس وظیفه کردند، جنگ بود و خون بود! نه آرامش و رفاه زدگی و خوی کاخ نشینی! اون روز که این رفت جنگید، از ناموس من و تو و همه دفاع کرد، ترکش خورد و قطع نخاع شد، بنیاد به هزار ضرب و زور یک ویلچر بهش اختصاص داد نه یک دستگاه خودروی میلیاردی! اون از همون نوجونی که ترکش خورد، دور بچه دار شدن رو خط کشید! حالا خیالش راحته آقازاده ای نداره که تاجر لکسوس و دارو و ... باشه! راستی! میدونید سهمیه ویلچر، حداقل هر پنج سال یکی است؟! اونم به شرط اسقاط شدن! در این پنج سال، اگر بشکند یا هر جه که بشود، باید خودش تامین کند! ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅ روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅ تلگرام https://t.me/farhange_paydari https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 🔹 گروه واتساپ پایداری
🌷 شهید حمید امانی طرح و عملیات لشگر پرافتخار ۳۳ المهدی متولد : اقلید فارس شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۲ فاو / عملیات والفجر هشت ✍️بخشی از وصیتنامه شهید حمید امانی : « خدایا به این حقیر کمک کن که مرگ در راه خودت مرگ در راه هدف امام حسین {ع} نصیبم گردانی از گناهانم درگذر به من کمک کن از این امتحان پیروز درآیم و در مقابلت و در مقابل پیامبران، ائمه و اولیاء روسیاه نباشم هدفم از جبهه رفتن این بود که اول، خدمتی به اسلام کرده باشم و بعد فرمان امام را، لبیک گفته باشم و از جبهه، این دانشگاه فرهنگ اسلامی استفاده کرده باشم خواهران و برادران پیام من این است که تقوا در کارهایتان داشته باشید در راه راست حرکت کنید و از خون شهیدانی که هدفشان اسلام بوده است، دفاع کنید و لحظه ای، ولایت فقیه را در حیات خویش به فراموشی نسپارید هرگز در راه انقلاب فریب نابکاران و گمراهان را نخورید که دین و دنیای خود را از دست می دهید و بدانید که دنیا، محل آزمایش می باشد و همه رفتنی می باشیم فقط مواظب باشید در مقابل خدا روسیاه نباشیم به امید زیارت کربلا و قدس خدایا ستارگان که رفتند خورشید را نگهدار آمین یا رب العالمین چهارده بهمن ۶۴ » ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊