eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
10.4هزار ویدیو
842 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷خلبان شهید عباس بابایی در ایام عزاداری محرم 🏴🏴🏴
یاد مردانی بخیر که عباس گونه حسین زمان خود را یاری کردند ...
خوشا به او که پس‌از آن همه جهاد و جنون، به خون خویش ابوالفضل‌ وار غلطان شد... ۱۱ اسفند ۱۳۶۲، جزیره مجنون عملیات عاشورایی خیبر
4_5810021012573525429.mp3
3.79M
🎼 نماهنگ ماه قمر ام‌البنین ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 برادر جانباز حاج احمد اصفهانی، مداح اهلبیت (ع)
۲۵ تیر ماه ۱۳۶۹ - سالروز شهادت سرهنگ تکاور حسن هداوند میرزایی 👇👇 🔴 در دوم خرداد سال 61 در منطقه و یک روز قبل از فتح خرمشهر به اسارت درآمد. ۲۵ تیر ماه ۱۳۶۹ یعنی هشت سال بعد؛ زمانی که اسرای ایرانی به میهن باز می گشتند به مکان دیگری انتقال داده شد و توسط دشمن بعثی به شهادت رسیده و در قبرستانی در نزدیک اردوگاه دفن شد. تیر ماه سال 81 با مجوز رهبر؛ قبر او و تعداد دیگری از آزادگان مدفون نبش قبر شد و مشاهده کردند به اعجاز الهی پیکر مطهر مداح اهل بیت (ع) شهید حسن هداوند میرزایی پس از 12 سال از دفن؛ جنازه سالم مانده بود!! 🔸 پیکر مطهر این شهید پس از انتقال به گشور در یکی از روستاهای شهرستان پاکدشت بختک سپرده شد 💠 کانال دفاع مقدس اینجا بیت شهداست☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۵ تیر ماه ۱۳۶۹ - سالروز شهادت سرهنگ تکاور حسن هداوند میرزایی
ولادت :بیست و پنجم تیر ۱۳۳۰ در تبریز شهادت :سی ام مرداد ۱۳۶۱در سومار 🌷 ۳۰ مرداد ۱۳۶۱ - سالروز شهادت رزمنده بسیجی، مرتضی صبور 🌱 ولادت: تیرماه ۱۳۳۰ - تبریز
۲۵ تیر ۱۳۳۰ - زادروز رزمنده بسیجی، شهید مرتضی صبور 🕊🕊 شهادت: ۳۰ مرداد ۱۳۶۱ - جبهه سومار 📄 فرازی ازوصیت نامه شهید👇 ✍️ من مرتضي صبور، فرزند عبدالله، در دوراني از تباهي و سياهي ستمشاهي زاده شده و رشد يافتم كه از بدترين دوران حيات اين امت مستضعف بود. آن چنان ستم و جور استعمارگران خارجي و ايادي داخلي آنان بر حلقوم اين ملت فشار مي آورد كه هر فرياد آزادي‌ خواهي و دادرسي همان دم به خاموشي مي گراييد. آري، زندگي حلقه‌اي از مكررات كسل كننده اي بود كه نه انسان بلكه شايد زندگي گياه بي توان نيز، نااميد در خطي ممتد از بيهودگي تداوم مي يافت و آنان كه تن به چنين ذلتي در نمي دادند، در بيدادگاه هاي رژيم از حق حيات محروم مي شدند و يا در سياه ‌چال‌ها مي بايست بدترين شكنجه هاي غير انساني را متحمل مي‌شدند. سگ زنجيري امپرياليسم، محمد رضاي نفتي مبلغ آن چنان نظامي بود كه انسان‌ها را رها زيستن جرم بود و در چنان شرايطي من نه انساني زنده، بلكه مرده اي متحرك بودم، خالي از هر تلاش و شوري براي زيستن. ياد آن روزهاي سياه، بدنم را به لرزه در مي آورد، عزلت گزيدن و در خلوت وحشتناكي زيستن به دور از هياهوي زندگي و با هراسي بزرگ كه روح را تا مرز نابودي پيش مي برد و اگر جسم باقي مي ماند، ديگر نمي شد آن را انسان ناميد. روزهاي آغاز انقلاب به رهبري امام امت، در حقيقت تولد نويني بود براي من كه طالب انسان بودن و انسان زيستن بودم و مي‌خواستم عمق و عظمت مكتب اسلام را دريابم و عظمت عشق را در ايثار هم‌وطنانم بياموزم. من در حقيقت مديون خون مردمي هستم كه در برقراري اين نظام تا پاي جان مجاهدت نمودند. من خود را مديون تمامي شهداي جمهوري اسلامي ايران مي دانم و از همه بالاتر مديون امام امت كه استمرار ولايت ايشان، استمرار خط امامان معصوم و خط انبيا است. اگر مرا سعادتي باشد تا در راه پيروزي حركت اسلامي مستضعفان جهان، جان ناقابل را نثار نمايم، تنها ذره اي از ديني را كه بدين انقلاب و رهبرش داشته ام، توانسته ام ادا نمايم. اينك كه عازم نبردگاه حق عليه باطل هستم، احساس مي نمايم كه كليه‌ي علايق دنيوي را هم چون باري سنگين از دوش رها ساخته ام و فارغ و سبك ‌بالم و مجنون وار مي شتابم، به قول حافظ: عشق بازي نيست اي دل سر به باز زان كه گوي عشق نتوان زد به چوگان هوس
43.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🌷 یادی که در دلها هرگز نمی‌میرد یاد شهیدان است 🎤 حاج 🌴 دوران •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🌴 کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| جهان در آستانه تحولی عظیم قرار گرفته است.. 🌷شهید : وقتی مومنین بر محور اجتماع کنند، به آنچنان منبعی عظیم از قدرت دست خواهند یافت که دیگری در جهان با آن یارای رودررویی ندارد !! 💠 قدرت حقیقی اینجاست..! قدرتمند ترین ارتش دنیا این است..! •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🌴 کانال "دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ۱۶ ژوئیه ۱۹۷۹ میلادی (۲۵ تیر ۱۳۵۸ شمسی)، صدام رئیس جمهور عراق شد. 📌او ۶ روز بعد از به قدرت رسیدن، مجمع حزب بعث را فراخواند. در این جلسه، اسامی اعضای رده بالای حزب که مخالف ریاستش بودند را قرلئت می کند. آنها با پای خود از سالن بیرون رفته و به جرم خیانت، مجرم شناخنه شده و به جوخه اعدام سپرده می شوند.💀☠️☠️ سایرین که چند دقیقه قبل، از دوستان اعدامی ها شمرده می شدند، به هل هله و شادی می پردازند‼️ ⌛️تا اوایل اوت ۱۹۷۹ میلادی (مرداد ۱۳۵۸ شمسی)، صدها نفر دیگر از دشمنان سیاسی صدام به همین سرنوشت شوم دچار می شوند.🔴 ا◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ ✍️پ.ن: در طی هشت سال جنگ تحمیلی ما با چنین حیوان وحشی و درنده ای روبرو بودیم که البته از سوی غربی ها و قدرتمندان زورگوی عالم، نیز همه جوره مورد پشتیبانی و حمایت قرار می گرفت‼️ 🔵 الآن صدام جنایتکار کجاست؟؟ . . . و ما کجاییم؟؟! 💠 کسانی که جز برای خدا کار کنند، عاقبتشان همین است!! •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌊 رفتند به فراتُ تشنه دیدند آب را ... 🌷 یاد و خاطره دلاوران ناوگردان فرات لشکر۱۰ حضرت سیدالشهداء(ع) 📷 از سمت راست: _ برادر بزرگوار حاج ایمان آقای صباغیان _ برادر بزرگوار حاج محمد آقای نصرتی _ 🌷 (معاون وقت گردان) _ برادر بزرگوار آقای مهدی خدابین اخوی بزرگوار سردار ابوذر خدابین 🔹 یادش بخیر با ناصر رضیئی که تازه نامزد کرده بود، خیلی کُری داشتیم، اون میگفت: ◇ تو این عملیات شهید می‌شی و میام سر مزارت فاتحه می خونم، از۱۷ تیر۱۳۶۵ الان سالهاست که میرم کنج قطعه ۵۳ وبرای روحش فاتحه میفرستم.
48.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 نوحه خوانی دوران دفاع مقدس ای برادر که در سنگری تو این سر غرق خون حسین است 🔹 با نوای حاج صادق آهنگران 🔸 محرم ۱۳۶۱ - اهواز 🔹 شعر: مرحوم حاج حبیب الله معلمی ‌‌‍‌
1_11266767046.mp3
13.35M
🏴 من به فکر معجر تو تو بفکر حنجر من عصر فردا می شنوی ناله های مادر من ناله های مادر من 🔹 با نوای حاج صادق آهنگران ‌‌‍‌‎
34.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ روضه ی حضرت رقیه‌ مرحوم کافی به همراه تصاویر شهدا ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 یخیلیب عباسیم نهر فرات اوسته بلیم سیندی زینب علمدار اولدی بویاندور قانه وفالی سرداریم .. قرانه وفادار اولدی یارالی .. شهید قرانی امید طفلانیم جوانیم لایلای اوجا بوی سرداریم وزیر درباریم وفالی غم خواریم ابوالفضلیم وای... 🖤 سلام بر علمدار باوفای کربلا 🏴 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌗 شب دهم محرم در آیین عزاداری محرم، مخصوص گرامیداشت سالار شهیدان تاریخ، حضرت امام حسین (ع) است. 🌷شهید آوینی: «حسین دیگر هیچ نداشت كه فدا كند، جز جان كه میان او و ادای امانت ازلی فاصله بودو اینجا سدره المنتهی است. نه، كه او سدره المنتهی را آنگاه پشت سرنهاده بود كه از مكه پای در طریق كربلا نهاد و جبرائیل تنها تا سدره المنتهی همسفر معراج انسان است. او آنگاه كه اراده كرد تا از مكه خارج شود گفته بود: مَنْ کَانَ فِینَا بَاذِلًا مُهْجَتَهُ- مُوَطِّناً عَلَی لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ-فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّی رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اللَّه‌. کسی که در راه ما می خواهد جانش را ببخشد و خود را آماده دیدار با خدا کند پس باید با من بیاید زیرا که من با خواست خدا فردا صبح روانه خواهم شد. ♦️سدره المنتهی مرزدار قلمرو فرشتگان عقل است. عقل بی اختیار اما قلمرو آل كسا، ساحت امانتداری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمی دهند كه هیچ، بال می سوزانند. آنجا ساحت إِنّي أَعلَمُ ما لا تَعلَمون است، آنجا ساحت علم لدنی است، رازداری خزاین غیب آسمان ها و زمین؛ آنجا سبحات فنای فی الله است و بقای بالله، و مرد این میدان كسی است كه با اختیار، از اختیار خویش درگذرد و طفل اراده اش را در آستان ارادت قربان كند و چون اینچنین كرد، در می یابد كه غیر او را در عالم اختیار و اراده ای نیست و هر چه هست اوست.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «تماشاگه راز»
🔷 شهید آوینی: «دیگر، آنان كه مانده اند همه اصحاب عاشورایی امامند و اینان را من دون الله هیچ پیوندی با دنیا نیست؛ واگر بود، با آن سخن كه امام فرمود، بریده شد و از آن پس، دیگر هیچ حجابی آنان را از خدا نمی پوشاند. امام فرموده بود: شب را شتر رهواری برگیرید و پراكنده شوید ، نه برای آنكه آنان را در رنج اندازد، بل تا آنان دل به مرگ بسپارند و اینچنین، دیگر هیچ پیوندی من دون الله بین آنان و دنیا باقی نماند؛ كه اگر پیوندها بریده شد، حجاب ها نیز دریده خواهد شد. 🔹و ای همسفران معراج حسین، چه مبارک شبی است! تا اینجا جبرائیل را نیز در التزام ركاب داشتید، اما از این پس بال در سُبُحاتی گشوده اید كه جبرائیل را نیز در آن بار نمی دهند. شما برگزیدگان دشوارترین ابتلائات تاریخ خلقت انسانید و از این است كه حسین شما را به همسفری درمعراج خویشتن پذیرفته است. 🔹راز این شب را كسی خواهد گشود كه بال در بال شما بیفكند و این عطیه را جز به كبوتران حرم انس نبخشیده اند. كیانند این كبوتران حرم انس؟ چگونه است كه سینه هایتان نمی شكافد و قلب هایتان تاب این حالات ناب را می آورد و از هم نمی درد؟ اگر نمی دانستم كه كلام چیست، می خواستم ازشما كه ما را باز گویید ازآنچه در این شب بر شما رفته است ،ای غوطه ورانِ سبحاتِ جلال! ای مستانِ جبروتی، ای  حاجبین سراپرده های انس، ای قبله دارانِ دایره طواف‌! ای... چه بگویم ؟ یا لَیْتَنی‌ کُنْتُ مَعَکُمْ، اما كلام را برای بیان این رازها نیافریده اند و مفتاح این گنجینه راز، سكوت است نه كلام.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «ناشئه اللیل
🔷 شهید آوینی: «سفینه اجل به سرمنزل خویش رسیده است و این آخرین شبی است كه امام در سیاره زمین به سر می برد. سیاره زمین سفینه اجل است؛‌ سفینه ای كه در دل بحر معلّق آسمان لایتناهی، همسفر خورشید، رو به سوی مستقر خویش دارد و مسافرانش را نیز ناخواسته با خود می برد. ای همسفر، نیک بنگر كه دركجایی! مباد كه از سر غفلت این سفینه اجل را مأمنی جاودان بینگاری و در این توهم، از سفرآسمانی خویش غافل شوی. نیک بنگر! فراز سرت آسمان است و زیر پایت سفینه ای كه در دریای حیرت به امان عشق رها شده است. 🔹این جاذبه عشق است كه او را با عنان توكل به خورشید بسته است و خورشید نیز در طواف شمسی دیگر است و آن شمس نیز در طواف شمسی دیگر و همه در طواف شمس الشموس عشق، حسین بن علی (ع)، مگرنه اینكه او خود مسافر این سفینه اجل است؟ یاران ! اینجا حیرتكده عقل است و تا خود باقی است، این حیرت باقی است. پس كار را باید به مِی واگذاشت؛ آن مِی كه تو را از خویش می رهاند و من و ما را درمسلخ او به قتل می رساند. آه! ان الله شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «ناشئه اللیل»
🔷 شهید آوینی: «اماما، مرا نیز با تو سخنی است كه اگر اذن می دهی بگویم: من در صحرای كربلا نبوده ام و اكنون هزار و سیصد و چهل و چند سال از آن روز گذشته است. اما مگرنه اینكه آن صحرا بادیه هول ابتلائات است و هیچ كس را تا به بلای كربلا نیازموده اند از دنیا نخواهند برد؟ آنان را كه این لیاقت نیست رها كرده ام، مرادم آن كسانند كه یا لیتنا كنا معكم گفته اند. پس بگذار مرا كه در جمع اصحاب تو بنشینم و سر در گریبان گریه فرو كنم. 🔹خورشید سرخ تاسوعا در افق نخلستان های كرانه فرات غروب كرده است و زمین ملتهب كربلا را به ستاره جُدَی سپرده و مؤذن آسمانی اذن حضور داده است و دروازه های عالم قرب را گشوده، زمین از دل ذرات به آسمان پیوسته است و نسیمی خنک از جانب شمال وزیدن گرفته و اصحاب، نماز گریه می گُزارند. 🔹سید بن طاووس روایت كرده است كه در آن حال، محمد بن بشیر حضرمی را گفتند كه پسرت را در سرحَدّات مملكت ری به اسارت گرفته اند و او گفت: عوض جان او و جان خویش، از خالق، جان ها خواهم گرفت. دوست نمی داشتم كه او را اسیر كنند و من بمانم! یعنی چه خوب است كه اسیری او زمانی رخ نموده است كه من نیز دیری در جهان نخواهم پایید. 🔹امام كه مقال او شنید گفت: خدایت رحمت كند، من بیعت خویش را از تو برداشتم. برو و فرزند خویش را از اسارت بِرَهان! او جواب داد: درندگان بیابان مرا زنده بدرند اگر از تو جدا شوم و تو را در غربت بگذارم و بگذرم؛ آنگاه خبرت را از شتر سواران راهگذر باز پرسم؟ نه هرگز اینچنین نخواهد شد!» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «ناشئه اللیل»
🔷 شهید آوینی: «امام، نزدیک غروب آفتاب، اصحاب خویش را گِرد آورد تا با آنان سخن بگوید. حضرت علی بن الحسین با آن همه كه بیمار بوده است، خود را به نزدیكی جمع یاران كشاند تا سخنان امام را بشنود: اما بعد... به راستی من نه اصحابی را بهتر و وفادارتر از اصحاب خویش می شناسم و نه خانواده ای را كه بیش از خانواده ام بر بِرّ و نیكوكاری و حفظ پیوند خانوادگی استوار باشند. 🔹خداوند شما را از جانب من بهترین جزای خیر عنایت فرماید. آگاه باشید كه من پیمان خویش را از ذمه شما برداشتم و اذن دادم كه بروید و از این پس مرا بر گُرده شما حقی نیست. اینک این شب است كه سر می رسد و شما را در حجاب خویش فرو می پوشد؛ شب را شتر رهوار خویش بگیرید و پراكنده شوید كه این جماعت مرا می جویند و اگر بر من دست یابند، به غیر من نپردازند! 🔹سخن چو بدینجا رسید، یاران را دل از دست رفت و به زبان اعتراض و اعتذار گفتند: چرا برویم؟ تا آنكه چند روزی بیش از تو زندگی كنیم؟ نه، خداوند این ننگ را ازما دور كند. كاش ما را صد جان بود كه همه را یكایک در راه تو می دادیم. نخستین كسی كه بدین كلام ابتدا كرد عباس بن علی بود و دیگران از او پیروی كردند. غَلَیان آتش درون زلزالی شد كه كوه های بلند را به لرزه انداخت و صخره های سخت را شكافت و راه آتش را باز كرد. مسلم بن عوسجه برپا ایستاده، گفت: یا بن رسول الله!... نه! والله... دل از تو بر نخواهم كند و اگر مرا سلاحی نباشد ، با سنگ به جنگ آنان خواهم آمد تا با تو كشته شوم.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «ناشئه اللیل»
🔷 شهید آوینی: «امام چون دریافت كه عمرسعد قصد دارد حمله را آغاز كند، عباس بن علی را فرستاد كه آن شب را از آنان مهلت بخواهد. عمرسعد پاسخی نگفت و ایستاد. عمروبن حجاج زُبیدی روی به آنان كرد و گفت:‌ سبحان الله! والله اگر اینان از تركان و یا دیلمیان بودند و چنین می خواستند، بی تردید می پذیرفتيم. اكنون چگونه رواست كه این مهلت را از خاندان محمد دریغ داریم؟! 🔹مشهور است كه می گویند امام حسین (ع) به عباس بن علی فرموده است: اگر می توانی، یک امشبی را از آنان مهلت بگیر، خدا می داند كه من چقدر نماز را، و كثرت دعا و استغفار را دوست می دارم. مگر امام را به این یک شب چه نیازی است كه اینچنین می گوید؟ كیست كه این راز را بر ما بگشاید؟ اصحاب عشق را رنجی عظیم در پیش است. پای بر مسلخِ عشق نهادن، گردن به تیغ جفا سپردن، با خون كویرِ تشنه را سیراب كردن و دم بر نیاوردن! اگر ناشئه لیل نباشد، این رنج عظیم را چگونه تاب می توان آورد؟ يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ 🔹اما چرا شب؟ و مگردر شب چه سرّی نهفته است كه در روز نیست و خراباتیان چگونه بر این راز آگاهی یافته اند؟ شب سراپرده راز و حرم سرّ عرفاست و رمز‌ آن را بر لوح آسمانِ شب نگاشته اند اگر بتوانی خواند! جلوه ملكوتی ایمان نوراست و با این چشم كه چشم اهل آسمان است، زمین آسمان دیگری است كه به مصابیح وجود مؤمنین زینت یافته است. شب عرصه تجلای روح عارف است، اگرچه روزها را مُظهِر غیر است و خود مخفی است ، و دراین صفت، عارف اختران را ماند.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «ناشئه اللیل»
🔷 شهید آوینی: «آل كسا در انتظار خامس خویشند، تا روز بعثت به غروب عاشورا پایان گیرد و خورشید رحمت نبوی در افق خونین تاریخ غروب كند و شب آغاز شود. شب نقمتی كه درباطن رحمت حق پنهان بود؛ شبی دراز و دیجور؛ شب ظلمتی كه نور تنها از اختران امامت می گیرد، و چقدر این اختران از كره زمین دورند! و ماییم اینجا،‌ بر این سفینه سرگردان آسمانی، در سفری دراز و دشوار، در سفری هزار و چهارصد ساله! 🔹اختران نورند‌، نورِ مطلق؛ این تویی كه اینجا، بر كرانه آسمان، در شب دریغ نور، وامانده ای و بال شكسته، و جز سوسویی دور به تو نمی رسد. اما در باطن، این نقمت نیز فرزند رحمتی است كه از میان رنج و خون پای بر سیاره زمین می نهد. سیاره رنج! و این تویی اكنون، مسافرِ سفر بلند شب كه در اشتیاق روز، چشم به افق طلوع دوخته ای و انتظار می كشی. اگر شب نبود و اگر شب،‌‌ آن همه بلند و ژرف نبود، این اشتیاق نبود.» 🔸منبع: کتاب «فتح خون»، فصل «ناشئه اللیل»