eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
950 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 از راست : سردار شهید حسن شوکت پور سردار شهید حسین خرازی سردار شهید احمد کاظمی سردار سیدعلی بنی لوحی ⚪️ لشکر۱۴ امام حسین (؏) 🌴 دوران ------------------------------------------- http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🔅 گفت بیا و مردانگی کن و برای چزابه فیلم بساز 📝 «#سفر_به_چزابه شخصی‌ترین فیلم زندگی من است. اصلا ب
🌷مرحوم رسول ملاقلی پور، کارگردان سینمای ایران، در مورد حاج حسن شوکت پور در روزنامه کیهان در سی و یکم فروردین ماه ١٣٨٢ نوشت؛ در عملیات طریق القدس حسن آقا ٧٢ ساعت نخوابیده بود؛ یا پشت بی سیم بود یا پشت فرمان؛ هر کجا که کار بود، حسن شوکت پور هم بود؛ در عملیات والفجر ٨ قطع نخاع شد؛ با آن حال و روزش صبحها می‌ آمد لجستیک سپاه کار می کرد و شبها هم به آسایشگاه برمی گشت.... 🌷به او گفتم: حسن آقا، این همه سال جنگیده‌ای، بیابان ها و کوه ها رفته ای و آمده ای حالا استراحت کن. جواب داد: رسول، خیلی دلم می‌ خواهد استراحت کنم؛ اما نمی‌ شود. بدون اینکه بخواهم در زندگی برای عده‌ای تکیه گاه شده ام؛ می ترسم من بیفتم، آنها هم بیفتند؛ بعد هم رسول جان، خدا یک برگ مأموریت به ما داده است که تا نفس داریم باید به دنبال مأموریتمان باشیم، وقتی هم برگ مرخصی را داد، خب می رویم.... 🌷با این حال یکی از خصلتهای شهید حسن شوکت پور حساسیت بر تخلف وعده است که خاطرات او گویای این مطلب است؛ در خاطره ‌ای از او می‌خوانیم «داشت از ترافیک می‌ گفت و مشکلات مسیر، که حسن با صدای بلند گفت: قابل قبول نیست یک رزمنده، یه بچه مسلمون یه بسیجی خوب خدا، مگه میشه از وعده‌ای که داده تخلف کنه. 🌷نگاهی به ساعتش کرد و گفت: چه تخلفی؟ فقط هفت دقیقه دیر اومدم. حسن که با این حرف بیشتر عصبانی شد زیر لب صلوات فرستاد و گفت: برادر من هفت دقیقه خیلی زیاده؛ توی میدون جنگ گاهی یه ثانیه سبب شکست و پیروزی میشه؛ اون موقع شما می‌ گید فقط هفت دقیقه تأخیر کردم؟! ------------------------------------------- http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
‍ 🌺🍂🌺🍃🌺 🍂🌺🍃🌺 🌺🍃🌺 🍃🌺 تا اومدم دست به کار بشم سفره رو انداخته بود. یه پارچ آب، دو تا لیوان و دو تا پیش دستی گذاشته بود سر سفره. نشسته بود تا با هم غذا رو شروع کنیم. وقتی غذا تموم شد گفت: «الهی صد مرتبه شکر، دستت درد نکنه خانوم. تا تو سفره رو جمع کنی منم ظرفها رو می شورم». گفتم: «خجالتم نده، شما خسته ای، تازه از منطقه اومدی. تا استراحت کنی ظرف ها هم تموم شده». نگاهی بهم انداخت و گفت: «خدا کسی رو خجالت بده که می خواد خانمشو خجالت بده». منم سرم رو انداختم پایین و مشغول کار شدم. 🌷 راوی: 🌷 ------------------------------------------- http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
●براي او نيازهاي جسمي اش مهم نبود. آنچه برايش مهم بود تلاش و خدمت بود. برخوردش با همه طوري بود كه از دستش رنجيده نمي شدند. در سخت ترين شرايط اقتصادي تلاش مي كرد كه نيازهاي رزمندگان را برطرف سازد. ●هر وقت پشتيباني عملياتي را بر عهده مي گرفت، رزمندگان با مشكلات مواجه نمي شدند، چون در كارهايش برنامه ريزي داشت. تمام مناطق غرب و جنوب و صحنه‌هاي نبرد حسن را ميشناختند، چون تمام شب و روز او در جبهه ها ميگذشت. ●اكثراً روزه بود، مخصوصاً روزهاي دوشنبه و پنج شنبه . در دماي 47 درجه اهواز جهت خودسازي روزه مي گرفت. با اين حال براي رزمنده هاصبحانه درست میکرد و میگفت :ثوابش بر اين است كه خودم صبحانه را درست کنم ، او با كمترين غذا افطار مي كرد. ●حسن اعتقاد به تجملات نداشت و دنيا طلب نبود . هميشه منزل او مهمان بود. او به حلال و حرام توجه داشت. 📎جانشین لجستیک سپاه 🌷 ❣️ ------------------------------------------- http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 🌷فریدون (محمد) تیموریان ، فرمانده گردان یا رسول لشکر ویژه ۲۵ کربلا.آمل بدنیا اومد و تو جبهه در جمع رزمندگان فریدونکناری بود.یک ساله بود مریض شد؛ پدر و مادرش بردنش مشهد و نذر کردند و محمد شفا گرفت... . 🌱 بزرگ شد و رفت جبهه ؛ هر بارم که برمی‌گشت مرخصی، مستقیم میرفت مشهد پابوس امام رضا بعد برمی‌گشت آمل پیش پدر و مادرش.سال ۱۳۶۳ تو عملیات بدر بشهادت رسید ؛ پیکرش به صورت اشتباهی رفت مشهدالرضا و در حرم امام رضا طواف داده شد و برای آخرین بار هم پیکر خونینش به پابوس آقا رفت. . 👆🎥 از بزرگوار سردار محمد تیموریان ( ۱۳۶۳) .
📸 19 August World Photography Day در جنگ و فتنه و خون؛ تو مثل یک رزمنده اما بجایِ تفنگ دوربینت را با لنز زومش بالای خاکریز می‌آوری و با صدای شاتر که می‌گوید: "چیلیک" به قلب دشمن میزنی..! همه جا هستی و اما دیده نمی‌شوی ولی آن تصاویر ماندگار تو اَند که حضور تو را ثابت می‌کنند و تو را جاودانه ....
ما لشکر پُرشور زوّار حسینیم مردان عاشـورا انصار حسینیم...
مَرد می‌خواهد گذشتن از دلبستگی‌ها گذشتند، تا بمانیم ..! در میان جمعیت، چهره شبیه به‌هم دو رزمنده‌ نوجوان که پدرشان همراه‌شان بود، نگاهـم را به خود جلب کرد. ابتدا می‌خواستم با لنز تله و از دور عکاسی کنم که انبوه نیروهای اعزامی و بدرقه‌کنندگان نمی‌گذاشت کادر درستی ببندم. چاره‌ای جز نزدیک شدن نداشتم، برخلاف جهتِ حرکت کاروان رزمندگان، از میان مردم راهم را باز کردم و به آنان نزدیک شدم. پدر عرق‌ چینی سفید بر سَر داشت و دو پسر لباس‌های خاکی‌ رنگ که بسیار بزرگتر از قالب تنشان به نظر می‌رسید، پوشیده بودند . پدر دست بر شانه‌ دو پسرش گذاشته بود و داشت آنان را تا پای اتوبوس‌ها همراهی می‌کرد ... عکاس : سعید صادقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به روایت: عین صاد استاد علی صفایی حائری ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
خون خدا 3.mp3
74.08M
🎚 «خون خدا» ◀️ بررسی مفهوم «ثارالله» در اندیشه استاد علی صفایی حائری. با تکیه بر بیانات استاد در کتاب «خون خدا». عین صاد 🌴 در راه اربعین 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‎‌‌‎ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌱 نشر مطالب،صدقه جاریه است🌱
🔷 شهید آوینی: «چه روزگار شگفتی! چه روزگار شگفتی! پیروزی های ظاهری را رها كن كه فتح حقیقی اینجاست، اینجا كه حسین بن علی (ع) دل‌های جوانان را فتح كرده است، اینجا كه جوانان قلمرو نفس را فتح كرده‌اند و شیاطین درون خود را وا داشته‌اند كه اسلام بیاورند، آن هم در روزگاری كه تاریخ این آیه مباركه را تفسیر كرده است: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاس.» 🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»