eitaa logo
دفاع مقدس
4.8هزار دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
16هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۳ خرداد ۱۳۶۷ -- سالروز شهادت 🌷علی اکبر حیدری 🌱متولد ۱۰ آبان ۱۳۳۸ در یک خانواده مذهبی و انقلابی. در رشته ریاضی درس خواند. متاهل بود و صاحب یک فرزند پسر و یک دختر. بسیجی و کارمند وزارت دفاع بود که از شمیرانات عازم جبهه شد با سمت نیروی واحد اطلاعات و عملیات در ماووت عراق بر اثر اصابت خمپاره به صورت شهید شد 💠مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. قطعه ۵۳ ردیف ۱۱ شماره ۵۹ 🌷 برادرش علی اصغر نیز شهید شده است. او که متولد ۱۰ مهر ۱۳۴۷ در شمیرانات تهران بود به عنوان بسیجی به جبهه رفت و در ۲۷ بهمن سال ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید🕊🕊 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس
🌴 🍃 . ▪️اهل بودند. ۱۳۶۴ مادر به همراه دو دخترش آمده بودند تهران،‌محله گیشا ( کوی نصر) منزل یکی از بستگان.۱۳ خرداد ۱۳۶۴ که به ناگهان هواپیماهای رژیم بعث این محله از را کردند ، و مردم بیگناه را به خاک و خون کشاندند. رقیه خانم و دو دخترش هم در آن حادثه بشهادت رسیدند...( شادی روحشان صلوات) دوران جنگ تحمیلی زمانی که شهرهای ما آماج حملات هوایی و موشک باران دشمن بعثی میشد.🔥🔥.. و ما پدافند هوایی موثر به منظور مقابله نداشتیم!! (مقایسه کنیم با وضعیت فعلی نیروهای مسلح، که تحت تدابیر فرماندهی معظم کل قوا به نقطه ای رسیدیم که هیچ متجاوزی طرح حمله نظامی به آب و خاک کشور عزیزمان را در سر نمی پروراند...)
🕊🕊 ۱۳ خرداد ۶۵ -- سالروز شهادت علی (کیوان) محمدی در جبهه مهران ▫️▫️▫️▫️▫️ نقل خاطره👇 🌷 برادرم شهید شد نادر محمدی همراه با دو تن از همرزمانش به گیلان‌غرب آمدند. آنروز صبح، همراه با آنها یک سر به خط مقدم زدیم و برگشتیم در شهر گشت می‌زدیم که ناگهان نادر روی لبه‌ میدان نشست. صورتش را میان دست‌هایش گرفت و شروع کرد به گریه کردن. با تعجب پرسیدم: - نادر چی شده؟ مگه اتفاقی افتاده؟ گفت: حمید مون شهید شد! حمید، برادر بزرگ‌ترش بود. در جبهه‌ جنوب، عملیات فتح‌المبین جریان داشت. گفتم: مگه کسی خبری داده؟ گفت: نه، کسی خبر نداده، ولی الان یک دفعه احساس کردم. دلم گرفت. فهمیدم حمیدمون شهید شده. دست خودم نیست! به تهران که آمدیم، همان شب نادر را دیدم که به دیوار مسجد تکیه داده و گریه می‌کند. باتعجب جلو رفتم و گفتم: نادر چی شده، چرا گریه می‌کنی؟ هق‌هق ‌کنان سرش را بلند کرد و گفت: - یادته توی گیلان‌غرب بهت گفتم حمیدمون شهید شده؟ فردا جنازه‌اش رو میارن حمید محمدی متولد 21 شهریور 1341 شهادت 6 فروردین 1361 عملیات فتح‌المبین، شوش. مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه 24 ردیف 131 شماره 27 نادر محمدی متولد 22 اسفند 1344 شهادت 23 اسفند 1362 عملیات خیبر، جزیره مجنون. مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه 27 ردیف 25 شماره 5 🚩🌷... و برادر دیگرشان علی (کیوان) محمدی متولد 17 آبان 1347 شهادت 13 خرداد 1365 مهران. مزار: بهشت‌زهرا(س) قطعه 27 ردیف 26 شماره 5 (راوی: همرزم شهید) ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
باید قامت بست برای نمازی که گویی پس از آن وصال است ...
دفاع مقدس
🗓 ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ - سالروز درگذشت آزاده سرفراز حجت الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد 🔺 او پس‌ ازآغاز
16.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره‌گویی مرحوم ابوترابی از دوران اسارت با شروع جنگ ایران و عراق مرحوم ابوترابی عازم جبهه شد. او در خلال جنگ در کنار مصطفی چمران حضور داشت و در ۲۶ آذر ۱۳۵۹ به اسارت نیرو‌های عراقی درآمد. وی نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت و نقطه اتکاء آزادگان دربند رژیم صدام. ♦️او به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «همچون خورشیدی بر دل‌های اسیران مظلوم می‌تابید و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان می‌داد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان می‌بارید» ▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ ▪️کمر حاج آقا ابوترابی از شدت ضربه‌های کابل بعثی‌ها جای خالی نداشت. وقتی با پماد ویکس روی زخم‌های پشتش مالیدند، سید انگار داشت آتش می‌گرفت اما اصلاً این درد و سوزش زخم‌هایش را به زبان نیاورد. اسرا با دیدن این اتفاق شروع به گریه کردند و هنوز هم با این خاطره گریه می‌کنند. راوی: سرهنگ بازنشسته ارتش «حاج‌علی صنیعی»
دفاع مقدس
🎥 خاطره‌گویی مرحوم ابوترابی از دوران اسارت با شروع جنگ ایران و عراق مرحوم ابوترابی عازم جبهه شد. ا
🌹سالروز درگذشت آزاده مقاوم،سیدِ آزادگان نماینده ولی فقیه در امور آزادگان حجت الاسلام و المسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد گرامی باد ♦️در سال ١٣١٨ در قم متولد شد. در سال ١٣٣٧ برای تحصیلات علوم حوزوی به مشهد عزیمت کرد. ♦️با شروع جنگ تحمیلی، با لباس رزم در جبهه حاضر شد و در کنار شهید دکتر چمران به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. شخصاً به مأموریت‌ها و عملیات رزمی شناسایی می‌رفت و در یکی از همین مأموریت‌ها، به اسارت در آمد. در دوران اسارت با تمسک به سیره ائمه (ع) مکر و حیله دشمن را بی‌تأثیر کرد و شمع محفل اسیران ایرانی شد ♦️پس از آزادی، همراهی با آزادگان و رفع مشکلات را، وظیفه خود می‌دانست و در این راستا هیچ سختی و مشکلی مانع او نشد. ♦️سرانجام در تاریخ ۷۹/۳/۱۲ در حالی که بهمراه پدر بزرگوارش آیت‌الله حاج سیدعباس ابوترابی عازم مشهدمقدس بودند به لقاء‌الله پیوست ▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ پدر بزرگم وصیت کرده بود که مبلغ هجده هزار تومان به سید علی اکبر کمک کنیم تا خانه بخرد. روزی پدرم بمنزل ما آمد و آن مبلغ را بمن داد و گفت این را در جایی نگهداری کنید تا زمان خودش به ایشان بدهیم.بعد از چند روز که برادرم خانه‌مان آمد،ناخواسته داستان آن مبلغ را به او گفتم.خیلی خوشحال شد گویا می‌خواست بال دربیاورد.گفت: برو آن پول را بیاور. پرسیدم:می‌خواهی با این پول چه کنی؟ گفت:نانوای محله‌مان چندروزی است که ورشکسته شده و با ۵ فرزند می‌خواهد خانه‌اش را بفروشد تا قرض‌هایش را بدهد. دیشب به اهل بیت(ع)متوسل شدم تا بتوانم مشکل ایشان را حل کنم و الان هم خوشحالم که می‌توانم با این پول بدهی او را بدهم
دفاع مقدس
🎥 خاطره‌گویی مرحوم ابوترابی از دوران اسارت با شروع جنگ ایران و عراق مرحوم ابوترابی عازم جبهه شد. ا
💠 وقتی خودِ اهل بیت (ع) به اُسرای ما در عراق، عنایت داشتند🌿 مدتی بعد به اردوگاه تکریت در زادگاه صدام رفتیم.۹۰ اسیر این اردوگاه شناسایی و دستچین شده بودند. آقای ابوترابی سید آزادگان نیز در این اردوگاه حضور داشت که وجودشان برای همه ما نعمت بود. ▪️دو نگهبان به نام‌ های حسین و کاظم در آنجا بودند که کاظم بدترین رفتار را با ما داشت. گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک می‌زد که تا مرز شهادت می‌رفت. آرزوی ما این بود که کاظم به مرخصی برود. ▪️یک هفته به مرخصی رفت اما دو روز زودتر برگشت اما آدم دیگری شده بود! دیدم کنار روشویی چند دقیقه مهربانانه با آقای ابوترابی صحبت کرد.از او پرسیدیم کاظم چه می‌گفت؟ فرمود: کاظم می‌گفت سرِ صبحانه با مادرم نشسته بودم که پرسید تو در اردوگاه اسرا را شکنجه می‌کنی؟ ▪️کاظم تعجب می‌کند. دوباره مادر می‌پرسد آیا سیدی در بین اسرا هست که تو او را شکنجه کرده باشی؟ دیشب حضرت زینب (س) را در خواب دیدم که می‌گفت چرا فرزندت اسیری از قافله اسرای ما را آزار و اذیت می‌کند؟ ▪️مادر می‌گوید شیرم حلالت نیست اگر آنها را اذیت کنی. کاظم هم متحول شده بود. جنگ تمام شد و پس از سقوط صدام، کاظم به ایران آمد و از تک‌تکِ ۹۰ نفر اسیر اردوگاه حلالیت طلبید. حتی به مشهد رفت و سرِ خاکِ آقای ابوترابی، از او هم حلالیت خواست. چند سال پیش ، کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب (س) با تیرِ مستقیم دشمن به شهادت رسید. 🌱 راوی: سعید اوحدی، رئیس سابق بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅ مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس
دفاع مقدس
🌹سالروز درگذشت آزاده مقاوم،سیدِ آزادگان نماینده ولی فقیه در امور آزادگان حجت الاسلام و المسلمین سید
...!! چند سال از دوران اسارتم را با آقای ابوترابی گذاراندم. اردوگاه موصل ١ که بودیم یک روز رفتم پیش حاج آقا و پرسیدم: همه برای حل مشکلاتشان به شما مراجعه می‌کنند، این را چه‌طور تحمل می‌کنی و خم به ابرو نمی‌آورید؟ ...چیزی نگفت. دوباره پرسیدم. از دادن جواب امتناع کرد. بار سوم وقتی اصرارم را دید، گفت: حسین آقا جون، دو رکعت نماز و توسل به حضرت زهرا (س) کوه مشکلات را مثل موم نرم می‌کند. از آن زمان هر وقت به مشکلی بر می‌خورم همین کار را می‌کنم. ⚪️خاطره اى به ياد سید آزادگان حاج علی اکبر ابوترابی فرد
🌷شهیدی از جنس 🌷شهید محمد رضایی متولد سال۱۳۴۶ بود، او در ۱۶سالگی به همراه پدر و برادرش پابه جبهه‌های جنگ گذاشت. این شهید بعنوان نیروی سرتیم اطلاعات و عملیات جنگ در عملیاتها شرکت می‌کرد. ☀️شهید رضایی در عملیات کربلای۵ در محاصره دشمن قرار گرفت، ۱۵روز مقاومت کرد و تعدادی از سربازان و فرمانده آنان را به هلاکت رساند، اما در نهایت با تنگ شدن حلقه محاصره اسیر سربازان عراقی شد. دوران اسارت این شهید تا شهادت او بیش از یکسال طول نکشید. محمد رضایی در دوران اسارت بدترین و سخت‌ترین شکنجه‌ها را تحمل کرد، اما کلامی علیه همرزمان خود سخن نگفت و در نهایت در سال۱۳۶۵ به طرز خیلی دردناکی به دست نیرو‌های بعثی به شهادت رسید. پیکر او بعد از ۱۵سال در عراق تفحص و به طور شگفت انکیزی، سالم از زیر خاک بیرون کشیده شد و سرانجام در مرداد۱۳۸۱ به کشور بازگشت و به خواست پدرش، در مسجد خیر ساز بین راهی در مسیر شیروان به فاروج به خاک سپرده شد شهید محمد رضایی ؛ شهید غریب در اسارت