🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
درمیان #مؤمنان_مردانی هستند
که برسر #عهدوپیمانی
که با #خدا بسته اند
ثابت قدم #ایستاده_اند
بعضی ازآنها دراین راه
به #شهادت رسیده اند
وبعضی دیگرهمچنان #درانتظارند.
پست اینستا گرامی مادرشهید دهقان
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
وقتی مردم به مشکل بی آبی می خورند!
یه عده ضد انقلاب: مرگ بر نظام و مملکت و...
یه عده هم کمپین آب رسانی به مردم مظلوم راه می اندازند و کمک می کنند!
کدام به فکر مردم هستند؟!
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
همیشه روی لبش #لبخند بود.
نه ازاین بابت که مشکلی ندارد. من خبر داشتم که اوبا کوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکرد.
اما #هادی مصداق واقعی همان حدیثی بود که میفرماید:
"مومن شادی هایش در چهره اش و حزن و اندوهش در درونش میباشد".
اولین چیزی که ازهادی در ذهن دوستان نقش بسته،
چهره ای بود که با #لبخند آراسته شده.
#رفاقت بااو هیچ کس راخسته نمیکرد.
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹
🌷ضرورت صدور کرامات از ناحیه معصومین (ع):
گفتار و رفتار انسان های کامل،حجت است و آدمیان پاک نهاد که فطرتشان تشنه حقیقت است،می توانند با نگریستن به قول و فعل آنان،مسیر صحیح را بیابند و در پرتو نورشان،هدایت یابند.
در حقیقت،امامان معصوم (ع) به دلیل مقام عصمت و امامت،با خدای متعال و جهان غیب ارتباط ویژه ای دارند و مانند پیامبران الهی معجزه ها و کرامت هایی داشته اند که مؤید مقام امامت و ارتباط آنان با خداست.
نمونه هایی از این علم و قدرت الهی آن بزرگواران در موارد مناسب - به اذن الله - بروز و ظهور می کرد که مایه تربیت پیروان شان و اطمینان خاطر آنان می شد و حجت و دلیل آشکاری نیز بر حقانیت آن گرامیان بود.
گاهی هم پیشوایان دین و دعوت گران به حق با انسان های دیرباور یا عنودی رو به رو می شدند که چیزی فراتر از گفتار و رفتار یعنی کرامت می طلبیدند. در این صورت،اولیای خدا به اذن حضرت حق، کرامت خویش را آشکار می ساختند و برهان قاطع و انکار ناپذیری پیش چشم همگان می نهادند. این کرامت ها گاه مؤثر بود و جاهلی را از خواب غفلت و نادانی بیدار می کرد و گاه نیز بر آهن سرد قلبشان کارگر نمی افتاد و به لجاجت خود ادامه می دادند.
البته در هر صورت، حجت تمام بود.
👈ادامه دارد...
🌹 @dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌹شهید محمدرضا دهقان امیری🌹
🌸دهان کثیف...
دوران کودکی اگر از جایی حرف زشت یاد می گرفت و در خانه تکرار می کرد، می گفتم: دهانت کثیف شده.. و می خواستم برود و دهانش را بشوید..
باور می کرد و دهانش را می شست..
یک بار حرف زشتی را دوبار تکرار کرد. سِریِ اول شست و برگشت. سِریِ دوم که آن فحش را مجدد گفت، تشر زدم که دهانش را نشسته است. این بار با مایع و صابون دهانش را شست و گفت که حالا دهانش تمیز شده است...
📝خاطرات ابووصال
(نقل شده از مادر بزرگوار شهید)
🌹 @dehghan_amiri20 🌹