eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشَّهیدْ.🍃🌹 💌🌸جریانِ انگشتر... ایشان معمولا اردیبهشت ماه جبهه می‌رفتند، هر ۴۵ روز یا ۳۵ روز مأموریت داشتند. ایشان انگشتری داشتند که خیلی برایش عزیز بود می‌گفت: این انگشتر را یکی از دوستانش موقع شهادت از دست خود درآورده و دست ایشان می‌کند و در همان لحظه هم شهید می‌شود. ایشان وقتی به آبادان برای مأموریت می‌رود، این انگشتر را در حمام، بالای طاقچه جا می‌گذارند. وقتی می‌خواهند به ساری بیایند، در راه یادش می‌افتد که انگشتر بالای طاقچه‌ی حمام جا مانده است. وقتی آمد، خیلی ناراحت شد.(من معمولا «آقا» صدایش می‌کردم چون سختم بود که اسمش را صدا کنم و بگویم مجتبی، فکر می‌کردم خیلی سبک است، اگر اسمش را صدا بزنم. ایشان هم مرا همیشه(خانم) صدا می‌زدند.) گفتم: آقا! چرا اینقدر دلگیری؟ ناراحتی؟ گفت:« انگشتر بهترین عزیزم را در آبادان جا گذاشتم. اگر بیفتد و گم شود، واقعا دلگیر برایم سنگین تمام می‌شود. بیا امشب دوتایی زیارت عاشورا و دعای توسل بخوانیم. شاید این انگشتر گم نشود؛ یا از آن بالا نیفتد.» و جالب اینجا بود که ما زیارت عاشورا خواندیم و راز و نیاز کردیم و خوابیدیم. صبح که بلند شدیم، دیدیم انگشتر روی مفاتیح‌الجنان است اصلا باورمان نمی‌شد. 🌸 🕊🌈 🥀 🌼🍂★| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشَّهیدْ.🍃🌹 💌🌸جریانِ انگشتر... ایشان معمولا اردیبهشت ماه جبهه می‌رفتند، هر ۴۵ روز
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشَّهیدْ🍃🌹 💌🌸خیلی عجیب بود... همیشه اول تا یازدهم دی ماه مریض بود؛ خیلی عجیب بود. می‌گفت: هروقت شیمیایی شدم، همین اوایل دی ماه بود. و عجیب‌تر اینکه ۱۱ دی ماه روز تولد و هم روز شهادتش بود. در دی ماه ازدواج کردیم. زهرا هم ۸ دی ماه به دنیا آمد. بزرگترین اتفاقات زندگی ما در دی ماه بود. اتفاقا فرزند دومم را هم که باردار بودم، در دی ماه تصادفی داشتم که فوت کرد. این اتفاق دو سه سال بعد از تولد زهرا بود و ایشان به قدری ناراحت شده بود که تا یک ماه نمی‌توانست حرف بزند. می‌گفت: حتما بچه‌ام پسر بود. پسر دوست داشت و دوست داشت که مثل خودش مداح شود. 🌸 🕊🌈 🥀 🌼🍂★| @dehghan_amiri20
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشَّهیدْ 🍃🌹 📚✨الطافِ امام زمان(عج)... سید همیشه یازهرا(س) می‌گفت. البته عنایاتی هم نصیب ما می‌شد. مثلا دو سه بار اتفاق افتاد که بی پول شدیم. آن چنان توان مالی نداشتیم. یک‌بار می‌خواستم دانشگاه بروم اما کرایه نداشتم. ۵ تا یک تومانی بیشتر توی جیبم نبود. توی جیب ایشان هم پول نبود. وقتی به اتاق دیگر رفتم دیدم اسکناس‌های هزاری زیر طاقچه‌م طاقچه‌مان است. تعجب کردم گفتم:« آقا، ما که یک ۵ تومانی هم نداشتیم این هزاری‌ها از کجا آمد؟ ». گفت:« این لطف آقا امام زمان(عج) است. ما از این الطاف در زندگی خواهیم داشت. تا من زنده هستم به کسی نگو.» 🌈 🌸🌱 🥀🕊 🌼🍂•| @dehghan_amiri20