دلبرکده
#داستان #فیروزهی_خاکستری2 #آشفته_بازار عصری بهاری از روزهای آخرِ فروردین ماهِ هجده سالِ پیش بود...
#داستان
#فیروزهی_خاکستری3
#ناشناس
همان جا، بین چهارچوب در هال خشک ماندم. هزار فکر از سرم گذشت.
«حتما اشتباه اومدن.
شاید دوستای مامان ان.
نکنه دزد باشن!
لابد پارچه آوردن بدن به ملیحه خانم
و...»
نگاهم درگیر نقشِ یکسان چادرهای توریشان شد. با دستی که کاملا از زیر پارچهی توری چادر پیدا بود، محکم دم چادر را زیر گلویشان گرفته بودند.
«آفرین! الان زیر این تورها هیچ جاتون پیدا نیست.» بدون اینکه در صورتم تغییری دیده شود، در دلم خندیدم. از آنجایی که خواهر بزرگتر و کوچکتر غافلگیر شده بودند و خودم هم گند زده و بدون برداشتن گوشی آیفون، در را باز کرده بودم؛ باید کاری میکردم. آب دهانم را قورت دادم و با زبان لبم را تر کردم. مراقب بودم هنگام حرف زدن، لبخند نزنم.
_سلام بفرمایید.
زنی که کمی چاقتر و جا افتادهتر به نظر میرسید با لبخند به من نگاه کرد.
_سلام خوشکلم. ماشاالله. مامان هستش؟
به فهیمه و فرانک که هنوز خشک مانده بودند، نگاه کردم و صدایم را صاف کردم:
_اهِم... نه متأسفانه مامان نیستن!
همانطور که از پلههای ایوان پایین آمدم،ادامه دادم:
_ ببخشید شما رو به جا نمیارم!
هر دو لبخند زدند و به هم نگاه کردند. دوباره زنِ چاقتر جواب داد:
_خوشکلم شما نمیشناسی. مامان دیر میاد؟
سعی کردم با نزدیک شدن به آنها توجهشان را به خودم جلب کنم؛ تا فهیمه و فرانک بتوانند، فرار کنند. نفهمیدم کی فهیمه که در ایوان و نزدیک در هال بود، فرار کرد.
به هر حال تیپ من با بلوز تنگ صورتی و دامنشلواری طوسی روشن از آن دو بهتر بود. موهای مشکی لخت و بلندم که روی شانههایم ریخته و گودی کمرم را پوشانده بود؛ از نظر خودم بهترین قسمت وجودم بود. حس کردم که تأکید زن هم روی کلمهی «خوشکلم» هنگام نگاه کردن به موهایم بود.
_تشریف بیارید داخل ممکنه الانا مامان برسن.
همان موقع صدای پای برهنهی فرانک را شنیدم که از پله بالا رفت.
با خیال راحتتر، برای برطرف شدنِ شَکَّم از اشتباه آمدنشان پرسیدم:
_پارچه دارید برا دوخت؟
به هم نگاه کردند و کمی لبخندشان محو شد. این بار زن جوانتر به حرف آمد:
_ایشالا پارچه هم میاریم خوشکل خانم.
صدایش از خودش جوانتر بود. فهمیدم با ملیحه خانم کار ندارند. خواستم سؤال دیگری بپرسم که درِ نیمه باز کوچه، کاملا باز شد. برای اینکه بیحجاب جلوی در نباشم به عقب پریدم. حرکت ناگهانی من و باز شدن یکدفعهی در، صورت دو زن را کمی به اخم برد.
مامان با کیسهی پارچهای که بوی نان تازه از آن بلند بود، داخل شد. مردمک چشمانش، سرتا پای مهمانان ناخوانده را ورانداز کرد. سر و وضع عجیبشان، لبهای مامان را بالا برد. خیلی سرد سلام کرد. هر دو زن با چشمانی از حدقه درآمده مامان را نگاه کردند. بعد از سلام سرد مامان، هر دو باهم به من زل زدند. از حالت چهرهی آنها فهمیدم مامان را نمیشناسند. به مامان نگاه کردم. دست دراز کردم و کیسهی داغ نان را از او گرفتم.
_مامان جان با شما کار دارن.
نان ها را برداشتم. به خاطر حدسی که در گوشهی ذهنم داشتم، با دو کلمه از آنجا رفتم:
_با اجازه...
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دعای روز هفتم ماه رمضان 💠
🔆 اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَجَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ.
┅═══••✾❀✾••═══┅
🌱 خدايا مرا در اين روز بر روزه داری و شب زنده دارى اش يارى ده، و از لغزش ها و گناهانش دورم بدار، و ذكرت را همواره روزى ام كن، به توفيقت اى راهنماى گمراهان.
التماس دعا
#ماه_رمضان
#دعای_روز_هفتم
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 همونطور که حضرت آقا فرمودند ؛
باید خودمون رو از مسابقه ی چشم و هم چشمی و تجمل گرایی در زندگی خارج کنیم ..👀❌
💢یکی از راه های خارج شدن از این مسیر رو استاد بزرگوار حاج آقا تراشیون در اینجا برامون بیان کردند . با دقت گوش کنید 👌
#چشم_و_هم_چشمی
#تجمل_گرایی
#استاد_تراشیون
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
🍚 ماسک آرد برنج مناسب برای روشن کنندگی و لطافت پوست ✨🧏🏻♀
👈مواد مورد نیاز:
۳ قاشق چایخوری آرد برنج
۱ قاشق چایخوری گلاب
۱قاشق چایخوری عسل
💧صورت خود را تمیز بشویید. مواد را باهم ترکیب کنید به نحوی که حالت خمیر پیدا کند، سپس بگذارید کمی در یک مکان گرم، جا بیفتد
سپس به صورت دورانی روی پوست صورت خود بگذارید و به مدت ۲۰ دقیقه صبرکنید و سپس بشویید
🔅سعی کنید برای شستشوی صورت از صابون ارگانیک انار استفاده کنید
#زیبایی
#ماسک_صورت
#ماسک_روشن_کننده
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
دلبرکده
💠 اصلاح عیوب شوهر (۲) ❇️ دومین مرحله ای که باید قبل از گفتن عیب همسرتون ، بهش دقت کنید رسیدگی فیزی
💠 اصلاح عیوب شوهر (۳)
❇️ سومین مرحله ای که باید قبل از گفتن عیب همسرتون بهش دقت کنید ، آرام سازی او از لحاظ فکری است .💆🏻♂
این مرحله برای وقتیه که آقای شوهر از سرکار تشریف میارن منزل!
🌟اول شما باید بدون سوال و حرف های اضافی تحویلش بگیرید🤗
مردا وقتی از سرکار میان خونه معمولا تا یک ساعت فقط جسمشون اومده خونه و فکرشون
تا نیم الی یک ساعتی هنوز تو حیطه کارشون مونده و درگیر کارای روزانه شون هست !
پس اصلا تا یک ساعت بیش از احوال پرسی و خسته نباشید باهاش حرف نزنید و سوال پیچش نکنید🤫
شما در اینجا با یک پذیرایی و بدون سوال و حرکات اضافی بیاید بشینید پیشش تا یخش باز بشه و بخواد حرف بزنه 💁🏻♂
🌟وقتی شروع به حرف زدن کرد ، شما وارد مرحله ی دوم میشید و شنونده خوبی براش میشید🙂👂
چون از صبح با هزار نفر دهن به دهن شده ، دعوا کرده ، معاملات پر دردسری داشته ، سرش کلاه گذاشتن و...😕😣
اجازه بدید خالی بشه تا گاردش باز بشه🌀
🌟میرسیم به مرحله آخر..
حالا دیگه گاردش شل شده و پذیرای حرف های شماست 🙂😀
اینجاست که بغیر از عیبش حتی میتونی بگی ی میلیونم بزن به کارتم😇😉
#اصلاح_عیوب_همسر
#سیاست_های_زنانه
http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دعای روز هشتم ماه رمضان 💠
🔆 اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ و إطْعامِ الطّعامِ و إفْشاءِ السّلامِ و صُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین.
┅═══••✾❀✾••═══┅
🍃 خدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان و طعام نمودن بر مردمان و افشاء سلام و مصاحبت کریمان به فضل خودت ای پناه آرزومندان.
التماس دعا
#ماه_رمضان #دعای_روز_هشتم
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
چگونه همسرتان را صدا بزنید ؟!
🔰 هر کلمهای یک بار روانی و عاطفی داره که در روح و فکر شنونده تاثیر میگذاره و این تاثیر به مرور زمان پایدار و ثابت میشه.❗️
💚در طول روز شاید بارها و بارها همسرتون رو صدا بزنید، نحوه صدا کردن همسر وسیلهای برای ابراز عشق و محبته.💁🏻♀
💙اگه انتظار دارید همسرتون به شما احترام بگذاره، باید باهاش محترمانه برخورد کنید تا او هم با شما همونطور برخورد کنه .
💜اگه همسرتون رو محترمانه صدا کنید، بهش احساس اعتماد به نفس میدید و این یکی از پایههای زندگی زناشویی هست .
❤️تمرین شما از دوران عقد شروع میشه. شاید برای اولین بار گفتن کلمه هایی مثل "عزیز دلم، جونم، عشقم، نفسم و..." برای شما سخت باشه ولی مطمئن باشید بعد از چند بار گفتن هر کدوم، براتون عادی میشه و هر دو از گفتن و شنیدن این کلمات لذت میبرید.😇
#صداکردن_همسر
#مهارتهای_گفتگو_با_همسر
http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👩🍳 #رنگینک 👩🍳
مواد لازم
- رطب ۱ بشقاب متوسط
- گردو به مقدار لازم
- آرد سفید نصف پیمانه
- روغن مایع یک سوم پیمانه
- دارچین و گل سرخ
#کدبانوی_هنرمند 🧕
#ماه_رمضان
#افطار
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞عاشقانه💞
اینطوری با همسرتون صحبت کنید 🥰
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
⁉️ نمی دانم چرا شوهرم به خواسته های مادرش جواب می دهد ؛ اما به خواسته من جواب نمی دهد!؟
✍️ پاسخ 💡
علت این دوگانگی در رفتار ، به نوع درخواست شما و مادرش بر می گردد !!
1⃣ درخواست شما با ادبیات طلبکارانه و درخواست مادرش با ادبیات متواضعانه است.
2⃣ درخواست جنابعالی از مقام بالا به پایین و دستوری ؛ اما درخواست مادرش از مقام پایین به بالا و به شکل تقاضا است .
3⃣ درخواست شما به مثابه انجام وظیفه و درخواست مادرش به مثابه لطف است
همسر شما با خود درخواستتان مخالفتی ندارد ، با نوع درخواستتان مخالفت می کند ؛
وگرنه خودش هم از درخواست های شما مثل خرید گوشت و مرغ و میوه و ... بهره می برد .
گذشته از این که تأمین نیازهای زن ، حس تأمین گری مرد را ارضا و با این کار ، احساس شکوه و بزرگی می کند. 🌸
#مهارتهای_گفتگو_با_همسر
#مادر_شوهر
http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخ قلبم❤
سحرها کربلا بطلبید ...
#شب_جمعه
http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬