eitaa logo
دلبرکده
15هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. حسین.. عزیز قلب و روحم محرمت مھمان خانه‌هایمان مۍشود و اشڪ مھمان چشمانم مۍشود این محرم مھمان ڪربلایت باشم ؟!💔 🏴 فرا رسیدن محرم را پیشاپیش تسلیت عرض میکنیم. 🖤 @delbarkade .
. 💎 اهمیت رازداری همسر در زندگی مشترک 🔦 زندگی مشترک دارای رمز و رازهای زیادی است که آگاهی لازم در این زمینه می تواند به دوام این زندگی و رابطه شما کمک می کند. 🗃 یکی از این نکات توجه به رازداری همسر است و باید به خاطر داشته باشید که زوج ها باید برای یکدیگر صندوقچه ای از اسرار باشند. ❇️ چه مواردی نشان دهنده عدم رازدار بودن همسر هستند؟ 💬 اگر در زندگی مشترک خود به راحتی مشکلات و مسائل شخصی همسر خود را برای دیگران بازگو می کنید، شما فردی راز دار برای همسر خود نخواهید بود. ⚠️ همچنین در نقطه مقابل افرادی هستند که رازهای دیگران را به راحتی برای همسر خود بیان می کنند که نمی توان آنها را راز دار دانست. 💯مطمئنا یک فرد رازدار می‌تواند همسر ایده آل از نظر مردان و زنان باشد. 📊 اگر شما در این زمینه مشکل دارید؛ 👈 باعث می‌شود که اطرافیان و از همه مهم‌تر همسرتان، دیگر به شما اعتماد نداشته باشد و از بیان رازهای خود اجتناب کند. 🖤 @delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ 🌸بعضــــــی‌ها 🍃یه جـــــــــــــــــوری 🌸تو قلبـــــت میشیـــنن 🍃انگار از اول خونشون بوده... http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
🏡 🍃در قدیمی با دو نوع کلون مردانه و زنانه 🥰 🧕🧔🏻‍♂صاحبخانه متوجه میشد زن پشت در هست یا مرد 👌 ♥️ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸 🍃سلام صبح تابستونیتون بخیر إن‌شاءالله که جسم و جانتون سالم ... لبتون خندون... خوبی‌هاتون پایدار... لحظاتتون پر از برکت و زندگی‌تون پر از شادی و آرامــش باشه ♥️ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 عمر با ارزش ترین دارایی آدمه اگه کسـی برات وقـت گـذاشت یـعنـی داره از ارزشمنـدتـرین و غیـر قابل تکـرارتـرین چیزی که داره خرجت می‌کنه👌🏻🌱••) (پس قدرشو بدون..!❤️☕️) 🖤 @delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌿 درست و بااحترام صحبت کنیم!👩🏻‍🦱 ❌نگو: ریلکس باش ✅بگو: من کنارتم با آرامش بیشتری انجام بده ❌نگو: چه مسخره ✅بگو: زیاد واسم جالب نبود ❌نگو: دفه اول و آخرت باشه ✅بگو: لطفا دیگه انجامش نده ❌نگو : الکی گریه نکن چیزی نیست ✅بگو: ناراحتیت ناراحتیِ منم هست 🖤 Delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ بی پناه که شدی صدایش کن او حسینِ «وِتْرَ الْمَوْتُورَ» است، می داند تک و تنها شدن یعنی چه؛ و در آغوشت می گیرد... 🖤 @delbarkade .
. ⁉️سوال: آیا زن می تواند بدون اجازه شوهر، نذر کند؟ پاسخ: همه مراجع: اگر نذر زن از اموال شوهر باشد، به اجازه شوهر نیاز دارد. آیات عظام: امام، صافی، زنجانی و گلپایگانی: نذر زن بدون اجازه شوهر باطل است. آیت الله خامنه ای: نذر زن در حضور شوهر بنابر احتیاط واجب باید با اجازه شوهر باشد. آیات عظام: مکارم و فاضل: نذر زن اگر مزاحم حق شوهر باشد، بدون اجازه شوهر باطل است و اگر مزاحم حق شوهر نباشد، بنابر احتیاط واجب، اجازه لازم است (آیت الله مکارم: بنابر احتیاط مستحب). آیات عظام: سیستانی، وحید، خویی و تبریزی: نذر زن اگر منافی حق شوهر باشد، باید اجازه گرفته شود. 🖤 @delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ✅ برای هیچ چیز در زندگی، غمگین مباش❤️ 1_ کار سختی که تو داری : آرزوی هر بیکاری است ... 2_ فرزند لجبازی که تو داری: آرزوی هر کسی است که بچه دار نمی‌شود... 3_ خانه ی کوچکی که تو داری: آرزوی هر کرایه نشینی است ... 4_ دارایی کم تو: آرزوی هر قرض داری است... 5_ سلامتی تو: آرزوی هر مریضی است... 6_ لبخند تو: آرزوی هر مصیبت دیده ای است... ⬅️ و تو خیلی چیزها داری که مردم آرزویش را دارند بیشتر به داشته هایت بیندیش تا نداشته هایت و بخاطرشان خدا را شکر کن. 🪴 🖤 Delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺اخلاقت رو به خوب و بدی اخلاق همسرت گره میزنی اگه اون یه روز خوب باشه شما شارژی اون یه روز بد باشه شما عصبی هستی این خیلی بهت آسیب میزنه 🧨 هم زود پیر میشی هم زود یائسته میشی هم پوستت چروک میشه هم شکسته میشی هم جسمت لطمه میخوره هم روحت شما حال خوب امروزت رو به هیچ کسی گره نزن خودت باید تصمیم بگیری💌 ورزش کنی 💪 لاغر کنی 🍎 حمام روزانه بری 🛁 نماز اول وقت بخونی📿 ظاهرت رسیدگی کنی💄 تغذیه سالم داشته باشی🧠 لباس هاتو‌مرتب کنی 👗 برای کار مورد علاقت وقت خالی کنی 🕶 هیچ کسی جز خودت نمیتونه این ها رو اجرایی کنه و بهت انگیزه بده🏃‍♀ حتی همسرت خیلی دلش میخواد تو همه جوره عالی بشی ولی خودت باید بخوای 👏 باج گرفتن از زندگیت حذف کن❌ ❌اگه تو برسی💇‍♀💇‍♂ به خودت منم میرسم ❌اگه بیای سمت 👥خانواده ما منم میام خونه اونا ❌اگه تو محبت کنی🤦‍♀🤦 منم محبت میکنم ❌اگه تو کادو بدی🎁 منم کادو میدم ❌اگه تو گرم و عاطفی✨ بشی منم عوض میشم ❌اگه تو حرف بزنی🗣 صحبت شروع کنی منم ادامه میدم اگه تو .... رها کن✔️ بیا فقط برای🟢 یک ماه 🟢صد در صد حتی این جملات رو توی فکرت هم نیار🤔 فقط کاری که دوست داری برات انجام بشه رو انجام بده ⭕️کار صحیح و بی نقص ببین چقدر زندگی و روابطت بهتر میشه☺️☺️ 🖤 @delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
══════════•════••• 🟣 زن در اسلام (۱) زن مسلمان دو ویژگی دارد؛ ❖_اول اینکه یک انسان مومن است ❖_دوم آنکه یک همسر شایسته است ویژگی اول در موارد زیر نمود پیدا می کند؛ ⇱ در سخنان و کارهای خود ⇱ رعایت حدود الهی ⇱از حلال و حرام و حدود الهی تجاوز نکند ⇱ و بداند که به اقتضای ایمان، انسان مجاز است، حق خود را از کسی که به او ستم روا داشته است بگیرد. ◾️ اما اگر عفو را پیشه خود کند به تقوا نزدیک تر است و شکیبایی بهتر است و خوب است انسان بدی را با رفتار نیک پاسخ دهد تا دشمنش به دوست تبدیل شود. 🔹این مسیر ایجاب می‌کند که انسان مومن در رفتار با دیگران هدفش جلب رضایت خدا باشد. به این صورت که به هر آنچه موجب خوشنودی خداوند از انسان می گردد پایبند شود 🟢اما درباره ویژگی دوم که نقش همسر را ایفا می کند این حدیث معتبر جایگاه مناسبی دارد«جهاد زن خوب همسرداری کردن است» ✔️ این سخن بدان معناست که زن هنگامی که وارد زندگی زناشویی می‌شود احساس کند این زندگی نقش جهادی برای او دارد نقش جهاد از آن رو که زن با تمایلات شخصی و نقاط ضعف خویش که گاه او را به طغیان بر شوهر و بی ادبی نسبت به او یا نسبت به زندگی مشترک وا می‌دارد مبارزه کند. منبع؛ اسلام، زن و جستاری تازه ص ۱۴۵ 🖤 @delbarkade .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری16 #ماست_مالی _بالاخره مستأجر خوب پیداکردی برا خونه؟ _آره شهلا جون از دعا
درست روبروی در، با امیر چشم در چشم شدم. خشکم زده بود. از دیوار چشمانش بالا رفتم و جوشش قلبش را دیدم. دلم لرزید. لرزه بر اندامم انداخت و به رگ‌هایم رسید. خون در رگ‌هایم جوشید و حجم بزرگی از آن به صورتم رسید. تلاش کردم از آن وضعیت خارج شوم اما وجودم در نگاه امیر گره خورده بود. نمی‌دانم یک لحظه بود یا ساعت‌ها طول کشید. بالاخره توانستم خودم را از قلاب نگاه او جدا کنم. کنار رفتم و سرم را پایین انداختم. دست و پایم را گم کردم. هرچه فکر کردم نفهمیدم چه باید بکنم. نمی‌خواستم فرار کنم. اصلا نمی‌خواستم به اتفاقی که برایم افتاد فکر کنم. نباید ضعف نشان می‌دادم. امیر همیشه برایم مثل برادر نداشته بود. می‌دانستم او هم به من و خواهرهایم به چشم خواهرهای نداشته‌اش نگاه می‌کند. رابطه‌ی خانواده‌های ما به خاطر خواهربودن مادرهایمان و برادربودن پدرهایمان بیشتر از بقیه‌ی فامیل بود. نفهمیدم امیر کی و چطور از جلویم رد شد. در ساعت‌های بعد از آن لحظه، تمام روزهایی که با امیر بودم از ذهنم گذشت. حتی به روزهایی فکر کردم که بعد از تصادف عمو جلال امیر در خانه‌ی ما زندگی کرده بود. هرچند که آن روزها هنوز به دنیا نیامده بودم اما خاطرات فراوان آن را از امیر و فهیمه و مامان بارها شنیده بودم. به روزی فکر کردم که به دنیا آمدم. خاله همیشه می‌گفت وسط فصل چیدن پرتقال، امیر سه روز گریه کرد تا به تهران بیایند و مرا ببیند. به آسمان سیاه و پر ستاره نگاه کردم. در مازوبن آسمان به زمین نزدیک‌تر و پر ستاره‌تر بود. دنبال دب اکبر گشتم. از بین ستاره‌های آن چهار ستاره‌ی هم‌ردیف را پیدا کردم. نفهمیدم چقدر به آسمان زل زدم. با یک نگاه، غرق افکاری شدم که تا آن موقع درگیرشان نبودم. از گوشه‌ی چشم زنعمو را روی تراس دیدم. از دم پله بلند گفت: _هان تنهایی داری از طبیعت لذت می‌بری بلا؟! زورکی لبخند زدم. اگر از تاریکی شب و جک و جانورهای باغ نمی‌ترسیدم، وسط درخت‌ها قایم می‌شدم. نزدیک آمد. روی یک کنده درخت کنارم نشست. به آسمان نگاه کرد. _کدوم‌شون ستاره‌ی توئه؟ به ستاره‌ام نگاه کردم. با دست آسمان را نشان داد. _اون ستاره آخریه تو دب اکبر رو می‌بینی؟ اون مال منه. گفتم: _فکر کنم نصف مردم دنیا همین ستاره‌ها رو برداشتن. خندید. _نکنه مال تو هم همونه؟ _مال من و فرانک و فهیمه اون سه تای دیگه‌اس. _پس چهارمی کیه؟! سرم را پایین آوردم. سعی کردم عادی باشم. _بچه که بودیم امیر می‌گفت اون منم. _هان پس از همون بچگی خودشو بهت می‌چسبونده. از این حرف زنعمو چشمان گرد شد. منتظر ادامه‌ی حرفش ماندم. هیچ نگفت. نگاهش کردم. با لبخند ملیحی نگاهم کرد. _ببین فیروزه چون مطمئنم نظرت در مورد اون پسره، خواستگارت، منفیه اینا رو بهت می‌گم... مردمک چشمم بین او و زمین دو دو زد. سعی کردم به صورتش نگاه کنم. ادامه داد: _ببین فیروزه این انتخاب خودته و هیچکس هم نمی‌تونه جای تو تصمیم بگیره. به من زل زده بود و دستانش را در هوا تکان می‌داد. _ببین فیروزه جون خودت بهتر می‌دونی بعد از اینکه امیر باباش رو از دست داد بیشتر از همه بابات به عنوان بزرگ‌تر حمایتش کرد. بعد از کلی مقدمه چینی بالاخره گفت: _می‌دونستی امیر قبل از سربازی در مورد تو با مامانش حرف زده؟! http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ