سلام بر آقایی که روزِ عاشورا تسلیت دهندهای جز خدا نداشت؛ اصلا فرصتی برای شنیدنِ تسلیت نداشت، چون از داغی، به داغِ دیگر مهمانش میکردند..
مطمئنم وقتی گریههایم بیامان میشوند، تو در کنارم نشستهای و نگاهم میکنی..
منم آنکه هرگاه به گناهی مژده داده میشدم، شتابان به سویش میرفتم. منم آن که مهلتم دادی باز نایستادم، و بر من پرده پوشاندی و حیا نکردم، و مرتکب گناهان شدم و از اندازه گذراندم؛
و مرا از چشمت انداختی، اهمیت ندادم؛ پس با بردباریات مهلتم دادی و با پرده پوشیات مرا پوشاندی، تا آنجا که گویی مرا از یاد بردهای و از مجازات گناهان برکنارم داشتهای..