9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
📌 صدای آوینی [ ۲۴ ]
👤 شهید سید مرتضی آوینی:
🔹 آنها چه اُنسی با خاک گرفتهاند و خاک مظهر فقر مخلوق ...
➖➖➖➖➖
🌸 رهبر انقلاب: نباید بگذارند که کارهای ایشان زمین بماند. این کارها، کارهای با ارزشی بود. | ۱۳۷۲/۰۲/۰۲
📱@Doc_d_moghadas
#سید_شهیدان_اهل_قلم #شهید_آوینی
.
.
☫ بسمه تعالی
● تاریخ: ۱۳۶۲/۰۱/۱۶
❁ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوکان
📝 بنا به اطلاع واصله زاغههای مهمات گروهک کومله در روستای قراب که روستای ویران و متروکه در نزدیکی آبادی خانقاه میباشد قرار دارد بنا به اطلاع واصله زاغههای مذکور بر روی تپهای که در کنار آن چشمهای بنام کانی گول قرار دارد. همچنین بقرار اطلاع ضد انقلابیون برای جلوگیری از افشای محل روی زاغهها را صاف کرده و اقدام به کاشتن گندم بر روی آن نمودهاند.
| سرپرست بخشداری بوکان
| مددی
📋 گیرندگان:
۱- استانداری محترم آذربایجان غربی جهت اطلاع
۲- فرمانداری محترم مهاباد جهت اطلاع
📱 @Doc_d_moghadas
#اختصاصی #اسناد
.
.
📌 پرسش و پاسخ ۲۴:
📋 به نظر شما، آزادی برای انسان حق است یا تکلیف؟
❁ آزادی در نفی همهی تعلقات است، جز تعلق به حقیقت که عین ذات انسان است. وجود انسان در این تعلق است که معنا میگیرد و بنابراین، آزادی و اختیار انسان تکلیف اوست در قبال حقیقت، نه حق او برای ولنگاریها و رهایی از همهی تعهدات.
❁ انسان مختار است. اما آزادیاش مقدم بر حقیقت و عدالت، و اگر چنین باشد، پس آزادی «حق» انسان نیست، تکلیف اوست. آزادی را به مفهوم «عدم تقید» میگیرند و آنان که این آزادی را حق خویش میدانند، چه بدانند و چه ندانند، از آن جهت که دیگران را نیز ملتزم به همین اعتقاد میخواهد، انگار خود را عین حقیقت و عدالت فرض کردهاند. اگر انسان فطرتاً نسبت به حقیقت و عدالت متعهد نبود و قضاوت هایش بر این دو مقولهی ماتقدم اتکا نداشت هرگز اصراری نداشت که دیگران را نیز به راه خویش دعوت کند. برای انسان محال است که به شیطان «ایمان» بیاورد؛ او «فریب» شیطان را میخورد و در این سرّی عظیم نهفته است که اهل فریب در نمییابند.
❁ آزادی، حق انسان نیست، بلکه تکلیف اوست در برابر خدا و عدالت و البته در این گفتار نیز مسامحهای بسیار وجود دارد؛ چرا که در حقیقت خویش مقابلهای با حقیقت و عدالت و یا تعهد ندارد و اگر آزادی ظهور مییافت، همه دعواها از میان بر میخاست. این دعواها از سهل نسبت به حقیقت آزادی است که «حُریت» است. حریت، شمس آسمان «تعلق» است و آن آزادی که در جهان امروز میگویند، متناظر معکوس این تعلق است.
❁ به این معنا، دین که راه حقیقت و عدالت است مقدم بر آزادی است. پس آنان که آزادی را مقدم بر دین میدانند، دو اشتباه بزرگ کردهاند: یکی آنکه از آزادی مفهومی در مقابل حقیقت و عدالت اعتبار کردهاند و دیگر آنکه آزادی را عین ذات انسان گرفتهاند، اما دین را نه.
📚 کتاب آوینی پاسخ میدهد (۷۲ سوال از #سید_شهیدان_اهل_قلم) از صفحه ۸۸.
📷 طرح استوری:
● https://eitaa.com/Doc_d_moghadas/1899
📱@Doc_d_moghadas
.
مرکز اسناد دفاع مقدس
. 📌 برگزاری کارگاه تاریخ شفاهی دفاع مقدس 🎥 بصورت مجازی در ۱۵ جلسه 👤 استاد ابوالقاسم محمدزاده ● پژ
.
✅ تمدید مهلت ثبت نام تا ۲۰ شهریور ماه 📝
.
هدایت شده از مرکز اسناد دفاع مقدس
28.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🎥 موشن گرافیک | جمعه سیاه
📆 سالروز قیام ۱۷ شهریور و کشتار جمعی از مردم به دست ماموران ستم شاهی پهلوی (۱۳۵۷ ه.ش)
📱@Doc_d_moghadas
#مناسبت #شهدای_انقلاب #اسناد
.
هدایت شده از مرکز اسناد دفاع مقدس
.
📌 برگزاری کارگاه تاریخ شفاهی دفاع مقدس
🎥 بصورت مجازی در ۱۵ جلسه
👤 استاد ابوالقاسم محمدزاده
● پژوهشگر دفاع مقدس، نویسنده و شاعر
📝 همراه با اعطای گواهی معتبر توسط: اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی
📆 ظرفیت محدود | مهلت ثبت نام: ۵ تا ۱۲ شهریور
💳 هزینه: ۵۰۰ هزار تومان
● ۵۰ درصد تخفیف برای: رزمندگان، ایثارگران و دانشجویان
📋 برای ثبت نام به آیدی ایتا مراجعه فرمائید:
📱@doc_admin
.
مرکز اسناد دفاع مقدس
. 📌 برگزاری کارگاه تاریخ شفاهی دفاع مقدس 🎥 بصورت مجازی در ۱۵ جلسه 👤 استاد ابوالقاسم محمدزاده ● پژ
.
✅ تمدید مهلت ثبت نام تا ۲۰ شهریور ماه 📝
.
.
#برشی_از_کتاب [ ۱۷ ]
📌 هدیههای شخصی؛
❁ یکبار با هم آمدیم مرخصی. او رفت دنبال کارش و من هم رفتم خانه.خستگی راه هنوز توی تنم بود که آمد سروقتم. گفت: استراحت دیگه بسه. گفتم: خیره انشاءالله، جایی میخوایم بریم؟ لبخندی زد و گفت: آره، اومدم که هم خودت رو ببرم، هم ماشین رو. منتظر جواب نماند. زد پشت شانهام و گفت: زود حاضر شو که بریم. پرسیدم کجا؟ گفت: هیمن قدر بدون که چند ساعتی کار داریم. به شوخی گفتم: بابا ما همهاش چهار روز مرخصی داریم، همینم بهمون نمیبینی که یک استراحتی بکنیم؟ بلند شد. دست مرا هم گرفت و بلند کرد. با خنده گفت: این حرفها رو بگذار کنار، زود باش که دیر میشه. سریع حاضر شدم و با هم راه افتادیم.
❁ بین راه از چند تا فروشگاه سر زدیم. چیزهای زیادی خرید. همه را هم میداد کادو میکردند. بار آخر که سوار ماشین شدیم و راه افتادیم، گفتم: بالأخره میگی کجا میخوایم بریم حاج آقا یا نه؟ لبخندی زد و گفت: میریم دیدن شهدا. گفتم: دیدن شهدا؟! گفت: میریم دیدن خانوادههای شهدا، به هر حال اونا هم بوی شهدا رو میدن، میدونی که روح شهید متوجه خانوادهاش هست؛ بنابراین ما در حقیقت به دیدن خود شهدا میریم. گردان ما چند تا شهید داده بود. آن روز به خانواده تک تکشان سر زدیم. توی هر خانه هم میرفتیم، عبدالحسین به یکی از بستگان نزدیک شهید، یکی از آن هدیهها را میداد.
❁ آخر شب، وقتی بر میگشتیم خانه، بهش گفتم: حاج آقا شما چرا درخواست ماشین نمیکنین برای این جور کارها؟ خندید و گفت: میخوام اجری هم به شما برسه. گفتم: لااقل هدیههایی رو که به خانواده شهدا میدین، پولش رو که میشه از سپاه گرفت. گفت: ارزش این کارها به همینه که آدم از جیب خودش مایه بگذاره. وقتی این حرف را میزد به حقوق کم او فکر میکردم و به افراد تحت تکفلش.
📚 کتاب «خاکهای نرم کوشک» صفحه ۱۳۰. | راوی: سید کاظم حسینی | #شهید_برونسی
📷 طرح استوری:
● https://eitaa.com/Doc_d_moghadas/1906
📱@Doc_d_moghadas
.