. 📌 عملیات فتح ۹ 🔹 #عمليات_فتح۹ در تاریخ ۱۳۶۶/۰۵/۱۸ با رمز مقدس «یا رسول‌الله (ص)» در منطقه عمومی خُرمال از استان سلیمانیه و با هدف تسهیل در تداوم گسترش مبارزات مردم تحت ستم عراق و انهدام نیروهای دشمن و آزادسازی ارتفاعات منطقه به اجرا در می‌آید. 🔹 رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان متشکل از تیپ ۷۵ ظفر، حزب دمکرات کردستان عراق، نیروهای مهاجر مسلمان کرد و پیشمرگان مسلمان کرد شاخه سلیمانیه در ادامه عملیات نصر در اولین ساعات عملیات موفق میشوند طی یک یورش پایگاه‌های عراقی را واقع در ارتفاعات حنورنوازان مشرف بر روستاهای بانی شار و پالانیه نابود سازند و نفرات مستقر در آنجا را کشته یا زخمی کنند. طی این عملیات پایگاه‌های بعثیان مستقر در ارتفاعات جنوب شرقی استان سلیمانیه نیز مورد حمله قرار میگیرد و علاوه بر وارد کردن ضربات جانانه به تجهیزات و نیروهای آنها تعدادی نیز به اسارت رزمندگان در می‌آیند. 🔹 رزمندگان با استقرار بر ارتفاعات منطقه شهر خُرمال و جاده آسفالته سید صادق - حلبچه و خُرمال را زیر دید و تیر مستقیم خود قرار میدهند و مقدمات عملیات آینده را فراهم می‌آورند. 🏅 نتایج عمليات 🔘 مناطق آزاد شده: ● پاکسازی روستاهای احمدآوا، زلم، یالانپه، حنورنوازان، بانی‌شار، میرپور و آموره ● آزادسازی ارتفاعات ۱۳۰۰، ۱۲۵۰، ۱۱۵۰، ۱۲۰۰، ۱۱۰۰، ۱۲۷۰، ۱۶۱۰، ۱۵۰۰ و ۱۶۴۲ ● زیر دید و تیر قرار گرفتن شهر خُرمال و جاده آسفالته سید صادق - حلبچه و خُرمال 🔘 تجهیزات منهدم شده دشمن: ● ۲۰ دستگاه خودرو نظامی ● یک انبار مهمات ● مقداری سلاح نیمه سنگین 🔘 تلفات دشمن: ● بیش از ۴۰۰ نفر کشته و زخمی ● ۴۰ نفر اسیر 🔘 غنایم: ● ۹ دستگاه خودروی نظامی 📚 منبع: کتاب کارنامه توصیفی عملیات‌های ۸ سال دفاع مقدس از ص ۳۵۲ ؛ علی سمیعی | نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه ۱۳۷۶. 📱@Doc_d_moghadas .

. #برشی_از_کتاب [ ۱۵ ] 📌 گلایه؛ ❁ توی خانه که بود، اصلاً و ابداً نمیشد مثلاً بگوییم: امروز این همسایه رفت خانه آن همسایه. تا میخواستیم حرف کسی را بزنیم، زود میگفت: این صحبت‌ها به ما مربوط نیست، ما برای خودمون کار و زندگی داریم، چه کار داریم به این حرف‌ها؟ خودش حتی از حرف‌های بیهوده عجیب پرهیز داشت، تا چه برسد به غیبت و دروغ و این قبیل گناهان. ❁ یکبار با هم رفته بودیم روستا. چند وقتِ پیش ظاهراً به مادرش آب و ملکی رسیده بود. آمد کنار عبدالحسین نشست. با لحن گله آمیزی گفت: نمیدونم تو دیگه چطور پسری هستی مادرجان! عبدالحسین لبخندی زد و پرسید: برای چی؟ گفت: هی می‌آی روستا خبر میگیری و میری، ولی یکدفعه نشد که به من بگی: ننه این آب و ملکِ تو کجاست؟ ❁ تا این را گفت، عبدالحسین اخمهاش را کشید به هم. ناراحت جواب داد: منو با ملک و املاک شما کاری نیست! مادرش جا خورد، درست مثل من. عبدالحسین ادامه داد: فکر کردم کنار من نشستی که بگی: چقدر نماز قضا خوندم، یا چقدر نماز شب خوندم؛ حرف ملک و املاک چیه که شما میزنی؟ انتظار این طور برخوردها را همیشه از او داشتم، ولی نه دیگر با مادرش. ❁ نتوانستم ساکت بمانم، معترض گفتم: یعنی همین جوری درسته؟ ایشون ناسلامتی مادر شماست! زود در جوابم گفت: یعنی همین درسته که مادر من با این سن و سالِ بالا، بیاد بشینه صحبت دنیارو بکنه؟ لحنش آرام شده بود. مکثی کرد و ادامه داد: رزق و و روزی رو که خدا میرسونه، مادر ما حالا دیگه باید بیشتر از هر وقتی، فکر آخرتش باشه. 📚 کتاب «خاک‌های نرم کوشک» صفحه ۱۵۱. | راوی: همسر #شهید_برونسی 📱@Doc_d_moghadas .

. 📌 صدای آوینی [ ۲۲ ] 👤 شهید سید مرتضی آوینی: 🔹 هرکه ميخواهد ما را بشناسد؛ داستان کربلا را بخواند ... ➖➖➖➖➖ 🌸 رهبر انقلاب: نباید بگذارند که کارهای ایشان زمین بماند. این کارها، کارهای با ارزشی بود. | ۱۳۷۲/۰۲/۰۲ 📱@Doc_d_moghadas #سید_شهیدان_اهل_قلم #شهید_آوینی .

. ☫ بسمه تعالی ● از: تیپ ۳ مهاباد (ر۲) ● به: ف ل ۶۴ پ (ر۲) ● تاریخ: ۱۳۶۲/۰۳/۰۴ ● موضوع: درگیری مورخه ۶۲/۲/۱۲ شهرستان مهاباد 📝 برابر خبر رسیده ❁ ۲ نفر خبرنگار و فیلمبردار از کشور آلمان غربی با همکاری عوامل انتشاراتی و تبلیغاتی حزب منحله دمکرات در مورخه ۶۲/۲/۲۸ از صحنه‌های مختلف عملیات افراد مصلح ... پیشوا در داخل شهرستان مهاباد فیلمبرداری و گزارش تلویزیونی تهیه کرده‌اند. ✅ ارزیابی خبر: باحتمال قوی صحت دارد. | ف تی ۳ مهاباد سرهنگ ستاد ظهوری 📋 گیرندگان: ... تیپ ویژه شهداء ... 📱@Doc_d_moghadas #تیپ_ویژه_شهدا #اختصاصی #اسناد .

. 📝 وصیت‌نامه شهید «امیرعلی حاجی‌زاده» با شبیه سازی صدای ایشان توسط «هوش مصنوعی» ... 📱@Doc_d_moghadas #امام_حسین #اربعین #مرگ_بر_اسرائیل .

. 🎥 برای سفر به کربلای مُعلی هزینه‌‌های سنگینی پرداخت شده است ... 📱@Doc_d_moghadas #امام_حسین #اربعین #زیارت_اربعین .

. 📌 عملیات عاشورای ۳ 🔹 #عملیات_عاشورای۳ در ساعت ۲ و ۱۹ دقیقه بامداد به تاریخ ۱۳۶۴/۰۵/۲۵ با رمز مبارک «یا سیدالشهدا علیه‌السلام» و با هدف انهدام یگان‌های دشمن، در منطقه‌ی عملیاتی شمال فکه توسط سپاه پاسداران انجام میگیرد. 🏅 نتایج عمليات 🔘 تجهیزات منهدم شده دشمن: ● ۲ دستگاه تانک ● ۲ پل مهم ارتباطی ● یک پارک موتوری ● ۱۱ انبار مهمات ● یک دستگاه لودر ● تعدادی ادوات و تجهیزات مهندسی 🔘 یگان‌های منهدم شده دشمن: ● گردان ۱ و ۲ از تیپ ۱۰۸ لشکر ۱۶ 🔘 تعداد کشته و زخمی دشمن: ● بیش از ۶۰۰ نفر 🔘 تعداد اسرا: ● ۳۵ نفر 🔘 غنایم: ● مقدار زیادی سلاح سبک و سنگین ● چندین دستگاه خمپاره‌انداز ● مقداری تجهیزات لجستیکی و مخابراتی 📚 منبع: کتاب کارنامه توصیفی عملیات‌های ۸ سال دفاع مقدس از ص ۲۰۷ ؛ علی سمیعی | نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه ۱۳۷۶. 📱@Doc_d_moghadas .

. 💔 جای امام چقدر خالیست؛ 🇮🇷 نخستین دیدار جمعی از آزادگان با امام خامنه‌ای مُدظله‌العالی در سال ۱۳۶۹ 📆 ۲۶ مرداد ماه؛ سالروز گرامیداشت ایثار و فداکاری آزادگان قهرمان 📱@Doc_d_moghadas #امام_حسین #اربعین #آزادگان .

. 📚 کتاب قصه‌ی نماز آزادگان 👤 پدید آور: 🔹 عبدالمجید رحمانیان 📝 معرفی: ❁ این کتاب، حاوی خاطراتی از اسرای جنگ تحمیلی در بازداشتگاه‌های عراقی با موضوع چگونگی برپا داشتن نماز و خصوصاً نمازهای جماعت در زمان اسارت است. ❁ گزیده‌: ● روز چهارم، ساعت ۱۰ شب، چند افسر عراقی به زیر زمین آمدند. آنها مست بودند. همان لحظه، برادری در سجده بود. آنها با دیدن او به سویش حمله بردند. یکی از آنها با هر دو پا بر سر آن نمازگزار پرید و دیگران هم با مشت و لگد به جانش افتادند. آن مؤمن ساجد بیهوش شد. بعثی‌ها پیکرش را بالای پله‌ها بردند و به طرف پایین رها کردند. لحظاتی بعد او آرام آرام به شهادت رسید. 📡 اطلاعات: 🔹 نشر پیام آزادگان | چاپ اول ۱۳۸۶ | مصور | صفحه شمار: ۲۸۴ صفحه. 📆 سالروز؛ آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی 📱@Doc_d_moghadas #معرفی_کتاب #آزادگان #اسناد .

. #برشی_از_کتاب [ ۰۵ ] ● از سر شب حالتی داشت که احساس میکردم میخواهد چیزی به من بگوید، بالاخره سر صحبت را باز کرد و گفت: «بابا! خبرداری که ضد انقلاب تو کردستان خیلی شلوغ کرده؟ اگه بخوام برم اونجا، شما اجازه میدی؟» گفتم: «بله. اجازه میدم، چرا که نه، فرمان امامه همه باید بریم دفاع کنیم.» ● پرسید: «میدونین اونجا چه وضعیتی داره؟ جنگ، جنگ نامردیه؛ احتمال برگشت خیلی ضعیفه.» با خنده گفتم: «میدونم»، برای اینکه خیالش را راحت کنم، ادامه دادم: «از همان روز اولی که به دنیا آمدی، با خدا عهد کردم که تو را وقف راه دین و حق کنم. اصلا آرزوی من این بود که تو توی این راه باشی؛ برو به امان خدا پسرم.» گل از گلش شگفت، خندید و صورتم را بوسید. بعدها به یکی از خواهرانش گفته بود: «آن شب آقاجان، امتحان الهی‌اش را خوب پس داد.» 📚 ستاره‌های دنباله‌دار ۱؛ کتاب محمود کاوه نوشته: حمیدرضا صدوقی صفحه ۲۰. راوی: پدر شهید. 📱@Doc_d_moghadas #شهید_محمود_کاوه #تیپ_ویژه_شهدا .