eitaa logo
کانال دکتر جواد دهقانی
167 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
242 فایل
🎙️کانال رسمی دکتر جواد دهقانی https://eitaa.com/Dr_jdehghani صفحه روبیکا https://rubika.ir/drdehghania تلگرام https://t.me/drdehghania
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر شیعه
رب الکعبه ... قبل از او جان می سپارد در برش محراب .‌‌.. «معلول» اگر در کربلا گودال «علت»یقینا مظهرش محراب با اهل خیمه او وداعی داشت شاید نیاید خواهرش گودال سکه اگر جایش نمی دادند دعوا نمی شد بر سرش گودال چکمه ، نگیر از جسم او بوسه دارد میاید مادرش گودال حتی برای ظلمِ اینگونه راضی نمی شد خنجرش گودال قولِ عروسک داشت از بابا باور ندارد، دخترش گودال... بابای خوبش از سفر بر گشت ماندست اما پیکرش گودال @shia_poem ﺷﯿﺮﺵ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﺎﮎ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﻧﺶ ﺣﻼﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺮﺍ ﻣﺒﺘﻼﺵ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﺮﻣﺶ ﮐﻢ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﭘﺎﯾﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺟﻬﻨﻢ ﻧﻤﯽ ﺭﻭﺩ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻮﺳﻠﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﻋﺒﺎﺵ ﮐﺮد ﻣﻮﺳﯽ ﻭ ﺧﻀﺮ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﻭ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺸﮑﻼﺕ، ﻧﺒﯽ ﻫﻢ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺍﻭﺳﺖ ﻋﮑﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﯿﻤﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﺵ ﺁﯾﻨۀ ﺍﻧﺒﯿﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﮐﻌﺒﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ ﻃﻮﺍﻑ ﭘﺲ ﮐﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺪﻭﻣﺶ ﺑﻨﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﺮﺩ ﭘﻨﺠۀ ﻣﺸﮑﻞ ﮔﺸﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺵ ﻧﯿﺰ ﻋﻠﯽ ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﭘﺲ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﮔﺮ ﻻﻓﺘﯽ ﺵ ﮐﺮﺩ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻥ ﯾﮏ ﻧﺦ ﻋﻤﺎﻣۀ ﺳﺮﺵ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﻠﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺩُﻟﺪُﻝ ﻋﻠﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﻨﮓ ﺯﯾﺮ ﺳﻢ ﺍﻭ، ﻃﻼﺵ ﮐﺮﺩ *** ﺑﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﻋﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻤﮏ ﮔﻴﺮ ﺯﻳﻨﺐ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﺠﺎﻯ ﺷﻴﺮ ﻧﻤﮏ ﺭﺍ ﻏﺬﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻳﺎﺩ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﭘﺎﻯ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﺍﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﭘﺪﺭﺵ ﮔﻴﻮﻩ ﭘﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﺑﺲ ﺑﻪ ﻭﺻﻞ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺵ ﺍﺷﺘﻴﺎﻕ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩ ﻗﺎﺗﻠﺶ ﺍﻣﺎ ﺻﺪﺍﺵ ﮐﺮد ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﺳﺠﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺳﺮ ﻋﻠﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ ﺩﻭﺩﻡ ﺷﺪ ... ﺩﻭﺗﺎﺵ ﮐﺮد ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺗﺎ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﺍﺑﺮﻭﻯ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻃﻮﺭﻯ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻧﻤﻲ ﺷﺪ ﺟﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﺯﺩﻧﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﻮﺩ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺭﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺳﺮﺵ ﺟﺎﺑﺠﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺍﻯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ! ﺁﺧﺮ ﻋﻠﻰ ﺭﺍ ﺯﻣﻴﻦ ﺯﺩﻧﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯﻳﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺟﮕﺮ ﺭﺍ ﻓﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩ ﻭﻗﺖ ﻭﺻﺎﻝ ﺑﻮﺩ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻀﺎﺏ ﮐﺮﺩ ﻭﻗﺖ ﺧﻀﺎﺏ ﺧﻮﻥ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺣﻨﺎﺵ ﮐﺮﺩ ﺑﻴﻦ ﺣﺼﻴﺮ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻗﻀﺎ ﭘﺴﺮﺵ ﺑﻮﺭﻳﺎﺵ ﮐﺮﺩ @shia_poem آمدی خانه ام دلم خوش شد آفتاب یگانۀ زینب چقدر خوب شد سری زده ای دم افطار خانۀ زینب باز امشب دوباره مثل قدیم با هم از هر دری سخنی گفتیم دخترانه تو را بغل کردم پدری دختری سخن گفتیم گفتی امشب دگر به شمع سحر پر پروانۀ تو نزدیک است از برای وصال فاطمه ام دخترم خانۀ تو نزدیک است حرف رفتن زدی دلم خون شد طاقتم را محک بزن ، باشد شیر را پس بزن نمک بردار روی زخمم نمک بزن باشد.. گریه ات بی قرار زهرا کرد.. آسمان و ستاره هایش را شب آخر چقدر می بویی تکه ی گوشواره هایش را خاطرات مدینه تازه شدند میخ در که گرفت به شالت یاد آن کوچۀ شلوغی که مادرم می دوید دنبالت .... مادرم می دوید، می افتاد دور او را سر و صدا برداشت از تو دستش جدا نمی شد که قنفذ اما قلاف را برداشت رفتی و آمدی چه آمدنی حق بده غم مرا عذاب کند چه کسی اینچنین دلش آمد صورتت را به خون خضاب کند پیش من بی رمق به خاک نَیُفت ای پدر خاک بر سرم پاشو گوشۀ خانه دق کنم خوب است؟ اسداللهِ مادرم پاشو زخم فرق تو هم نمی آید مجتبی هر قدر که می بندد تا می آیم بلند گریه کنم ابن ملجم بلند میخندد صبرم از دست می رود بی تو پس برای دلم نیایش کن واجب الاحترامیِ من را تو به این کوفیان سفارش کن این طرف نزد خود حسن دارم آن طرف هم حسین پیش من است گریۀ من برای بی کسی قتلگاه و شهید بی کفن است قاتل آنقدر بددهن شده بود حرفهای زننده ای می زد شمر از پشت سر به گردن او ضربه های کشنده ای می زد @shia_poem حالا که نیست مادر من هست دخترت حتی حسین هم به فدای تو و سرت از مسجد مدینه که خیری ندیده ای یادت که هست کوچه و پهلوی یاورت دل شوره ام شبیه هراس مدینه است رنگ کبود پر شده در دیده ی ترت آیا زمان رفتن تو سوی مادر است؟ خیلی به یاد فاطمه ای روز آخرت من قصد کرده ام که اگر رفتنی شدی گیسوی خویش پهن کنم در برابرت چه ضربه ای زدند که ای کاش می زدند آن ضربه را به جای تو بر فرق دخترت چه ضربه ای زدند که ابرو شکاف خورد چه ضربه ای زدند که افتاد پیکرت خون از بدن کنار زدن عادت من است آن روز خون سینه و حالا سحر سرت @shia_poem می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود دور محرابت نمی‌بیند ملا
هدایت شده از شعر شیعه
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود دور محرابت نمی‌بیند ملائک را مگر؟ با چه رویی دارد این شمشیر می‌آید فرود ساقیا در سجده هم جام شهادت می‌زنی اولین مستی که می‌خوانی تشهد در سجود کینه‌ای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود در وداعت با حسین اشک تو جاری می‌شود دیده‌ای گویا از اینجا خیمه‌ها را بین دود بین فرزندانی اما این حسینت را غریب می‌کشندش با لبان تشنه در بین دو رود با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟ @shia_poem
هدایت شده از مـعارف حـدیث | 🔅
💠 پیرامون (1) 🔸شبى بزرگ كه (ص) آن را چنين ستوده است: شَهرُ رَمَضانَ سَيِّدُ الشُّهورِ ، و لَيلَةُ القَدرِ سَيِّدَةُ اللَّيالى ؛ ماه رمضان ، سَرور ماه ها و شب قدر ، سَرور شب هاست. ▫️بحار الأنوار ج 40 ص 54 ح 89 ✍ جايگاه والاى اين شب در ميهمان سراى الهى و بهره ورى از بركات ضيافت الهى ، تا آن جاست كه آن را «قلبِ» اين ماه ناميده است: 🔸قلبُ شَهرِ رَمَضانَ لَيلَةُ القَدرِ ؛ قلب ماه رمضان ، شب قدر است. ▫️الكافى ج 4 ص 66 ح 1 كسى كه بخواهد ماه رمضان براى او ماهى زنده ، با نشاط ، حيات آفرين و سرشار و پربار باشد ، بايد از اين قلب ، مواظبت كند. مراقبت از اين قلب ، ممكن است سرنوشت ساز و بيمه كننده همه عمر انسان باشد ، كه « لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ؛ شب قدر ، بهتر از هزار ماه است» . 🔹عالم ربّانى آية اللّه ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى رحمه الله در پاسخ اين سؤال كه: «معناى ديدار شب قدر و لذّت آن چيست؟» ، مى گويد: ▫️ ديدار شب قدر، عبارت است از: كشف فرود آمدن امر آسمانى به زمين در اين شب ، آن گونه كه براى امام زمان عليه السلام آشكار مى شود . 🔅 ديدن حقيقت و توفيق يافتن به اين ديدار و شهود، در کلام 🔸إنَّ القَلبَ الَّذى يُعايِنُ ما يُنزَلُ فى لَيلَةِ القَدرِ لَعَظيمُ الشَّأنِ ؛ ... «قلبى كه آنچه را در شب قدر فرود مى آيد، مى بيند ، جايگاه بزرگى دارد». گفتم: اين چگونه است ، اى ابو عبد اللّه ؟ فرمود: «به خدا سوگند ، دل آن فرد را مى شكافند و به قلبش راه مى يابند و با جوهرى از نور بر آن مى نويسند. اين ، همه دانش است. سپس آن دل ، كتاب چشم مى شود و زبان ، ترجمانِ گوش. هر گاه آن شخص بخواهد چيزى را بداند ، با چشم و دلش مى نگرد؛ گويا كه در يك نوشته نگاه مى كند». پس از آن به ايشان گفتم: در جز آن ، دانش چگونه است؟ آيا در غير اين مورد هم دل شكافته مى شود يا نه؟ فرمود: «شكافته نمى شود؛ ليكن خداوند به آن شخص الهام مى كند و در دلش مى افكند ، تا آن كه گوش مى پندارد كه درباره آنچه خداوند از دانش خود خواسته ، با او سخن گفته شده است ، و خداوند وسعت بخش داناست». ▫️بصائر الدرجات ص 223 ➡️ http://hadith.net/post/33592/ @hadithnet
هدایت شده از  مشکات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ بسیار زیبای اهمیت نماز شرکت در نماز جماعت صبح به تعداد جمعیت نماز جمعه که شد... نابودی جهان غرب✌️ نماز خوب✨ 👇🌷 @Namazekhoobe
Shab 19 Ramazan.mp3
7.86M
#روضه_شب_19_رمضان با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے @voicekafi با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید http://eitaa.com/joinchat/3927310340C82ed350a09
هدایت شده از labbayk.ir
✋اول صبح و #سلامی_به_مولا پر نزد مرغ نظر گر به ضریحت آقا از ره دور سلامی به تو و عبّاست ألسلام عليك يااباعبدالله 🔹صبحتون حسینی🔹 @labbayk_ir
زهراست چراغ شب ظلمانی حیدر زهراست طبیب دل طوفانی حیدر زهراست پریشان پریشانی حیدر زهراست به هر معرکه قربانی حیدر یک جمله بود ذکر لب حضرت زهرا من مات علی حب علی مات شهیدا در بین زنان هیچ کسی همقدمش نیست در هر دو جهان سروتر از، قدّ خمش نیست در بیت علی صحبتی از بیش و کمش نیست در راه علی سوزد و انگار... غمش نیست سر تا سر ذرات وجودش شده گویا من مات علی حب علی مات شهیدا گوید به علی نور تو را ماه ندارد دل جز تو دگر دلبر دلخواه ندارد بی تو دو جهان ارزش یک کاه ندارد من بی تو بمانم ...! به خدا راه ندارد هر جا که تویی فاطمه هم هست در آنجا من مات علی حب علی مات شهیدا یک عمر شده باعث خوشحالی مولا می ساخت به نان و نمک خالی مولا دیدند همه زندگی عالی مولا کردند حسودی به خوش اقبالی مولا دشمن همه جا لرزد از این جمله غرّا من مات علی حب علی مات شهیدا می گفت همیشه به همان حالت مضطر مردم همه کاره است علی بعد پیمبر والله که من گفته ام این جمله مکرّر حیدر همه دین من و دین همه حیدر این است تمام سخن ربّی الأعلی من مات علی حب علی مات شهیدا ای وای که در پشت در خانه تنش سوخت ای وای ز  غصه دل خون حسنش سوخت می دید غریبی ... که مه انجمنش سوخت یک چشم به هم زد که گل یاسمنش سوخت با خون شده حک روی در خانه مولا من مات علی حب علی مات شهیدا من محو علی گشته ندانم که خطر چیست دلسوخته کی حس کند این آتش در چیست حالا که علی هست دگر داغ پسر چیست؟ سر گشته ی عشقش شده ام ضربه به سر چیست در پشت در این است کلام من شیدا من مات علی حب علی مات شهیدا جانم به فدای علی و قلب صبورش بر عهد خودش بود و ننازید به زورش دادند از آن کوچه غریبانه عبورش در کوچه شکستند تمامی غرورش جانم به لب آمد ، علی و... خنده اعدا من مات علی حب علی مات شهیدا برخاستم و خواستم از غصه بمیرم دیدم که طنابی است به دستان امیرم افتاد غریبانه در آن کوچه مسیرم باید ز یدالله کنون دست بگیرم هر چند که از دست دهم دست خودم را من مات علی حب علی مات شهیدا دلسوخته تر از من دلسوخته کس نیست غیر از غم عشق تو مرا هیچ هوس نیست خواهم که صدایت کنم اینجا و نفس نیست یکبار فدا گشتن در پای تو بس نیست باید که فنای تو شود امّ ابیها من مات علی حب علی مات شهیدا مجتبی شکریان همسفران عشق کانال رسمی دکتر جواد دهقانی قرآن و حدیث و اخبار و تحلیل های روز و... https://eitaa.com/Dr_jdehghani
هدایت شده از شعر شیعه
R@G: کمی نان و نمک خورد و همین شد سهمِ افطارش نمک می‌خورد بر زخم دلِ از زخم سرشارش گلویش بود اسیرِ استخوان و خار در چشمش لبش را می‌گَزید از دردهای «حیدر آزارش» برای دلخوشی دخترش لبخند بر لب داشت نگاهش غرق غم بود و لبش می‌کرد انکارش فقط «انا الیه الراجعون» می‌گفت با گریه شبی که با همه شب‌ها تفاوت داشت اذکارش نگاهش سمت بالا بود و اشکش بر زمین اما تمام آسمان را خیس کرد از گریه، رگبارش خلاصه تا سحر بی‌تاب بود و شوق رفتن داشت همان مردی که در دل غصه‌های مردافکن داشت پدر بی اعتنا به ناله‌ی «بابا بمان» می‌رفت تمام «اشهد انَّ علی» سمت اذان می‌رفت کلونِ دربِ خانه دست بر دامان او می‌شد زمین هم التماسش کرد، اما آسمان می‌رفت شکوه قامتش زیر فشار بار غم خم شد ولی سوی عزیزِ قدکمانش، قدکمان می‌رفت هوای کوچه‌ی پشت سرش می‌شد زمستانی که از جسم زمین با هر قدم انگار، جان می‌رفت جناب بهترین خلق خدا روی زمین و عرش به مهمانیِ شوم بدترینِ مردمان می‌رفت همینکه قبله‌ی سیارِ کعبه رفت تا مسجد در استقبال او می‌گفت «حیدر» یکصدا مسجد همان لحظه که محراب اتفاقی را خبر می‌داد علی «فزت و رب الکعبه»اش را داشت سر می‌داد به دست قاتلش رقصید شمشیری پر از کینه چه شمشیری که سرتاپاش بوی میخ در می‌داد نگاه غرق خونِ ماه نخلستانیِ کوفه خبر از اتفاق تازه‌ی «شق‌القمر» می‌داد زمین لرزید و ارکان هدایت هم ترک برداشت پدر وقتی که می‌لرزید و تکیه بر پسر می‌داد برای دیدن یارش، خودش را خوب زیبا کرد محاسن را خضاب از سرخیِ خون جگر می‌داد و با اِعراب‌های خونیِ آیات قرآنی شبِ قدرش سحر شد رفت پیش یار، مهمانی @shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شعری که حاضران در بیت رهبری را به وجد آورد! 🔶دفاعِ از حرم یعنی قرارِ جنگ اگر باشد زمینِ کارزارِ ما تل‌آویو است، تهران نه! 📝 شاعر: محمد حسین ملکیان 🌍 eitaa.com/ebratha_ir
هدایت شده از کانون مداحان
اشعار ضربت خوردن حضرت علی(ع) - مهدی نظری وقتی که با نان و نمک افطار می کرد انگار که با فاطمه دیدار می کرد هی شیر را از پیش خود می زد کنار و هی دخترش با چشم تر اصرار می کرد در آسمان انگار چیزی تازه می دید با اشک دیده چشم را خونبار می کرد درخاطرش پیراهنی پر ماجرا داشت که این جهان را برسرش آوار می کرد امشب ز شبهای دگر مظلوم تر بود این را اذان، وقت سحر اقرار می کرد دنیا برایش صحنه ای پر زغم داشت که هر سحر را مثل شام تار می کرد این پیرمردی که غرورش را شکستند انا الیه راجعون تکرار می کرد دلتنگ محسن بود این شبهای آخر گریه به پهلو و در و دیوار می کرد قلاب در وقتی که بوسه زد به شالش یاد غلاف و زخم دست یار می کرد از بسکه دلتنگ نگاه همسرش بود او ابن ملجم را خودش بیدار می کرد همراه زینب دخترش محراب کوفه گریه برای حیدر کرار می کرد ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از کانون مداحان
مناجات با امام زمان در شب قدر امشب بیا دوباره خدا را صدا کنیم قرآن به سر برای ظهورش دعا کنیم قدری تاملی و سپس کربلا رویم با روضه های خون خدا هم صفا کنیم آمد شب قدر و ذکر مولا گیریم امشب تو بیا که با تو احیا گیریم یک شب سفر کرب وبلا همراهت از دست خودت مهر و امضا گیریم *** وقتی که مجیر خواندم و جوشن و قرآن بر سر وقتی که زدم ناله و از اشک دو چشمم شد تر یک خواسته از درگه تو فقط تمنّا کردم یک نیم نگاهی و رسان صاحب ما را دیگر *** سلام من به قرآن بر سر تو سلام من به قبر مادر تو اگر زائر شدی صحن نجف را سلام من به بابا حیدر تو اگر زائر شدی بین الحرم را سلام من به جدّ اطهر تو بگو از جانب من با حسینت سلام من به خون پیکر تو اگر رفتی کنار قبر عبّاس سلام من به آن آب آور تو شب احیا کند ناله سه ساله پدر جان، کی بریده آن سر تو اگر رفتی کنار قبر زینب سلام من به آن چشم تر تو به مشهد هم که رفتی یابن زهرا بگو من هم بیایم در بر تو خلاصه گویمت در بین سرداب سلام من به سوز اطهر تو ایتا https://eitaa.com/madahanesfahan سروش http://sapp.ir/madahanesfahan گپ https://gap.im/Kanonmadahan 🇮🇷کانون مداحان وشاعران موسسه خیریه فرهنگی ومراکزآموزش مداحی اصفهان
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
FIL14244336.pdf
1.12M
☀️ پا‌به‌پای آفتاب ویژه‌نامه بیست‌ونهمین سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی(ره) نوع‌فایل: pdf @HawzahNews