#یاد_خدا۱۸
✘ معرفت (شناخت)، ارجحیت دارد بر ذکر!
• هر چقدر هم اهل ذکر باشیم اما در شناخت نفس، کاهلی کنیم، محال است ذکر ما حتی پس از سالها استمرار، به «ذکر حقیقی» تبدیل شود!
• میزان شناخت ما از حقیقت خودمان است که ذکر را در «قلب»مان نفوذ داده و آنرا به ذکر حقیقی تبدیل میکند.
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
استوری یاد خدا 18.jpg
313.1K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا ۱۸
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
یاد خدا ۱۸.mp3
11.75M
مجموعه #یاد_خدا ۱۸
#آیتالله_جوادی_آملی | #استاد_شجاعی
#استاد_انصاریان
√ اگر اهل عبادت و ذکر گفتن هستیم؛
باید نتیجهی ذکر گفتنمون بعد از یه مدت تمرین،
برسه به ذکر واقعی!
در این پادکست در مورد «ذکر واقعی و حالتهای یک ذاکر واقعی» خواهید شنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرمت نگهدار💔
مقابل خدا گردنکلفتی نکن😏👊🏻
بی ادبی کنی چوبشو میخوری☺️
استاد قرائتی😃
#ماه_مبارک_رمضان
#رمضان🌙
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
پته و زیلو و عکس امام و پرده و چفیه و میز و قاب و پرچم ایران و خودکار دست آقا همش تولید کارگران ایرانیه در صورتی که یک چیز تولید داخل در تصویر پهلوی نمیبینید کما اینکه در جشن ۲۵۰۰ ساله بیش از ۲۰۰ملیون دلار کالای خارجی از جمله آشپز فرانسوی وارد کردند!
فرق است بین ادا و عمل!
🗣 حسین صارمی
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
♥️سومیـن شهیدی که قراره معرفی کنیم شهید محمد ابراهیم همت هست؛)!🫀
📌📌سلام با عرض معذرت قراری که داشتیم برای،معرفی شهدا بخاطر حجم پستها به عقب افتاد. ولی از این بعد جبران میکنم. ان شاءالله بخونین، از زندگینامهاشون. و هم از نحوه ی شهادتشون. و ان شاءالله که از یه گوشه ای از زندگینامشون یا وصیتنامهاشون. یه تلنگری و درسی واسه زندگیهامون باش.
به امید موفقیت در زندگیهاتون..😊
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
با گسترده شدن امواج خروشان انقلاب، ابراهیم نیز فعالیتهای سیاسی خود را علنی کرد. حضور او در پیشاپیش ص
پس از انجام کارهای مقدماتی در دی ماه سال ۱۳۶۰ بود که ابراهیم با یک دست لباس سپاه و همسرش نیز با یک لباس ساده سر سفره عقد حاضر شدند و آقای روحانی امام جمعه اصفهان خطبه عقد آنها را خواند.با مهریه یک جلد کلام الله مجید یک جلد مفاتیح و بیست و هفت تومان پول.
همان شب دست زنش ر گرفت و به خانه خودمان آورد. عجب شبی بود. من با پدرش توی اتاق نشسته بودیم که متوجه صدای گریه اش شدیم. زار زار گریه می کرد. با خودم گفتم:آخه چی شده مگه امشب شب زفاف نیست؟! به پدرش گفتم: چرا انقدر بی تابی می کند؟ او هم متحیر مانده بود.
دلم طاقت نیاورد بلند شدم و رفتم از لای در نگاه کردم. دیدم رخت خواب را جمع کرده یک گوشه و سجاده اش پهن است و مشغول راز و نیاز با خدای خویش است. خانمش هم کناری نشسته بود و نمی دانم قرآن یا مفاتیح بود که در دامنش بود.
ساعت یازده شب بود. تا پنج صبح ناله میزد و من صدایش را می شنیدم که می گفت: العفو العفو الهی العفو. صدای زجه های او قلبم را می سوزاند.
تا خود صبح گریه کرد طوری که صبح با چشمان قرمز و متورم آمد و صبحانه خورد. بعد هم با همسرش به گلزار شهدای شهرضا رفتند و پس از آنکه دیداری با شهدا تازه کردند برای زیارت به قم و از آنجا به پاوه رفتند.زیرا عملیاتی در پیش بود و باید هرچه زود تر خودش را می رساند.
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
پس از انجام کارهای مقدماتی در دی ماه سال ۱۳۶۰ بود که ابراهیم با یک دست لباس سپاه و همسرش نیز با یک ل
شهید حاج ابراهیم همت با اینکه فرمانده بود، اما زندگی مشترکشان را در جایی شروع کردند که خانه هم نبود و یک مرغدانی بود. خاطره کوتاه همسر شهید همت درباره شروع زندگیمشترکشان را ـ که در کتاب نیمه پنهان ماه آمده است ـ میخوانیم.
روی پشت بام خانه یکی از برادرهای بسیجی، اتاقی بود که آن را مرغدانی کرده بود، ولی به علت بمباران استفاده نمیشد. کف آن مرغدانی را آب انداختم و زمینش را با چاقو تراشیدم. حاجی هم یک ملحفه سفید آورد و با پونز پرده زدیم که بشود دو تا اتاق.
بعد هم با پول تو جیبیام کمی خرت و پرت خریدم؛ دو تا بشقاب، دو تا قاشق، دو تا کاسه. یک پتو هم از سپاه آوردیم. یادم هست حتی چراغ خوراکپزی نداشتیم؛ یعنی نتوانستیم بخریم و آن مدت اصلاً غذای پختنی نخوردیم. این شروع زندگی ما بود.
• پایان فعالیت|♡❀
• شبتونشهدایی|♡❀
• عاقبتتونامامزمانی|♡❀
• غیرتتون عَلوی|♡❀
• عشقتونزهرایی|♡❀
• التماسدعا،، یاعلی|♡❀
گفت مگر میشود ندیده عاشق شد
گفتم ما ندیده عاشقش شدیم🤍🌱
#امام_زمان
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
یا این دل شکستهی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن...
#امام_زمان
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
شهید حاج ابراهیم همت با اینکه فرمانده بود، اما زندگی مشترکشان را در جایی شروع کردند که خانه هم نبود
همسر شهید همت، داستان ازدواج با او را اینچنین شرح می دهد:
«با یکی دو نفر از دوستان خود عازم کرمانشاه شدیم، آموزش و پرورش آنجا ما را به پاوه فرستاد. وقتی وارد شهر شدیم هوا تاریک شده بود. باران میبارید. یکراست به ساختمان روابط عمومی سپاه رفتیم. همت آن جا نبود. گفتند به سفر حج رفته است. در اتاق خواهران مستقر شدیم و از روز بعد کار خود را در مدارس پاوه آغاز کردیم. آن زمان شهر رونق بیشتری پیدا کرده بود و بخش عمدهای از منطقه پاک سازی شده بود و تعداد زیادی از نیروهای بومی توسط شهید ناصر کاظمی و همت، جذب کانون فرهنگی جهاد و سپاه شده بودند.
سفر حج ایشان حدود بیست روز به طول انجامید. در این فاصله به اتفاق خواهران اعزامی خانهای برای سکونت خود در شهر اجاره کردیم. یک شب پیش از آمدن حاجی به پاوه خواب عجیبی دیدم. او بالای قلهای ایستاده بود و من از دامنه قله او را تماشا میکردم. خانه سفیدی را به من نشان داد و گفت:
ادامه دارد...
•°شهید ابراهیم هادی🇵🇸°•
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟! 6⃣ قسمت ششم 🔍 حاجی ادامه میده و میگه: مهدی! شما و بچههای غواص برین سمت د
❓ #کجای_قصۀ_ظهوری ؟!
7⃣ قسمت هفتم
🔸 دستمو زیر چونهم زدم و گفتم: آره...
گفت: به معنیش فکر کردی ینی چی؟
کمی جابهجا شدم و گفتم: خب معلومه، ینی همهٔ روزا عاشوراس…
اونم خندید و ادامه داد: حتماً همهٔ زمینا هم کربلا...
از حاضرجوابیش خندم گرفت. اما چهرهش یهویی جدی شد و گفت: سید! اگه جواب این سوال رو بفهمی، مسیر زندگیت عوض میشه، اونوقت شک نکن شهید میشی یا میمیری یا لااقل از غصه، دق میکنی!
🔹 سکوت میکنه، نمیتونم صبر کنم، منتظر شنیدنم، صدای نفس کشیدنم رو میشنوم. اشکش رو که میبینم، میفهمم کلی حرف واسه گفتن داره. آهی میکشه و میگه: هزار و اندی سال پیش توی کربلا، امام حسین که امامزمانشون بود، اومد مقابل لشکر دشمن، یه ندا داد که تا روز قیامت واسه مظلومیتش میشه خون گریه کرد.
🔸 آقا فرمود: هل من ناصر ینصرنی؟ کسی هست یاریم کنه؟ بعضیا هلهله کردن! بعضیا نشنیدن، چون مال حرام نمیگذاشت بشنون! بعضیا شنیدن، اما مزه گندم ری زیر دندوناشون بود! بعضیا هم صدای سکههای یزید رو واضحتر شنیدن تا صدای مظلومیت فرزند رسول خدا که میون معرکه، یاریکننده طلب میکرد... از اون زمون تا حالا، هر سال، هر ماه، هر هفته، هر روز، اسم آقای مظلوممون که میاد، بیاختیار اشک همه در میاد.
🔹 چشاش رو دوخت به من و پرسید: چقدر شده با خودت بگی کاش منم کربلا بودم؟
غافلگیر شدم. اما محکم و باهیجان گفتم: خودت که خوب میدونی بیشتر عصرا پاتوقم کجاس؟! یه عهد قدیمیه که هر روز اونجا زیارت عاشورا بخونمو مدام به خودم بگم: کاش کربلا بودم و جونمو فدای مولا میکردم!
با لحنی خاص و کشدار گفت: مطمئنی؟!
🗣 ادامه دارد...
📖 #داستان_کوتاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چطور خانواده ایرانی را به لجن بکشیم؟
#خانواده
#تهاجم_فرهنگی
#رابرت_مرداک
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
در انجیل آمده که، ایران اسرائیل را شکست خواهد داد!
محقق مسیحی سعادة الیازجی در همایش «قدس میراث مشترک ادیان» آستان قدس رضوی(ع): در کتاب انجیل به ما مسیحیان بشارت داده شده است که ایرانیان در آخرالزمان به حکومت می رسند و بر پلیدی ها پیروز می شوند چون از حمایت شمشیر دولبه برخوردارند.
سالها تحقیق کردم در میان شمشیرهای تاریخ تا توانستم رمز گشایی کنم که شمشیر دولبه همان ذوالفقار است و منظور از ایرانیان شیعیان امام علی (ع)است.
طبق مطالبی که در انجیل آمده است ایران ،اسرائیل را شکست خواهد داد و تا آن لحظه مدت زمان زیادی نمانده است.
#امام_زمان
#مرگ_بر_صهیونیسم
#مرگ_بر_آمریکا
#جهادتبیین
𝐣𝐨𝐢𝐧→@EBRAHIMHADI_BAFQ🕊✨
• پایان فعالیت|♡❀
• شبتونشهدایی|♡❀
• عاقبتتونامامزمانی|♡❀
• غیرتتون عَلوی|♡❀
• عشقتونزهرایی|♡❀
• التماسدعا،، یاعلی|♡❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق..
به نیابت از #ابراهیم_هادی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
『•🖤𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @EBRAHIMHADI_BAFQ