🇮🇷🇵🇸
🔰#یادداشت | مذاکرات هستهای ایران و آمریکا؛ گره در دستان کاخ سفید
🍃🌹🍃
۱. بنبست یا بازی دیپلماتیک؟
در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ، مذاکرات هستهای با ایران دوباره به کانون توجهات بینالمللی بازگشته؛ اما این بار با پیچیدگیهای مضاعف. تهران با اتکا به عقلانیت حاکمیتی و تجربههای پیشین، مسیر گفتوگو را نه از موضع ضعف، بلکه برای تثبیت حقوق خود آغاز کرد. با وجود حسن نیت ایران، گره اصلی همچنان در دستان آمریکایی است که در سال ۲۰۱۸ یکجانبه از برجام خارج شد و حالا با سابقهای پرخطا، در تلاش برای بازگشت است.
۲. سه دور و سه تصویر از مذاکرات
نخستین دور (در عمان) تنها امکانسنجی بود؛ نمادی از پذیرش شکست سیاستهای فشار حداکثری. دور دوم (در رم)، گام مهمتری برداشته شد: ایران سه مطالبه اصلی خود را مطرح کرد—تضمینهای حقوقی، لغو کامل تحریمها و حفظ غنیسازی. اما دور سوم (باز هم در عمان) با تنش همراه شد؛ آمریکا از مواضع اولیه عقب نشست و با درخواست توقف کامل غنیسازی، عملاً به خطوط قرمز ایران تاخت. واکنش قاطع تهران، توقف مذاکرات را رقم زد.
۳. دیپلماسی در دستان حاکمیت
فرایند تصمیمگیری در ایران، برخلاف تصور رسانههای غربی، فرادولتی و در سطح شورای عالی امنیت ملی انجام میشود. توافق خوب آن است که عزت، استقلال و منافع ملت را حفظ کند.
۴. راه دشوار توافق؛ موانع در کمین
از اختلافات داخلی در واشنگتن گرفته تا سنگاندازیهای اروپا، تهدید مکانیسم ماشه، فشار صهیونیستها و مطالبات حداکثری آمریکا، همه نشان از دشواری مسیر دارد. ایران اما ثابتقدم است: غنیسازی خط قرمز است، و حذف توان هستهای یعنی تسلیم در برابر سلطه.
۵. آینده چه خواهد شد؟ پنج سناریوی محتمل
1⃣ توافق موقت و شکننده، برای نفسگیری طرفین
2⃣ شکست مذاکرات و تداوم تقابل هوشمند
3⃣ سناریوی نظامی با حمله احتمالی #اسرائیل، پرهزینه و بینتیجه
4⃣ توافق حداقلی منطقهای برای کنترل بحران
5⃣ توافق جامع با حفظ حقوق ایران، اما دور از دسترس در کوتاهمدت
🔸ایران در این نبرد دیپلماتیک، نهتنها از تجربه #برجام آموخته، بلکه با صبر استراتژیک و #انسجام حاکمیتی، مسیر خود را مشخص کرده است. گره در دستان آمریکاست، نه تهران.
✍ رامین نصیری
#مذاکره
@Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸
🔰#یادداشت | آشفتگی در سیاست آمریکا
🍃🌹🍃
🔹موضوع مواجهه با ایران در آمریکا به یک گسل سیاسی و فکری عمیق و شکاف گسترده حاکمیتی در سطح مشاورین و تصمیمسازان دولت فدرال #آمریکا تبدیل شده است. بخشی از نخبگان و سیاستمداران آمریکایی، بهویژه در نهادهایی مانند پنتاگون، معتقدند که #مذاکره با ایران به دلیل قدرت ذاتی و #انسجام داخلی این کشور، دستاورد ملموسی برای واشنگتن به همراه نخواهد داشت. آنها استدلال میکنند که حق غنیسازی ایران، که مورد پذیرش برخی اعضای دائم شورای امنیت قرار گرفته، غیرقابل چالش است و ایران با هوشمندی و مقاومت خود، هرگونه فشار را خنثی میکند. گزارشهای پنتاگون در سالهای اخیر نیز نشان میدهد که آمریکا توانایی مهار برنامه #هستهای ایران از طریق زور و اجبار و حمله نظامی ندارد.
🔸در مقابل، گروهی دیگر، از جمله برخی اعضای تندرو در کنگره و لابیهایی نظیر ایپک، بر این باورند که مذاکرات هستهای میتواند ابزاری برای تحمیل اراده آمریکا بر ایران باشد. این گروه با بهرهگیری از ادبیاتی تهاجمی، ایران را بهعنوان منشأ تمامی مشکلات منطقه معرفی کرده و خواستار برچیدن کامل برنامه هستهای ایران هستند. با این حال، حتی در این طیف نیز اجماع نظر کامل وجود ندارد؛ برخی مانند استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، معتقدند زمان برای مذاکره مناسب است و تأخیر به سود ایران خواهد بود، در حالی که دیگران هرگونه گفتوگو با ایران را رد میکنند.
🔹هم اینک در مذاکرات هستهای ایران و آمریکا نیز مجدداً شاهد این آشفتگی در سیاست آمریکاییها هستیم. تیم مذاکرهکننده آمریکا، تحت فشار لابیهای صهیونیستی و دیدگاههای متضاد داخلی، رویکردی نوسانی و غیرمنسجم اتخاذ کرده است. این عدم انسجام در حالیست که ایران، با تکیه بر انسجام داخلی و توانمندیهای ذاتی خود، موضعی مستحکم در مذاکرات اتخاذ کرده است. کنار رفتن تروئیکای اروپایی از مذاکرات و عقبنشینی آنها از شروط پیشین و پذیرش شرایط مذاکرات توسط طرف آمریکایی و همچنین انجام مذاکرات موازی با آمریکا با طرفهای روسیه و چین مؤید این واقعیت است که ایران توانسته ابتکار عمل مذاکرات را در دست گرفته و مهرههای بازی شطرنج مذاکرات را در محلهای مناسبی جانمایی کند.
🔸اما به هرحال آشفتگی سیاست در آمریکا نه تنها مذاکرات هستهای با ایران را به چالش کشانده است، بلکه ناکارآمدی نظام تصمیمگیری آمریکا را بیش از پیش برجستهتر کرده است. اختلافات در سطوح مشاوره و تصمیم سازی و اشتباهات متعدد در سطح تصمیمگیری و کُنش سیاسی در آمریکا باعث شده است تا بازیگران عرصه نظام بینالملل با بیاعتمادی کامل به ایالات متحده رفتار کرده و عملاً هژمونی اجماعسازی آمریکایی که در سراشیبی افول قرار داشت، تقریباً به کلی از بین رفته تلقی شود.
✍ رامین نصیری
@Ebasirate_enghelab