ᔢ✯🌹🍃🌹✯ᔢ
✍️راوی حاج قـاسم سلیمانی
🔸عملیات فتحالمبین اولینبار سازمان رزم را برای کرمان و دیگر استانهای جنوب شرقی تشکیل داده بودیم و برخورد خشک و نظامی نداشتیم. بسیجیها خودمانیتر برخورد میکردند و ما هم سخت نمیگرفتیم.
🔸یک روز با معاون خودم که «منصور همایوننفر» بود، کار داشتم و بهجای اینکه او را بخواهم، به چادرش رفتم. چند نفر از مسوولان تیپ نشسته بودند. همه هم دوستان صمیمی همایوننفر بودند. پرسیدم: «منصور کجاست؟»
🔸یکی از آنها گفت: «رفت بیرون.» همین که خواستم برگردم، صدای خندهی بچهها را شنیدم. فهمیدم چیزی را پنهان میکنند. دور چادر را نگاه کردم. چشمم به پتویی خورد که گوشهی چادر بود و یکی روی آن نشسته بود. همان وقت پتو تکان خورد و صدای منصور به هوا رفت. بچهها جانشین مرا داخل پتو پیچیده بودند.
................................
کانال ما ⬇
🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷
https://rubika.ir/Ebrahimedelha_ir🔹
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
#شعر_مهدوی
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی...
گاهی اگر در چاه مانند پدر آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی...
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی...
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
آیینه ای را غرق حیرت کرده باشی...
در سالهای سال دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی...
حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی...
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی...
یا در میان کوچه های تنگ و خسته
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی...
پس بودهای و هستی و میآیی از راه
تا حق دلها را رعایت کرده باشی...
پس مردمک های نگاه ما عقیماند
تو حاضری بیآنکه غیبت کرده باشی
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱 #نسیم_حدیث
💌 امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند:
روزی در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله اینگونه دعا کردم: "خدایا مرا محتاج احدی از مخلوقاتت نکن. "
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«اینگونه نگو. زيرا هيچ كس نيست؛
مگر آن كه به مردم نيازمند است».
گفتم: پس چه بگويم، اى پيامبر خدا؟
فرمود: بگو:
"خدايا! مرا نيازمند بدترین مخلوقاتت قرار مده! " 🤲
گفتم: اى پيامبر خدا! بدترین مخلوقات چه كسانى هستند؟
فرمود: «كسانى كه هرگاه عطا کنند منّت می گذارند و هرگاه دریغ می کنند بد می گويند (و طعنه می زنند).»
📚تنبيه الخواطر، ج ۱، ص ۳۹
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir💠
❁═══┅┄
⚜⚜⚜⚜⚜⚜
#بصیرت_آقا_ابراهیم
................................
کانال ما ⬇
🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷
https://rubika.ir/Ebrahimedelha_ir🔹
┄═❁๑🍃๑🌷๑🍃๑❁═┄
#شهید_مدافع_حـرم_مسعود_عسگری 🕊
🔸خیلی کم حرف بود و معمولا کسی از کارهایش مطلع نمی شد و بسیار فعال بود با این که چتربازی، غواصی، پرواز با هواپیماهای سبک، صخره نوردی و خیلی کارهای دیگه می کرد ولی نزدیکانش هم از فعالیت هاش مطلع نمی شدن از بسیجیان فعال و پر کار بود.
🔹در فامیل هم خیلی آرام و بی ادعا بود و خیلی دوست داشتنی چند بار که سوریه رفته بود به مادرش گفته بود نباید کسی بفهمه اگر صدا و سیما اعلام کرد تو هم بگو فامیل تا شهادتش نمی دونستن این همه فعالیت داره حتی تمام عکسهاشون رو هم بعد شهادتش دوستانش منتشر کردند خودش به کسی عکس هاشو نشون نداده بود.
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir💠
❁═══┅┄
2.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ᔢ🔻🔺ᔢ🔻🔺 ᔢ
نوکرتو دوست داری ...
................................
کانال ما ⬇
🔸sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
https://rubika.ir/Ebrahimedelha_ir🔸
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
🎥 #کلیپ_مهدوی
🎤استاد معاونیان
🔸بهترین رفیق...
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir💠
❁═══┅┄
࿐☀️○ 🌺 ○☀️࿐
🌱#نسیم_دعا
💌 امام هادى عليه السلام :
اى آن كه گِره هاى ناملايمات با نام هاى او باز مى شوند!
اى آن كه تيزى سختى ها با ياد او كُند مى شود!
و اى آن كه با خواندن نام هاى بزرگش از تنگنا به گشايش، راه بُرده مى شود!
📚مُهج الدعوات صفحه ۳۲۵
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir💠
❁═══┅┄
852.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═❁๑🍃๑💗๑🍃๑❁═┄
#گناه_نکنیم.
به چشم هایش قسم #ابراهیم تو را می بیند.
................................
کانال ما ⬇
🔷sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔷
https://rubika.ir/Ebrahimedelha_ir🔹
࿐🌷࿐🌷࿐
#شهید_مدافع_حرم_حسین_هریری
🍃حسین ۲۷ سال داشت و جمعاً ۲۵ بار کربلا رفت. اولین سفرش را در ۲۰ سالگی رفت. در مناسبتهای مختلف بهصورت مستقل [جدای از سازمان حج و زیارت] به کربلا میرفت. اغلب با ماشین دوستهایش میرفت. وقتی هم خانمش را عقد کرد، او را به کربلا برد. عاشق کربلا بود. حتی اگر چند روز مرخصی داشت، آن چند روز را به کربلا میرفت. یک بار، یک کربلای سه روزه رفت. میخواست شب جمعه را کربلا باشد. وقتی عراقیها گذرنامهاش را دیده بودند، به او گفته بودند: «أنتَ مجنون»!
🦋دفعه دومی که میخواست کربلا برود، به او گفتم: «حسین جان! ما کربلا نرفتیم. ما پدر و مادرت هستیم. ما را هم کربلا ببر». سال بعد، ما را هم کربلا برد. اصلاً اهل بازار رفتن و خرید کردن نبود.
🔸در نجف در راه که به زیارت میرفتیم به مغازهها و مردمی که خرید میکردند نگاه میکردم. گفت: «مامان! از این که مردم اینجا میآیند و کفن میخرند و تبرک میکنند یا آب فرات را بهعنوان تبرک میبرند، بدم میآید». گفتم: «مگر بد است»؟ گفت: «مگر امام حسین (ع) کفن داشت؟ این آب را باید روی آب ریخت. آب زمزم را باید برای تبرک برد». حالا فکر میکنم و میبینم چه میگفته و به چه چیزهایی فکر میکرده است. چقدر فکرش بالا بوده؛ یک روز این جریان را برای پدرش تعریف کردم، پدرش هم میگفت: «این چیزها به فکر من که پدرش هستم، نمیرسد».
❁═══┅┄
💠 @Ebrahimedelha_ir💠
❁═══┅┄