#بَر_خٰآستِهـ_اَز_دِلْـ که گفته است غروب جمعه غم انگیز است؟ برای عاشقِ دلخسته کُلُ‌الیوم غم بار است:) #حٓـ_تَکٰآبیـ 🍃

#بَر_خٰآسْتهـ_أز_دِلـ ❤️ استادی داشتیم که میگفت: سه چیز در عالم احساس هست که بسیار سنگین است! و کمرت تاب نمیآورد و خم میشود : «غمی که متداوم است،دلتنگی‌ای که تمام نمیشود و انتظاری که...» به انتظار که رسید انگار توصیفی نیافت که زبان بر دهان گرفت و سکوت کرد. پس از اندکی تامل فرمود: انتظار... از هرزاویه‌ای که به انتظار نگاه کنی دردناکتر است! هرآنکه منتظر باشد غمی متداوم دارد و به دلتنگی‌ای همیشگی دچار است مگر آنکه انتظارش به سر آید! برای همین است که رنگ چشم منتظران گواه از آن میدهد که چندیست جوهر شادی بر مروارید درونِ حدقه‌های چشمانشان نچکیده! در این لحظه یکی از مریدانِ مکتبِ استاد دست بلند کرد و بی اذن لب گشود که: اگر آنگونه است که شما فرمودید، پس چرا در چهره‌ی کسانی که میگویند ما منتظرانِ ظهور حضرت حجتیم؛ ردی از غم دیده نمیشود و اثری از آثار دلتنگی نیست!؟ استاد در جواب حرفی زد که همه را به سکوت واداشت: «آنها منتظران واقعی نیستند... مگر نشنیده اید که هر گردی گردو نیست؟!» #گردی_باشیم_که_گردوست:) #و_منتظری_که_انتظارش_حقیقیست! °•°•°ح_تکابی•°•°•°

#بَر_خٰآسْتهـ_أز_دِلـ دوربینم چیز عجیبیه ها!!📷 چلیک چلیک لحظه هاتو ثبت میکنه.. از زاویه های متفاوت. برخلاف خیلی ها که درکمال وقاحت میفرمایند که: عکاسی شغل مزخرفیه! من میگم خیلی باید بلد باشی تایه عکاس ازت دربیاد! باید بلد باشی هر زاویه ای برای دیدن مناسب نیست! هرچند که همه را باید ازمود تا فهمیدو درک کرد و مقایسه... باید بلد باشی از یک کاکتوسِ خسته، تصویر رو ثبت کنی که هرکه دید خستگی اش رفع بشود. باید بلد باشی چطور از یک گنجشکِ خیس که زیر باران مانده و روی کابل های برق چمبره زده. امیدِ به بند آمدنِ شلاقِ اب را به تصویر بکشی... بلد باشی زیبایی بهار را بلندای گلدشته هارا سردی دانه‌های برف را ابُهتِ عمارت هارا وحتی غمِ باران را چطور باید در لنز دوربین قاب کرد... عکاس ها بلدِ کار نیستند! آنها بلدِ زندگی اند... آنها به وضوح میبینند که خداوندجهان را جز به زیبایی نقاشی نکرده است. و له له میزنند برای شکارِ لحظه های ناب... و میدانی تعبیر من از لحظه‌ی ناب چیست؟ ناب ترین لحظه‌ همان جاییست که عکاسی ناب ترینش را به بندِ تصویری شگفت و ماندگار میکشد... و تو کمی آنطرف تر این لحظه را در دام دوربینت شار میکنی :) #حٓـ_تَکٰآبیـ 🖋 @Ein_Shin_Qaf🌿⛓🥀

#بَر_خٰآسْتهـ_أز_دِلـ ❤️🌿 همیشه منتظر زنگ انشا بودم. اخه فقط سر زنگ انشا بود که اجازه داشتم بجای گوشه های سفید کتاب، دق دلی ام را وسط صفحه ای سفید با خط های افقی منظم خالی کنم. یه دبیر داشتیم که همیشه برخلاف خیلی ها میگفت: دیدتون رو باز نکنید!! اینجا باید در خیال و افکارتون فرو برید و به اطراف اعتنایی نداشته باشید.. به قلبتون رجوع کنید! و بنویسید. هرچه که شد... هرچی که عشقته:) و برای من عشق چیز دیگری معنا شد!! عشق برای من شد هرآنچه که‌ازدل برمیخیزد ... دیگر عشق برای من محدود نمیشد به یک رابطه‌ی دوطرفه!! عاشقی برای من شده بود همان نوشتن های بیمقدمه.. همان ها که محدودیت نداشتند، و خیالم همیشه پر بود از رویایی ترین چیز ها:) مینوشتم.. به توصیه‌ی آن دبیری که گفت هرچه که عشقته بنویس!! و او خود نمیدانست، چه زیبا عشق را برایم معنا کرده است:) #حٓـ_تَکٰآبیـ 🖋