#بَر_خٰآسْتهـ_أز_دِلـ ❤️
استادی داشتیم که میگفت:
سه چیز در عالم احساس هست که بسیار سنگین است!
و کمرت تاب نمیآورد و خم میشود :
«غمی که متداوم است،دلتنگیای که تمام نمیشود و انتظاری که...»
به انتظار که رسید انگار توصیفی نیافت که زبان بر دهان گرفت و سکوت کرد.
پس از اندکی تامل فرمود:
انتظار...
از هرزاویهای که به انتظار نگاه کنی دردناکتر است! هرآنکه منتظر باشد غمی متداوم دارد و به دلتنگیای همیشگی دچار است مگر آنکه انتظارش به سر آید!
برای همین است که رنگ چشم منتظران گواه از آن میدهد که چندیست جوهر شادی بر مروارید درونِ حدقههای چشمانشان نچکیده!
در این لحظه یکی از مریدانِ مکتبِ استاد دست بلند کرد و بی اذن لب گشود که:
اگر آنگونه است که شما فرمودید، پس چرا در چهرهی کسانی که میگویند ما منتظرانِ ظهور حضرت حجتیم؛ ردی از غم دیده نمیشود و اثری از آثار دلتنگی نیست!؟
استاد در جواب حرفی زد که همه را به سکوت واداشت:
«آنها منتظران واقعی نیستند... مگر نشنیده اید که هر گردی گردو نیست؟!»
#گردی_باشیم_که_گردوست:)
#و_منتظری_که_انتظارش_حقیقیست!
°•°•°ح_تکابی•°•°•°