eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
26هزار عکس
17.2هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃     🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸 صبح را آغاز می‌کنیم با نام یگانه خدائی که در دل‌های ماست و در اعماق وجودمان منزل دارد خدای عاشقی که هر روز عشق را می‌گستراند بر کل جهان سـ❄️ـلام صبحتون معطر بـه عطر خـدا🤍 امروزتون به زیبائی نسـیم روح نواز و به درخشش آفتـاب زندگیتون سرشار از رویش مهـر نور امید نگاه زیبـا و شور زندگی با لبخند به استقبال زیبائیهای زندگی بروید لحظه لحظه زندگیتون پر از نغمه خوش زندگی‌ جمعه تون مهدوی🌸🍃 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️هر چه بد باشیم امام عصر ارواحنا فداه ما را فراموش نمی‌کند... 🔸 ما منسوب به امام زمان(عجل الله فرجه) هستیم و هر چه بد باشیم امام عصر ما را فراموش نمی‌کند و ما باید در هر لحظه از زندگی دستمان در دست امام باشد و با امام خود ارتباط داشته باشیم تاهم به خود و هم به دیگران ظلم و تعدی نکنیم. 🔸 صدقه‌های خود را باید به نیت امام زمان(عجل الله فرجه) بدهیم اگر هنگام صدقه‌دادن به نیت صدقه بدهیم و نیتمان سلامتی امام عصر باشد امام هم برای سلامتی ما دعا می‌کند و ما را در برابر مشکلات حفظ می کند. 🖋حجت الاسلام قرائتی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 کسانی که در این مدت جریان انقلابی را متهم به عبور از رهبر انقلاب می‌کردند، آیا با وفاق به عبور از رهبری نرسیدند؟ 🔰 چه جریانی این همه تاکید رهبر انقلاب را نادیده می‌گیرد؟ آیا با قضاوتی آگاهانه حکمرانی فضای مجازی‌مان را دادیم رفت؟ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین چیزی که خدا به بنده‌اش می‌دهد! ♨️ بهترین دعا در نگاه حاج قاسم 🔰 برشی از سخنرانی حجت‌ الاسلام راجی 🔻 ۷ روز دیگر تا سالروز شهادت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه‌۱۲۶ سوره انعام 🌸 وَهَٰذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا ۗ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ (۱۲۶) 🍀 ترجمه: و این راه مستقیم پروردگار توست؛ ما آیات را برای گروهی كه متذكّر می‌ شوند بیان كردیم (۱۲۶) 🌸 و براى تأكيد اين موضوع اضافه مى ‌كند: «كَذلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ: خدا این گونه پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد» كراراً گفته‌ ايم كه منظور از هدايت و «اضلال» الهى فراهم ساختن يا از ميان بردن مقدّمات هدايت در مورد كسانى است كه آمادگى و عدم آمادگى خود را براى پذيرش حقّ با اعمال و رفتار خويش اثبات كرده ‌اند. سپس به عنوان تأكيد بحث گذشته مى‌ گويد: «وَ هذا صِراطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيماً: و این راه مستقیم پروردگار توست» در پايان آيه باز تأكيد مى ‌كند كه: «قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ: ما آیات را برای گروهی که‌ متذکر می شوند بیان کردیم» 🔹 پیام های آیه ۱۲۶ سوره انعام 🔹 ✅ در بهشت، خشونت، رقابت، حسرت، تهمت، حسد، دروغ، اندوه و هیچ گونه مرگ و بیماری و فقر راهی ندارد. ✅ برتر از نعمت امنیت و سلامت ، در سایه ی لطف مخصوص پروردگار بودن است. ✅ رسیدن به ولایت الهی، در سایه ی عمل و ‌تلاش انسان است. 🌹 آیه ۱۲۷ سوره انعام 🌸 لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۖ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ 🍀 ترجمه: برای آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت و امن است؛ و به پاداش اعمالی كه همواره انجام می دادند یار وسرپرست آنان است. 🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره انعام در مکه نازل شده است. در اين آيه به دو قسمت از بزرگترين موهبت هايى را كه به افراد بيدار و حق ّ‌طلب مى ‌دهد بيان مى‌ كند. نخست اين كه: «لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ: برای آنان نزد پروردگارشان خانه سلامت و امن است» و ديگر اين كه: «وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ: و به پاداش اعمالی که همواره انجام می دادند یار و سرپرست آنان است» چه افتخارى از اين بالاتر كه سرپرستى و كفالت امور انسان را خداوند بر عهده گيرد و او حافظ و يار و ياورش باشد. و چه موهبتى از اين عظيم تر كه «دار السّلام» يعنى محلّى كه در آن نه جنگ است نه خونريزى، نه خشونت است و نه رقابت هاى كُشنده و طاقت ‌فرسا، نه دروغ و افترا و تهمت و حسد و نه غم و اندوه، كه از هر نظر قرين آرامش است، در انتظار انسان باشد. 🔹 پیام های آیه ۱۲۷ سوره انعام 🔹 ✅ در بهشت، خشونت، رقابت، حسرت، تهمت، حسد، دروغ، اندوه و هیچ‌ گونه مرگ و بیماری و فقر راهی ندارد. ✅ برتر از نعمت امنیت و سلامت ، در سایه ی لطف مخصوص پروردگار بودن است. ✅ رسیدن به ولایت الهی، در سایه ی عمل و تلاش انسان است. آیه 126🌹 ازسوره انعام🌹 وَ هذا=واین صِراطُ=راه رَبِّكَ=پرودگارتوست مُسْتَقِيماً =راست قَدْ=به راستی که فَصَّلْنَا=روشن بیان کردیم الْآياتِ =آیات را لِقَوْمٍ=برای گروهی که يَذَّكَّرُونَ=پند می پذیرند آیه 127🌹 ازسوره انعام🌹 لَهُمْ=برای آنان دارُ=سرای السَّلامِ =سلامتی[=بهشت]است عِنْدَ =نزد رَبِّهِمْ=پروردگارشان وَ هُوَ=واو وَلِيُّهُمْ=کارسازشان است بِما=به سبب آنچه که كانُو يَعْمَلُونَا=می کردند 🌹🍃🌹🍃🌹
126-127.mp3
4.67M
آیه ۱۲۶ وآیه ۱۲۷ ازسوره انعام 🌹استاد قرائتی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر انقلاب : اگه صد مورد خیانت خواص را هم دیدید ناامید نشوید ، ان شاء الله همه شما نابودی تمدن منحط آمریکایی و صهیونیزم را خواهید دید 🇮🇷 @Emam_kh
. ♻️ همتی و دلار ۸۱ هزارتومانی! 🔰 گران شدن دلار تنها  ۱۰% به تحریم‌ها بستگی دارد. ▫️دلار گران می‌شود چون ما سود حدود ۳۰٪ به سپرده‌گذار پرداخت می‌کنیم و توسط بانک مرکزی این سود موهوم با چاپ اسکناس جبران می‌شود! ▫️دلار گران می‌شود چون ما حذف امتیاز نقل و انتقال بدون ثبت ارز و سکه و مسکوکات طلا (به عنوان اصلی ترین جایگزین های پول ملی) را  عملیاتی نمی‌کنیم! ▫️دلار گران می‌شود چون ما حدود ۱۵ میلیارد دلار را  به اسم کالاهای اساسی با نصف قیمت واقعی بین افراد محدودی توزیع می‌کنیم ▫️دلار گران می‌شود چون دولت به جای اینکه افزایش نقدینگی  و چاپ پول را در خدمت عموم مردم کشور قرار بدهد، صرف جبران ناترازی بانک‌ها  می‌کند! ▫️دلار گران می‌شود چون دولت حدود ۱۰۰ میلیارد دلار یارانه انرژی را کاملا ناعادلانه در جهت منافع طبقات برخوردار توزیع می‌کند! ▫️دلار گران می‌شود چون قوانین مالیات_بر_عایدی_سرمایه و و ثروت بجای مالیات بر خانه‌های لوکس نداریم! ▫️دلار گران می‌شود چون ما  بر مبنای   انجام نمی‌دهیم و بر مبنای انشعاب یا خودرو و صنعت و یا هر چیز دیگر انجام می‌شود! ▫️دلار گران می‌شود چون دولت کسری بودجه دارد و علیرغم ادعای کنترل تورم، عاشق تورم است! ▫️دلار گران می‌شود تا بهره‌وری اقتصاد داخلی را با اقتصاد جهانی تراز کند! و مواردی از این دست که همه ریشه داخلی دارند، به ترامپ و تحریم هم ربطی ندارند ولی متاسفانه اکثریت مجلس به نگاهی اعتماد می‌کند که مسبب این وضع است! ✍️جاسبی 🇮🇷 @Emam_kh
▫️شهید حاج قاسم سلیمانی: خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می‌بینم که در معرض خطر است. ⬅️ بخشی از نامهٔ شهید به دخترشان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 نماهنگ | برای طلوع خورشید 🎥 قرائت کامل زیارت آل‌یاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از فرازهای آن ✏️ رهبر انقلاب: یاد نشان‌دهنده‌ی این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
❗️میدونید کجا فهمیدم شهید رئیسی تمام وجودش خدمت و اخلاص و فدا شدن برای مردمه؟ با شهید سلیمانی داخل ضریح مطهر امام رضا بودند شهید رئیسی گفت ک بریم ،شهید سلیمانی گفت من دو رکعت نماز بخونم،شهید رئیسی بدونه هیچ تأملی گفت نه مردم منتظرند شهید سلیمانی بدونه هیج تعجبی ،پاسخ داد چشم بریم ❗️شاید خیلی ها بگن خب چی شد کجاش عجیب بود اما این مکالمه ی کوتاه در اوج و انتهای اخلاص فداکاری مسئولیت پذیری و مردم داری بود شهید رئیسی نگفت باشه چون شما سردار سلیمانی هستید بمونید بلکه گفت مردم منتظرند مردم مهم هستند شهید سلیمانی نگاه چپ نکرد نگفت من سردار مقاومت هستم اندازه دو رکعت نماز حقمه وقت داشته باشم بلکه گفت چشم،این چشم یعنی مردم مهم هستند اصلا ما فدای مردم هستیم مردم سلیمانی و رئیسی انتخاب کنید اهای پدر مادرها سلیمانی و رئیسی تربیت کنید اهاای ملت ها رئیسی و سلیمانی رو عزیز بدارید ✍مجتبی قدیمی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کنایه نماینده مجلس به پزشکیان و کارشناسان: آقای رئیس جمهور زیاد میگوید نمیتوانیم، نداریم و نمیشه؛ این حرف خنده دار است! کارشناس هایی که حرف به دهن آقای رئیس جمهور میزارن دلسوز نیستند! علیرضا سلیمی عضو هیأت رئیسه مجلس: 🔹وقتی دولتی میگه (بودجه) ندارم یعنی من کم‌کارم، این حرفی که مشاورین به دهن آقای رئیس جمهور میزارن ظلمه به آقای پزشکیان؛ چرا این حرف‌هارو به آقای رئیس جمهور میزنید؟ چون گفته من خودم متوجه نمیشم و به کارشناس ها مراجعه میکنم. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هیچ فسادی بزرگ‌تر از کوچک‌کردن سفره مردم نیست، هیچ‌وقت گران‌سازی راه‌حل کنترل قاچاق نبوده و نیست علت قاچاق ارزانی کالاها نیست، علت قاچاق گرانی دلار است... 👤دکتر سید یاسر جبرائیلی @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نمازهای نافله یومیه 💬 لطفاً نافله‌های نمازهای یومیه را بیان فرمایید؟ ✅ نافله‌های یومیه عبارت اند از: ۱. نافله ظهر، هشت رکعت (چهار نماز دو رکعتی) قبل از نماز ظهر؛ ۲. نافله عصر، هشت رکعت (چهار نماز دو رکعتی) قبل از نماز عصر؛ ۳. نافله مغرب، چهار رکعت (دو نماز دو رکعتی) بعد از نماز مغرب؛ ۴. نافله عشا، دو رکعت (به صورت نشسته) بعد از نماز عشا؛ ۵. نافله صبح، دو رکعت قبل از نماز صبح؛ ۶. نافله شب، یازده رکعت از نصف شب تا اذان صبح؛ (بهتر است در ثلث آخر شب خوانده شود و هر چه به فجر نزدیک تر باشد، فضیلت آن بیشتر است.) @Emam_kh
قرائت کامل نماز.mp3
2.77M
؛ قرائت کامل نماز🎤 🎙 استاد حمید رضا صوت کامل قرائت نماز چهار رکعتی مناسب جهت آموزش تصحیح_قرائت @Emam_kh
💠 نماز و بزرگى خداوند 💠 ✍حاج آقا قرائتی: اوّلین كلمه واجب در نماز «الله اكبر» است و كسى كه خداوند نزدش بزرگ شد، همه چیز را كوچك خواهد دید. 🛬كسانى كه سوار هواپیما مى ‏شوند، همین طور كه بالا مى ‏روند خانه‏ هاى بزرگ ومحلّه‏ ها و شهرها نزد آنان كوچك مى ‏شود و هر چه پرواز بالاتر باشد، زمین كوچك ‏تر جلوه خواهد كرد. ✅ كسى هم كه خداوند نزد او بزرگ شود، دیگر طاغوت ‏ها و قدرت ‏ها و مال و مقام‏ ها نزد او ارزش نخواهد داشت. 👈 حضرت امیرعلیه السلام در بیان صفات متّقین مى ‏فرماید: «عظم الخالق فى‏اعینهم فصغر مادون ذلك فى انفسهم» (نهج‏ البلاغه، خطبه 193) ❤️ چون خداوند در چشم مؤمنین بزرگ شد، غیر او هر چه و هركس باشد كوچك جلوه خواهد كرد. اگر دنیا نزد ما كم ارزش شد وابستگى ما به آن كم مى‏ شود و قهراً براى مال و مقام آن این همه جنایت و خلاف مرتكب نمى‏ شویم. 👈 از سخنان امام خمینى‏ قدس سره این بود كه «آمریكا هیچ غلطى نمى‏ تواند بكند.» این یك تهدید تو خالى و شعار نیست، كسى كه یك عمر باور داشته كه خدا بزرگ است، آمریكا نزدش كوچك جلوه مى‏ كند و هر حادثه‏ اى پیش او ساده است. 👈 حضرت زینب كبرى‏ علیها السلام عصر عاشورا گفت: «ربّنا تقبّل منّا هذا القلیل» خداوندا! این اندك را از ما بپذیر. حادثه كربلا و شهادت امام حسین علیه السلام بسیار بزرگ بود، ولى كسى كه خدا را بزرگ ببیند آن حادثه را هم كوچك مى ‏بیند. 👈و در پاسخ حاكم ستمگر بنى_امیّه كه پرسید در كربلا چه دیدید؟ فرمود: «ما رأیت الاّ جمیلا» من جز زیبائى چیزى ندیدم. آرى در دید عارفان، تمام كارهاى خداوند حكیمانه و زیباست. 📚 کتاب 114 نکته درباره‌ی نماز @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‌ ✹﷽✹ نـاحــله قسمت‌چهل‌و‌هفت نوشته‌فاطمه‌زهرادرزی‌وغزاله‌میرزاپور با تمام‌وجودم ازش خواستم‌کمکم کنه من واقعا نمیتونستم کاری کنم فقط میتونستم از خودش کمک بخوام اونقدر گریه کردم ک سردرد گرفتم از دیدن چشمام توآینه وحشت کردم دور مردمک چشام و هاله قرمز رنگی پوشونده بود دست گذاشتم زنجیر و از گردنم در اوردم. دوباره دراز کشیدم و انقدر تو اون حالت موندم ک خوابم برد ____ محمد: تازه رسیده بودم تهران بی حوصله سوییچو پرت کردم گوشه اتاق موبایلمم از تو جیبم در اوردمو انداختمش کنار سوییچ. بدون اینکه لباس عوض کنم رو تخت دراز کشیدم . از صدای جیرجیرش کلافه پاشدم بالش و پتو و انداختم کف اتاق و دوباره دراز کشیدم. انقدر از کارم عصبی بودم دلم میخواست خودمو خفه کنم. آخه چرا مث گاو سرمو انداختم وارد اتاقش شدم ؟ اصلا دوستش نه! اگه خودش داش لباس عوض میکرد چی!؟ چرا انقدر من خنگم . این چ کاریه مگه آدم عاقلم اینجوری وارد اتاق خواهرش میشه! خدا رو شکر که چشام بهش نخورد. اگه جیغ نمیکشید شاید هیچ وقت نه خودمو میبخشیدم نه ریحانه رو که به حرفم گوش نکرد و دوستش و دعوت کرد خونه. از عصبانیت صورتم سرخ شده بود. به هر حال منم عجله داشتم باید مدارکمو فورا میرسوندم سپاه. ولی هیچی قابل قبول نبود واسِ توجیه این کارِ مفتضحانه. خیلی بد بود .خیلی!!! تو سرزنشِ خودم غرق بودم که خوابم برد. _ با صدای اذان گوشیم از خواب پاشدم. رفتم تو آشپزخونه و وضو گرفتم. بعدش نشستم واسه نماز. با صدای زنگ گوشیم از خواب پریدم. به خودم که اومدم دیدم زیارت عاشورا دستمه و من تو حالت نشسته تکیه به دیوار خوابم برده بود. تا برم سمت گوشیم زنگش قطع شد . ناشناس بود منتظر شدم دوباره زنگ بزنه. ‌ تو این فاصله رفتم تو آشپزخونه و کتری و گذاشتم رو گاز و با کبریت روشنش کردم. درد گردن کم بود دستمم بهش اضافه شد . انقدر خسته بودم که توانایی اینو داشتم تا خودِ سیزده بدر بخوابم. به ساعت نگاه کردم که خشکم زد. چه زود ۹ شده بود . زیر گازو خاموش کردم و رفتم تو اتاق و سوییچ ماشینمو برداشتم. تو آینه به خودم نگاه کردم و یه دست به موهام کشیدم و از خونه رفتم‌بیرون . _ از گرسنگی شکمم قارو قور میکرد حس بدی بود. ماشین و تو حیاطِ سپاه پارک کردمُ صندوقُ زدم. کوله ی مدارکمو گرفتمو در صندوق و بستم و رفتم بالا. بعد مدتها زنگ زده بودن که برم پیششون. خیلی اذیت کردن . هی ب بچه ها ماموریت میدادن ولی واسه فرستادن من تعلل میکردن. رفتم سمت اتاق سردار کاظمی. بعدِ چندتا ضربه به در وارد شدم سلام علیک کردیم و رو صندلی دقیقا رو به روش نشستم. واسه اینکه ببینمش خیلی سختی کشیده بودم. همه ی اعصاب و روانم به هم ریخته بود . مردِ جدی ولی خوش اخلاقی بود که با پرسُ جویی که کردم و تلفنای مکرری که زده بودیم قرار شد یه جلسه باهاش بزارم. مدارکمو در آوردم و گذاشتمش رو میز و شروع کردم به حرف زدن و گله کردن. بعد چند دقیقه نگاه کردن و دقیق گوش کردن به حرفام گفت +رفتی بسیجِ ناحیه؟ _بله ولی گفتن بیام پیشِ شما. با جدیت بیشتری به مدارک نگاه کرد . چندتا امضا و مهر پای هر کدوم از ورقا زد و گف برم پیشِ سردار رمضانی. این و گفت و از جاش پا شد . منم از جام بلند شدم و بهش دست دادم. دوباره همه چیو ریختم تو کوله. _دست شما درد نکنه.خیلی لطف کردید. سرشو تکون داد +خواهش میکنم. رفتم سمت دَر و +خدا به همرات. _خدانگهدار حاج اقا. در و که بستم یه نفس عمیق کشیدم و یه لبخند از ته دل زدم. با عجله رفتم سمت اسانسور دیدم خیلی مونده تا برسه به طبقه ای ک من بودم توش. فوری رفتم سمت پله ها و تند تند ازشون بالا رفتم. به طبقه پنجم که رسیدم ایستادم و دنبال اتاق سردار رمضانی گشتم. بعد اینکه چِشمم ب اسمش که به در اتاق بود خورد رفتم سمت در و دوباره بعد چندتا ضربه وارد شدم. کسی تو اتاق نبود ‌ پکر به میزش که نگاه کردم دیدم فرما و پرونده ها روشه. منم مدارکمو از تو کیف در اوردم مرتب گذاشتم رو میزش که دیدم یهو اومده تو . برگشتم بهش سلام کردم. اونم سلام کردو بم دست داد. مدارکو از رو میز گرفتم و دادم دستش و گفتم که سردار کاظمی گفته بیام اینجا. اونم سرش و به معنی تایید بالا پایین کرد و گفت + بررسی که شد باهاتون تماس میگیریم. _چشم اینو گفتم و از اتاق رفتم بیرون. دم یه ساندویچی نگه داشتم و دوتا ساندویچ همبرگر خریدم. پولشو حساب کردم و نشستم تو ماشین و مشغول خوردن شدم. ساندویچم که تموم شد گاز ماشینو گرفتم و یه راست روندم سمت خونه. نماز ظهر و عصرمو خوندم خواستم گوشیمو چک کنم که از خستگی بیهوش شدم. فاطمه: مامان اینا از صبح رفته بودن خونه مادرجون مهمونی. امشب همه اونجا جمع شده... ادامه‌دارد...
‍ ‍ ‌ ✹﷽✹ نـاحــله قسمت‌‌چهل‌وهشتم نوشته‌فاطمه‌زهرادرزی‌وغزاله‌میرزاپور همه اونجا جمع شده بودن . بی حوصله کتابمو بستم و یه لیوان آب ریختم واس خودم و خوردم. حوصله هیچیو نداشتم. به زنجیری که مامان مصطفی برام خریده بود خیره شدم. چقدر زشت. خسته از رفتارشون و ترس از این که دوباره گریم‌بگیره سعی کردم افکارمو جمع کنم و متمرکزش کنم رو درس. تاساعت دوازده شب فیکس طبق برنامه درس خوندم . خواستم از جام پاشم که احساس سرگیجه کردم. دیگه این سرگیجه های بیخودو بی جهت رو مخم رژه میرفت. چشامو مالوندمو رفتم سمت دسشویی. به صورتم آب زدم و بعدش دراز کشیدم رو تخت. چرا اخه این همه حالِ بد؟ دلم میخواست چند ماهِ اخرو فقط به درسام فکر کنم نه هیچ چیز دیگه. به مامانم اینا هم گفته بودم که نه دیگه باهاشون جایی میرم و نه دیگه کسی باید بیاد خونمون. ساعتمو کوک کردمو گذاشتمش بالا سرم. یه چند دقیقه بعدازخوندن آیت الکرسی خوابم برد . _ با شنیدن صدای زنگ ساعت از خواب پریدم. کتابا و وسایلمو جمع کردمو ریختم تو کوله. رفتم سمت اشپزخونه و یه سری خوراکی برداشتم. یه لباس خیلی ساده پوشیدم با یه مقنعه مشکی . کولمو گذاشتم رو دوشم. واسه مامان یادداشت نوشتم که میرم کتابخونه ی مسجد و چسبوندم رو در یخچال تا نگران نشه. نمیخواستم بیدارش کنم و مزاحم خوابش بشم. اینجور که معلوم بود ساعت یک یا دوی شب رسیده بودن خونه و خیلی خسته بود . بندای کفشمو بستم و راهی مسجد شدم. دیگه برنامه ی هر صبحم همین بود چون ایام عید بود و کتابخونه ها بسته بودن مجبورا میرفتم اونجا. با اینکه خونمون خلوت بود و اغلب کسی نبود ولی با این وجود فضای اتاقم حواسمو پرت میکرد . بابا اینا با عمورضا برنامه چیده بودن واسه سیزده بدر برن تله کابین. با اصرار زیاد موفق شده بودم باهاشون نرم. احساس بهتری داشتم‌ که ایندفعه حرفم به کرسی نشسته بود . کتاب به دست رو کاناپه نشستم و تلویزیونو روشن کردم رفتم سمت تلفن خونه و وای فایِ بدبختو که به خاطر من دو هفته بود کسی به برقش نزد و وصل کردم و گوشیمم از تو چمدون قدیمی مامان برداشتم میخواستم ببینم محمد کجا میره امروز. یه چند دقیقه طول کشید تاگوشیم روشن شه. فورا اینستاگراممو باز کردم ببینم چه خبره. طبق معمول اولین کارم این بود. پیج محمدو باز کردم و صبر کردم پست اخرش یه فیلم بود صبر کردم تا لود شه یه چند دیقه گذشت که لود شد. دقت که کردم دیدم ریحانه و شوهرشن که دارن راه میرن و محمد یواشکی از پشت ازشون فیلم گرفته. صدا رو بیشتر کردم‌ . میخندید خندش شدت گرف گف (دو عدد کفترِ عاشق هستند که حیا ندارن. خدایآ اللهم الرزقنا ....) و دوباره خنده‌ !!! از خندیدنش لبخند زدم. چه صدای دلنشینی داشت این پسرر! چقد قشنگ حرف میزد. دلم چقدر تنگ شده بود واسه لحنش. پاشدم رفتم از تو کابینت برا خودم اجیل ریختم‌ تو کاسه. شکلاتامونم اوردم از تو یخچال لواشکارو هم که مامان قایم کرده بود برداشتم. نشستم جلو تلویزیون. کانالا رو بالا پایین کردم که یه فیلم جالب پیدا شد. پسته ها رو دونه دونه باز کردم و ریختم تو کاسه جداگونه . بادوما روهم جدا کردم. مشغول خوردن تخمه ژاپنی شدم. اصن یه احساس مادرونه بهشون داشتم. نیست که هیچکس به خاطر سخت بودن خوردنش بهشون نگاه نمیکرد ، من دلم میسوخت براشون. از طرف دیگه هم عاشق تجربه کردن چیزای سخت بودم. با همت فراوان و سخت کوشی شروع کردم به بازکردنشون. تخمه ژاپنی نسبت به بقیه ی چیزا مث پسته و بادوم کمتر بود‌ چون خورده نمیشد مامان کم میخرید ازش. تموم ک شد رفتم سراغ بقیه چیزا و هوار شدم سرشون. بعدش لواشکمو باز کردم و خوردمش. هی فیلم میدیدم و هی میخوردم . از جام پاشدم و ظرفا رو بردم تو آشپزخونه‌ . بی حوصله تلویزیون و خاموش کردم. شکلاتا رو گذاشتم تو جیبم و کتابمو برداشتم برم بالا که بازم سرم گیج رفت. سعی کردم تعادلمو حفظ کنم . آروم رو زمین دراز کشیدم و مشغول تست شدم. غروبِ هوا منو به خودم اورد. با عجله رفتم پایین ترسیدم مامان اینا زود بیان برا همین گوشیمو گرفتمو با عجله اومدم بالا. دوباره صفحه اینستاگراممو باز کردم. تنها جایی که میتونستم یه خبر از حالِ محمد بگیرم همون جا بود. مردم عاشق میشن میرن کافه کافی میکس کوفت میکنن به عشقشون خیره میشن از حالشون خبردار . من خیلی همت کنم گوشیمو بگیرم دستم پیج طرفمو چک کنم. یه پست دیگه گذاشته بود داشت سبزه گره میزد زیرش نوشته بود (ان شالله امسال سالِ ظهور آقا امام زمان باشه. ان شالله همه مریضا شفا پیدا کنن ان شالله همه جوونا خوشبخت بشن ان شالله منم حاجت دلیمو بگیرم و والسلام.) حاجتِ دلی؟ کسیو دوس داره ؟ ناخوداگاه اشک از چشام جاری شد. خو چ وضعشه حاجت دلی چیه اه. تو حال خودم بودم که عکس یه بچه پست شد چقدر پست میزاره اه دقت کردم عکس یه نی نی ناز بود تو بغلش. چون چهرش مشخص نبود از لباسش...
فهمیدم خودشه همونی بود که دفعه ی اول تنش بود. (هدیه ی ۱۴ روزه ای که خدا روز تولدم بهم داد. برا اولین بار عمو شدنم مبآرک! داداشم بابا شدن شمام مبارک باشه‌ سیزده بدر کنار این مموشک....! ان شالله پدر شدن خودمون و تبریک بگیم ) عهههه پسره پررووو رو نیگا ... ادامه‌دارد...
🌙 شب‌نگار 🌙 خطاب به مخالفان «فیلترینگ» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚠️ مخالفان فیلترینگ(قطع دست دشمن از تجاوز) در فضای مجازی، در مواجهه با آیات ۹۴ تا ۹۷ سوره‌ی مبارکه‌ی کهف که به ماجرای «ساختن سدّ محکم در برابر مفسدان» توسط جناب ذوالقرنین اشاره دارد، چه نظری اختیار خواهند کرد؟ 🔘 قالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ ⬅️مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ➡️ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰ أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ ⬅️سدًّا➡️ (۹۴) (آن گروه به او) گفتند: «ای ذو القرنین یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد می‌کنند؛ آیا ممکن است ما هزینه‌ای برای تو قرار دهیم، که میان ما و آنها سدّی ایجاد کنی؟!» 🔘 قالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ ⬅️ردْمًا➡️ (۹۵) (ذو القرنین) گفت: «آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها ⬅️سدّ محکمی➡️ قرار دهم! 🔘 آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا (۹۶) قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید (و آنها را روی هم بچینید)!» تا وقتی که کاملاً میان دو کوه را پوشانید، گفت: «(در اطراف آن آتش بیفروزید، و) در آن بدمید!» (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، و گفت: «(اکنون) مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزم!» 🔘 فمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَهُ ⬅️نقْبًا➡️ (۹۷) (سرانجام چنان سدّ نیرومندی ساخت) که آنها [= طایفه یأجوج و مأجوج‌] قادر نبودند از آن بالا روند؛ و نمی‌توانستند نقبی(= سوراخ و رخنه) در آن ایجاد کنند. 📝 ترجمه‌ی آیت‌الله مکارم شیرازی ✍️ ابَرشاگرد 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | شرط ساختن فرصت‌ها از دل تهدید‌ها 👆 بیانات اخیر رهبر انقلاب اسلامی درباره اینکه از دل تهدیدها، فرصت‌ها سر برمی‌آورند ➕ سخنان شهید حاج قاسم سلیمانی: با تجربه می‌گویم میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد، در خود فرصت‌ها نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh