سلام🌺🍃
خدایا!
در این صبح زیبـا
تو را سپاس میگویم
که به من فرصت دادی
یکبار دیگر ناظر بر طلوع
خورشید تو باشم
دوستان ..
روزتون متعالی
حالتون عالی عالی
و صبحتون طلایی
@Emam_kh
🔴برخی از دلایل دورشدنمان از امام زمان علیه السلام چیست؟
|👈وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف به علی بن مهزیار فرمودند:
|👈چرا دیر پیش ما آمدی؟
|👈علی بن مهزیار جواب داد: قاصد شما دیر آمد دنبالم!
|👈امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف فرمودند: نه؛ دلیل دیرآمدنت ۳چیز است:
|1⃣ شما بهدنبال جمعکردن مال و ثروت هستید
{لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ الْأَمْوَال}
|2⃣ به ضعیفتر از خودتان ظلم میکنید
{وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِين}
|3⃣ شما قطع رحم میکنید
{قطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِي بَيْنَكُم}
•| 📚 دلائل الإمامة، طبری، ص۵۴۲
@Emam_kh
🔴 علیکم بالمتون لا بالحواشی !!!
جناب آقای جهرمی ، جهت اطلاع جنابتان :
برنامه شاد (شبکه آموزشی دانش آموزان) که در این روزها جایگزین کلاس درس شده به دفعات زیاد قطع و وصل می شود و مشکلات فراوانی دارد.
اگر زحمتی نیست و تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و شوآف ها و طرح های تبلیغاتی و حمله به صدا وسیما ، وقتی برایتان باقی می گذارند لطفا به متخصصین وزارتخانه تان بفرمایید که آموزش و پرورش را در اجرای کلاس های مجازی یاری نمایند ...
#فضای_مجازی
#وزیر_شوآف
@Emam_kh
عوارض و درمان شمعدانی
وجود تار بر روی برگ ها ناشی از دو عامل است🤔
این تار ها اگر مربوط به کنه باشد که باید با کونفیدور سم پاشی شود و اگر این تارها مربوط به عنکبوت باشد که برای گیاه مفید است و نیازی به سم پاشی و از بین بردن عنکبوت نیست🕷🕷
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴قیمت نفت منفی شد!
🎥آیندهنگری رهبرانقلاب دربارهی قطع وابستگی اقتصاد کشور به نفت را ببینید
🔹قیمت نفت آمریکا دیروز ۹۹/۰۲/۰۱، در یک رکورد شکنی بیسابقه به قیمت منفی ۳۹ دلار رسید! این بدینمعناست که شرکتهای نفتی برای فروش نفت میبایست بهایی هم به خریداران در ازای نفت پرداخت کنند. اگرچه قیمت نفت امکان دارد به شرایط قبلی خود برگردد اما این سقوط قیمت نشان داد که نفت وضعیت پایدار و قابل اعتنایی ندارد.
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴پیشگویی جالب سید حسن نصرالله: همه نظامهای وابسته به نفت فرومیپاشند و ایران همچنان سرپا میماند
ورود_امام_زمان_ممنوع!!!⛔️
ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ #ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺭﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ..
ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮﻧﺪ.🍻
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ #ﺗﺎﻻﺭ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺁﺫﯾﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ.
ﺧﻮﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﺨﺘﻠﻂ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺟﺪﺍ!💃
ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺮﻗﺼﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﻠﺲ ﮔﺮﻡ ﺷﻮﺩ.💃
ﺁﺧﺮ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ، ﺷﺐ #ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻮﺩ.👰
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﺐ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻣﻨﺪ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ #ﻋﺮﻭﺱ ﺑﻠﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﻣﺤﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ..!😑
ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﺸﻮﺩ؛
#ﻋﺎﻟﻢ_ﻣﺤﻀﺮ_ﺧﺪﺍﺳﺖ ☝
ﺁﻫﺎﻥ ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ...
ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ...!
ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ#ﻣﻌﺼﯿﺖ ﮐﻨﯿﺪ.
ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ #ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻫﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺣﺘﯽ خان دایی ﻭ.…
ﺍﻣﺎ…
ﮐﺎﺵ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻤﺎﻥ نیز می آمد...😞
ﺣﻖ ﭘﺪﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ما...👨👧👦
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ!؟
ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ،
ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ...😍
ﺑﻪ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺳﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﻻﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ:
#ﻭﺭﻭﺩ_ﺍﻣﺎﻡ_ﺯﻣﺎﻥ_ﻣﻤﻨﻮﻉ ...!⛔️😓
ﺩﻭﺭﺗﺮﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻋﺮﻭﺳﯿﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ!❤️
ﻭﻟﯽ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎیم.…😞
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ.
ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ...😔
ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺍی خوشبختی ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺩﻋﺎ ﮐﺮد...🙏
ﭼﻪ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ...😢
ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﻔﺮﻩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯾﻢ، ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻣﯽ ﭘﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ #ﮔﻨﺎﻩ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺑﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﻋﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﮑﻨﯽ!
ﻣﺎ ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ...
ﺍﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ.
ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ!😥
ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ.
ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ.…😭
ﺁﻥ ﺷﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﺣﺘﯽ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﺿﯽ ﺍﺕ میگذرانیم....😓
#امام_زمان_شرمنده_ایم 😓
🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
#رمان_مسافر_عاشق❤️
قسمت_سوم
چند ساعتی ایست کہ بہ دیدار خانواده و دوستانت رفتہ ای...برای ناهارمان همان غذایی را درست کرده ام کہ همیشہ دوست داشتی!قورمہ سبزے!
هر از چند گاهی ندایی درونی وجودم را فرا میگیرد کہ عمر #عاشقانہ هایت کوتاه است بسیار کوتاه...
دستم را روے قلبم میگذارم و نفسی عمیق میکشم و سعی میکنم حواسم را از این افکار پرت کنم...
اصلا میدانے از این جا بہ بعد دوراه بیشتر ندارے!
یا نمی گذارم بروی...یا مرا هم با خودت ببرے!
با صدای زنگ تلفن بہ سمت هال میروم و گوشی را برمیدارم :
_الو؟
_ …
_الو؟؟
_ …
_محمد؟!!
_ …
جواب نمیدهی...نگرانم میکنی...تلفن را قطع میکنم تا میخواستم دوباره تماس بگیرم صدای تلفن بلند میشود! زود گوشی را برمیدارم :
_الو محمد؟!
_جان محمد؟!
_وااایـــــــــی...چرا جواب نمی دی!؟
_میخواستم صدای خانوممو بشنوم ، اشکالی داره؟
_اینـجــــــورے؟!!!
_پس چجوری؟!
_دیوونه ای به خدا...
_خــــب؛ خانوم خونہ برای ناهار چی پختہ؟
_نمی گم! با لحنی کہ شبیہ خنده اس جواب میدهی : ولی بوش تا اینجا میاد...!
در پاسخت خنده ای کوتاه میکنم و چیزی نمیگویم در جواب سکوتم میگویی : منتظرم باش!
در دلم پاسخ میدهم من مدت هاست کہ انتظارت را میکشم اما افکارم را بر زبان نمی آورم و خیلی کوتاه تایید می کنم
بعد از قطع تماست تلفن را سرجایش میگذارم و بہ ساعت نگاه میکنم چقدر فضا سوت و کور است...وقت هایی کہ نیستی براے اینکہ دلتنگے بیشتر از این امانم را نگیرد در خانہ مان نمی مانم...
بہ اتاقمان میروم و ساکت را بہ قصد شستن لباس هایت از کمد بیرون میکشم
بازش میکنم و لباس سبز نظامی ات را بیرون می آورم
#بوے_تنت را می دهد...مرحم خوبی براے تنهایی هاست!
نویسنده : مــــــریم یونسے
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
#رمان_مسافر_عاشق❤️
قسمت_چهارم
به لباست خیره میشوم مرا یاد زمانی می اندازد کہ برای اولین بار از من دور شدی...وقتی مرا در آغوشت کشیدی و گفتی کہ برای چادر زهرایی ام میروے...گوشہ چادرم را بوسیدی و گفتی کہ مبادا چادر از سر ناموسم برداشتہ شود...گفتے هیچ وقت فریب حرف مردم را نخورم...و شایعات را باور نکنم...
جورے صحبت میکردی کہ انگار آخرین بار است میبینمت...هر روز و شب منتظر این بودم کہ خبر شهادتت را بدهند...انگار دیگر باورم شده بود کہ برنمیگردے...!
اما حالا...
این منم و این تو...! شاید هم من آنقدر چشمانم پاک شده کہ تورا میبینم!
همان طور ڪہ غرق افکار بودم لکہ ای قرمز رنگ بر روے لباست توجہ ام را جلب میکند...
با بهت روی لباست زل میزنم...این؟...این لکہ ی #خون است؟!!!!
اما...اما تو سالم بودی...
_مریم؟! با صدایت یکباره از جا میپرم همانطور کہ پیراهنت در دستم است متحیر روبرویت می ایستم...با تعجب نگاهم میکنی و میپرسی : سلام! داری چیکار می کنی؟!
_س...سلام!...هیچی...میخواستم لباستو بشورم...
نفس عمیقی میکشی و از اتاق خارج میشوی چند قدم بہ دنبالت می آیم و با صداے نسبتا بلند میگویم: محمد؟!
_بله؟
_یہ...دیقہ...بیا...رویت را بہ سمتم برمیگردانی...قسمت خونے پیراهنت را بہ سمتت میگیرم و با کمی مکث میپرسم: این چیه؟!
کمی نزدیک تر میشوی و پیراهنت را از دستم میگیری اما تا چشمت بہ لکہ خونی می افتد آنرا پشتت پنهان میکنے و با تحکم میگویی: هیچی ولش کن و بعد بہ سمت اتاق میروی
در همان حال داد میزنے دیگہ بہ ساکم کاری نداشتہ باش...لباسا رو هم نمیخواد بشوری...!صدایت میلرزد...رفتارت برایم عجیب است هیچوقت اینگونہ برخورد نمیکردے
چند دقیقہ سرجایم می ایستم تا بہ اعصابت مسلط شوے...
در را میبندے و بیرون نمے آیی
رفتارت ناراحتم میکند...
نویسنده : مریم یونسی
#رمان_مسافر_عاشق❤️
قسمت_پنجم
وسایل ناهار را چیده ام...در را باز میکنی و آرام آرام بہ سمتم می آیی...
سعی میکنم سنگین و بی تفاوت باشم...قبل از اینکہ سرمیز برسے غذایم را شروع میکنم...روبرویم مینشینی...بے توجه بہ غذا خوردنم ادامہ می دهم
سنگینے نگاهت را حس میکنم...اما باز هم رویم را بہ سمتت برنمیگردانم...از جایت بلند میشوے
زیر چشمے رفتارت را زیر نظر میگیرم...میز را دور میزنی و کنارم می ایستی...
بہ بی توجهی هاے ظاهری ام ادامہ میدهم...و همان طور مشغول غذا خوردن میشوم
تا اینکہ بشقاب غذایم را از روبرویم دور میکنے...قاشق و چنگالم را روے میز میگذارم و صاف مینشینم!
بہ حرکاتم نگاه میکنے...خم میشوے و میگویی:
_قهری؟
جواب نمی دهم...
_مریمی؟
سرم را پایین می اندازم...
_خیلی خب ...قهر باش...حرف کہ میتونے بزنی؟!
باز هم هیچ نمیگویم
موهایم را کنار میزنی و آرام زمزمه میکنی:
#عاشقم_گرنیستی_لطفےکن_نفرت_بورز
#بی_تفاوت_بودنت_هرلحظه_آبم_میکند
از میز بلند میشوم و بشقاب دیگری برمیدارم...
صورتم را سمت خودت میگیری...سعی میکنم بہ چشمانت نگاه نکنم...می دانم گیرایے چشمانت کار خودش را می کند!
_تو...میدونی...چی اونجا بهم گذشت؟!
صدایت در فضا می پیچد...با همان لحن همیشگی...
جواب میدهم: تا آلان خودتو تو آینه...
سر کلامم میپری و می گویی: بہ خدا قسم با اون وجود اگہ #تو نبودی هیچ وقت برنمی گشتم...
چہ میخواهی بگویی؟!نکند رفتن دیگرے در راه است؟
نہ محمد...من دیگر توان دورے ندارم...
نمی دانستم چہ بگویم...نفس عمیقی می کشم و دوباره پشت میز می نشینم
تو هم مینشینی...بسم اللهی میگویی و شروع بہ غذا خوردن میکنے...
سریعا تغییر موضع میدهی و انگار نہ انگار کہ اتفاقے افتاده باشد با خنده میگویی: دلم برای غذاهای بدمزه ات تنگ شده بود عیال جان!!
لبخندی میزنم و در سکوت فرو می روم...
ادامه دارد.......
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️
⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜
َ
✍ترجمه:
☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️
💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫
الهـــــــــــــے آمیݧ
التمــــــــــاس دعــــــــــا
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨
📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿
@Emam_kh
🌸🍃﷽🍃🌸
🔻داستانِ برهنگی🔻
✍ وقتی حضرت آدم و حوا در #بهشت ساکن شدند، خدا به آنها فرمود:
👈 هر کار خواستید بکنید، ولی به این درختِ ممنوعه نزدیک نشید.🌳⛔️
🕋 یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ، فَکُلَا مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا، وَ لَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ (اعراف/۱۹)
💢 ای آدم! تو و همسرت در #بهشت ساکن شوید!
💢 و از هر جا که خواستید، بخورید!
💢 امّا به این درخت نزدیک نشوید.
☝️ ولی #شیطان شروع کرد به وسوسه کردنِ آدم و حوا.😈
چرا⁉️
👈 تا آدم و حوا رو #برهنه کنه.😱
🕋 فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا (اعراف/۲۰)
💢 سپس #شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد.
😈 بالاخره #شیطان موفّق شد..
آدم و حوا فریب خوردند😔 و از میوهی درختِ ممنوعه خوردند. در نتیجه:👇
🕋 فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ، بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا، وَ طَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ. (اعراف/۲۲)
💢 هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندام و عورتشان بر آنها آشکار شد.
💢 و شروع کردند به قرار دادنِ برگهای درختانِ بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند.
بنابراین، خدا اونها رو از #بهشت بیرون کرد:👇
🕋 قَالَ اهْبِطُوا.. وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ. فِیهَا تَحْیَوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ. (اعراف/۲۴ و ۲۵)
💢 خداوند فرمود: از مقام خویش فرود آیید.. که از این به بعد، قرارگاه و محلّ زندگی شما زمین است.
💢 در این زمین زنده میشوید.
💢 در این زمین میمیرید.
💢 و در روز رستاخیز، از این زمین خارج خواهید شد.
💫 در پایانِ این داستانِ غمانگیز، وقتی آدم و حوا روی زمین اومدند، خدا براشون #لباس فرستاد تا #برهنه نباشند:👇
🕋 یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشًا (اعراف/۲۶)
💢 ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندامِ شما را میپوشاند، و مایهی زینتِ شماست.
✨✨✨✨✨
حالا وقتِ نتیجهگیری از این داستانِ غمانگیزه:👇
برادرم❗️ خواهرم❗️
✅️ #پوشش و پوشاندن، کارِ خداست..
❌ ولی #برهنگی و #برهنه_کردن کارِ #شیطان است.
✅️ #لباس، نعمتِ الهی است..
❌ ولی #برهنگی و خلعِ لباس، کیفرِ #گناه.
✅️ خدا آدم و حوا رو بخاطر اینکه #برهنه شدند از #بهشت بیرون کرد..
⁉️ حالا ما چطور توقّع داریم که #برهنه بشیم و #حجاب رو رعایت نکنیم... و به #بهشت هم بریم!!🤔
👈 بعد هم بگیم: آدم باید دلش پاک باشه.
😇 خوشبحال اون آقا پسر و دختر خانمی که پوشش خدایی دارند، نه پوشش شیطانی.❤️
مخصوصاً دختر خانومها..👌
❌ #حجاب به معنیِ چادر نیست❌
👈به معنای پوشیدنِ سالمه.
🌹خواهرم! مدافعِ #چادرِ فاطمه باش.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرح حدیث اخلاق از #حضرت_سجاد علیهالسلام توسط رهبر انقلاب
آثار دنيوی و اخروی سخن نیکو:
افزايش رزق
تأخير در اجل انسان
محبوبيت درميان خانواده
ورود به بهشت
سلامتی_فرمانده_صلوات
کرونا، آمریکا را می خورد؟
✍️ آیا کرونا با سیطره اقتصادی آمریکا و موضوع تحریم ها همان می کند که موریانه با پیمان مشرکان برای محاصره و تحریم مسلمان کرد؟
🔹مشرکان ضمن امضای یک پیمان، پیامبر (ص) و مسلمانان را به مدت سه سال مورد محاصره شدید قرار دادند. اما پس از سه سال، به اراده الهی، موریانه آن پیمان را خورد و همین حجتی شد برای حقانیت پیامبر.
♦️ویروس کرونا، اکنون بیش از هر کشور دیگری به جان اقتصاد و اقتدار آمریکا افتاده است. آمریکا (تحریم کننده فروش نفت ایران) دیروز مجبور شد نفت 18 دلاری را منفی ۳۵ دلار بفروشد، یعنی پولی هم به خریداران بدهد، چرا که امکان انبار کردن بیشتر نفت را ندارد.
🔹کرونا یک ماه نیست به آمریکا رسیده، اما با ۳۱.۱ درصد از کل انقباض اقتصاد جهان، بالاترین خسارت را به این کشور زده است. به گزارش مؤسسه اعتبارسنجی مودی، کرونا تا کنون ۲۹ درصد از تولید ناخالص آمریکا را از بین برده است.
♦️اقتصاد آمریکا ۳۵۰ میلیارد دلار ضرر کرده، در حالی که حملات ۱۱ سپتامبر، ۱۱۱ میلیارد دلار ضرر به همراه داشت. تلفات کرونا، پنج برایر تلفات آمریکا در جنگ افغانستان و عراق است.
🔹«کمیته بودجه فدرال مسئولانه» پیشبینی کرده اثرات و هزینه های شیوع کرونا، کسری بودجه دولت را چهار برابر کند.
♦️واشنگتن پست نوشت تحلیلگران اقتصادی از اینکه شیوع کرونا، اوضاع فاجعهباری را رقمزده و باعث افزایش بدهی ملی به بالاترین میزان از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون شود، نگران هستند.
🔹ترامپ با همه غرورش اعتراف کرد که کرونا، اقتصاد آمریکا را "تعطیل" کرده است. او با تاخیر مجبور شد "وضعیت فاجعه" در پنجاه ایالت اعلام کند اما چنان تحت فشار است که خواستار پایان قرنطینه ولو با استفاده از آشوب مسلحانه حامیانش در چند ایالت شود؛ نوعی وضعیت ارّه نشینی!
♦️کرونا موجب بیکار شدن 22 میلیون آمریکایی شده. شبکه سیانان می گوید "کرونا در یک ماه، جهش یک دهه گذشته اقتصاد آمریکا را نابود کرد".
🔹روزنامه نیویورک تایمز هم خاطر نشان کرد:
🔻"مارگارت بورکه وایت، عکاسی است که سال ۱۹۳۷ در زمان رکود بزرگ، عکس معروف را گرفت: در حالی که مردم ِنگران در صف دریافت کمک ایستاده بودند، بیلبورد بالای سرشان، خانواده مرفهی را لبخندزنان در یک خودرو راحت نشان میداد. روی بیلبورد نوشته بود «هیچ راهی مانند راه آمریکا نیست.»
🔻رکود ناشی از کرونا، ناگهان آمریکا را به همان دوران بازگرداند. در نسخه بهروز شده عکس، خودروها چند مایل صف ایستادهاند تا غذا بگیرند، کارگران بیکار روزها برای پر کردن درخواست حقوق بیکاری تلاش میکنند و بیماران خارج از بیمارستانها برای تست کرونا تمام شب را در صف میایستند.
🔻در اقتصادی که به خاطر موفقیت هایش ستوده شده، اساسیترین نیازها - غذا، پناهگاه و مراقبتهای پزشکی - ناگهان کمیاب شده . ۵ میلیون نفر فقط طی یک هفته درخواست حقوق بیکاری دادهاند.
🔻از هر ۱۰ نفر ۴ نفر پول کافی برای پرداخت هزینههای غیرمترقبه را دارند. کرونا موجب شده ضعفهای اقتصاد ما به یکباره آشکار شود... ما یک جامعه افسرده و شکستخوردهایم".
🔹بیراه نیست مجله آلمانی اشپیگل، مجسمه آزادی را در بستر بیماری تصویر کرده و می نویسد «مدیریت فاجعهآمیز، آمریکا را به مرکز کرونا که با سقوط اقتصادی بیسابقه روبهرو است، تبدیل کرد. آیا شاهد انفجار ابرقدرت هستیم؟".
محمد_ایمانی
@Emam_kh
کنسرو_نخودفرنگی
الان فصل نخود فرنگی است.آماده کنید برای فصلهای دیگه.
✔️نخود فرنگی های شسته و پاک شده رو داخل قابلمه بریزید و قابلمه رو تا جایی که روی نخود فرنگی ها رو آب بگیره پر آب کنید و روی حرارت قرار بدید و در قابلمه رو بذارید و اجازه بدید نیم ساعتی بپزه و هر از گاهی در قابلمه رو بردارید و کف روی آب رو جمع کنید اواخر پخت به مقدار لازم نمک و چهار قاشق سرکه اضافه کنید و حرارت رو خاموش کنید(سرکه حالت نگهدارنده داره)
میتونید نخود فرنگی ها رو بهمراه آب داخلش توی ظرفی بریزید و داخل فریزر نگهدارید یا اینکه اونها رو کنسرو کنید
برای کنسرو کردن، نخود فرنگی ها رو داخل ظرف شیشه ای با در فلزی بریزید و از همون آب نخود فرنگی هم داخلش بریزید تا پر بشه و بعد در ظرف رو محکم ببندید
ظرف ها رو به حالت وارونه داخل قابلمه قرار بدین و تا نصفه توش آب بریزید و اجازه بدید بیست دقیقه بجوشه بعد حرارت رو خاموش کنید و اجازه بدید شیشه ها داخل قابلمه خنک بشن و بعد خارج کنید.
▫️سه شنبه آخر شعبان و جمکرانت هنوز خالی...
من امشب می خواهم رو به جمکران چشم های تو دعا بخوانم...
محراب فیروزه ای نگاهت را به رویم بگشا که چشمان تو از کعبه هم پرستیدنی تر است!
@Emam_kh