eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.3هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴بچرخ تا بچرخیم! تاج گردون که در دوران تبلیغات انتخابات مجلس، کارناوال‌های اشرافی به راه انداخته بود، در تلافی اقدام دکتر نجابت، به اعتبارنامه نمایندگان شاخص جریان انقلابی، اعتراض کرد. گفتنی است قبل از این تهدید کرده بود که اگر به اعتبارنامه اش اعتراض شود، به شاخص ها حمله خواهد کرد. اما ما مي‌گوييم جناب @Emam_kh
. این بود "حفظ شئون دیپلماتیک" ؟! ♦️تناقض گفتاری و رفتاری تیم روحانی و ظریف، چگونه قابل توجیه است؟ 🔹آقای روحانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت خاتمی بود و دو سال با وزیران خارجه سه دولت اروپایی مذاکره کرد که حاصل آن توافقات خسارتبار سعدآباد و پاریس بود. ♦️پس از او، آقای لاریجانی در همین جایگاه "دبیری شورا"، مذاکرات را ادامه داد. سپس آقای جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی شد و مذاکرات را با سولانا و اشتون (مسئولان سیاست خارجی اتحادیه اروپا)، تروئیکای اروپایی و ویلیام برنز قائم مقام وزارت خارجه آمریکا ادامه داد. 🔹سال 92 وقتی روحانی سر کار آمد، تیم وی ادعا کردند مذاکرات جلیلی از موضع دبیری شورا، دور از شان است (!) و دولت، مذاکرات را به وزارت خارجه بر می گرداند تا شئون دیپلماتیک حفظ شود. ♦️اما آقای ظریف چند ماه قبل در قطر، با بیل ریچاردسون فرماندار سابق آمریکایی ( و میکی برگمن افسر سابق ارتش صهیونیستی) مذاکره کرده، بی آن که شفافیتی هم در کار باشد. شان کشور را این گونه می خواستند حفظ کنند؟! یعنی وزیر خارجه ما، هم طراز یک فرماندار سابق آمریکا شده است؟! محمد_ایمانی @Emam_kh
کرونا دارد اوج می‌گیرد، آیا می‌خواهید اینها را امتحان کنید؟! گفته‌های یک پرستار در بخش مراقبت‌های ویژه بیماران ۱۹ این ها را برای آدم‌هایی می‌نویسم که نمی‌دانند افتادن در زیر دستگاه به چه معنی است و اصرار هم دارند که باید به کارهایشان برسند! اول از همه بگویم که ونتیلاتور یک اکسیژن نیست که بر روی صورتتان نصب کنند و شما هم در حالی که راحت لم داده‌اید، مشغول مطالعه روزنامه و مجلات روز شوید. برای بیماران ۱۹ به معنی فرو کردن دردناک یک شلنگ به داخل حلق است که تا زمانی که زنده بمانید یا بمیرید در جای خودش باقی خواهد ماند. این کار در حالت بیهوشی و به مدت ۲ تا ۳ هفته و بدون این که قادر به تکان خوردن باشید صورت می‌گیرد. بیمار اغلب بر روی شکم خوابانده می‌شود و شلنگی که از دهان به لوله هوا متصل است، امکان می‌دهد که با ریتم دستگاه ریه اکسیژن بدنتان را تامین کنید. بیمار نمی‌تواند صحبت کند، نمی‌تواند غذا بخورد و یا هر کار طبیعی دیگری را انجام دهد، این دستگاه است که بیمار را زنده نگه می‌دارد. احساس ناراحتی و درد بیمار باعث می‌شود که پزشکان برای اطمینان از تحمل شلنگ توسط وی و تا زمانی که دستگاه مورد نیاز باشد داروهای تجویز کنند. این به معنی قرار گرفتن در یک حالت است. ۲۰ روز پس از قرار گرفتن تحت چنین درمانی، یک بیمار جوان، ۴۰ درصد از ماهیچه‌های خود را از دست می‌دهد، دهان و تارهای صوتی‌اش صدمه می‌بیند و دچار عوارض ریوی و قلبی ممکن می‌شود. به همین خاطر هم هست که افراد مسن و افراد ضعیف تاب چنین درمانی را نمی‌آورند و می‌میرند. خیلی از ما امکان قرار گرفتن در چنین وضعیتی را داریم. اگر نمی‌خواهید به اینجا بیایید، از خودتان محافظت کنید. باز هم می‌گویم، نیست! یک شلنگ را برای رساندن غذای مایع از طریق بینی یا پوست وارد معده شما می‌کنند، یک کیسه چسبناک را به باسن شما می‌چسبانند تا اسهال‌تان را جمع کند، لوله دیگری برای جمع‌آوری ادرار به شما وصل می‌شود، یک IV برای ورود مایعات و دارو وصل می‌شود، یک I Line برای نظارت بر وضعیت فشار خون متصل می‌شود که کاملاً وابسته به دوزهای دقیق محاسبه شده است. تیمی از پرستاران، CRNA و MAMI بایست هر یک ساعت یک بار، اندام شما را مرتباً جابجا کنند و پتوی مخصوصی در زیرتان بگذارند که مایعی یخی در آن در جریان است تا به پایین آوردن دمای ۴۰ درجه‌ای بدنتان کمک کند. خب کسی هست که بخواهد همه این‌ها را امتحان کند؟! @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ قسمت_ششم 💠 بهانه خوبی بود تا هم عقده حرف هایش را سرش خالی کنم هم عشقم را بگیرم که تقریباً دنبالش دویدم. دفتر چند متری با حلقه دانشجویان فاصله داشت و درست مقابل در دفتر، به او رسیدم. بی توجه به حضورم وارد دفتر شد و در دفتر تنها بود که من پشت سرش صدا بلند کردم :«چیه؟ اومدی گرای بچه ها رو بدی؟» 💠 به سمتم چرخید و بی توجه به طعنه تلخم، با چشمانی که از خشمی مردانه آتش گرفته بود، نهیب زد :«اگه خواستی بری قاطی شون، فقط با نرو!» نمی دانم چرا، اما در انتهای نهیبش، را می دیدم که همچنان نگرانم بود. هیاهوی بچه ها هرلحظه نزدیک تر می شد و به گمانم به سمت دفتر بسیج می آمدند. مَهدی هم همین را حس کرده بود که نزدیکم شد و می خواست باز هم عشقش را پنهان کند که آهسته نجوا کرد :«اینجا نمون، خطرناکه! برو خونه!» و من تشنه عشقش، تنها نگاهش می کردم! 💠 چقدر دلم برای این دلواپسی هایش تنگ شده بود و او باز تکرار کرد :«بهت میگم اینجا نمون، الانه که بریزن تو دفتر، برو بیرون!» و همزمان با دست به آرامی هُلم داد تا بروم، اما من مطمئن بودم دوستانم وحشی نیستند و دلم می خواست باز هم پیشش بمانم که زیر لب گفتم :«اونا کاری به ما ندارن! اونا فقط شون رو می خوان!» از بالای سرم با نگاهش در را می پائید تا کسی داخل نشود و با صدایی که در بانگ بچه ها گم می شد، پاسخ داد :«حالا می بینی که چجوری حق شون رو می گیرن!» 💠 سپس از کنارم رد شد و در حالی که به سمت در می رفت تا مراقب اوضاع باشد، با صدایی عصبانی ادامه داد :«تو نمی فهمی که اینا همش بهانه اس تا کشور رو صحنه کنن! امروز تا شب نشده، دانشگاه که هیچ، همه شهر رو به آتیش می کشن...» و هنوز حرفش تمام نشده، شاهد از غیب رسید و صدای خُرد شدن شیشه های آزمایشگاه های کنار دفتر، تنم را لرزاند. مَهدی به سرعت به سمتم برگشت، دید رنگم پریده که دستم را گرفت و همچنان که مرا به سمت در می کشید، با حالتی مضطرب هشدار داد :«از همین بغل دفتر برو تو یکی از کلاس ها!» 💠 مثل کودکی دنبالش کشیده می شدم تا مرا به یکی از کلاس های خالی برساند و می دیدم همین دوستانم با پایه های صندلی، همه شیشه های آزمایشگاه ها و تابلوهای اعلانات را می شکنند و پیش می آیند. مرا داخل کلاسی هُل داد و با اضطرابی که به جانش افتاده بود، دستور داد :«تا سر و صداها نخوابیده، بیرون نیا!» و خودش به سرعت رفت. 💠 گوشه کلاس روی یکی از صندلی ها خزیدم، اما صدای شکستن شیشه ها و هیاهوی بچه ها که هر شعاری را فریاد می زدند، بند به بند بدنم را می لرزاند. باورم نمی شد اینجا است و اینها همان دانشجویانی هستند که تا دیروز سر کلاس های درس کنار یکدیگر می نشستیم. 💠 قرار ما بر بود، نه این شکل از ! اصلاً شیشه های دانشگاه و تجهیزات آزمایشگاه کجای ماجرای بودند؟ چرا داشتند همه چیز را خراب می کردند؟ هم دانشگاه و هم مسیر را؟ گیج که دوستانم آتش بیارش شده بودند، به در و دیوار این کلاس خالی نگاه می کردم و دیگر فکرم به جایی نمی رسید و باز از همه سخت تر، نگاه سرد مَهدی بود که لحظه ای از برابر چشمانم نمی رفت. 💠 آن ها مدام شیشه می شکستند و من خرده های احساسم را از کف دلم جمع می کردم که جام عشق من و مَهدی هم همین چند لحظه پیش بین دستانم شکست. دلم برای مَهدی شور می زد که قدمی تا پشت در کلاس می آمدم و باز از ترس، برمی گشتم و سر جایم می نشستم تا حدود یک ساعت بعد که همه چیز تمام شد. 💠 اما نه، شعار "" همچنان از محوطه بیرون از دانشکده به گوش می رسید. از پشت پنجره پیدا بود جمعیت معترض از دانشکده خارج شده و به سمت در خروجی دانشگاه می روند که دیگر جرأت کرده و از کلاس بیرون آمدم. از آنچه می دیدم زبانم بنده آمده بود که کف راهرو با خرده های شیشه و نشریه های پاره، پُر شده و یک شیشه سالم به در و دیوار دانشکده نمانده بود. 💠 صندلی هایی که تا دقایقی پیش، آلت قتاله بود، همه کف راهرو رها شده و انگار زلزله آمده بود! از چند قدمی متوجه شدم شیشه های دفتر بسیج شکسته شده که دلواپس مَهدی، قدم هایم را تندتر کردم تا مقابل در رسیدم. 💠 از نیمرخ مَهدی را دیدم که دستش را روی میز عصا کرده و با شانه هایی خمیده ایستاده است. حواسش به من نبود، چشمانش را در هم کشیده و به نظرم دردی بی تابش کرده بود که مرتب پای چپش را تکان می داد. تمام دفتر به هم ریخته، صندلی ها هر یک به گوشه ای پرتاب شده و قفسه کتب و نشریه ها سرنگون شده بود. نمی دانستم چه بلایی سرش آمده تا داخل دفتر شدم و ردّ را روی زمین دیدم... ادامه_دارد آبان98 انتخابات ✍️نویسنده: فاطمه_ولی_نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫 الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿 @Emam_kh
💠 ✨ای که با نامت جهان آغاز شد دفتر ما هم به نامت باز شد 💠✨ : 💦 در قرآن کریم دعایی از زبان ابراهیم خلیل الله مطرح است که میفرماید: [ وَلا تُخزِنِی یَوم یُبعثون{۸۷} یَوم لا یَنفَعُ مالٌ و لا بَنون{۸۸} إلّا مَن أتَی اللهَ بِقَلبٍ سَلیم{شعراء۸۷-۸۹} ] ( و مرا در روزی که برانگیخته شوند رسوا مساز .روزی که مال وپسران سود ندهد مگر انکه کسی دلی پاک و پیراسته به نزد خداوند آورد.) 🍂 قلب سلیمی که از عذاب خدا رهایی پیدا میکند ؛ قلبی است که تسلیم پروردگارش شده و کار خود را به او واگذار کرده .در این رابطه هیچ شک و یا مخالفت یا جدالی ندارد. جز خدا را نمیپرستد. جز به او امید ندارد و جز به اوامر او سر نمیسپارد. هیچ شبهه ای نمیتواند میان او و رضای خدا مانع شود. بیم و امیدش به خداوند او را از غیر بی نیاز کرده است.🍂 🌾 منظور از سلامت قلب پیراسته بودن آن از شک در توحید باری تعالی و یقین داشتن به حق و حقیقت است .از شرک مبرّاست و خالص و مخلص برای خدای خویش است🌾 🔅راغب اصفهانی ،کلمه سلیم و سلامت را به معنای دور بودن از آفات ظاهری و باطنی می داند ،و روز قیامت را از سایر روزها متمایز میداند . و از پروردگار خود درخواست میکند در اون روز که مال و اولاد وهر چیزی که در دنیا سود می داده الان سودی ندارد اورا یاری کند ،و سلیم چیزی را بیان میکنه که سودمند و نافع هست . 🌐 آیه الله جوادی آملی ،در باره ،می فرماید: تقوی نه برای بدن که برای قلب است . انسان با قلب و جان سفر می کند نه با بدن. لذا خدا می گوید:تقوی زادی برای قلب انسان است "تقوی القلوب " 🔹در مورد حضرت ابراهیم علیه السلام نیز آمده است ، "و اذا جاء ربه بقلب سلیم"(صافات/۸۴) همان قلب با تقوی است .و تنها قلب سلیم است که به مقصد می رسد."الا من اتی الله بقلب سلیم "(شعراء/۸۹) 📚 تفسیر المیزان ( علامه طبا طبایی ره) 📚 تفسیر تسنیم ( آیت الله جوادی آملی
⚠️ 🔴بچه ها متوجه شدید در توییت پیشنهاد مذاکره ترامپ چی گفت؟؟ گفت؛ مشاوران شما - که اکثراً تا الان اخراج شده‌اند - قمار احمقانه‌ای انجام دادند. 🔹اینکه چه زمانی بخواهید آن [اشتباه] را اصلاح کنید، به شما بستگی دارد. یعنی هنوز امید داره به ترامپ!!! بنظرتون موضع یه انقلابی در برابر توئیت ترامپ قاتل شهید سلیمانی چی بود؟؟ من که فکر میکنم همینا حاج قاسم رو با همکاری آمریکاییا شهید کردن.. @Emam_kh
ترامپ گفته الان وقته مذاکره است؟؟! ‏ایکاش اقای روحانی این بار به احمدی نژاد اقتدا کنه و صریحا جواب بده که: مذاکره را لولو برد! ‏اقای ترامپ قمار باز ما از شما یک خون طلب داریم تنها موضوعی که ما در خصوصش با شما مذاکره میکنیم: انتخاب نوع مردنتان است @Emam_kh
🔴دهانشویه گلاب و سرکه ✅به تجربه، بهترین دهانشویه، دهانشویه گلاب و سرکه است؛ به این نحو که ۵ قسمت گلاب و یک قسمت سرکه را با هم مخلوط می کنید و روزی ۳-۲ بار به عنوان دهانشویه استفاده می کنید. ✅ این داروی فوق العاده، علاوه بر خوش بو کردن دهان، در درمان انواع عفونت های دهان و دندان، سستی لثه ها و خونریزی آنها با مسواک زدن، خونریزی پس از اعمال دندان پزشکی، لقّی دندان ها، درمان انواع زخم ها و جوش های فضای دهان و پیشگیری و درمان آفت،بسیار خوب و قوی عمل می کند.
🌸رانی_هلو مواد لازم: هلو ١کیلو ‏‎آب  ۴لیوان ( یک لیتر) ‏‎شکر  حدودا یک پیمانه ‏ لیموترش 1عدد کوچک طرز تهیه:  پوست هلو ها را بکنید هسته آنها را هم جدا کنید سپس هر هلو را به چند قسمت تقسیم کنید ‏‎آب را روی حرارت بجوش بیاورید و هلوها را داخل ابجوش بیندازید و بگذارید نرم شوند. حدود ۱۰ دقیقه زمان می‌برد. حرارت را خاموش کنید شکر و آب لیمو ترش تازه را اضافه کنید هم بزنید تا شکر خوب حل شود. ‏اجازه دهید تا مخلوط کمی خنک شود. ‏‎مواد را داخل مخلوط کن یا غذاساز بریزید و کاملا میکس کنید. نوشیدنی را داخل فریزر قرار بدهید تا کاملا خنک شود. داخل هر لیوان یک تکه یخ بیندازید و نوشیدنی را اضافه کنید. و میل کنید ‏‎این نوشیدنی واقعا باید کاملا خنک شود و بعد میل شود که خیلی خوشمزست و مزه واقعی رانی هلو را میده.   نکته: میتونید مرحله آخر ١ عدد هلو را ریز خرد کنید و داخلش بریزید میزان شکر را نسبت به ذائقه‌ی خود میتوانید کم یا زیاد کنید @Emam_kh