eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
17هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨🍃 سلااااااام 🌸 مهـربـانـا قسم به روزها و شب‌های نورانیت نمیدانم چقدر زنده‌ام نمیدانم چقدر فرصت دارم نمیدانم چقدر توفیق استفاده از این فرصت‌ها را دارم اما تو ای مهربان بنده نواز یاریم کن تا قدر بدانم یاریم کن تا بندگی کنم یاریم کن مهربان بمانم و مهربان بمیرم 🌸 خـدای مهـربانـم عاجزانه از تو درخواست می‌کنم این دست‌های خالی خود و دوستان و عزیزانم را که به سوی آسمان رحمتت بلند شده تا از شاخسار درخت سبز دعا سیب سرخ استجابت بچینیم خالی برنگردانی آمین یارب العالمین رو تون پرازرحمت وبرکت🌸🍃 @Emam_kh
🌼🌸🍀🌼🌸🍀 🌹امام‌حسن‌مجتبی(علیه السلام) فرمودند: ⚡️ عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فى مَأْکُولِه، کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فى مَعْقُولِهِ.. ⚡️ فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَ یُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ.. 💢 تعجّب میکنم از کسی که، به خود فکر میکند، و مراقب است که چه چیزی میخورد، امّا به خود توجّه نمی‌کند. 💢 خوراک ناراحت کننده و مضرّ را از شکمِ دور میکند، امّا قلب خود را با مطالبِ هلاک ‌کننده پُر میکند. 📚 سفینة البحار، ماده طعم. ✨✨✨✨✨ 👇 ماها معمولاً در خیلی سختگیری می‌کنیم: ✅️ با چشم‌ِ باز، و توی نور لقمه بر میداریم. ✅️ حتماً باید ببینیم چی میخوریم. ✅️ از غذاهای مشکوک پرهیز میکنیم، ✅️ از هر مغازه و رستورانی غذا نمیگیریم، ✅️ و هزاران نکته ریز و درشتِ بهداشتی رو در رعایت میکنیم، این خیلی هم خوبه..😊 ⁉️ امّا برای غذایِ روحمون چقدر سختگیری میکنیم؟!!🤔 ❌ هر حرف و کلامی رو میشنویم.. ❌ هر کتاب و روزنامه و سایت و شبکه‌ای رو میبینیم.. ❌ هر فیلم و سریالی رو نگاه میکنیم.. ❌ تو هر جلسه گناهی شرکت میکنیم.. ❌ هر مطلب مسموم و آلوده‌ای رو توی گوشیهامون داریم.. ❌ و هزارن غذای مسموم دیگه رو داریم روزانه به خورد روح و قلبمون میدیم.. ☝️ حواسمون هست داریم چه بلایی به سر روحمون میاریم⁉️😔 و این، همون حرفِ قرآن کریمه:👇 فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَی طَعَامِهِ. (عبس/۲۴) 💢 انسان باید به غذای خودش بنگرد، که چه چیزی میخورد! 🍁☘🍁☘🍁☘🍁
---------- سعےڪنید سڪوت‌شما بیشتر از حࢪف‌زدن باشد هࢪ حࢪفے ࢪا ڪه مےخواهید بزنید فڪࢪ ڪنید ڪه آیا ضࢪوࢪۍ هست یا نه؟ هیچ وقت بی‌دلیل حࢪف نزنید... -شهیدمحمدهادی‌ذالفقاری🌿'۰
🔴 رسم نامردی این اصلاح طلبان رسمی دارند که آخر بداخلاقی و نامردی است و آن خاطره گویی یا خاطره سازی از بزرگانی است که اکنون در قید حیات نیستند. تا وقتی آن بزرگ در قید حیات است خفه خون می گیرند و لام تا کام چیزی نمی گویند اما پس از فقدان او شروع می کنند به گفتن مطالبی که نه جایی شنیده ایم و نه با شواهد و قرائن جور در می آید. یک روز از امام خمینی(ره) خاطرات شاذی که زاییده ذهن مریضشان است تعریف می کنند و امروز هم در غیاب مظلوم و عزیزمان ، شجاع شده و خزعبلات می بافند و با این بداخلاقی ها روی هرچه نامرد است را سفید می کنند ... ✍"قاسم اکبری" @Emam_kh
🔴 ‏شما هیچوقت ‎ نبوده‌اید؛ نه در ظاهر نه در باطن! اتفاقاً بارها و بارها علیه ‎ هم موضع گرفته‌اید! مشتی مدعی روشنفکر اتوکشیده‌ی قُمپز دَرکُن! شما را چه به میدان و اقتصاد و سیاست! شما را چه به مملکت‌داری و حکمرانی و دولت‌داری! مشتی بی‌خاصیت بی‌غیرت بیگانه‌پرستید! امروز و و بورس و مسکن و تورم، حاصل کار شماست. شما میدان که هیچ، کل مملکت را فدای دیپلماسی التماسی‌تان کردید، کشور را فروختید، هسته‌ای را فروختید، پروژه‌های موشکی را فروختید، مرد میدان و مردان میدان را هم فروختید و ملت را ذلیل کرد! اما ان‌شاءالله ذلیل خواهید شد چون می‌خواستید این کشور را ذلیل کنید. ۱۰۰_روزه ✅ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کمتر از یک‌ ماه بعد از اینکه دکتر گفت از اول تا آخر دروغ است، فایل صوتی یکی از محرمانه ترین گفتگوهایش که صرفا برای ثبت در آرشیو بیان شده بود در رسانه های ضدانقلاب منتشر شد! جاسوس ها تا کجا در کنار مسئولان ارشد دولت نفوذ کرده اند؟ ✍️ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 باز نشر بمناسبت مصاحبه اخیر ظریف ♦️رهبر معظم انقلاب: یکی از آقایان زمانی درباره مسئله نظامی حرفی زد، گفتم تور دفاعی بگذارند آقایان ببینند در کشور چه خبر است ♦️بعضی‌ها داخل را اصلا قبول ندارند و نمی‌دانند در داخل چه خبر است. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌸‍ چرا باید در نماز حجاب داشته باشیم؟ 🌸‍ بعضی ها می پرسند حجاب درست ولی چرا ما باید در نماز حجاب داشته باشیم؟ مسجد و حرم می آییم حجاب را می گذاریم. ولی ظهر در خانه یک خانم جوان کسی در خانه نیست و یکسره بی حجاب هستم و خدا من را آن موقع می بیند؛ حالا نمازهم می خوانم بی حجاب باشم. چرا در نماز باید چادر سر کنیم؟! مگه خدا نامحرم است؟ من که ده دقیقه بعد حجابم را برمی دارم. 🌻‍ گاهی به این عزیزان سه تا جواب می دهیم: ❶ نماز مظهر ارزش است. چرا می گوید در نماز وضو بگیر و تمیز باش؟ لباس سفید بپوش و مال ات حلال باشد. این ها ارزش است. وقتی می خواهی نماز بخوانی پاکیزه باش. مظهر ارزش است که نماز با ارزش برگزار شود. نماز فلسفه اش این است که یک دوره ارزش های دینی را مجسم کنیم. غصب نکردن مال مردم، نظم، طهارت، پاکیزگی این ها را می خواهیم مجسم کنیم. اگر حجاب ارزش نبود می گفت در خانه بدون حجاب نماز بخوان. ❷ نشانه ادب در مقابل خداست. ❸ نشان دهنده حضور قلب است. توجه انسان و حضور قلب انسان بیشتر می شود. چرا می گویند مردها در نماز عبا بیاندازند. چون برای مرد مستحب است و حضور قلب بیشتر می شود. 📚از بیانات حجت الاسلام رفیعی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 شرح دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان 🌸 دعای_روز_سیزدهم 🌸 اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ و صَبّرنی فیهِ علی کائِناتِ الأقْدارِ و وَفّقْنی فیهِ للتّقی و صُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین. 1⃣ اللهم طهرنی فیه من الدنس و الأقذار 🌷 :خدایا پاکم کن 🌷 :در این ماه 🌷 :از آلودگی ها 🌷 :ناپاکی ها 🔴 در فراز اول از دعای امروز از خداوند می خواهیم ما را از آلودگی ها و ناپاکی ها پاک کند. منظور از آلودگی ها و‌ناپاکی ها ، چرک گناه و معصیت است که انسان را آلوده و ناپاک می کند. در روایات آمده است که با انجام هر گناهی لکه سیاهی بر قلب انسان می نشیند که آن لکه سیاه با مرور زمان و انجام گناهان بیشتر ، افزوده می گردد و باعث سیاه شدن قلب می شود. در روایات آمده است که قلب انسان زنگ می زند، همان طوری که آهن زنگ می زند، پس قلبتان را با استغفار و قرائت قرآن جلا دهید. همچنین کمک کردن و دستگیری از یتیمان هم زنگار دل را از بین می برد. ماه رمضان فرصت خوبی برای شست و شوی باطنی است. 2⃣ و صبرنی فیه علی کائنات الأقدار 🌷 :و شکیبایم گردان 🌷 :در این ماه 🌷 :بر حوادث تقدیرت 🔴 در فراز دوم از خداوند می خواهیم که دربرابر حوادث قضا و قدر به ما صبر دهد. منظور از «کائنات الأقدار» قضا و قدر حتمی الهی است. انسان در تمام مراحل زندگی برای رشد و ترقی و ارزیابی عملکردش امتحان می شود و کسانی در این امتحان قبول می شوند که بر تقدیرات الهی راضی بوده و بر مشکلات و‌ مصیبت ها صبر کنند. 3⃣ و وفقنی فیه للتقی 🌷 :و موفقم ‌کن 🌷 :در این ماه 🌷 :برای پرهیزکاری 🔴 از خداوند می خواهیم که ما را در تقوا موفق کند. تقوا یعنی حفظ کردن خود در برابر گناهان. یعنی اینکه انسان در برابر‌ ارتکاب گناهان و محرمات خود را کنترل کند و به انجام‌واجبات بپردازد. 4⃣ و صحبة الاکرام‌ 🌷 :و همنشینی 🌷 :نیکان 🔴 از خداوند می خواهیم که ما را با خوبان‌ و نیکان همنشین کند. بین تقوا و همنشینی با نیکان رابطه ای وجود دارد. زیرا انسانی که تقوا پیشه کند هیچ گاه با کسانی که معصیت پروردگار می کنند معاشرت نمی کند. اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم و علمای بزرگی مثل آیت الله طباطبایی و سایر علما را در نظر بگیریم می بینیم با نیکانی همچون آیت الله قاضی همنشین شده اند. خلاصه همنشین ما می خواهد خوب یا بد باشد در ما اثر می گذارد. 5⃣ بعونک یا قرة عین المساکین 🌷 :به یاری ات 🌷 :ای نور چشم 🌷 :درماندگان 🔴 خدایا به کمک و یاری ات این دعاهای من را مستجاب کن ای کسی که روشنی چشم مساکین هستی . 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥پشت پرده مصاحبه جنجالی ظریف بر علیه 💯لطفاً مدیران کانال ها،گروه ها و رسانه های مختلف،قبل از هر اقدامی این فایل رو تا آخر ببینید تا مغلوب جنگ روانی جریان اصلاحات نشویم... 🎥تحلیل مهم استاد پورآقایی 💠گروه رسانه ای تیمورا 🆔 @Timoora
🔷س 5392: آيا براى کودک و در طول روز برای شخص اشکال دارد؟ ✅ج: جويدن غذا براى کودک و چشيدن غذا و مانند آن كه معمولاً به نمى‏ رسد، را باطل نمى‏ كند، اگر چه اتفاقاً (بى اختيار) به حلق برسد؛ ولى اگر از اول مى‏ داند كه به حلق مى‏ رسد، چنانچه فرو رود، روزه باطل مى‏ شود. 🔷س 5393: جویدن آدامس و مکیدن کندر برای روزه دار چه حکمی‌ دارد؟ ✅ج: اگر چیزی وارد حلق نمی‌‌شود مانعی ندارد، ولی مکیدن کُندر روزه را باطل می‌‌کند. 📕منبع: leader.ir @Emam_kh
👈در حقوق، محجور به کسی می گویند که توانایی اداره اموال و دارایی و شخصیت خود را ندارد مثل کودک یا مجنون و یا سفیه و برای وی قیم و وصی تعیین میکنند تا امورات او را مدیریت کنند. ✋آقای ظریف! شما بارها و بارها بارها نشان داده اید که الفبای سیاست را نمی دانید و در این عرصه چون کودکی سفاهت معناداری دارید تا جاییکه هر مواضعتان در سیاست کار دستتان میدهد. 🔹از این دولت! وعده های توخالی شگفتی نیست که را که امورات سیاسی اش باید در دست قیمی باشد بر سر کار بگمارد و امورات ملت 80 میلیونی را در عرصه بین المللی مدیریت کند. بر این مبنا، دور نبود برجامی که منافع ملی در آن به حراج گذاشته و آنقدر افتضاح شده که به دنبال کسی باشید که مسئولت شکست خود را به گردن او بیاندازید و البته او قادر به دفاع نباشد چون در میان نیست. ✍ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 آیت الله حائری شیرازی (ره) : 👌 زنها وقتی باردارند، با احتیاط می‎نشینند و می‎ایستند. ✅مؤمن هم باردار است و جنین او ایمان اوست. 💠زن حامله اگر از بلندی بیفتد، بچه‎اش سقط می‎شود؛ ❎مومن هم گاهی یک حرف ناملایم می‎زند و ایمانش سقط می‎شود. 🔴زنی که پشت سر هم به این طرف و آن طرف می‎پرد، باور کن که حامله نیست. اگر حامله بود این‎طور بی‎پروا نبود. ♨️کسی هم که لابلای حرفهایش خیلی شلنگ تخته می‎اندازد و در قضاوتش درباره این و آن، هرچه خواست می‎گوید، باور کن که حامل «ایمان» نیست. @Emam_kh
افتضاح آشنا، حرف‌های غلط ظریف و پازل دوستان بن‌ سلمان 🔻مختصری درباره یک رخداد تلخ: 1⃣ یک فایل صوتی (که سخنگوی وزارت خارجه می‌گوید تقطیع شده‌) از آقای «محمدجواد ظریف» در رسانه سعودی «ایران اینترنشنال» منتشر شده است؛ این فایل محصول مصاحبه‌ای با حضور سعید لیلاز و آقای ظریف است که ذیل پروژه‌ای تحت عنوان تاریخ شفاهی دولت آقای روحانی و‌ زیر نظر مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌ جمهوری انجام شده است. 🔸بدین ترتیب مسئولیت اول و اصلی بیرون رفتن این فایل که در قسمت‌های مختلفی از آن آقای ظریف تاکید می‌کند نباید علنی شود، با آقای «حسام‌الدین آشنا» رئیس این مرکز است؛ بدین ترتیب او باید در رابطه با این افتضاح بزرگ خود و زیرمجموعه‌اش پاسخگو باشد. 2⃣ آقای ظریف در این فایل تقطیع شده سخنانی درباره دیپلماسی و منطقه و ... به زبان می‌آورد که اگر همه حرف‌های او همین‌ها باشد و تقطیع صحبت‌های او مفهوم را عوض نکرده باشد سخنان نابه‌جا و غلطی است. 🔸تجربه آقای ظریف و دیپلماسی او هم نشان می‌دهد که عاقبت رویکردهای او و دولت آقای روحانی شکل‌گیری سنگین‌ترین تحریم‌های تاریخ علیه ایران بوده و چنین توجیهات و آسمان ریسمان بافتن‌هایی نمی‌تواند مسئولیت این افتضاح در حکمرانی را کم کند. 3⃣علیرغم مسئولیت آقای آشنا و زیرمجموعه‌اش و سخنان پر از غلط آقای ظریف در این فایل، نحوه مواجهه با این مساله را باید فراتر دید. 🔸نکته مهم برنامه دشمن در این زمینه است؛ دشمن و به ویژه رسانه بدنام و رسوایی مانند «ایران اینترنشنال» که مزدبگیر جلادی مانند «بن‌سلمان» است با چه رویکرد و انگیزه‌ای این فایل را منتشر کرده؟ 💢 آیا هدف تشدید یک دوقطبی مضر درباره سیاست خارجی در کشور است که در این راستا می‌خواهد موضع آقای ظریف و‌ دوستانش را تقویت کند؟ و یا به دنبال شکل‌گیری نزاعی است که نهایتاً دود آن به چشم تمام جناح‌ها و از جمله اصل انتخابات برود؟ 🔰 نکته مشخص این است که ضمن مسئول دانستن جناب آشنا و غلط دانستن رویکرد آقای ظریف که می‌تواند معانی مشخصی برای انتخابات داشته باشد، باید از قرار گرفتن در مسیر سیاسی دوستان بن‌ سلمان اجتناب کرد. 🔺چه این رویکرد بن سلمان موافقت با بخشی از اظهارات ظریف باشد و چه دامی که ناظر به انتخابات چیده‌اند. استادرائفی پور @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیه 79 سوره آل عمران 🌸 مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالْنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُواْ عِبَاداً لِّى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ كُونُواْ رَباَّنِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتاَبَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ ترجمه: هیچ انسانی كه خداوند به او كتاب و حكم و نبوّت داده است، حقّ ندارد به مردم بگوید: به جاى خدا، بندگان من باشید. بلکه (بگوید:) مردمی الهی باشید، آن گونه که کتاب خدا را می آموختید و درس می خواندید. 🌷 : انسان 🌷 : نبوت 🌷 : بندگان 🌷 : جمع ربانی است به کسی گفته می شود که پیوند او با خدا محکم باشد و در فکر اصلاح و تربیت دیگران باشد. 🔴 : درباره شأن نزول اين آيه و آيه بعد نقل شده كه: كسى نزد صلی الله علیه و آله آمد و اظهار داشت ما به تو همانند دیگران سلام می کنیم در حالی که به نظر ما چنین اعترافی کافی نیست تقاضا داریم به ما اجازه دهی امتیازی برایت قائل شویم و تو را سجده کنیم! پیامبر فرمود: برای غیر خدا جایز نیست، پیامبر خود را تنها به عنوان یک بشر احترام کنید ولی حق او را بشناسید و از او پیروی نمایید. 🌸 این آیه افکار باطل گروهی از اهل کتاب را نفی و اصلاح می کند، مخصوصاً به گوشزد می کند که هرگز مسیح بن مریم علیه السلام ادعای خدایی نکرد و نیز به درخواست کسانی که می خواستند این گونه ادعاها را درباره پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تکرار کنند صریحا پاسخ می گوید می فرماید: {ما کان لبشر أن يؤتيه الله الكتاب و الحكم و النبوة ثم يقول للناس كونوا عبادا لى من دون الله: هيچ انسانی که خداوند به او کتاب و حکم و نبوت داده است، حق ندارد به مردم بگوید: به جای خدا، بندگان من باشید.} نه پیامبر اسلام و نه هیچ پیامبر دیگری حق چنین سخنی را ندارند و اینگونه نسبت ها که به پیامبران داده شده همگی ساخته افراد ناآگاه و دور از تعلیمات آنهاست. 🌸 سپس می افزاید: {ولكن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الكتاب و بما کنتم تدرسون: بلکه (بگوید:) مردمی الهی باشید، آن گونه که کتاب خدا را می آموختید و درس می خواندید.} آری! فرستادگان الهی هیچ گاه از مرحله و عبودیت تجاوز نکردند و همیشه بیش از هر کسی در برابر خداوند خاضع بودند. از جمله مزبور استفاده می شود که هدف انبیا تنها پرورش افراد نبوده، بلکه هدف تربیت عالمان ربانی و مصلحان اجتماعی و افراد بوده تا بتوانند محیطی را با علم و ایمان خود روشن سازند. 🔹 پيام های آیه79سوره آل عمران 🔹 ✅ سوء استفاده از موقعیّت، محبوبیّت و مسئولیّت، است. ✅ و حكمت و نبوّت، انسان را از بشر بودن خارج نمى كند. ✅ هدف ، تنها نجات بشر از شرک نیست، بلكه رشد انسان تا مرحله ‌ى ربّانى شدن است. ✅ راه شدن، علمِ دین و درس كتاب است «ربّانیّین بما كنتم تعلّمون...» ✅ اگر و تعلّم و درس، انسان را ربّانى نكند، در واقع آن علم، علم نبوده است. «ربّانیّین بما كنتم تعلّمون...» ✅ ، مفسّران واقعى قرآن هستند. ✅ و كتاب های آسمانى، باید همیشگى باشد. ✅ ، شغل انبیاست. تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
وقت افطار اگه لبخند فرشته‌ها رو دیدی یادت باشه خیلی‌ها بیمارن خیلی‌ها گرفتارن خیلی‌ها قرض دارن خیلی‌ها بیکارن خیلی‌ها حاجت دارن خیلی‌ها محتاجن خیلی‌ها جوون دارن خیلی‌ها دختر دم بخت دارن خیلی‌ها اولاد ندارن خیلی‌ها دردمندن فراموششون نکنیم برای دیگران دعا کنیم تا در حقمون دعا بشه حاجتتون روا بخیر ان شاءالله طاعاتتون قبول درگاه حق🌸 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 159 لرزی به تنم افتاد و لخت شدن بدنم کوچکترین عارضه ی این بوسه ی عمیق که گویی عطش تمام این سالها را به یک جا می خواست نوش کند شد. نفس کم آورده و فشاری بی‌رمق به سینه اش آوردم. مکثی در بوسیدن کرد و جدا شد. نای باز کردن چشم هایم را نداشتم و دلم گریز می خواست! گریز از مردی که از دیشب کمر به نابودی ام بسته بود. انکار نمی کنم از اولین بوسه ام لذت نبردم ولی اینطور به منظور بستن دهانم و خالی کردن حرصش آزارم می‌داد. دلم تجربه ای عاشقانه تر می خواست تجربه ای که در آن مجالی برای به غلیان در آمدن احساساتم داده شود. با صدای بم شده اش صدایم زد: عسل؟ اشک هایم فرو ریخت و دلگیر به چشم های تب دار و خمارش که ترس را هوار می زد نگاه کردم. لب زد: عسل من... فشاری به سینه اش آوردم تا دست هایش را از دورم باز کند با مقاومتی که در رها نکردنم کرد بی اختیار و به خاطر تحمل فشار عصبی داد زدم: ولم کن. ناباور نگاهم کرد و دست هایش را از دورم باز کرد. دوان دوان راه آمده را برگشتم و به صدا زدن هایش توجهی نکردم. اشک هایم روی صورتم روان بودند و دمی بود که به هق هق بدل شوند. گوشی ام را از جیبم بیرون کشیدم و شماره احمد را گرفتم. صدایش به بوق دوم نرسیده در گوشی پیچید: جانم؟ سریع و پشت سر هم حرفم را گفتم. - احمد بیا اونجا که ماشین ها رو پارک کردیم. باید برگردیم ویلا آدرس ندارم. نگران شد و پرسید: چی شده؟ داری می دوی؟ کلافه گفتم: بیا فقط. و گوشی را قطع کردم. از جنگل خارج و کنار ماشین ها ایستادم. به خاطر دویدن به نفس نفس افتاده بودم به ماشین احمد تکیه دادم و سینه ام را ماساژ دادم تا کمی آرام شود. چند دقیقه نگذشته بود که فرهاد و کمی بعد ازگحمد از جنگل خارج و به سمتم آمدند. احمد با نگرانی در حالی که نگاهش بین هردومان در گردش بود پرسید: چی شده؟ سرم را پایین انداخته بودم. دلم نمی خواست با فرهاد چشم تو چشم شوم خوب که فکر می کردم کمی هم خجالت می کشیدم. فرهاد بی توجه به سوال احمد کنارم ایستاد و در صورتم خم شد. - عسل ببین منو! خواهش می کنم اذیتم نکن. اشک هایم راه افتادند که پوفی کشید. - تو رو خدا اینجوری نکن. احمد سعی در آرام کردن فرهاد کرد. -آروم باش فرهاد داری سکته می کنی. بگید چی شد یهو خب!؟ فرهاد: هیچی نگو احمد یه غلطی کردم خودم باید درستش کنم. رد به من ادامه داد: هر چی گفتم ببخشید کوتاه نیومدی اعصابم ریخت به هم نفهمیدم چی کار می کنم! به خدا فقط می‌خواستم آرومت کنم. نگاه دلگیر و اشکی ام را بالا کشیدم و به چشم های غم دار و پشیمانش سوختم. چرا نمی فهمید حرف دلم را!؟ همه چیز را وارونه متوجه میشد! ناراحتی من از بوسه اش نبود! ناراحتی من دقیقا همین توجیه مسخره اش بود! همین علت کارش بود که گند زد به اولین بوسه مان! کم کم داشتم شک می کردم که فرهاد فقط ادعایش می شود که مرا از بر است، او حتی مسئله به این سادگی را نمی فهمید و درکم نمی کرد! - این جوری نگام نکن دیوونه میشم به خدا. غلط کردم خوبه؟ چشمهایم را با درد بستم. فایده نداشت هر چه بیشتر ابراز پشیمانی می‌کرد و توجیه می آورد قلب من دردناک تر می شد. بدتر از این ممکن نبود! حرف هم را نمی فهمیدیم... دستم را بالا آوردم و جلوی صورتش گرفتم تا ادامه ندهد. -بسه فرهاد. کشش نده لطفا. نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ 🌺🍃🌸🍃🌺
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 160 چنگی داخل موهایش زد و لحظه ای محکم پلک هایش را به هم فشرد و باز کرد. حرف گوش کن شدن هم صفات جدیدش افزوده شده بود که بس کرد و دیگر حرفی نزد!... بخاطر سکوت ما و دلخوری مان سفر کوفت بقیه شد و تصمیم به بازگشت گرفتیم. تمام مسیر را هم، خودم را به خواب زدم و به آهنگ هایی که در اتاقک ماشین طنین می انداخت گوش دادم. گرچه فرهاد هم بس کرده بود! به محض ورودمان به آپارتمان لوازم ام را در چمدان جمع کردم. این رابطه که پایه هایش از اول کج بنا شده بود باید همین جا کات می‌خورد؛ شاید شروع دوباره چاره کارمان بود. دسته چمدان را به دست گرفته و روی زمین کشیده و به سالن رفتم. نگاهی به فرهاد روی مبل ولو شده بود کردم. بعد از قهر و دلخوری مان در شمال سخت بود باز کردن سر صحبت. به زور اسمش را صدا زدم: فرهاد؟ چشم هایش به یکباره باز و در جایش نشست. نگاهش که به چمدانم افتاد از جایش بلند شد. - این چیه؟ بی توجه به سوال مسخره اش گفتم: دارم بر می گردم خونه. با بچه بازی هام حتما خیلی عمه و بقیه رو نگران کردم. وقتشه تکلیف خودم رو روشن کنم... مکثی کردم و ادامه دادم: تو این مدت خیلی... خیلی زیاد کمکم کردی همه جوره هوامو داشتی، نمی دونم چجوری تشکر کنم؟! دستش را روی بینی اش گذاشت. -هیس. هیچی نگو دیگه، صبر کن لباس هام رو عوض کنم بریم. اعتراضی به همراهی اش نکردم. تمام مسیر را در این فکر بودم که چطور باید با عمه مینا رو به رو شوم و از خجالت آب نشوم. سر کوچه مان که رسیدیم قلبم شروع به دوبل کوبیدن کرد. نگاهم میخ آپارتمان بود که با سرعت بالای فرهاد خیلی زود مقابلش قرار گرفتیم. به فرهاد نگاه کردم و با استرس لبم را زیر دندان کشیدم. ماشین را خاموش کرد و نگاهم کرد. خوبی؟ سری تکان دادم و از ماشین پیاده شدم. در که توسط فرهاد باز شد با دیدن حیاط بغض چنگ سینه ام شد چقدر دلم برای این خانه ی بی جان که خاطرات از هر جانداری جاندارترم را در بر داشت تنگ شده بود؛ خاطرات روزهایی که قدرشان را ندانستم و با نادانی به باد دادم و حال حسرت کنج دلم کاری از دستش برای برگرداندنشان بر نمی‌آمد‌. بی توجه به فرهادی که با نگرانی صورتم را می کاوید قدم به حیاط گذاشتم و سمت ساختمان رفتم و جان دادم برای روزهای خوشی که در آن به دست دهر سپرده بودم. فرهاد سمت آسانسور رفت ولی نگاه من به روی در خانه بی بابایم قفل بود وقتی دید قدم از قدم بر نمیدارم راه رفته را بازگشت و کنارم قرار گرفت و مغموم شده گفت: عسل بریم بالا. چرا ایستادی؟ نگاه اشکی ام را به صورتش دوختم. - تو برو بالا فرهاد من یه ساعتی میرم خونه خودمون بعد میام. - تو خونه ی خالی، تنهایی میخوای چیکار کنی؟! نمی ذارم بری از حالت معلومه میخوای بری بشینی به گریه کردن. بی حوصله گفتم: گیرنده فرهاد، به خدا نیاز دارم به تنهایی. سر یه ساعت میام بالا. تصمیم رنگ لحنم شد و گفت: میخوای پیشت بمونم؟ - نه می خوام تنها باشم فقط فرهاد... لطفاً راجع به... لبی تر کردم، هنوز سخت بود برایم از صیغه امان حرف زدن... ادامه دادم: محرمیت مون به عمه اینا چیزی نگو. خاموش خیره ی صورتم بود که چیزی از نگاهش سر در نیاوردم. ادامه حرفم را زدم: هیچ کس اندازه خودت علت واقعی محرمیت مون رو نفهمید و مطمئنم نمی فهمه. نمی دانم کنایه ی کلامم را گرفت که با طعنه پرسید: تو چی؟ - من چی؟! - تو فهمیدی؟ نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ 🌺🍃🌸🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا