🔴 اولین ها در تحولات اخیر فلسطین
✔️ برای اولین بار غزه جهت دفاع از کرانه باختری و تجاوز به قدس وارد جنگ با رژیم صهیونیستی شد و ابتکار عمل از ابومازن سازشکار در کرانه باختری گرفته شد.
✔️ برای اولین بار مقاومت جهت حملات موشکی خود ساعت تعیین کرد. این به معنای افزایش چشمگیر قدرت و اعتماد به نفس مقاومت است.
✔️ برای اولین بار تل آویو و مابعد تل آویو و حیفا توسط مقاومت از غزه موشک باران شد.
✔️ برای اولین بار از موشک ۲۵۰ کیلومتری استفاده شد.
✔️ برای اولین بار پهپادهای شهاب جهت حمله به دشمن بکارگرفته شد.
✔️ برای اولین بار همزمان با حملات موشکی ، ساکنین اراضی اشغالی هم قیام کردند که این مهم ترین تحول این روزهای جبهه #فلسطین است.
#القدس_اقرب
#قدس
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
بیسکویت شطرنجی
مواد لازم
آرد 180گرم
کره یا مارگارین 120گرم
پودر شکر 60گرم
زرده 1عدد
وانیل
کاکائو 1ق س
روش تهیه:
کره و پودر شکر را3تا4دقیقه میزنیم ،زرده رو به همراه وانیل اضافه کرده ویکی دو دقیقه دیگر با همزن میزنیم .در آخر آرد را اضافه میکنیم تا خمیر جمع بشه .خمیر را ورز نمیدیم چون به روغن میافته.خمیر را نصف کرده، نصف آن را کاکائو میزنیم و مخلوط میکنیم .حالا با کمک نایلون خمیر رو به قطر1سانت پهن میکنیم و با همون نایلون به شکل مستطیل درمیاریم.کناره های مستطیل رو با کاردک صاف میکنیم .اندازه مستطیلها و قطر خمیر سفید و شکلاتی باید یکسان باشه،، 20 دقیقه داخل فریزر میذاریم. خمیرها رادرآورده و با کارد نوارهای یکسانتی یا نیم سانتی برش میزنیم
ردیف اول :سفید،شکلاتی،سفید،
ردیف دوم:شکلاتی،سفید،شکلاتی
ردیف سوم سفید،شکلاتی،سفید
اگه نوار سفید گذاشتیم ردیف بعد روی نوار سفید شکلاتی قرار میگیره به همین ترتیب تا شکل شطرنجی بشه. میشه در هر ردیف 4تا نوار بذاریم.مابین نوارها رو سفیده تخم مرغ میزنیم تا به هم بچسبه نایلون رو ،روی برشها بر میگردونیم و آروم با دست اطراف خمیر رو صاف میکنیم . مجددا با همون نایلون 20 دقیقه در فریزر میذاریم .داخل یخچال هم میشه بذارین ولی اگه فریزر بذارین برش زدن خمیر راحتتره و شکل شیرینی تمیزتر در میاد.بعد از 20دقیقه از فریزر درآورده و برشهای نیم سانتی زده و داخل سینی فر میچینیم سینی رو به مدت 5 دقیقه درفریزر میذاریم و بعد درآورده و داخل فر 170 درجه میذاریم زمان پختش 15 تا 20 دقیقه هست در حدی که اطراف بیسکویت طلایی بشه
شیرینیها رو با فاصله میچینیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه🌙
به اَبی اَنتَ وَ اُمی یا اَباعَبدِالله. . .
👆حرم مطهر امام حسین علیه السلام در شب عید سعید فطر
#سلام_ارباب_خوبم
- اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
- وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ !🌱'°
#شب_جمعه حـرم یار چه دیدن دارد!
#آه_کربلاء💔
#اللهم_ارزقنا
اَلّلهُمَّـ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🌹
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پروردگارا...
💫به خواب عزیزانم آرامش
🌸به بیداریشان آسایش
💫به زندگیشان عافیت
🌸به مهرشان وفا
💫به وجودشان صحت عطا بفرما
🌸مثل هر شب براتون
💫یک تن سالم
🌸یک لب خندووووون
💫یک دنیا خوشبختی
🌸وفرداهایی بهتر
💫ازخداوند مهربان خواستارم
✨💫شبتون به نور خدا روشن🌸🍃
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸بسم الله الرحمن الرحیم🍃🌸
🍃🌸خدایا به امیدتو🌸🍃
🌸آرامش یعنی؛
🍃قایق زندگیتان را،
🌸دست کسی بسپارید که،
🍃صاحب ساحل آرامش است...
🌸دوستان مهربان
🍃امیدوارم که
🌸روزتان پرازبرکت
🍃عمرتان باعزت
🌸مشکلاتتان اندک
🍃تنهایی هاتان عبادت
🌸و رسمتان محبت باشد
🍃سلام
🌸روزتون پراز عشق ومحبت🌸🍃
@Emam_kh
🌼 یا_صاحب_الزمان_ادرکنی🌼
و چقدر سخت است
که این عزیزترین عید را
بدون آن عزیزترین غایب
از نظر بگذرانیم ....
کاش عیدی مرا نقدی دهند
روزیم را دیدن مهدی دهند
🌼 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌼
@Emam_kh
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :
أيُّها النّاسُ ، إنّما بَدْءُ وُقوعِ الفِتَنِ أهْواءٌ تُتَّبَعُ ... ولَو أنَّ الحَقَّ خَلَصَ لَم يَكُنِ اخْتِلافٌ ، ولكنْ يُؤخَذُ مِن هذا ضِغْثٌ ومِن هذا ضِغْثٌ فيُمْزَجانِ فيَجيئانِ مَعا ، فهُنالِكَ اسْتَحْوَذَ الشّيطانُ على أوْليائِه ، ونَجا الّذينَ سَبَقَتْ لَهُم مِن اللّه ِ الحُسْنى .
امام على عليه السلام :
اى مردم ! جز اين نيست كه فتنه ها،به سبب پيروى از خواهشهاى نفسانى،آغاز مى شود ... اگر حقّ خالص و يكدست بود اختلافى پيش نمى آمد . اما اندكى از حقّ و مشتى از باطل گرفته و درهم آميخته مى شوند . در اين جاست كه شيطان بر دوستداران خود چيره مى شود ، اما آنان كه نيكى (لطف) خداوند پيشاپيش شامل حالشان شده نجات يابند .
الكافي : 1/54/1 .
🔻نخـــند...
✨کارگر شهرداری پشت گاریش نوشته بود: به کارم نخند ، محتاج روزگارم...
✋به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
❌به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
🚫به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
❗️به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
⛔️به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سر دارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
نخند...
⚠️نخند که دنیا ارزشش را ندارد...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
✅آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند...
👈خیلی ساده
هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان "خدا"ست، نخند !
@Emam_kh
🚨آیت الله علم الهدی به احمدی نژاد: آقایی عربده می کشد و می گوید در انتخابات شرکت نمی کنم
امام جمعه مشهد:
🔹اگر کسی بگوید در انتخابات شرکت نمیکنم مثل نعمتی است که لگدمال شده و تمام رسانههای غربی و آمریکایی و مزدور استکبار درصدد این هستند که مردم را نومیده کرده و بگویند در انتخابات شرکت نکنید.
🔹اگر دیگران بخواهند برای شما تصمیم بگیرند زندگی شما نیز همین میشود؛ اینکه آقایی عربده بکشد من در انتخابات شرکت نمیکنم یعنی در سرنوشتت تصمیم گیرنده نیستی.
@Emam_kh
🔵⇤ سفارش امام خمینی(س) به شورای نگهبان⬇️
🔷 ⇦ حضرات فقهای شورای نگهبان تقاضا می شود که
🔹 در ماموریت مهم خود به هیچ وجه ملاحضه اشخاص و یا گروه های انحرافی را ننموده
🔷 و به وظیفه بسیار خطیر خود قیام و اقدام نموده
🔹 و نگهبانی از اسلام و احکام مترقی آن نمایند
(۵۹/۳/۷)
@Emam_kh
☘🍁☘🍁☘🍁
🍂🍃🍂🍃
🌿🌱
🌸
امیرمؤمنان میفرماید ،که ما دو عید داریم اولی عید ظاهری همان عید فطر، عید قربان و ... دومی هر روزی که انسان در آن روز به دنبال کمال انسانی باشد عید است.
در راه انسانیت به تمنا نشود بس درین راه خون جگر باید خورد باید سختی کشید آقا
نفس انسان فراری است اگر نتوانی او را در سیطره خود داشته باشی از دست میرود سرکشی میکند ،انسان باید دائم الحضور باشد.
آن جور که انسان در کلاس حضوری با استاد درس میگیرد، با وسایل ارتباطی امثال موبایل و غیره نمیتواند یاد بگیرد چون اینها جمادند.
" روز عید فطر بهتر است جماد ببخشد(برنج و...)؛ فطریه ازنوع جماد و نبات را بگیرد و بدهد.
عید قربان ،قربانی به جماد و نبات تعلق نمیگیرد،به حیوان تعلق میگیرد.
فرمودید مراتب از جماد و نبات و حیوان است تا انسان. شخص باید مقدمه بگیرد بیاید در عید فطر از دست جماد و نبات آزاد بشود، بعد مقدمه بگیرد و بیاید در عید قربان از دست حیوان هم آزاد شود.که دیگر بعد از عید قربان وارد وادی انسانیت بشود. که اینجا دور هم هست. همین جور سال به سال تا جایی که دیگر ابن الزمان و ابن المکان نیست و أَب الزمان و أَب المکان میشود که دیگر کل شبش میشه روز و کل روزش میشود شب، هر روزش عید فطر است، هر روزش عید قربان است.هر شبش لیله القدر است.که دیگر در آن مقام علی الظاهر مأموربه شریعت هست مثل بقیه اما دیگر در وادی انسانیت قدم میگیرند.یعنی برایش ملکه بشود و دیگر تنزل نکند.در عید فطر، فطریه را باید بدهد به فقرا و هیچ هم خودش استفاده نکند اما درعید قربان دیگر فقط فقرا نیست...
#استادصمدی_آملی
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با لباس زنانه فرار کرد.
حجتالاسلام قرائتی: با وضعیت کنونی رییسجمهور شدن مانند رفتن به قتلهگاه است!
کسی فکر نکند چون فلان میلیون رای داشته عزت دارد. بنیصدر هم در اول انقلاب ۱۱ میلیون رای داشت اما با لباس زنانه فرار کرد.
@Emam_kh
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیه 104 سوره آل عمران
🌸 وَلْتَكُنْ مِّنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُوْلئَِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
🍀 ترجمه: و از میان شما باید گروهى باشند كه به خیر دعوت کنند و امربه معروف ونهى از منكر کنند و آنها همان رستگاران هستند.
🌷 #ولتکن: باید باشد
🌷 #منکم: از میان شما
🌷 #أمة: گروه ، امت
🌷 #یدعون: دعوت می کنند
🌷 #يأمرون: امر مى کنند
🌷 #ینهون: نهی می کنند
🌷 #أولئك: آنها
🌷 #مفلحون: رستگاران
🌸 دنیا پر از تباهی و سیاهی است نه به خاطر آدم های بد بلکه به خاطر سکوت آدم های خوب است. مبادا در برابر زشتی ها سکوت کرد بلکه دیگران را باید از زشتی ها بازداشت و هم دیگران را به خوبی دعوت کرد #قرآن نام این دعوت را امر به معروف و نهی از منکر می نامد. دعوت هم به صورت زبانی و هم به صورت عملی بهترین نوع دعوت ، دعوت عملی است.
🌸 روزی فقیری خدمت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم رسید و صحابه کنار #پیامبر نشسته بودند و آن فقیر ظرف انگوری هدیه به پیامبر داد پیامبر یک دانه انگور خورد بعد از خوردن لبخندی زد آن فقیر بسیار خوشحال شد و پیامبر دانه به دانه می خورد و تبسم می زد و فقیر بسیار خوشحال شد صحابه که کنار پیامبر نشسته بودند از اینکه پیامبر به آنها تعارف نکرد بسیار تعجب کردند که پیامبر دانه به دانه انگور را به گونه ای می خورد که بسیار خوشمزه و شیرین به نظر می رسد بعد از تمام شدن انگورها آن فقیر با خوشحالی زیاد از پیش پیامبر رفت و آن صحابه از اینکه پیامبر چرا به آنها تعارف نکرد پرسیدند پیامبر فرمود: آن انگورها خیلی تلخ بودند و اگر به شما می دادم شما این تلخی را در چهره نمایان می کردید و به زبان می آوردید و سبب ناراحتی و شرمندگی آن مرد می شد. این رفتار پیامبر نمونه ای از #دعوت_عملی است یعنی اگر کسی به شما هدیه ای داد و آن هدیه عیب و نقصی داشت اصلا آن را به زبان نیاورید و از او تشکر کنید.
🌸 ولتکن منکم أمة يدعون إلى الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر: و از ميان شما بايد گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. افرادی که در جامعه مرتکب #گناهان و زشتی می شوند هم به خود و هم به دیگران آسیب می زنند و وقتی به آنها تذکر داده می شود می گویند دلمان می خواهد در چنین مواردی دلم می خواهد معنی ندارد زیرا مانند این است که فردی سوار کشتی شده و قسمتی از کشتی سهم اوست و به بهانه اینکه اینجا سهم من است می خواهم با تبر آن را سوراخ کنم اگر این کار را انجام دهد کل سرنشینان کشتی غرق می شوند. و کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند #رستگاران هستند. می فرماید : و اولئک هم المفلحون: و آنها همان رستگاران هستند. امام على علیه السلام فرمود: اگر امر به معروف و نهى از منكر ترک شود، كارهاى نیک و خیر تعطیل و اشرار و بَدان مسلّط مى شوند.
🔹 پيام های آیه 104سوره آل عمران 🔹
✅ اصلاح #جامعه و جلوگیرى از فساد، بدون قدرتِ منسجم و مسئول مشخّص امكان ندارد. «منكم امّة»
✅ دعوت كننده ى به خیر و معروف باید اسلام شناس، مردم شناس و شیوه شناس باشد. لذا بعضى از #امّت این وظیفه را به عهده دارند، نه همه آنها. «منكم امّة»
✅ دعوت به #خیر و امر به معروف و نهى از منكر، باید به صورت دائمى باشد، موقّتى. «یدعون، یأمرون، ینهون»
✅ #امر_به_معروف، بر نهى از منكر مقدّم است. اگر راه معروف ها باز شود، زمینه براى منكر كم مى گردد. «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر»
✅ كسانى كه براى #رشد و اصلاح جامعه دل مى سوزانند، رستگاران واقعى هستند و گوشه گیرانِ بى تفاوت را از این رستگارى سهمى نیست. «اولئك هم المفلحون»
✅ #فلاح و #رستگارى، تنها در نجات و رهایى خود خلاصه نمى شود، بلكه نجات و رشد دیگران نیز از شرایط رستگاری است. «یأمرون، ینهون، اولئك هم المفلحون»
تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
✅پیام شهید بهشتی به مردم دربارهی اتفاقات امروز
❌آفت این انقلاب اسلامی این است که دچار بازیگرانی باشد که اسلام و انقلاب و هر چیزی را دکان کنند. دکان قدرت، دکان ثروت، دکان شهرت، دکان ریاست.
❌برادران و خواهران سخت بیدار باشید و بیدار
باشید.
@Emam_kh
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨
⛔️ورود_امام_زمان_ممنوع!!!
📌▪️ شوخی نبود که، #شب_عروسی بود! همان شبی که هزار شب نمیشود. همان شبی که همه به هم محرمند. همان شبی که وقتی عروس بله میگوید به تمامی مردان داخل تالار #محرم میشود...
📌▫️ همان شبی که فراموش میشود «عالَم محضر خداست». آهان یادم آمد! این تالار #محضر_خدا نیست. تا میتوانید معصیت کنید! همان شبی که داماد هم آرایش میکند...
📌▪️همه و همه آمدند اما ای کاش امام زمانمان هم می آمد، حق پدری دارد بر ما. مگر میشود او نباشد؟! #عروس برایش کارت دعوت نفرستاده بود، اما آقا آمده بود... به تالار که رسید سر در تالار نوشته بودند: «ورود امام زمان ممنوع!!!»
📌▫️دورترها ایستاد و گفت: «دخترم عروسیت مبارک ولی... ای کاش کاری میکردی تا من هم میتوانستم بیایم... مگر میشود شب عروسی دختر، پدر نیاید؟! من آمدم اما...»
📌▪️گوشهای نشست و برای خوشبختی دخترش #دعا کرد... چه ظالمانه یادمان میرود که هستی. ما که روزیمان را از سفرهٔ تو میبریم و میخوریم اما با #شیطان میپریم و میگردیم... میدانم #گناه هم که میکنیم باز دلت نمیآید نیمهشب در #نماز دعایمان نکنی...
🔺 اشتباه میکنند. این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مُد است، نه ساپورتهای رنگارنگ، نه انواع شلوارهای پاره و مدلهای موی غربی و نه دزدی. این روزها فقط «درآوردن اشک مهدی فاطمه» مُد شده...
🍂🍁🍂🍁🍂
‼️وسواس و درمان آن
‼️افراد وسواسی که دارای حساسیت نفسانی شدیدی در مورد نجاست هستند لازم است برای رهایی خود از بیماری وسواس به توصیههای زیر عمل کنند:
1⃣ دستور اول: از نظر شرع مقدس، در طهارت و نجاست، اصل بر طهارت اشیا است یعنی در هر موردی که کمترین تردیدی در نجس شدن آن برایشان حاصل شد واجب است حکم به عدم نجاست کنند.
🔷 دستور دوم: اگر گاهی یقین به نجاست هم پیدا کردند باید حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردی که نجس شدن یک شیء را با چشمان خود ببینند به طوری که اگر فرد دیگری هم آن را ببیند یقین به سرایت نجاست پیدا کند، فقط در این موارد باید حکم به نجاست کنند. استمرار اجرای این حکم در مورد افراد مزبور تا زمانی است که این حساسیت به طور کلی از بین برود.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@Emam_kh
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستانی آموزنده با نام
👈 خاموشییکستاره 🍒
👈 قسمت پنجم
قرار بود یک ماه بعد عروسی کنیم و برای زندگی به اتاق کوچک طبقه بالای خانه مادر طوفان برویم. آن روزها بهترین روزهای زندگی ام بود. همیشه با خودم می گویم که ای کاش همان روزها می مردم و دیگر آینده را نمی دیدم.
حس می کردم خداوند بعد از تحمل آن زندگی سخت ، خوشبختی را نصیبم کرده که آن اتفاق افتاد...
این که پدر سالی یکبار به زندان بیفتد و چند ماهی حبس بکشد برایمان عادی بود. این بار هم به جرم داشتن چند گرم تریاک دستگیر شده بود و شش ماه برایش زندان بریده بودند. پنج ماه از حبسش می گذشت و چند روز بیشتر به عروسی من نمانده بود که خبر فوت پدر را برایمان آوردند.
او در زندان از روی تختش که بالاترین طبقه بود افتاده وسرش به شدت به زمین خورده و ضربه مغزی شده بود.
مادر از مرگ پدر خوشحال بود و مادربزرگ چند قطره اشکی ریخت و بعد آرام شد. پدر را در حالیکه پنج، شش نفر بیشتر در مراسم تشییع جنازه اش شرکت نکرده بودند به خاک سپردیم. همه اهل محل از فوت پدر خوشحال بودند و ما را که می دیدند می گفتند:
« خدا رو شکر، شر این انگل کم شد. هیچ چیز این مرد مثل آدمیزاد نبود. اون از زندگی کردنش، اونم از مرگش! خدا رو شکر مرد و رفت دنیای حق. حالا باید آنقدر تو اون دنیا آویزون بمونه تا جواب تک تک جوونایی که مثل خودش بیچاره کرد رو بده!»
بعد از فوت پدر، تنها کسی که گریه می کرد من بودم. راستش نمی دانم دل تنگ پدر بودم یا دلم برای خودم می سوخت که چرا یک پدر درست و حسابی نداشتم؟ طوفان که بر خلاف اسمش چهره و شخصیتی آرام داشت، درآن شرایط بهترین یار و یاورم بود.
یک هفته بعد از فوت پدر، مادر تصمیم گرفت از آن خانه برود. هر چه اصرار کردم بماند تا وقتی به خانه بخت می روم کنارم باشد قبول نکرد. به قول خودش آنقدر از آن زندگی خسته و دل چرکین بود که دیگر نمی خواست و نمی توانست حتی یک لحظه بیشتر دوام بیاورد. او بی آنکه حتی چند دست لباسش را با خود ببرد، در یک غروب دلگیر چادرش را به سرش انداخت و برای همیشه از خانه رفت.
بعد از رفتنش مادر بزرگ می گفت: « به جهنم، بذار بره زنیکه بی آبرو! راست گفتن زن اگه خوب باشه مردش رو به عرش می رسونه و اگه بد باشه شوهرش رو نابود می کنه! این زنیکه هیچ وقت برای پسرم زن نبود که.
مدام سرکوفت، مدام بی مهری، مدام تحقیر. گیس بریده فکر کرده من خرم و نمی فهمم که چشم صاحب تولیدی دنبالشه و واسه اینکه زن اون آقا بشه مدام دعا می کرد پسرم بمیره. اگه بابات زنده بود که نمی تونست خود سر باشه اما الان آزاده و هر غلطی که بخواد می تونه بکنه!»
با رفتن مادر غم های عالم بر سرم هوار شد. اگر طوفان نبود نمی دانستم چه کنم؟ او مرهم زخم های دل شکسته ام بود. من و طوفان بی هیچ جشنی زندگی مشترکمان را شروع کردیم و من بی آنکه حتی یک چوب کبریت به عنوان جهیزی با خودم ببرم راهی خانه بخت شدم.
هر چند مادر طوفان گاهی گذشته خانواده ام را به رخم می کشید و با زخم زبان هایش که : «عروس فلانی کلی جهیزیه آورده خونه شوهرش اونوقت عروس ما دریغ از یه آفتابه!» دلم را می شکست اما طوفان با مهربانی هایش همه چیز را جبران می کرد. او از صبح تا شب در مکانیکی کار می کرد. هر چند درآمدش زیاد نبود اما آنقدری بود که زندگی مان می چرخید.
راست گفته اند از قدیم که گلیم بخت هر که را سیاه بافته باشند حتی با آب زمزم هم شسته شود باز سفید نخواهد شد. تازه داشتم طعم خوشبختی را می چشیدم که.......
👈 ادامه دارد.....
🍁☘🍁☘🍁☘🍁
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستانی آموزنده با نام
👈خاموشییکستاره 🍒
👈 قسمت ششم
تازه داشتم طعم خوشبختی را می چشیدم که فهمیدم طوفان اعتیاد دارد.
او کراک مصرف می کرد. یک شب وقتی به خانه آمد و رفت دوش بگیرد، لباس هایش را که سیاه و روغنی شده بود برداشتم تا بشویم اما همین که دستم را داخل جیبش کردم تا محتویاتش را خالی کنم، با لمس آن گرد لعنتی دنیا دور سرم چرخید.
خدایا این دیگر چه مصیبتی بود؟ طوفان اعتیادش را انکار نکرد اما وقتی با گریه و التماس از او خواستم ترک کند گفت:
«نمی تونم، دیگه نمی تونم بذارم کنار!» چاره ای جز سوختن و ساختن نداشتم. مادرش وقتی از اعتیاد پسرش باخبر شد قشقرق به پا کرد. او مرا مقصر می دانست. مصرف طوفان روزبه روز بیشتر می شد. او آنقدر لاغر و نحیف شده بود که اوستای کارش عذرش را خواست. آن گرد لعنتی بیچاره اش کرده بود. روی بدنش زخم افتاده بود و روزبه روز بدتر می شد.
طوفان اندک وسایلی که مادرش برایمان خریده بود را می فروخت تا کراک بخرد. با هزار امید و آرزو با طوفان ازدواج کرده بودم. او در نظرم مردی بود که می خواست با آمدنش به غصه هایم پایان دهد و من هیچ فکر نمی کردم با ازدواج با طوفان از چاله در بیایم و به چاه بیفتم.
انگار روزگار می خواست چشمان من همیشه گریان باشد. کودکی که در قاموس هر انسانی بهترین دوران زندگی اش است آنطور به کامم زهر شد و بختم اینگونه سیاه از آب درآمد.
باز صد رحمت به تریاک! آن کراک لعنتی علاوه بر روح، زخم های چندش آوری بر جسم مرد رویاهایم انداخته بود. زخم های بدن طوفان آنقدر مشمئز کننده بود که هیچ کس جرات نزدیک شدن به او را نداشت.
دو، سه روزی بود که از طوفان خبری نداشتیم. او مواد می خواست و دیگر چیزی در خانه برای فروش نبود. طوفان دعوای سختی با مادرش کرد و وقتی دید نمی تواند از او پول بگیرد از خانه بیرون رفت و حالا چند روزی بود که بازنگشته بود.
به سراغ چند نفر از دوستانش رفتیم اما هیچ کدامشان خبری از او نداشتند. نزدیکی خانه، یک خانه مخروبه و قدیمی بود. ده روز از ناپدید شدن طوفان می گذشت که همسایه ها از بوی تعفنی که در کوچه پیچیده بود به ستوه آمدند و پلیس را خبر کردند.
جسم متعفن و متلاشی شده ای که از آن خرابه بیرون آمد، جسم طوفان بود؛ همان مرد رویاهای من! همان که قرار بود تکیه گاه و پشت و پناهم باشد. خدایا، این سرنوشت، این تقدیر نصیب هیچ کدام از بنده هایت نشود.
آخر چرا روزگار من چنین سیاه بود؟ جسم طوفان را در حالیکه همسایه ها بینی شان را محکم گرفته بودند به خاک سپردیم. من دیگر حتی توان گریه کردن را هم نداشتم. حال خودم را نمی فهمیدم. اصلا نمی دانستم مرده ام یا زنده؟.....
👈 ادامه دارد.....
🍁☘🍁☘🍁☘🍁