eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیه 128 سوره نساء 🌸 وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزاً أَوْ إِعْرَاضاً فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحاً وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرا ً 🍀 ترجمه: و اگر زنى از شوهرش ترس ناسازگارى یا روی گردانی داشته باشد بر آن دو مانعی نیست كه با یكدیگر به طور پسندیده ای صلح كنند و صلح بهتر است، ولى بخل و تنگ نظرى، در نفس های آدمیان حاضر شده (و مانع صلح) است، و اگر نیكى كنید و تقوا پیشه کنید قطعاً خداوند به آنچه مى دهید همواره آگاه است. 🌷 : زن 🌷 : شوهرش 🌷 : ناسازگاری و سرکشی و طغیان است. 🌷 : مانعی نیست 🌷 : روى گردانی 🌷 : حاضر شده 🌷 : بخل و تنگ نظری 🌷 : نیکی انجام دهید 🌷 : انجام می دهید 🌷 : آگاه 🔴 : نقل شده كه رافع بن خديج دو همسر داشت يكى مُسن و ديگرى جوان بر اثر اختلافى همسر مُسن خود را طلاق داد، و هنوز مدّت عدّه، تمام نشده بود به او گفت: اگر مايل باشى با تو آشتى مى ‌كنم، ولى اگر همسر ديگرم را بر تو مقدّم داشتم صبر كنى و اگر مايل باشى صبر مى ‌كنم مدّت عدّه تمام شود و از هم جدا شويم، زن پيشنهاد اوّل را قبول كرد و با هم آشتى كردند. آيه 128 سوره نساء نازل شد و حكم اين كار را بيان کرد. 🌸 در اين آیه اشاره‌ اى به مسأله ناسازگاری مرد در زندگی و کرده و مى ‌فرمايد: وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً: و اگر زنی از شوهرش ترس ناسازگاری یا روی گردانی داشته باشد بر آن دو مانعی نیست که با یکدیگر بطور پسندیده ای صلح کنند.به هر حال صلح كردن بهتر است وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ: و صلح بهتر است. اين جمله كوتاه و پر معنى اگر چه در مورد اختلافات خانوادگى در آيه فوق ذكر شده ولى بديهى است يک قانون كلّى و عمومى و همگانى را بيان مى‌ كند كه در همه جا اصل نخستين، و صفا و دوستى و سازش است، و نزاع و جدايى بر خلاف طبع سليم انسان و بر خلاف زندگى آرام بخش او است، و لذا جز در موارد ضرورت و استثنايى نبايد به آن متوسّل شد. 🌸 به دنبال آن اشاره به سر چشمه بسيارى از نزاع ها و عدم گذشت ها كرده و مى ‌فرمايد: وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ: و بخل و تنگ نظری در نفس های آدمیان حاضر شده است. اگر زن و مرد به اين حقيقت توجّه كنند كه سرچشمه بسيارى از اختلافات است، سپس در اصلاح خود بكوشند و گذشت پيشه كنند، نه تنها ريشه اختلافات خانوادگى از بين مى ‌رود، بلكه بسيارى از نزاع های اجتماعى نيز پايان مى ‌گيرد. ولى در عين حال براى اين كه مردان از حكم فوق سوء استفاده نكنند، در پايان آيه روى سخن را به آنها كرده و توصيه به نيكوكارى و پرهيزكارى نموده و به آنان می فرماید: وَ إِنْ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً: و اگر نیکی انجام دهید و تقوا پیشه کنید قطعاً خداوند از آنچه انجام می دهید همواره آگاه است. 🔹 پيام های آیه 128 سوره نساء 🔹 ✅ در مسابل خانوادگى قبل از آنكه كار به طلاق بكشد باید چاره اى اندیشید. ✅ گذشت از حقّى براى رسیدن به مصلحت بالاتر و حفظ ، مانعى ندارد. ✅ در مسایل ، مرحله ى اوّل اصلاح خود زوجین، بدون دخالت دیگران است. اگر نشد، دیگران دخالت كنند. ✅ بهره ى از ، حقّى قابل گذشت است. ✅ حقّ بیش از حقّ شخصى زن یا مرد است. به خاطر حفظ خانواده، باید از حقّ شخصى گذشت. ✅ ، همیشه با پرداخت مال نیست. گاهى گذشت از حقّ، زمینه ساز مصالحه و آشتى است و بخل مانع آن است. ✅ رمز تزلزل بسیارى از خانواده ها، تنگ نظرى و بخل و حرصى است كه را احاطه كرده است. ✅ رعایت عدالت میان دو همسر، از نمونه هاى و است. ✅ نظام حقوقى با نظام اخلاقى آن آمیخته است. ✅ چه گذشتن از حقّ خود و چه نیكى به همسر، همه در محضر است. تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 برخورد محکم و قاطع از حضرت امام خمینی که کمتر شنیده اید 🔻قابل توجه نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی کشور به خصوص دادگاه ویژه روحانیت 🔸 محمد رحمانی پژوهشگر تاریخ معاصر نوشت: 🔹 نسبت به یکی از روحانیون مطرح متوجه می شوند که حاج آقا با یک یا چند خانم دیگر در ارتباط است! فلذا آن خانم یا خانم ها دستگیر می شوند بازجویی شده و گزارشی تهیه می شود. 🔹 خبر به گوش می رسد او نیز دو تن از شاخص ترین افراد امنیتی اطلاعاتی و قضایی را احضار می کنند! 🔹امام می پرسد مگر کار اطلاعات این چیزها است که در مردم سرک کشد! یکی از آن حضرات می گوید بلی دیگر غیر از این نیست! 🔹 امام که عصبانی شده بود تاکید می کند شما به چه حقی این کارها را می‌کنید؟! می گویند اعترافات فراوانی موجود است ... 🔹 امام حرفشان را ناقص می گذارد و می گوید هر کسی نظیر این اعترافات و شنودها را حتی بخواند 🔹 این دستور امام نه تنها درخصوص آن روحانی مطرح بلکه در خصوص متهمان امنیتی نیز بود. 🔹 یعنی اگر متهمی به خاطر بمب گذاری شنود است و همزمان روابط غیر شرعی وی کشف شود دادگاه حق برخورد و حتی طرح اتهام هم ندارد! 🔹 امام حاج احمد را صدا می‌زند و می گوید این را باید مکتوب کنیم! 🔹 مکتوب این فرمان می شود همین فرمان هشت ماده ای که در ۲۴ آذر ۱۳۶۱ آن هم در زمانی که کشور در شرایط امنیتی قرار داشت صادر شد. 🔹 هشت ماده ای که منشوری مهم از است که هنوز هم جای ترویج و توجه و تبلیغ دارد جالب آنکه فرمان فقط روی کاغذ نماند و دستگاه قضایی زده شد! 🔹 تعدادی از مطرح ترین اعضای شورای عالی قضایی برکنار شدند یا استعفا دادند از جمله(بالا غیرتا حاشیه نکنید تاریخ می گم) ! 🔹دادستان کل کشور یعنی مرحوم ربانی املشی برکنار و جای او آقای صانعی آمد! 🔹 بسیاری از دادستان های انقلاب در تعداد زیادی از استان ها با وجود آنکه در خط مقدم با مسائل امنیتی بودن برکنار شدند لازم به ذکر است اصلا اینها هیچ ربطی با آن پرونده اولیه نداشتند ! 🔹 سایر عوامل امنیتی و قضایی در نامه دست جمعی به صورت محرمانه و غیر رسانه ای به مرحوم اردبیلی اعلام کردند اگر این شرایط ادامه یابد استعفا می دهند.. 🔹 خبر به امام رسید، امام کوتاه گفت اگر به قصد فشار و جلوگیری از اصلاح چنین کردند 🔹 این پایان ماجرا نبود هیئت های چندگانه ای شکل گرفت تا وضعیت زندانیان را بررسی کند و هیئت های دیگر موظف شدند حتی عملکرد دولت را در رعایت حقوق شهروندی بررسی کنند. 🔹 بسیاری از زندانیان تحت نظر آیت الله منتظری شامل عفو شده آن هم در زمانی که خبری از رسانه و مطبوعات چندانی نبود. 🔹 همه اینها بخاطر این بود که امام خمینی احساس کرد رویه ای خلاف اسلام و اخلاق در کشور سامان یافته است. 🔹 امام همچنین دستور میده این نظیر بازجویی ها و شنودها شوند. 🔹 اون افراد یک نسخه از قبل به آقای خامنه ای رییس جمهور وقت داده بودند که ایشان میگه خدا را شکر فرصت نکردم گزارش را باز کنم که مشمول سقوط از عدالت بشوم چون امام گفته بود هرکسی اینها را بخواند از عدالت ساقطه... @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️تهدید پوشالی رژیم صهیونیستی 🔻حاج اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه: در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ یکی از مقامات اسقاطیلی در یک همایش بین‌المللی از طریق وزیر خارجه یک کشور ثالث به وزیر خارجه ایران پیام داد که اگر یک موشک به تلاویو اصابت کند تهران را می‌زنیم. 🔻در جنگ سیف القدس بیش از ۱۰۰ موشک به تلاویو رسید و همه ظرفیت رژیم صهیونیستی جرئت اینکه یک تهدید هم بکند نداشت. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻یکی از راههای دستیابی به « آرامش » درد و دل کردن با خداست💛 خیلی خودمونی و به زبان مادریت باهاش حرف بزن🌻 💛او صمیمی ترین دوستیه که هیچوقت رازت رو بر ملا نمی کنه . تنها کسی که صلاحت رو از خودت بهتر می دونه 🌻 🌻اگه یه روزی چیزی ازش خواستی بهت نداد مطمئن باش خیری درش هست 🌻 🌻برای موفقیت در هر کاری حداکثر تلاشت رو انجام بده ، اما اگر نشد حلش رو به او واگذار کن . آخه خدای تو بهتریت حلّال مشکلاته‌🌻 💛اوتنها مونس و همدم اوقات تنهایی توست دوستی با خدا یعنی آرامش 🌻 @Emam_kh
‼️برخی از مستحبات رکوع: 1⃣ پیش از رفتن به رکوع در حالی که ایستاده است تکبیر بگوید. 2⃣ اگر نمازگزار مرد است زانوها را به عقب بدهد و اگر زن است زانوها را به عقب ندهد. 3⃣ سر را پایین نیندازد و مساوی پشت خود نگه دارد. 4⃣ کف دست را به زانوها تکیه دهد. 5⃣ نگاه خود را به میان قدمهای خود بدوزد. 6⃣ پیش از رکوع یا بعد از آن صلوات بفرستد. 7⃣ پس از آن که از رکوع سر برداشت و ایستاد در حال آرامش بدن بگوید: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ».      8⃣ اگر نمازگزار زن است، دست را از زانوها بالاتر بگذارد. 📕منبع: رساله آموزشی امام خامنه‌ای @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان قسمت پنجاهوششم وهفتم اشک هایم را پس زدم ... و خواستم زیپ لباسم را باز کنم ... نمیدانم چرا باز نمیشد ... حرصی بودم و حرصم را سر زیپ بخت برگشته خالی میکردم ... به سختی کلنجار میرفتم با خودم... در اتاق که باز شد... جاي اینکه از جا بپرم... از داخل آینه مبهوت به مردي که حالا شوهرم بود خیره شدم ... دستم روي زیپ خشک شده بود... اوهم از داخل آینه خیره ام شده بود... چند قدم که برداشت... به من رسید ... قلبم هم نمیخواست یاریم کند ... عجیب در سینه ام شیطنتش گرفته بود... دستش را روي دستم گذاشت و زیپ را پایین کشید ... لبم را گاز گرفتم از شدت استرس... ... چشمانم را بستم و اشکی چکید... چشمان رنگ خونش هم داد میزد حال خوشی ندارد... با کف دستش که پشتم را لمس کرد انگار تمام قلبم زیرو رو شد... اما این حال خراب؟ !!مگر میتوانست دلیلی جز زوري بودنم داشته باشد...نه... نمیخواستم دیگر مسئولیت بودن را... اضافی بودن را نمیخواستم ... اما دلم هم شکست ... انقدر منفور بودم که براي لمس کردنم سیگار دود میکند و انقدر حالش خراب است... ؟؟؟ !!!دستم را روي دستش که روي قفسه ي سینه ام میلغزید گذاشتم و پس زدم ... از آینه دیدم که اخمش درهم رفت... نگاهم کرد ... - این کار یعنی چی محیا... دستم را از پشت به لبه ي میز توالت گرفتم تا تعادلم حفظ شود... زبان را با لبم تر کردم... - دستانم میلرزید ... حق داشتم ... وضعیت مناسبی نداشتم... - کار داریم پسرعمه مهمون داریم ... باید حاضر شیم ... حالت چشمانش خاص بود... طوري که هیچوقت نبود ... - چه کاري داریم ... و فرصتی براي حلاجی حرفش نداد.. راستش دلم میخواستش عجیب ... اما او چه؟ !مگر عاشق دیگري نبود... صدایش انگار ارتعاش خاصی داشت... - هیچ وقت پسم نزن محیا... . نمیخواستم او که مال دیگري بود قلبش تنش روحش ... جسمش را با من شریک شود . اشکم چکید ... روحم هم ... نگاهی کرد ... اخم درهم کشید... - گریه میکنی؟؟؟؟ جوابی ندادم ... - با توام محیا ... انگار خودم هم داشتم خفه میشدم ... بی اهمیت رو به روي آینه ایستادم ... - منتظرم محیا... به سمتش برگشتم ... - منتظر چی پسرعمه؟؟؟؟ -این که بگی براي چی زن من باید بشینه گریه کنه ... خودم هم میخواستم حرف بزنم دیگر ... نمیدونید پسر عمه نه؟؟؟ به من میگین عاشق کس دیگه اي هستید و اینکارو میکنین ... ؟؟؟ تمام طول عقد اخم میکنید و به اینجا که میرسه مهر بون میشید ... اصلانمیتونم درکتون کنم ... همانطور نگاهم میکرد ... انگار با تمسخر ... و به سمت دررفت ... صدایم باعث شد بایستد ... - صبر کنید ... یادمه گفتید تن به این ازدواج که بدم همه ي زندگیتونو به پام میریزید ... همه ي زندگیتونو نه... اما دیگه نمیخوام بدون در زدن وارد این اتاق شید ... حرمت عشق خودتون و حرمت حریم عشق من و نگه دارید پسرعمه ... پوزخندي زد ... - ببین کی داره از حرمت براي من حرف میزنه... نزدیک آمد... - گفته بودم همه ي زندگیمو پاي زن و خانوادم میدم ... انگشت اشاره اش را رو به رویم گرفت ... - اما نمیزارم زن بیست سالم برام تصمیم بگیره خانوم کوچولو ... - راستی من عاشق رژ سرخم ... اشاره اي به تخت کرد ... ولی فقط براي اینجا ... نه براي بیرون ازین در ... از در بیرون رفت... و من بازهم بی عرضگی و احمق بودنم را به خودم ثابت کردم... همانجا نشستم و پوست لبم را جویدم ... اصلا دلم بیرون رفتن نمیخواست... اما مهمان داشتیم و رسم ادب نبود ... به زحمت خودم را به حمام رساندم ... همانجا موهایم را باز کردم و آرایشم را هم شستم... احساس سبکی کردم وقتی از شر آنهمه سنجاق راحت شدم ... ، به ساعت نگاه کردم ... دیر شده بود ... سریع موهایم را خشک کردم ... آرایش ملایم زیبایی انجام دادم ... موهایم راهم فرق وسط کردم ... ناسالمتی عروس بودم ... شال سفید و مانتوي سفیدم هم تنم کردم... همان کفش هاي پاشنه سه سانتی که ظهر پایم بود راهم به پا کردم ... چادرم را روي دستم انداختم و پایین رفتم... همه پایین بودند و چاي میخوردند ... آقاجون با دیدنم لبخندي زد ... - به به عروس خانوم قشنگم بیا بشین اینجا دخترم ... ، و به کنار دست امیر عباس که خالی بود اشاره زد ... - سلامی دادم و کنارش نشستم ... چاي مینوشید و بازهم مثل همیشه اخم هایش درهم بود ... نعیم در جایش جا به جا شد ... - میگم مثلا عروسیه ها همه نشستید دارید چایی میخورین ... بابا یه بزنی به برقصی چیزي هیچ کاري نکردیم به خدا ... زن عمو پروانه تشر زد ... -نعیم ... آفاجون حرف زن عمو را قطع کرد ... راست میگه دخترم جوونن چه ایرادي داره... بعداز شام خونه در اختیار شماست باباجون ببینم واسه دختر عمو و پسر عمت چیکار میکنی... ادامه دارد.... 💖 🧚‍♀●◐○❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت سوم 🔹 دوستی و برادری ✅ «وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ» از دردی شکایت نمیکرد، مگر بعد از اینکه مریضی و دردش درمان شده و خوب شده بود. ✅ «وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ» فقط چیزهایی را میگفت که میتوانست عمل کند و هرگز چیزی را به زبان نمی آورد که خودش اهل عمل کردن به آن نباشد. ✅ «وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ» هرگز کسی در سکوت بر او غلبه نمیکرد. اگر حتی اگر دیگران می توانستند در سخن گفتن بر او غلبه کنند در سکوت بر او غالب نمیشدند. ✅ «وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ» حرصش و عطشش به شنیدن و یاد گرفتن بیشتر از سخن گفتن بود. ✅ «وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَيُخَالِفُهُ» وقتی که بین دو کار مردد میشد، نگاه میکرد ببیند کدام کار بیشتر با هوای دلش سازگار است، با همان کاری که بیشتر با هوای دلش سازگار بود با همان مخالفت میکرد با هوای نفسش مخالفت میکرد. 🔻این دوازده ویژگی در حکمت ۲۸۹ آمده و حضرت در پایان میفرمایند: « فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِيرِ» ؛ بر شما واجب و لازم است که این صفات خوب را شما هم در خودتان پیاده کنید و اگر دیدید همه را نمی توانید، لااقل هر چقدرش را که میتوانید در خودتان پیاده کنید. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
🍃🍃جهاد ادامه دارد.... @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ محبوبیت رئیسی رو به افزایش 🔻دیروز عده ای از خانواده هایی که گرفتار بیماری MS هستند و واقعا هم در رنج هستند ،مقابل مجلس تجمع کرده بودند ✅آقای رییسی بجای فرستادن نماینده یا دست تکان دادن از داخل خود رو ، یا بی اعتنایی به آنان متواضعانه از خود رو پیاده می‌شود و در جمع آنان حاضر میشود ✅به حرفها و مشکلات آنان گوش میده و از آنان دلجویی میکند و به قول رسیدگی فوری میدهد ✅امروز ( ۱۱ / ۹ ) با نماینده های آن خانواده ها با حضور خودش و وزیر بهداشت و....و نمایندگان خانواده های بیماران جلسه میگذارد و مشکلات آنها را بررسی و رفع می نماید 🔴ایا چنین رییس جمهوری قابل تحسین نیست ! ؟ 🔴آیا رییس جمهور متکبر و خودخواه و بی مسئولیتی( حسن روحانی) که با دروغ و فریب رای مردم را جمع کرد ،ودر حق مردم خیانت کرد ،قابل سرزنش و ملامت نیست ؟ ✳️افمن کان مومنا کمن کان فاسقا ،لایستؤن ... سوره سجده آیه ۱۸ آیا مومن وفاسق باهم برابرند ؟ خیر نیستند ✅حسن روحانی و همدستانش عامل بدبین کردن مردم به نظام میشدند ،رییسی اعتماد ازدست رفته را احیا می کند، سید حسین @Emam_kh
❌ ببینید الان در چه خبر است! چقدر «مُضِلّاتُ الفِتَن» (فتنه های گمراه کننده) در این فضای مجازی و در ماهواره‌ها و در این تشکیلات وجود دارد و جوان در معرض همه‌ی اینها است. درعین‌حال شما ببینید: ▪️راه‌پیمایی اربعین چه‌جوری است ▪️اعتکاف چه‌جوری است ▪️نمازجماعت‌های دانشگاه‌ها چه‌جوری است ▪️جلسات ماه رمضان را شما ملاحظه کنید بنده بخصوص در ماه رمضان‌ها و همچنین محرّم و صفر از این معنا استفسار میکنم و از کسانی سؤال میکنم که بروند تحقیق کنند، کار کنند و ببینند نسبتِ جلساتِ امسالِ ماه رمضان به سال گذشته چیست؛ میروند گزارش می‌آورند؛ انسان واقعاً حیرت میکند از این پیشرفت، از این حرکتِ رو به جلو. اینها را ما چرا نباید ملاحظه کنیم، چرا نباید ببینیم؟ اینها دیده بشود، تحلیل بشود و گفته بشود؛ اینهایی که بلندگوهای پُرمخاطب در اختیار دارند، اینها را بایستی بیان کنند و بگویند. رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری (97/6/15) @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ ⚠️توجّه: غذاهاي مانده، اسانس‌هاي شيمائي، چربي‌هاي با ترانس بالا نخوريد، آنژين گلو و عفونت گلو نداشته باشيد. 🍎✍🏻درمان: ①←با هر غذا، يک‌قاشق غذاخوري آبغوره طبيعي (نجوشيده بي‌نمک) بخوريد، ②←بعداز هر غذا، يک استکان آب سيب رسيده شيرين تازه بنوشيد، ③←عصرانه، انار شيرين يا ربّ انار شيرين بخوريد، ④←شب قبل از خواب، يک ليوان آب سيب رسيده شيرين تازه مخلوط با عسل طبيعي کوهي بنوشيد ⑤←روزي يک قاشق مربّاخوري روغن بنفشه طبّي در پايه روغن زيتون خورده و ماساژ با روغن بنفشه دهيد. 📚حکیم ضیایی ☘🌷☘🌷☘
آموزش بافت شال گردن مدل گره ای : ابتدا ۳دانه سر انداخته اززیر می بافیم (تمام بافت این شال رکن است)بعد هر رج یک دانه اول رج ویک دانه آخر رج اضافه میشه تا تعداد دانه هابه۳۲برسد بعد ۴سانت بدون اضافه کردن بافته میشه بعدتمام دانه ها را دو تا یکی کرده تا۱۶دانه شود بعد این دانه ها به صورت کشباف یکی زیر و یکی رو ۴سانت بافته دوباره دانه ها را اضافه کرده تاهمان ۳۲ دانه شود بعد به اندازه دور گردن شخص بافته مثلا ۳۶ سانت دوباره دانه ها را کم کرده تا ۱۶دانه شود به این دانه ها را به صورت یک در میان داخل یک میل کمکی کرده اول۸ دانه بافته بعد ۸ دانه دو را تا۴سانت بعد دانه ها را یک در میان داخل میل کرده به ۳۲ می رسانیم ۴ سانت رکن بافته بعد از دو طرف بافت دو تا یکی میکنیم تا ۳دانه بماند می توانیددوذ آن را با قلاب حاشیه بزنید نکته : اندازه دانه ها بستگی به خودتان دارد بزرگ باشد یا کوچک اندازه دورگردن بچه یا بزرگ سال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈•‌‌┈•‌‌‌‌‌‌꧁حیات༼﷽༽انسانی꧂•┈ ✨پرتوی از زندگینامه مقام معظّم رهبری از زبان امیر سرتیپ احمد دادبین ⭕ در سفری که مقام معظّم رهبری در زمان جنگ به کردستان داشتند،قرار بود معظّم‌له از واحدهای خطّ مقدّم جبهه بازدید کنند. من به ایشان عرض کردم چون مردم مریوان مشتاق زیارت شما هستند بهتر است با شما دیدارنمایند .آقا فرمودند پس رفتن به خطّ مقدّم و دیدار بچه ها چی؟اندکی بعد فرمودند:خوب! با بچّه های حفاظت هماهنگ کنید. من حرفی ندارم.با مسئول حفاظتِ آقا مطرح کردم.وی گفت : فعلاً مقدور نمیباشد.نمی‌شود آقا را همین طوری ببریم !خلاصه رسیدیم به مریوان و پس از نشستی که معظّم له با رزمندگان مستقر در قرارگاه تاکتیکی لشکر داشتند، بچّه ها را به داخل شهر مریوان فرستادیم تا به مردم اعلام کنند که برای ملاقات با معظّم له به ورزشگاه شهر بیایند‌.پس از مدّتی آقا وارد ورزشگاه شدند. محافظان آقا نگران سلامت ایشان بودند. این دیدار هرگز از ذهن مردم خوب مریوان پاک نمی‌شود. امیر_سرتیپ_احمد_دادبین •┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈• @Emam_kh