🍂مضطرانه برای فرج دعا کنید.🍂
🔶أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ....
(نمل/۶۲)
🔶كيست كه هرگاه درمانده اى او را بخواند، اجابت نمايد و بدى و ناخوشى را برطرف كند، و شما را جانشينان خود در زمين قرار دهد؟
💥شرط استجابت دعا، رسیدن به اضطرار و قطع اميد از ديگران واخلاص در دعاست.
🍁نمونه ى مضطرّ واقعى، امام زمان (عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف) است و بدترين سوء «و يكشف السوء»، سلطه ى كفّار است كه در زمان آن حضرت برطرف مى شود و نمونه ى «يجعلكم خلفاء» حكومت صالحان در آن زمان است.
🍃یا مجیب دعوة المضطرین🌱
🌺🍂🌺🍂🌺🍂
‼️ بیهوش کردن بیمار درمانناپذیر
🔷 س ۵۸۱۷: آیا در مواردی که بیمار از نظر پزشکی درمان ناپذیر بوده و باید تا زمان مرگ، درد بسیار شدیدی را تحمل کند، می توان او را با رضایت خودش تا زمان مرگ، بیهوش کرد تا متوجه درد نشود؟
✅ ج: اگر بیهوش کردن سبب تسریع در فوت یا ضرر قابل توجه برای بیمار نباشد، با رضایت او اشکال ندارد.
@Emam_kh
💚 امام صادق (ع) فرمودند:
🌤 هر مومنی آرزوی خدمت به مهدی (عج) را داشته باشد و برای تعجیل فرجش دعا کند؛کسی بر قبر او میآید و او را به نامش صدا میزند که:
🌸 فلانی مولایت صاحب الزمان ظهور کرده اگر میخواهی به پا خیز و به خدمتش برو و اگر میخواهی تا روز قیامت بخواب.پس عده زیادی به دنیا باز میگردند؛(رجعت) و فرزندانی از آنها متولد میشود
🌼 اللهمعجللولیکالفرج
📚 بحارالانوار ج۵۳ ص۳۰۶
@Emam_kh
💎 «نو» روز بسازید
💥 شما باید یک حادثه بیافرینید...
🌹 توصیه آقا برای تغییری بزرگ در شروع سال نو
🇮🇷 @Emam_kh
✨﷽✨
✅اسرار نماز؛ نماز آرامش واقعی
✍️در میان عبادات، هیچ عبادتی به مانند نماز، نمیتواند قلب کوچک آدمی را به دریای بی کران رحمت الهی وصل نماید، و روح انسان را از سرچشمه فیوضات بیانتهای خداوند بیهمتا سیراب نماید. لحظه نماز، باشکوهترین لحظه ارتباط انسان سراپا نیاز به وجود مطلق خداوندِ بینیاز است. در حقیقت این لحظه نورانی، فرصتی است طلایی که خداوند مهربان، بر ما منّت نهاده و از سر لطف و محبّتی که به بندگانش دارد.
آن را در اختیار ما قرار داده، تا در آن فرصت زیبا، بتوانیم، قلب و جان خود را از عالم طبیعت و خاک، جدا نموده و روحمان را به عالم بالا پرواز داده و در سایه این پرواز ملکوتی، به جان خود صفا و جلاء بخشیم. سرور عالم، پیامبر گرامی اسلام (ص) در کلامی زیبا، نماز را به سر انسان تشبیه نموده و میفرماید: مَوضعُ الصَلاةِ مِن الدینِ کَمَوضعِ الرأسِ مِنَ الجَسَد؛ جایگاه نماز در دین، همانند جایگاه سر در بدن است.
این تشبیه زیبا، در کلام نورانی حضرت بدین خاطر است که، در بدن آدمی هر عضوی از اعضاء بدن به نوبه خود، وظیفهای مهمّ را عهدهدار هستند، ولی در این میان نقش سر، از همه مهمّتر است، زیرا مغز که فرمانده بدن بوده و تصمیمگیریها در آن انجام میگیرد، در سر انسان قرار گرفته است.
@Emam_kh
رمان #بغض_محیا
قسمت صدوهفتادوسوم
برید لطفا...
برید"...
و نگاهی به من انداخت که پاهایم را در شکم جمع کرده بودم ...
و روي تخت مچاله شده بودم...
" - بهت کاري نداشتم...
خواستم اینبار اجبار نباشه...
این بار که مال من میشی اوقات تلخی توش نباشه...
بهت فرصت دادم دلت باهام صاف شه...
جوابم اینه که با بی ا م وِ جلو در پیاده شی؟"!...
توي گوش خودش زد و نعره زد...
- جواب من بی غیرت اینه؟!...
هینی از ترس کشیدم...
- ا ...
اشتباه میکنی...
به خدا اشتباه میکنید...
انگشت روي بینی اش گذاشت...
"- ششش...
ششش...
نمی خواد واسه من توضیح بدي...
هیچی نمی خواد بگی
و بی درنگ از در بیرون رفت...
و در را پشت سرش کوبید...
تو همان عطرگل یـاس و نسیم سحرے كہ اگر صبح نباشے نفسے در من نیست ...
حس بدي داشتم و نمی دانستم چطور هضمش کنم...
از طرفی دوستش داشتم با تمام منم هایش...
قلدري هایش...
و بدخلقی هایش...
از طرفی هم نمی توانستم کنار بیاییم با رفتار ضد و نقیضش...
با تحقیر هایش و اجبارهایی که با منت روي سرم میگذاشت...
گران آمده بود حرف هایش براي من...
اما شک نداشتم بردیا را دیگر نباید وارد بازي مسخره دلهایمان کنیم...
بی حوصله دوش گرفتم و کتابم را باز کردم...
امتحان داشتم و نمی خواستم عقب بمانم ..به اندازه کافی از اندگی عقب افتاده بودم با فکر کردن به
امیرعباس...
که تمام روح و جانم بود و این واقعیتی بود اجتناب ناپذیر...
نگاهی به ساعت انداختم شش صبح بود...
کتابم را بستم و کش و قوسی به بدنم دادم...
حسابی خسته و خواب آلود بودم...
دوش سرپایی گرفتم تا حالم جا بیاید...
زیادي کسل و بی اعصاب بودم...
بی حوصله پایین رفتم هنوز کسی نیامده بود براي صبحانه...
حق هم داشتند تازه هفت هم نشده بود...
چاي آماده کردم و خوردم تا کمی از رخوتم گرفته شود...
چشم هایم تار میدید کمی بهم زدم تا دیدم طبیعی شود...
که امیرعباس را در چهار چوب در دیدم...
متعجب چند بار پلک زدم...
نگاه عاقل اندر سفیهی انداخت...
- منم...
خواب نیستی...
و پوزخند مسخره اش روي اعصابم بود...
چایم را از دستم گرفت و جوعه اي نوشید...
- کجا،بودي حالا؟!...
و من کفري شده از لحن صحبتش...
با کمی تندي نگاهش کردم...
- کجا؟!...
دانشگاه، امتحان دارم...
ابرویی باالا انداخت...
آهان بعدش اردویی چیزي نداري استادتون مسئولیت ایاب و ذهاب و مراقبت و به عهده بگیره؟!...
با حرص نگاهش کردم...
- بردیا آدم محترمیه...
انگار آتشش زده باشند...
لیوان چاي را در سینک رها کرد...
و صورتم را میان دستش گرفت...
- کی؟!...
بردیا؟!...
لبم را گاز گرفتم از بی دقتی اي که کردم...
" - شوهرت بودم تا حالا اسممو خالی خالی بی پیشوند و پسوند صدا نکردي...
چیکار کرده که شده واست بردیا"...
و بردیایش را با حالت مسخره اي کشید...
لحنش آرام بود...
اما...
کنار گوشم آمد و زمزمه کرد...
" - محیا من روانی میشم اسم کس دیگه جز من رو زبون و فکرت بیاد...
آتیشت میزنم هم تو رو هم خودمو"...
با چشمان گرد شده نگاهش کردم...
- شما دیوونه شدید...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت48 ( 6 )
🔹 مراحل پیروزی
🔰 با توجه به سه بحثی که پیرامون حکمت ۴۸ تقدیم شد ، محصولِ معنا و مقصود امیرالمؤمنین (علیه السلام) از این حکمت ، ان شاالله چنین است که :
🔻 اگر کسی می خواهد در اهدافش پیروز بشود ، اولاً باید حَزم و دور اندیشی داشته باشد. یعنی بتواند اهداف بلند مدت را هدف گیری کند و برایش برنامه ریزی کند.
🔻 اگر بخواهد به اهداف بلند مدّت برسد ، به ثمرات دور دست دسترسی پیدا کند، چاره ای ندارد مگر اینکه خوب فکر کند. فکر و ذهنش را خوب جَوَلان بدهد و ابعاد و شرایط مختلف مسأله را ببیند و بفهمد و بسنجد.
🔻 و اگر بخواهد فکر خودش را خوب جَولان بدهد، باید راز خودش را خوب نگه دارد. چرا که خیلی ها با خبر شدن از تصمیم شما ، به قصد های مختلف خیر و شر سعی می کنند رأی شما را تغییر بدهند.
🔻 اگر بتوانید قبل از اینکه شرایط آماده بشود ، تصمیم خودتان را به هر کسی که نیازی نیست اعلام نکنید؛ این باعث می شود که کارتان درست انجام بشود.
🔻 با این توضیح حالا می شود بر عکس قصّه را مهندسی کرد. اگر اهل تحسین اسرار باشی ، اگر آدمی باشی که بتوانی راز خودت را خوب نگه داری ، می توانی خوب فکر کنی. اگر خوب فکر کنی، می توانی دور دست ها را بیندیشی و اگر دور اندیش باشی ، حتماً به پیروزی خواهی رسید.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🔰 اقتصاد دانشبنیان یعنی دخالت علم و فنّاوری در همه عرصههای تولید
🔻 رهبر انقلاب: «اقتصاد دانشبنیان» یعنی اینکه دانش و فنّاوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همهی عرصههای تولید. ۱۴۰۱/۱/۱
@Emam_kh