eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
20.2هزار ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻منیت آغازانحطاط 🔹 هر کدام از ما در درون خودمان و از وجود خودمان شیطانی داریم که همان ( من ) ماست، همان منیت ماست، همان خودخواهی ها و هوس ها و هوسرانی های ماست. 📚١٣٧٠/٠٧/١٧ @Emam_kh
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨💡مهم 🔶 ضرورت محاکمه روحانی در کلام امام خمینی(ره) 🔸کلیپ فوق را به همراه کپشن برای همه دوستانتان بفرستید تا تعداد امضاها به ۲ میلیون امضا برسد. لطفا شما هم شکایت از حسن روحانی را در اینجا 👇🏻 https://asle90.24on.ir/n/3 امضاء کنید. @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استراتژدی آنفلوآنزای نیویورکی حتما ببینید رسانه باشیم @Emam_kh
شش توصیه از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها برای عاقبت بخیری @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا فاطمیه برای بعد از انقلابه؟ جمهوری اسلامی درستش کرد؟ این کلیپو ببینید @Emam_kh
‼️احکام حجاب و عفاف 🔷س 241: مرد تا چه اندازه اختیار دارد همسر خود را ملزم به پوشش و آرایش خاصی نماید؟ و زن تا چه حد باید به حرف شوهرش در این باره گوش دهد و رعایت حجاب یا رعایت نکردن آن را الزامی بداند؟ ✅ج: مسئله پوشش و آرایش ربطی به دستور یا نهی شوهر ندارد بلکه حکم خدا است و خانمها باید در جاهایی که حجاب واجب است یعنی در نگاه نامحرم مراعات کنند حتی اگر شوهر مخالفت کند. 🔺بعکس در جاهایی که حجاب واجب نیست، اطاعت از امر شوهر به حجاب باز هم واجب نیست؛ مگر اینکه موردی باشد که اگر خانم اطاعت نکند، اختلاف یا مشاجره به وجود می آید و خدای ناکرده منجر به جدایی خواهد شد یا ترس از این باشد، در اینجا چون امر مهمی در میان است اطاعت الزم میباشد. 📕منبع: khamenei.ir @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان قسمت هفتادوچهارم اصلا نمیخواستم دوباره وارد آن خانه ي جهنمی شوم ... دستم روي دستگیره لغزید ... آرام بود صدایش ... اما لحنش... - کجا؟؟؟؟ نمیخوام دوباره تو این خونه پامو بزارم ... ، پوزخندي زد ... - عههه دفعه پیش که التماسم میکردي بیارمت اینجا حالا چی شده ؟؟؟؟ هان؟؟؟ !!!سرش را نزدیک آورد و من عقب کشیدم ... آرام گفت ... - چی شده؟؟؟ چی تغییر کرده که از شوهرت فرار میکنی ؟؟؟؟زیر لب به خاطر حماقتم به خودم لعنتی فرستادم ... ترسیده بود اما ... زبانم این روزها انگار کنترل نداشت ... - انقدر این نسبت تنفرانگیز و یادمن نیارید لطفا ... صدایم را باالا بردم ... - شما... یه زن داري... ، اونم اسمش هدي ست... چنان بی هوا توي صورتم کوبید که روي صندلی پرت شدم در پارکینگ براي چندمین بار بازو بسته میشد ... گاز داد و داخل پارك کرد ... با دستم خون لبم که از شدت ضربه اش ترکیده بود را پاك کردم ... - به هنراتون دست بلند کردنم اضافه شده ... باریکلا ... ماشااالله به نوه ي ارشد آقاجون ... یقه ایم را گرفت به سمت خودش کشید ... و حرفم نیمه ما ند... - لال شو محیا ... ، وگرنه دست بلند کردن که هیچی تیکه تیکه ات میکنم ... کارت به جایی رسیده واسه من صداتو بلند میکنی ... ؟؟؟ همون آقاجون بفهمه اینجوري براي شوهرت صداتو میندازي رو سرت نگاتم نمیکنه دیگه ... و در سمت را باز کرد..،، -پایین ... زود... پیاده شدم ... ودش هم پیاده شد... و من قلبم تند میزد از ورود به خانه ي که گورستان زندگیم شده بود ... سوار آسانسور شدم اوم پشتم آمد .. نمیدانم یک لحظه بهم جنون دست داد از شدت نخواستن آن خانه یا دیوانه شده بودم شاید ... دستم را لای در آسانسور که داشت بسته میشد گذاشتم ... و با تمام توانم به سمت در دویدم .. میشنیدم نامم را که صدا میزد ... نمیدانم چرا اصلا فرار کردم ... کوچه تاریک بود اگر همان صداي پاي امیر عباس نبود حتما از ترس قلب تهی میکردم ... من چم شده بود ؟!!! ناگهان ایستادم و اوهم به فاصله ي چندثانیه به من رسید ... از چشمانش آتش میبارید ... شانه هایم را محکم گرفت و تکانم داد ... - داري چه غلطی میکنی ؟؟؟ !!!این کاراي احمقانه یعنی چی... فرار میکنی؟؟؟ ... از شوهرت ؟؟؟ کسی که تا دو روز پیش عاشقش بودي و حاالا نمیدونم چی شده ... لال شده بودم ... مسخ مسخ ... ادامه داد ... - حتما دیوونه شدي محیا ... تکان محکم تري داد ... بگو چی شده ... چی میخواي؟؟؟ بی آنکه اختیاري از زبان داشته باشم همان چیزي که در مغزم دور میزد را جیغ زدم طلاقم بده ... و صدایم در کوچه پیچید ... میدانستم که دیگر برایش آبرویی نمانده ... اما اوهم انگار دست بردار نبود ... میفهمی داري چی میگیدو هفته نیست عقد کردیم ... اونم با این همه بدبختی ... طلاق... ؟؟؟ و عصبی خندید ... - مطمئن شدم دیوونه شدي دیگه ... بیابریم خونه زشته ... خودم را عقب کشیدم راه افتادم ... نگاه چپکی نثارم کرد... و راه افتاد ... منهم پشت سرش ... مطمئن بود که فرار نخواهم کرد ... و من انگار احمق شده بودم... چرا فرار کردم ؟ !!!وارد خانه شدیم ... اینبار بی حرف ... بی زخم... ادامع دارد... 💖 🧚‍♀●◐○❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 بخش اول 🔹اختصاص حق ولایت به امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام) 1⃣ 💠 لَنَا حَقٌّ فَإِنْ أُعْطِينَاهُ وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ وَ إِنْ طَالَ السُّرَى؛ 🔹 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود : « ما را حقی است اگر به ما داده شود وگرنه بر ترک شتر می نشینیم هر چند سِیر ما در شب به طول انجامد». 🔻موضوع حکمت ۲۲ اختصاص حقّ ولایت، خلافت پیغمبر، امامت و رهبری جامعه، به امیرالمؤمنین(علیه السلام) و اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) است. 🔰 می دانیم که کلمه "حق" دو نوع معنا دارد: 🔸۱. معنای اسمی : در معنای اسمی یعنی چیزی که در اختیار کسی باید قرار بگیرد، مالکش باید کسی باشد. 🔸۲. معنای فعلی : در معنای فعلی یعنی ثبوت. 🔰 اما بحث اصلی عبارت است از اختصاص حقّ ولایت به اهل بیت (علیهم السلام). 🔻 در خطبه ۲ نهج البلاغه بند۶ اینگونه میخوانیم: "از این امّت احدی را نمیشود با آل محمد (صلّی الله علیه وآله وسلم) مقایسه کرد و نمیشود کسانی را که نعمت اهل بیت(علیهم السلام) بر آنها جاری شده است، ابداً با اهل بیت مساوی دانست. زیرا اهل بیت (علیهم السلام) اساس و ریشه دین و ستونهای یقین اند. کسی که افراط کرده و جلو افتاده باید به سمت آنها برگردد. کسی که جامانده و کوتاهی کرده باید به اهل بیت ملحق بشود. 🔻 بعد این عبارت را میخوانیم: « وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ »؛ و اختصاص دارد حق ولایت به اهل بیت و در آنها وصیت پیامبر و وصایت و وراثت پیامبر هست . پس حق ولایت، اختصاص به اهل بیت دارد. 🔻 اما مسأله اینجاست که چرا حق ولایت و خلافت پیامبر به اهل بیت (علیهم السلام) اختصاص دارد؟ 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه حداقل چهار شرط برای کسی که بخواهد با شایستگی جانشین پیامبر شود و حاکم و رهبر جامعه بشود بیان کرده اند: 1⃣ شرط اوّل : در خطبه ۱۷۳ بند ۳ : «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ» ؛ ای مردم همانا شایسته ترین مردم به امر ولایتِ امّت، کسی است که در این امر از همه قوی تر است. 2⃣ شرط دوم : در خطبه ۱۷۲ بند ۱ ؛ شرط دوّم را اعلم بودن به دستورات الهی می دانند: «أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ» کسی شایسته حقّ ولایت است که از همه به آنچه که امر خداست در مسأله حکومت داری عالمتر باشد. 3⃣ شرط سوم : در خطبه ۳ نهج البلاغه اعتدال و میانه روی را شرط رهبری می دانند و در مذمّت سیره خلیفه دوم می فرمایند: کسی که بر مرکب ولایت و رهبری سوار می شود مثل سوارِ بر یک حیوان چموش وحشی است؛ که اگر طنابی که به بینی آن شتر وصل شده و در دست سوار هست را محکم بکشد، بینی شتر پاره میشود؛ اگر رها کند شتر او را به زمین می زند. کنایه از اینکه نه باید تند باشد و نه باید کند باشد، بلکه اعتدال باید داشته باشد. 4⃣ شرط چهارم : در حکمت ۱۱۰ می فرمایند :« فرمان خدا را برپا ندارد جز آنکس که در اجرای حق مدارا نمی کند، سازشکار نمی باشد و پیرو طمعها و آرزوهای شخصی نمی رود». که در واقع خود این سه شرط در دل این حکمت است. اینکه انسانی باشد، مدارای نابجا نکند، سازشکار نباشد و دنبال طمع شخصی خود نباشد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع