.
لـبـاساے مـارک دار
باطن آدمو نمے پوشونه
گـاو هَــم پـوستش چـرم خالصه
"ذات آدم مهمـــه"
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
مهم نیست اگر انسان برای کسی که دوست دارد
غرورش را از دست بدهد اما...
فاجعه است اگر کسی به خاطر حفظ غرور کسی را که دوست دارد از دست بدهد....
🕴 هاراکی موروکامی
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_مونس
#عاقبت_بخیر
#پارت_پنجاه
اسمم مونسه دختری از ایران
لیلابرام چای میوه اورد..هزارتاعلامت سوال توذهنم بود..چون میدونستم زری متولدرشت وخواهری نداره بس لیلاکی بودکه زری اینقدربهش اعتمادداشت بهش میگفت خواهرمه..خیلی دوست داشتم بدونم بین لیلاوزری چه رابطه ای وجود داره که اینقدر بهم اعتماد دارن ولی روم نمیشد ازش بپرسم ..لیلا ازخودش گفت که صاحب اون خونست..و۷تامستاجرداره که همه زن بچه دارن واتاقهاروبه مجرداجاره نمیده..ویه پسرهم داره بنام عباس که توکارخونه کارمیکنه وکنارکاردرس هم میخونه وگفت شوهرش روچندسال بعدازازدواجش ازدست داده به تنهای امورات زندگیش روتابزرگ شدن عباس گذرونده کلازن بانمکی بود..لیلا گفت من یه پسرجوان دارم ودرست نیست تویه اتاق بامازندگی کنیم.. زری ازمن خواسته بهت اتاق بدم وبرات یه کارمطمئن پیداکنم هوات روداشته باشم..منم یه اتاق بامقداری وسایل اولیه زندگی دراختیارت میذارم وتوام کارمیکنی خودت خرجت رودرمیاری وکرایه منم بایدبدی..باخوشحالی ازپیشنهادش استقبال کردم وقرارشد دوهفته پیش لیلابمونم تایکی ازاتاقهاخالی بشه...
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
آدمهای امن همانهایی هستند که همه چیز
میتوانی بهشان بگویی ، بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
شاد بودن چیزیه که باید
خودت به زندگی اضافه کنی .
بقیه نمی تونن بهت تقدیمش کنن .
دست سازه...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🍁سـلام...
🍂صبح زیباتون بخیر
🍁یک روز بی نظیر
🍂شنبه ای دلنشین
🍁یک لبخندازته دل
🍂یک شادی بی دلیل
🍁یک خدای همیشه همراه
🍂با هزار آرزوی زیباااا
🍁تقدیم لحظه هاتون
🍁اخر هفته تون به خیر ونیکی
🍂پایان هفتــه تـون پُر برکـت
#سرگذشت_مونس
#عاقبت_بخیر
#پارت_پنجاه_یک
اسمم مونسه دختری از ایران
قرار شد دوهفته پیش لیلابمونم تایکی از اتاقها خالی بشه وبرای کارهم لیلاگفت زری نوشته سواد خوندن نوشتن داری به پسرم عباس میگم شایدبتونه توی کارخونه دستت روبندکنه..گفتم نمیدونم باچه زبونی ازتون تشکرکنم شمادرحق من دارید مادری میکنید..لیلا گفت بایدحرفم روگوش کنی نبینم باهیچ مردی خوش بش کنی حق پوشیدن مینی جوب نداری اگرخطای ازت سربزنه خودم گیسات رومیکنم باتعجب نگاهش کردم انگارنفس نمیکشید وپشت هم شرط شروطهاش رو میگفت.. گفتم چشم هرچی شما بگی..گفت افرین حالا بلند شو برو دست روت رو بشور تا ابگوشت لیلا پز برات بیارم..فهمیدم لیلازن خوبیه که بدم..رونمیخواد و هرچی میگه بخاطر خودمه.. رفتم کنارحوض توحیاط نشستم نگاه تواب کردم دلم بدجوربرای مادرم وحتی پروانه تنگ شده بودشایدم بخاطرمسافت ودوری بودکه احساس تنهای میکردم ولی میدونستم اقاجان برادرهام محمدومسلم به این راحتی ازگناه من نمیگذرند..برادرهام برای من خیلی غیرتی بودن ولی به زنهای خودشون که باهم خواهر بودن کاری نداشتن واگرمحمد مسلم هوام روداشتن الان من اواره این شهرنبودم..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
Kind people are not idiot, they just think "everyone has a heart inside his chest"
آدمای مهربون ...
احمق نیستن، فقط فکر میکنن...
”همه توی سینشون قلب دارن“
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
زندگی خیلی کوتاه تر از اونه که بخوای صبر کنی.
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
کلید بسیاری از کارها صبر است.
جوجه با صبرکردن به دست میآید
نه با شکستن تخممرغ.
🕴 آرنولد گلاسو
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
اگر صخره و سنگ
در مسیر رودخانه نباشد
صدای آب
هرگز زیبا نخواهد شد...
ورود 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_مونس
#عاقبت_بخیر
#پارت_پنجاه_دو
اسمم مونسه دختری از ایران
همون لحظه به خودم قول دادم که توزندگی انقدر پیشرفت کنم و قوی باشم که اگرروزی باخانواده ام رودروشدم شرمنده من بشن
توهمین فکرهابودم که لاستیک یه دوچرخه محکم خوردبه پام... وصدای یه مردبه گوشم رسیدکه همش میگفت وای ببخشید..اصلا نگاهشم نکردم دویدم تواتاق..لیلاباتعجب نگاهم کردگفت سه ساعت توحیاط چکارمیکنی یه دست روشستن اینقدرطول میکشه سرم روانداختم پایین حرفی نزدم..لیلاسفره روانداخت منم کمکش وسایل روچیدم. که صدای ننه ننه ی خوشگلم پیچید تو اتاق..صدای همون مردتوحیاط بودتامن رودیدتعجب کرد..یه پسرباقدمتوسط وموهای فرفری که خیلی شبیه لیلا بود..گفتم سلام جوابم روداد..لیلا به استقبالش امدکلی قربون صدقه اش رفت
وبعدمن روبهش معرفی کردگفت مهمون داریم..عباس به زبان ترکی یه چیزی لیلا گفت که من متوجه نشدم..ولی لیلابه فارسی جوابش رودادکه عزیزکرده ی زری جونه وقراربامازندگی کنه وتوازاین لحظه به بعد صاحب یه خواهرشدی..عباس به روم خندیدگفت کوچیک ابجیه خودمم هستم...
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir