درود و سلام و رحمت و برکاتت بر آنان باد، بار الها! این شهادت را نزد خود براى من ثبت کن، تا آن را در روز قیامت بر زبانم جارى کنى درحالى که از من خشنود باشى، همانا تو بر آنچه مى خواهى توانایى. خدایا! تو را سپاس سپاسى که آغازش بالا رود و انجامش پایان نگیرد، خدایا! تو را سپاس، سپاسى که آسمان براى تو بر دوش کشد و زمین و هرکه بر آن است تو را آنچنان تسبیح کند. خدایا! تو را سپاس، سپاسى همواره و همیشگى که گسست و پایانى برایش نباشد و تنها سزاوار تو باشد و به تو بیانجامد، سپاسى که نمایان شود در دلم و بر تنم و نزد من و با من و پیش از من و پس از من و پیش رویم و بالاى سرم و زیر پایم و آنگاه که مرگم فرا رسد و یگانه و تنها مانم سپس فانى شوم
و تو را سپاس گاهى که زنده و برانگیخته شوم، اى سرور من، خدایا! و تو را ستایش و سپاس براى همه صفات پسندیده ات و بر همه نعمت هایت، سپاسى بلند و بى پایان،
🤲🕊🥀
در داستان هاى قرآن، قصّه گو خداوند است. «نحن نقصّ»
- قصّه گو (و نويسنده آن)، بايد معتبر و مطمئن باشد. «نحن نقصّ»*
- از نظر روانى و تربيتى، براى تأثير بهتر، بايد مقدّمه چينى كرد. (قبل از شروع قصّه، مقدّمه چينى مى كند كه مى خواهم قصه بگويم، آن هم بهترين قصّه.) «نحن نقصّ عليك احسن القصص»*
- بهترين سخن ها، در اختيار بهترين افراد است. «نحن نقصّ... احسن القصص»*
- براى الگو دادن به ديگران، بهترين ها را انتخاب ومعرّفى كنيم. «احسن... »
- قرآن بازگوكننده ى داستان ها، با بهترين وزيباترين بيان است. «احسن القصص»
- بهترين داستان، آن است كه بر اساس وحى باشد. «احسن القصص بما اوحينا»
- پيامبر امّى قبل از نزول وحى، نسبت به تاريخِ گذشته بى خبر و ناآشنا بود. «...لمن الغافلين»
- قرآن، از ميان برنده غفلت ها و بى خبرى هاست. «من قبله لمن الغافلين
سوره یوسف آیه ۳👆📜
ای پروردگار ما پسندیده دارى و از آن خشنود شوى، خدایا! تو را سپاس بر هر خوردن و نوشیدن و هر دست یافتن و هر بست و گشودن، و در برابر هر تار مو که به ما دادى، خدایا! تو را سپاس سپاسى پاینده به پایندگى ات و تو را سپاس سپاسى که نهایت آن را جز دانشت نداند و تو را سپاس سپاسى که پایان آن را جز مشیتّت نخواهد و تو را سپاس سپاسى که جز خشنودى تو مزدى براى گوینده اش نیست و تو را سپاس بر بردباری ات پس از آن که دانستى
و تو را سپاس بر گذشتت، پس از آنکه بر عذاب توانا بودى و تو را سپاس اى سرچشمه سپاس و تو را سپاس اى به ارثبرنده سپاس و تو را سپاس اى آفریننده سپاس و تو را سپاس اى نهایت سپاس
🤲🕊🥀
فرزندان، بايد به درايت و دلسوزى پدر اعتماد و در مسائل زندگى با او مشورت كنند. «قال يوسف لابيه»*
- پدر را به اسم صدا نزنيم. «يا اَبت»
- پدر و مادر، بهترين مرجع براى حلّ مشكلات فرزندان هستند. «يا اَبت»
- پدران و فرزندان در خطاب به يكديگر، از واژه هايى كه نشانه ى صميميّت، رحمت و شفقت است، استفاده كنند. «يا اَبت»*
- والدين به خواب هاى فرزندانشان توجّه كنند. «يا اَبت»
- حضرت يوسف در ابتدا، تعبير خواب نمى دانست و لذا براى تعبير رؤيايش از پدر استمداد كرد. «يا اَبت»
- گاهى رؤيا وخواب ديدن، يكى از راه هاى دريافت حقايق است. «انّى رأيت»
- در فرهنگِ خواب، اشيا، نماد حقايق مى شوند. (مثلاً خورشيد نشان پدر و ماه تعبير از مادر و ستارگان نشان برادران است.) «رأيت احد عشر كوكباً...»
- ديدن ماه و خورشيد و ستارگان (به صورت هم زمان)، از شگفتى هاى رؤياى يوسف است. «كوكباً و الشمس و القمر»*
- خوابِ اولياىِ خدا، واقعى است. «رأيت » در اين آيه «رأيتُ» تكرار شده است تا بگويد حتماً ديدم و گمان نشود ماجرا خيالى بوده است.
- يوسف عليه السلام در خواب چنان ديد كه خورشيد و ماه و ستارگان، همانند موجودات داراى عقل، بر او سجده مى كنند. (جمله «رأيتهم» براى افراد عاقل بكار مى رود)*
- انسان هاى برگزيده، به مقامى مى رسند كه مسجود ديگر انسان ها مى شوند. «رأيتهم لى ساجدين»*
- گاهى در نوجوان، استعدادى هست كه بزرگترها را به تواضع وامى دارد. «ساجدين »
- شروع داستان با رؤيا و پايان آن با تعبير آن، از بهترين روشها براى نوشتن داستان و سناريو است. «احسن القصص - رأيتهم لى ساجدين»*
سوره یوسف آیه ۴👆📜
اى خریدار سپاس، و تو را سپاس اى صاحب سپاس، و تو را سپاس اى دیرینه سپاس و تو را سپاس اى راست وعده، اى وفادار به عهد اى سپاه توانا، اى مجد و عظمتت پایدار و تو را سپاس اى بلند پایه، اى پاسخگوى خواسته ها، اى فرود آورنده آیات از بالاى هفت آسمان
اى داراى برکات بزرگ، اى درآورنده نور از دل تاریکی ها و اى بیرون آورنده آنان که در تاریکی هایند به سوى نور، اى دگرگون کننده گناهان به نیکیها، و بالا برنده حسنات در مراتب بهشت، خدیا! تو را سپاس اى آمرزنده گناه و اى پذیراى توبه و اى عذابت سخت و اى صاحب عطاى بى حدّ، معبودى جز تو نیست. بازگشت همه به سوى تو است.
🤲🕊🥀
فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهيد.«يا بنىّ»*
- پدر و مادر بايستى رابطه اى صميمانه با فرزندان داشته باشند تا فرزندان بتوانند سخن خود را با آنان مطرح كنند. «يا بنىَّ»*
- خطر حسادت در محيط خانه و جامعه را به فرزندان گوشزد كنيم. «يا بنىّ لا تقصص...»*
- از كودكى و در خانواده رازدارى را به فرزندان بياموزيم. «يا بنىّ لا تقصص»*
- دانسته ها و اطلاعات، بايد طبقه بندى شود و محرمانه و غيرمحرمانه از هم جدا گردد. «لا تقصص»
- هر حرفى را به هر كسى نزنيم. «لا تقصص»
- كتمان فضايل به خاطر جلوگيرى از حسادت ها، كارى بايسته است. «لا تقصص»*
- با پى بردن به استعداد يك فرزند، آن را با ساير فرزندان مطرح نكنيم.«لا تقصص»*
- در معرّفى افراد تيزهوش و نابغه، بايد احتياط كرد. «لا تقصص»*
- حضرت يعقوب نيز داراى علم و موهبت تعبير خواب بوده است. «لا تقصص رؤياك»*
- گاهى شيطان در آستين است. «اخوتك»*
- پيشگيرى بهتر از درمان است. (نگفتن خواب به برادران، نوعى پيشگيرى از تحريك حسادت است) «لا تقصص رؤياك على اخوتك فيكيدوا»*
- در خانواده انبيا نيز، مسايل ضد اخلاقى همچون حسد و حيله ميان فرزندان مطرح است.«يا بنىّ لا تقصص... فيكيدوا...»
- زمينه هاى حسادت را شعله ور نكنيد. «لا تقصص... فيكيدوا»
- حسادت، موجب ناديده گرفته شدن حقوق حتّى حقّ خويشاوندى مى گردد. «لا تقصص... فيكيدوا»*
- برادران يوسف عليه السلام كه از خواب وى و مقام آينده او اطلاعى نداشتند چنان كردند. اگر اطلاع مى يافتند چه مى كردند؟! «لا تقصص... فيكيدوا»*
- پيش بينى و آينده نگرى صفاتى ارزنده هستند. «لا تقصص... فيكيدوا»*
- افشاى اسرار و برخى اخبار، ممكن است بسيار گران تمام شود. «لا تقصص... فيكيدوا»*
- برخى اسرار به قدرى مهم هستند كه افشاى آن زندگى فرد يا افرادى را به مخاطره مى اندازد. «فيكيدوا لك كيداً»*
- در موارد مهم و حسّاس بايد خطر را قبل از وقوع آن گوشزد كرد. «فيكيدوا لك كيداً»*
- حضرت يعقوب در مورد كيد برادران نسبت به يوسف اطمينان داشت. «فيكيدوا لك كيداً»*
- در پيش بينى مسايل مهم، گاهى اظهار سوءظن و يا پرده برداشتن از خصلت ها مانعى ندارد. «فَيَكيدوا لَك كَيدا»
- لازم است والدين، از روحيات فرزندانشان نسبت به هم آگاه باشند تا بتوانند اعمال مديريّت كامل نمايند. «فَيَكيدُوا لَك كَيداً»
- كيد وحيله، كارى شيطانى است. «فيكيدوا...انَّ الشَيْطان»
- شيطان با استفاده از زمينه هاى درونى بر ما سلطه مى يابد. (حسادت برادران، زمينه را براى بروز دشمنى شيطان نسبت به انسان فراهم ساخت.) «فيكيدوا ... انّ الشيطان للانسان عدو مبين»
- شيطان دشمن انسان است، حتّى اگر پيامبر زاده باشد. «انّ الشيطان للانسان عدوّ مبين»*
- از كودكى، شيطان را به كودكان معرّفى و نقش او را بيان نماييد. «انّ الشيطان للانسان عدوّ مبين»*
سوره یوسف آیه ۵👆📜