فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | گوشههایی از سفر رهبر انقلاب به کرمان با لباس مبدل پس از زلزله دی ماه ۱۳۸۲ شهر بم
🗓 بازنشر به مناسبت دیدار مردم کرمان با رهبر انقلاب
دستیابی ایران به رآکتور گداخت هستهای، یعنی چه؟
یعنی به جای اورانیوم، از هیدروژن استفاده میشود؛ یعنی با سوزاندن آب، انرژی هستهای تولید میشود
_______________________
🖌#پی_نوشت:
شما هیچ کدام از این جماعتی که خود را روشنفکر یا اصلاح طلب می نامند پیدا نمی کنید که به دستاوردهای علمی مملکتش افتخار کند علی الدوام تمسخر است و شک و شبهه ! چرا؟ چون این جماعت آنچه ارباب صهیونیست را خوشحال کند افتخار می کنند همچون برحام که قلب رآکتور اراک را بتن ریختند و سانتریفیوژهایی که نابود کردند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندیشه شیعه چیست
و چرا برای مردم دنیا جذاب شده؟؟
🔴 یک دست صدا ندارد
🔵 می گویند یک دست صدا ندارد ولی ما از ماجرای شهادت حضرت زهرا چنین آموختیم که صدای دستی که برای یاری امام زمان بلند شود در گوش زمین و زمان میپیچد
🔺 حتی اگر شکسته باشد.
🌕 آری فاطمه تمام سپاه علی بود.
💎#نسخههایخانگی¹💎
✅دل درد
👌🏼 کسی که از شکم درد رنج میبرد و هر چه درمان میکند درمان نمیشود دو عدد #گردو روی آتش بگذارد تا داخلش بریان شود سپس پوست آن را بکند و بخورد
بإذن الله سریعا دلدردش برطرف خواهد شد.
مجله طب و تمدن اسلامی
@eslamteb
💚امام رضا علیهالسلام :
به بیمارانتان ،
🔅چغندر (یعنی برگ آن را) بدهید ؛
🔅چرا که در آن ، درمان است
🔅و هیچ بیماریای به همراه ندارد
🔅و هیچ عارضهای در آن نیست
🔅و خواب بیمار را آرام میسازد .
🔅امّا از خودِ #چغندر (لبو) بپرهیزید ؛❌چرا که سودا را تحریک میکند
📚الکافی ، ج 6 ، ص 369 ، ح 4
مجله طب و تمدن اسلامی
@eslamteb
،،،،،،،،
حسن روحانی و «نظارت بر رهبر»؟!او و «انتخاب رهبر»؟!
با حیثیت شورای نگهبان و منزلت مجلس خبرگان و قداست نظام جمهوری اسلامی، بازی سیاسی و معاملهی محافظهکارانه نکنید.
اگر در «معیارها» سستی بورزید، «باور»مان به انقلابیبودن شما متزلزل خواهد شد.
همچنان «خسارت محض» تأیید نابجای صلاحیت او را میپردازیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻منطق مداخلهی رسمی
[امر به معروف و نهی از منکر واقعی]
اینکه رهبر انقلاب تصریح کردند که دولت اسلامی باید از کشف حجاب بهعنوان «حرام اجتماعی» جلوگیری کند، بر اساس همین استدلال (معطوف به سه زمینهی فلسفهی اخلاق و فلسفهی حقوق و فلسفهی سیاست) است که:
۱🔸. عرصهی اجتماعی(حوزهی عمومی)، حریم خصوصی نیست که فرد در آن رها (به خود وانهاده) باشد.
۲🔹. حقوق معنوی (ارزشهای الهی) هم مانند حقوق مادّی، معتبر و واقعنما است، بلکه اصالت دارد.
۳🔸. حقوق جامعه بر حقوق فرد، تقدّم دارد؛ چون مصالح اکثریّت، مهمتر هستند.
۴🔹. دولت اسلامی (به سبب ماهیّت و غایت دینی خویش که او را از دولت سکولار، متمایز میسازد)، باید حافظ و حامی حقوق معنویِ جامعه نیز باشد.
۵🔸. فاعلیّت و مدخلیّت دولت اسلامی در عرصهی استقرار دین در جامعه، هم بهصورت هدایت و تبیین است و هم بهصورت تقنین و الزام؛ هم جنبهی فردی و عاملیّتی دارد و هم جنبهی ساختاری و نهادین.
📎 مهدی جمشیدی
🔻در برابر محکِ تجربههای تکاملی
🖊مهدی جمشیدی
۱. تا آنجا که توانستم برنامههای هر سه شبکۀ سیما را در شب یلدا دیدم. قصدم نیز مطالعه و رصد بود. برخی تصوّر کردند که این برنامهها، حاکی از «چرخش» در رسانۀ ملّی است و برخلاف دو سال اخیر، مدیران رسانۀ ملّی جهت دیگری را انتخاب کرده و گفتههایشان را به فراموشی سپردهاند. اما هرچه تأمل کردم هیچ چرخش خاصی نسبت به گذشته احساس نکردم؛ چنانکه در عید نوروز هم برنامهها همین گونه بودند و وضع ترکیبی و بینابینی داشتند. آری، در مناسبتهای اینچنینی، قدری «تفاوت» در برنامهها نسبت به گذشته احساس میشود، اما این تفاوتها به آن حد نرسیدهاند که بتوان از «چرخش» و «نقطۀ عطف» سخن گفت. این تلاشها همچنان در مسیر «شدن» و «تحوّل» قرار دارند و میخواهند «تجربهها»یی باشند برای راهی که باید در گذشته پیموده میشد و نشد. توقع ما نیز نباید بیش از تجربه باشد؛ اکنون در «محک تجربه» قرار داریم و باید خود را و امکانهای خود را در عمل بسنجیم. ازاینرو، به دیدۀ تحقیر نگریستن این تجربهها و ستایش گذشته یا طلب آرمانهای دورست، خلاف انصاف و پختگی هستند.
۲. اینکه تصوّر کنیم در دورۀ جدید، «مخاطب خاکستری» از دستورکار خارج شد، یک «کجروایت» بود. به نظرم هیچگاه چنین چرخشی رخ نداد که اکنون بتوان سخن از «بازگشت به مخاطب خاکستری» گفت. نه مخاطب خاکستری کنار نهاده شد و نه مسیری که تولیدات گذشته با آن برای چنین مخاطبی سخن میگفتند مسدود شد. مدارهای اصلی و جریانهای عمده، همچنان برقرار بودند و اتفاقهای تحوّل، در حد «بازاندیشیهای موردی» بودند و هستند. این امر بدان دلیل است که باید در اینجا، منطق «تعمیر کِشتی بر روی اقیانوس» را به اجرا درآورد و گمان نکرد که میتوان یکباره و ضربتی، وضع را دگرگون کرد و رسانه را از نو آفرید. باید با «آفرینشهای جزئی» و «تجدیدنظرهای موردی» آغاز کرد و بهتدریج، دامنۀ تحوّل را گسترش داد.
۳. اتّفاق جدیدی که در این دورۀ مدیریتی رخ داد، بازشدن «جایی اندک» برای برنامهها و نیروهای اصیل انقلابی بود. آنچه که برخی را آزار میداد نیز همین بود و نه حذف برنامهها و نیروهای خاکستری. اغتشاش سال گذشته و تبعات قهری و برونسازمانی آن را نباید به ارادۀ مدیران جدید نسبت داد و یکجا و کّلی دربارۀ اتّفاقهای متعدّد و پراکنده نظر داد. آنان که رفتند، به ارادۀ خود و در واکنش به اغتشاشهای سال گذشته، جبهۀ جدید خویش را انتخاب کردند و رهسپار راهی دیگر شدند. در اینجا، منحصرساختن معامله به سیاست رسانۀ ملّی، تقلیلگرایی و بلکه نشانی خطاست. ریشه را باید در معادلات کلّیِ ایران و برخی نخبگان سیاسی و فرهنگی آن در سال گذشته فهمید و ارزیابی کرد. روشن است که این اتّفاقها، خود را بر رسانۀ ملّی نیز تحمیل میکنند؛ درحالیکه امکان مواجهه با آنها در ابعاد سازمانی وجود ندارد. در واقع، رسانۀ ملّی به عرصهای برای تسویهحساب برخی نیروهای سیاسی و فرهنگی با انقلاب تبدیل میشود و در مقابل، عدهای گمان میکنند که این واکنشها برآمده از کنش رسانۀ ملّی هستند. رسانۀ ملّی تصمیم دارد که صدای انقلاب و اصالتهای آن هم در رسانۀ ملّی به گوش برسد و دیگر این طنین، حاشیهنشین و منزوی و تزیینی نباشد و تکروایتهای خنثی و ناایدئولوژیک، سلطنت نکنند. این عزم، شکل گرفته است و در آن تردیدی نیست.
۴. حفرۀ تحلیلهای معطوف به طلب چرخش یا حسکنندۀ چرخش به سوی برنامههای عامهپسند و سطحی و زرد، ربایش کجروایت یادشده است. ما فقط با «افزودههای انقلابی» مواجه هستیم؛ آن هم در حد «رگهها» و «تکهها» و نه روح کلّی و بافت معنایی. اگر از تجربه سخن گفتم به همین دلیل بود که به یک راه اشاره کنم که همچنان در درون آن قرار داریم و میخواهیم با خَلق تجربه، دریابیم که چگونه میتوانیم آرمانهای انقلاب را در قاب رسانۀ ملّی بنشانیم. سیاست کنونی، سیاست گامبهگام است. البتّه منتقدان بیرونی، همین حد را هم برنتافتند و سعی دارند با روایتپردازی مبالغهآمیز، پیشانیِ «ایدئولوژی انقلابیِ آقاوحید» را به دیوار بتونیِ «شبهواقعیّتهای محافظهکارانه» بکوبند. ممکن است افزودههای انقلابی ما، خام و شعاری باشند و هنوز با هندسۀ بیان هنری، فاصله داشته باشند؛ ممکن است تلاش برای جمع میان جذابیّت و حکمت، موجب کاستیگرفتن مخاطب شود؛ ممکن است در اثر فشارهای بیرونی، به جانب عوامزدگی گرایش بیابیم؛ ممکن است اندکبودن داشتههای عینی و بالفعلمان به چشم آید؛ و ... اما همۀ اینها، آنگاه که جهتگیری جز آرمانهای اصیل اسلامی و انقلابی نباشد، تجربههایی خواهند بود که به کمالِ تدریجی کمک خواهند کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ صفحات استاد دانشمند دکتر حسن عباسی را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔸 یوتیوب:
▫️ youtube.com/hasanabbasi
🔸 آپارات:
▫️ aparat.com/hasanabbasi_ir
🔸 توئیتر:
▫️ Twitter.com/hasan_abbasi
🔸 اینستاگرام:
▫️ instagram.com/hasanabbasi_quote
▫️ Instagram.com/hasanabbasi.official
🔸 تلگرام:
▫️ T.me/hasanabbasi_ir
🔸 ایتا:
▫️ Eitaa.com/hasanabbasi_ir
🔸 سروش:
▫️ Sapp.ir/hasanabbasi_ir
🔸 گپ:
▫️ gap.im/hasanabbasi_ir
🔸 روبیکا:
▫️ rubika.ir/habbasi_ir
🔸 بله:
▫️ ble.ir/hasanabbasi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مراسم عروسی در یمن این روزها
✅ هوالحی القیوم
ستاره های گمنام آسمان حماسه
مثل حسین ستایش فر (کلاکج)
🔸 گاهی نوشتن بیان درد است
شروع پاسداریم از گردان میثم لشکر ۷ حضرت ولی عصر (عج ) بود بعد از آن یگان مرزی امام سجاد(ع) آبادان و در ادامه کنارسردار فتح الله افشاری آن یل کم نظیر خرمشهری و بعد از آن سپاه ششم امام صادق(ع) -قرارگاه کربلا و پایان جنگ و دانشگاه و بعد از آن در سال ۷۸ که بنا شد برای اولین بار کنگره ای ملی برای شهیدان استان خوزستان برگزار شود دست تقدیر مرا به کنگره سرداران و ۲۳هزار شهید کربلای خوزستان کشاند، و آنجا،آغاز آشنایی من با نویسندگان استانی و کشوری و تحقیق وپژوهش پیرامون دفاع مقدس و حماسه سازانش، اما هیچگاه ندیدم از ستاره گان بی بدیل در قید حیات دفاع مقدس مطلبی نوشته شود، همین ادبیاتی که سایه فرهنگ آن بر تمام کشور سایه گسترانده است و جهانی شده است، در میان کنکاشهای فراوان، هر جا حماسه بود نام سردار حسین ستایش فر(کلاکج ) را یافتم، سال ۵۸ او را از جمله کسانی دیدم که در کردستان همگام و در صدر خوزستانی ها همراه محمد بلالی می درخشد، آنگاه که عرصه بر خوزستان تنگ شد و دشمن همه جانبه از زمین و هوا و دریا هجوم آورد وخوزستان در نوک پیکان حملات صدامیان بود.
🔸 علی غیوراصلی سراسیمه گشت که باید نیروهایم برگردند وچنین شد و در عملیاتی که بعدها بنام خود غیور معروف گشت و مانع سقوط اهواز شد او از ستاره های آن حماسه بود، و بعد در عملیات ثامن الائمه فرمانده گردان و تیپ و در بازپس گیری بستان، او را کنار پل سابل می بینی در حالی که قاسم سلیمانی تحت امر اوست با نیروهای کرمانی، او آتش به پا کرد و با موشک، تانکهای متجاوز را همراه سرنشینانش به آتش می کشد، که سردار سلیمانی آن کوه تواضع و ادب خطاب به او می گوید افتخار می کنم که فرمانده ما! شمایید
🔸 بعدها در قامت فرماندهی تیپ امام حسن (ع) حماسه ها می سازد، واکنون گاهی که رزمندگان قدیمی می بینم می گویند ای کاش کنگره ای برایش گرفته شود!!
🔸 نه نه در این کشور سلیبریتیها، عزیزند و حماسه سازانش غریب!!!
و چرا نباید جوانان امروز قهرمانان دیروز خود را بشناسند، سردار محمدعلی صبور، که گرچه دو برادر رشیدش سرداران سیف الله و یدالله صبور پرپر شدند اما قدش خمیده نشد و تا پایان جنگ مانند شیر می غرید، و روی آرمانهایش ماند و قلبی به مهربانی باران دارد،
سردار خوش قلب و خوش تیپ فواد هویزاوی که از کردستان تا وجب به وجب خاک جنوب نشان عاشقی و سلحشوری دارد و فرماندهی گردان کوثر و تیپ ۸۵ موسی ابن جعفر از افتخارات اوست یا سردار بهنام شهبازی دریادلی و شجاعی که افتخاردلهاست، کریم کریمی پور آن بلند قامت مسجدسلیمانی که از سال ۵۹ از اولین فرماندهان گردان بود، که در وجب به وجب جبهه ها خوش درخشید و خود ستونی بود. اصغر معینی که خود فرجوانی دیگر است و نامش با گردان جعفر گره خورده است، حسنعلی سواریان و عباس سرخیلی و علی شیخ رباط که با ارابه های آهنیشان و توپ و موشکهایشان چون سدی استوار بودند، حمزه کربلایی که حماسه ساز شوش دانیال بود و پرویز رمضانی که جانشین تیپ امام حسن(ع) بود که اسیر شد و در اسارت،شناسایی گردید، فقط خدا می داند که چه زجرها که نکشید،مجید انصاری جانشین گردان جعفر، که از هر عملیاتی ترکشی در بدن دارد و ترس در قاموس او معنا نداشت و یا محمود معین پور که در عملیات والفجر ۸ مجروح گشت اما با همان بدن مجروح خود را به معرکه رساند ، یاسردار قدرت منصوری که اخیرا آسمانی شد و در شجاعت کم نظیر بود و ۴۰ ساله تمام وجودش را وقف امنیت و دفاع از کشور نمود،حتی هم استانیهایش او را نمی شناسند و یا علی بگ میرزاپور ایذه ای که شمال و جنوب شاهد حماسه های اوست،سالهای ابتدایی جنگ در کنارش بودم که گردان محاصره شد وسربندش را بست و گفت:"عقب نشینی ممنوع مگر دستور فرماندهی"، و یا محمد علیپور که همپای سعید درفشان بود در مقاومت وحماسه سوسنگرد و یا بدر مرادی جانشین گردان حضرت رسول(ص)که برادرش در معرکه کریلای ۵ مجروح شد و او را کول کرد تا قدری از معرکه دور کند و در همان حال برادرش را هدف قرار دادند و به شهادت رساندند و او به نبرد با دشمن ادامه داد،و یا خضریان فرمانده گردان بلال از حماسه سازان دزفولی و یا سردار عبدالرحیم علیپور که وقتی پشتیبانی جنگ سپاه ششم را بعهده گرفت کاری کرد کارستان، و استان را برای پشتیبانی از جنگ بسیج کرد و یا سردار عباس هاشمی که برای سردارشهید علی هاشمی هم برادر بود و هم یاورش در همه حماسه ها و دیگر حماسه سازانی همانند حاج سعید نجار،حاج محمود پریشانی،سردار یوسف حمیدی و سردار دکتر فرهاد اسدپور،با دنیایی از حماسه و مقاومت و فتح و یا سردارمحمود محمدپور همان که حماسه ساز همه عملیاتها بود و حتی چشمان نازش هم ترکش به یادگار دارد.
➖ منبع: کانال سایت خیبر؛ کانال رزمندگان پیشکسوت تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) در دفاع مقدس