🦋🕯🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯🦋🕯
🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯
🦋🕯
🕯
#پارت_534
#رمان_حامی
.
مطمئنم از اینکه توی این حالتیم، تو دلت غوغا به پا شده.
اما من هیچ حسی ندارم.
خب این غیر طبیعی نیست؟
حتی اگه عشقی هم نباشه، یه پسر از این همه نزدیکی با یه دختر باید دست و پاش بلرزه اما من......
رفتم و روی تخت نشستم.
اعصابم به کل نابود شده بود.
از روی پاتختی پاکت سیگارم را برداشتم و یک نخ بیرون کشیدم.
آنقدر عمیق پوک زدم که یک سومش سوخت.
نه صدایش می آمد، نه حرکتی می کرد.
سر به زیر گفتم :
تو اولین کسی هستی که اینا رو بهت می گم.
این مدت که بهم ریخته بودم، هم واسه این بود که دلم نمی خواست تو فکر کنی بازیچه شدی، هم این چیزایی که الان بهت گفتم اذیتم می کرد.
نمی دونستم باید به کی بگم، چه جوری بگم.
مونده بودم مثل خر تو گل.
توقع داشتم حرف هایم رویش تاثیر گذاشته باشد، اما اصلا اینطور نشد.
و با حرفی که زد، انگار یک سطل آب یخ خالی کردند روی سرم.
- من دکتر نیستم که داری اینا رو بهم می گی.
با کاری هم که کردی حتی اگه بخوام هم نمی تونم باورت کنم.
هر کلمه که از دهنت در میاد برام حکم یه دروغ جدید رو داره.
اصلا هم تو کتم نمی ره که قصدت کمک بوده.
پس لطفا واسه همیشه این بحث رو تمومش کن.
حالا هم سویچ رو بده می خوام برم واسه درخواست طلاق
اگر به دنبال ساخت رویاهایتان هستید در سفری سبز با ما همراه باشید و به درآمد دلاری باورنکردنی دست یابید.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به:
تلگرام مدیر گروه فروش:
http://Telegram.me/Morteza_abbasi112
ایتای مدیر گروه فروش:
@Morteza_abbasi112
پیام دهید.
یا به کانال زیر مراجعه فرمایید.
کانال ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3070362482C672a4bc79c
#پگاسوس_راید
#سفر_سبز
#سفر_بدون_کربن
#درآمد_دلاری
🦋🕯🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯🦋🕯
🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯
🦋🕯
🕯
#پارت_535
#رمان_حامی
چقدر صریح و راحت!
چقدر محکم و بی تردید.
چقدر بی شیله پیله حرفش را زد!
نمی دانستم خوشحال باشم که انقدر سریع خودش را پیدا کرد و افسردگی نگرفت، یا ناراحت باشم که جای آنکه حالش را خوب کنم، بدتر زدم حالش را خراب کردم....
*
~ آرامش ~
منتظر داشتم نگاهش می کردم که یک دفعه اخم کرد و بلند شد.
به سمت چوب لباسی رفت و مشغول پوشیدن پیراهنش شد.
همچنان قاطع گفتم :
نشنیدی چی گفتم؟!
خیلی سرد گفت :
می برمت.
- لازم نکرده. گفتم سویچ رو بده.
عصبی اش کردم.
چون به سمتم برگشت و با لحن ترسناکی گفت :
تا وقتی اسمت توی شناسناممه حق نداری رو حرفم حرف بزنی!
دهانم بسته شد.
اولین بار بود که این گونه جلویم می ایستاد.
تا به خودم بیایم و بخواهم حرفی بزنم، حاضر شد و زودتر از من از اتاق بیرون رفت.
دست و پایم شل شد. آن مدل رفتار کردن هیچ برایم آسان نبود، اما مجبور بودم.
ظاهرا او هم افتاده بود روی دنده ی لجبازی و اگر می خواستم جلویش بایستم، وقت به شدت تلف می شد
پس تصمیم گرفتم دنبالش بروم.
*
✨ محصـولات ســلامتی آرامش نارون ✨
هدف👈 فقط سلامتی روحی و روانی توست
وســـــواس داری 🥶؟
افـــســرده شــــدی🥴؟
اقدام به خودکشی🥺؟
و ...خيلي خلل هاي روحي ديگه
حتي ، نگران هیچ کدوم هم نباشي اینجا قراره 👈 آمـــوزش 0 تا 100 تــدابیـر آرامـش رو بـبـینـی
و محـصولات ارامشي نـارون🌿
رو تهیه کني که از👇
مشكلاتي اعم از
افسردكي _ ناامیدی_خودخوری_خلاص بشي يا يك پيشگيري برات باشه 👌
فقط بايد بيايي تو کـانالت و لذت ببري
🥰👇
https://eitaa.com/joinchat/3806462653C6adf012fe2
🦋🕯🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯🦋🕯
🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯
🦋🕯
🕯
#پارت_535
#رمان_حامی
چقدر صریح و راحت!
چقدر محکم و بی تردید.
چقدر بی شیله پیله حرفش را زد!
نمی دانستم خوشحال باشم که انقدر سریع خودش را پیدا کرد و افسردگی نگرفت، یا ناراحت باشم که جای آنکه حالش را خوب کنم، بدتر زدم حالش را خراب کردم....
*
~ آرامش ~
منتظر داشتم نگاهش می کردم که یک دفعه اخم کرد و بلند شد.
به سمت چوب لباسی رفت و مشغول پوشیدن پیراهنش شد.
همچنان قاطع گفتم :
نشنیدی چی گفتم؟!
خیلی سرد گفت :
می برمت.
- لازم نکرده. گفتم سویچ رو بده.
عصبی اش کردم.
چون به سمتم برگشت و با لحن ترسناکی گفت :
تا وقتی اسمت توی شناسناممه حق نداری رو حرفم حرف بزنی!
دهانم بسته شد.
اولین بار بود که این گونه جلویم می ایستاد.
تا به خودم بیایم و بخواهم حرفی بزنم، حاضر شد و زودتر از من از اتاق بیرون رفت.
دست و پایم شل شد. آن مدل رفتار کردن هیچ برایم آسان نبود، اما مجبور بودم.
ظاهرا او هم افتاده بود روی دنده ی لجبازی و اگر می خواستم جلویش بایستم، وقت به شدت تلف می شد
پس تصمیم گرفتم دنبالش بروم.
*
آموزش زبان انگلیسی مخصوص عجول ها😳😁
دلت میخواد سریع مکالمه کنی😍
خیلی وقته داری کلاس میری نتیجه نداده😔
کلی پول و وقت صرف کردی دوتاجمله نمیتونی حرف بزنی😭
ما عجله ای بهت مکالمه انگلیسی یادمیدیم،اگر عجله نداری نیا اینجا👇😉
https://eitaa.com/joinchat/3093823976Ca4a8c8728b
🦋🕯🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯🦋🕯
🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯
🦋🕯
🕯
#پارت_536
#رمان_حامی
از لحظه ای که سوار ماشین شدیم، هیچ کدام حرف نزدیم.
حامی که سگرمه هایش بدجور در هم رفته بود، من هم که از ابتدا، در برابرش گارد گرفته بودم و مثل دختر های تخس، نشسته بودم عقب و به بیرون نگاه می کردم.
از اینکه داشت به سمت جایی می رفت تا درخواست فسخ پیوند میانمان را بدهم، هیچ خوشحال نبودم. انگار داشتم به سمت جهنمی سوزان می رفتم.
و حتی شاید از آن هم بدتر!
از طرفی حرف هایش هم بدجور ذهنم را درگیر کرده بود.
صبح، دروغ گفتم که باورش ندارم. نمی دانم چرا با وجود آنکه آنطور مرا شکست، باز هم احساس می کردم تک تک حرف هایش حقیقت محض است.
فقط برای آنکه هوایی نشوم و تصمیم اشتباهی نگیرم، نمی گذاشتم حرف بزند.
نگران بودم باز هم دلم برایش بلرزد و کوتاه بیایم.
دلم نمی خواست کسی مرا خر فرض کند.
میان راه بودیم که تلفنش شروع کرد به زنگ خوردن.
کاملا از حرکاتش مشخص بود هیچ میلی به پاسخگویی ندارد، اما وقتی اسم شخص را روی صفحه ی موبایلش دید، لا اله الا اللهی گفت و جواب داد.
- الو جانم هستی؟
🔴 شمایی که زندگیت با همسرت سرده این پست مخصوص شماست🔴🔴
🚧مشکلات آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها در ایران🚧
راه حل تضمینی پیش ماست
شماره تماس آقای حسنی:
👉🏻 09229617702 👈🏻
🧾برای اقدام و تشکیل پرونده ، فرم ویزیت رو پر کن📋
https://formafzar.com/form/6a9j7
✅️معتبر ترین کانال ایتا در زمینه طب سنتی✅️
💯شاید حکمتی داشته که اینجا دعوت شدی😇↙️
👇🏻👇🏻جهت مشاهده رضایتمندی ها بر روی لینک زیر کلیک کن👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2878407038C88eadf9d92
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
خیلی به پول نیاز داشتم وهیچ درآمدی نداشتم😭😞
شرایط کارکردن بیرون از خونه هم نداشتم تا اینکه سه ماه پیش اتفاقی با کانال کاردرمنزل آشنا شدم بهم یاد داد چطوری توی خونه خودم بدون بیرون رفتم ماهی ۳۰ میلیون پول دربیارم
💰💵☺️
لینکش براتون میزارم
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3075932399Cd92a2f257c
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
.
📌 کار در منزل
این مدت خیلی متقاضی کاردر منزل داشتیم که گفتن دنبال کاردرمنزل هستن قول دادم لینکش براتون بزارم 🪙
امروز لینکش براتون گذاشتم
👇👇👇👇👇
daramad halal