درآمـــد میلیـــــــونی با ساخت گلســـر 🎀😍
😢شرایط کاربیـــــرونِ خونه رو نـــــداری؟
بودجــــه کمـــی داری بــــرای شـــــروع😢؟
نگـــــرانی نــــــداره کـــــه 🤔
✅ با من میتونی هنری رو یاد بگیری که توی خونه با کمترین هزینه به درآمد برسی🤩 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/749667015Ce3af1c399b
این فرصت رو از دست نده کلی آموزش رایگان داریم☺️👆
🦋🕯🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯🦋🕯
🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯
🦋🕯
🕯
#پارت_484
#رمان_حامی
آهی کشید و ادامه داد.
- می گن خدا هر چقدر بندهش رو بیشتر دوست داشته باشه بیشتر آزمایشش می کنه.
اگه تو سختی و تنگنایی بدون خدا داره نگاهت می کنه.
دوست داره صداش کنی. دوست داره ازش کمک بخوای.
دوست داره بفهمی جز اون هیچ کس رو نداری.
و خودشم توی قرآنش گفته بعد از هر سختی اسونیه.
حرف خدا حقه.
پس دلت روشن باشه.
تو تلاشت رو کردی آرامش. از اینجا به بعد رو دیگه بسپار به خدا.
بالاخره ورق بر می گرده، بالاخره دست کمیل واسه همه رو می شه.
بچسب به زندگیت.
یه مدت واسه خودت باش. امیدت رو هم از دست نده.
چیزی که باید اتفاق بیفته میفته.
خدا به موقع یه جوری راهو واست باز می کنه که اصلا نمی فهمی چی شد.
وقتی الان گره به کارت افتاده بدون یه حکمتی هست.
الان جایی هستی که واقعا کاری از دستت بر نمیاد.
آرام تر شده بودم. خیلی آرام تر.
اما با شنیدن جمله ی آخرش، پوزخندی زدم و فین فین کنان گفتم :
یعنی من از پس کمیل بر نمیام؟
خیلی جدی گفت :
نه آرامش بر نمیای. بر نمیای!
اینکه تو خیلی قدر و توانمندی شکی درش نیست.
اما تو این یه مورد واقعا نمی تونی کاری کنی.
داره میگه برگه رو از بین برده
می خوای چی کار کنی؟ ازش شکایت کنی؟
به چه جرمی؟
اصلا گیریم بگیرنش. فوق فوقش چند ماه می مونه اون تو.
تازه با اون همه آدمی که اون داره خیالت راحت باشه که بیست و چهار ساعت هم اون تو نمی مونه.
می خوای گروگان بگیریش؟ تهدیدش کنی؟
چی کارش می خوای کنی؟
خودش هم که گفت بیا همه جا رو بگرد.
یعنی چی؟
یا واقعا اون برگه رو از بین برده یا جایی گذاشته که عقل جن هم بهش نمی رسه.
بهت هم نمی گه اون تو چی نوشته بود.
چون قطعا به ضررش تموم میشه.
وگرنه اصلا دست به این کار نمی زد.
این همه مدت پنهون کاری نمی کرد.
حرف حق می زد.
حرف حق هم جواب نداشت.
پوفی کردم و دست به سینه به رو به رو خیره شدم.
گریه ام هم بالاخره بند آمد.
کسی که بلغمی بشه
اول دچار مشکلات گوارشی میشه بعد شکمش بزرگ میشه و هیکلش بهم میخوره ، روز به روز بی انرژیتر میشه و دائما خسته است
همچنین دچار مشکلات جنسی و یبوست خلط پشت حلق و کبد چرب و مشکلات خواب و اعصاب میشه
عزیزانی که این مشکلات رو دارن یا میخوان بدونن مزاج بدنشون چیه روی لینک زیر بزنن فرم مشاوره مزاج شناسی رو پر کنید و مشاوره رایگان دریافت کنید👇👇👇https://formafzar.com/form/y4lfc
🔴 هشدار جدی برای تمام آقایان متاهل🔴
🚧مشکلات آقایان زمینه ساز 80% طلاق ها در ایران🚧
راه حل تضمینی پیش ماست
روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4012310945C0c4c6f425e
✅️معتبر ترین کانال ایتا در زمینه طب سنتی✅️
برای اقدام و تشکیل پرونده روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://formafzar.com/form/cw69v
https://formafzar.com/form/cw69v
https://formafzar.com/form/cw69v
🦋🕯🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯🦋🕯
🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯
🦋🕯
🕯
#پارت_485
#رمان_حامی
در ماشین را بست و آمد کنارم پشت فرمان نشست.
از بس گریه کرده بودم چشمانم به سوزش افتاده بود.
لحظاتی پلک هایم را روی هم گذاشتم بلکه سوزششان بهتر شود.
دوباره صدایش را شنیدم.
- همه ی اتفاقاتی که افتاد رو فراموش کن و بچسب به زندگیت.
اگه یه زمان کمیل یا پسرش هم دور و بر خونه و کارخونه پیداشون شد خودم با اردنگی و تیپا می ندازمشون بیرون.
دیگه جواب تلفن هاشون هم نده.
فردا هم می رم رضایت می دم کلا شرشون کم شه.
طوری به طرفش چرخیدم که صندلی صدا داد.
نگاه عاقل اندر سفیهی حواله اش کردم.
قبل از آنکه اعتراض کنم خودش گفت :
اگه رضایت ندیم از فردا دوباره زنگ و پیغام پسغوم هاشون شروع میشه.
با موندن اون پسر هم تو زندون هیچی درست نمیشه.
حداقل اینجوری کلا ازشون دور میشی.
نظرت؟
جوابش را ندادم و دوباره به رو به رو خیره شدم.
لحنش به کل تغییر کرد و رنگ و بوی شیطنت گرفت.
- می دونی الان چی می چسبه؟
بی حوصله نگاهش کردم.
- بریم خونه، دو تا فنجون چای دبش بریزیم، بشینیم کنار شومینه و یه هفت هشت ساعتی تو سر کله ی هم بزنیم و هم دیگه رو حرص بدیم تا خوابمون بگیره!
در اوج غم و یأس، از حرفش خنده ام گرفت. و سری از روی تاسف تکان دادم.
دست هایش را به هم کوبید و گفت :
عاا ببین تو هم میگیری چی می گم.
ولی قبلش باید بری صورتت رو بشوری.
خدا شاهده هر بار که به صورتت نگاه می کنم تو دلم ده دوازده تا صلوات می فرستم تا ترسم بریزه!
▣⃢ با توکل به خدا و ایمان به خواست او🧿📿
(درمان ریشهای ناباروری🔥)👨⚕
🩺💊
دیگر نیازی به راههای غلط و هزینه بردار مانند IUF و IUI ، قرص آمپولهای شیمیایی نیست❌ 💉☢
▣⃢ درمان مشکلات ،
ناباروری آقایان💁♂ 🦠 ناباروری خانمها🧕🩸🧻🌡
برای پدر و مادر شدن... 👨👩👧👦 🌈💎 👇
▣⃢ خوششانس بودی که تو این روز های عزیز 😇،با اینجا آشنا بشی 👀🥰😊
▣⃢ فقط و فقط کافیست به کانال زیر مراجعه کنید🔑 تا از جدید ترین روش درمانی روز بهرهمند شوی💯
╔ 💗 ══ 🍃ೋ•══╗
⊱𝗃𝗈𝗂ꪀ: https://eitaa.com/joinchat/1237779288C78992baba7
╚══•ೋ🍃 ══ 💞 ╝
حتماً رضایت درمانها رو چک کن👆
🦋🕯🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯🦋🕯
🦋🕯🦋🕯
🕯🦋🕯
🦋🕯
🕯
#پارت_486
#رمان_حامی
با چشمان گرد شده نگاهش کردم و گفتم :
وا چرا؟
اینه ی جلویم را پایین داد.
خودم را که دیدم، هم جا خوردم هم خنده ام گرفت.
حق داشت بیچاره.
آرایشم کلا پخش شده بود.
دور چشمانم تا شعاع سی متری سیاه سیاه بود.
رژ سرخ رنگم تا زیر چانه ام کشیده شده بود.
شبیه دلقک های ترسناک شده بودم.
موهای فرفری ام هم مثل جادوگر ها دورم پخش بود.
کمی موهایم را مرتب کردم که گفت :
دیدی؟ انصافا شبیه زامبی ها شدی.
شبم هست می ترسم یه وقت جنی بشی بلا ملایی سرم بیاری جوون مرگ بشم.
زود تر بریم خونه.
جلوی خنده ام را گرفتم و گفتم :
دیگه چرت و پرت نگو.
استارت زد.
- خدایا به امید تو. تا خونه این منو نخوره، قول می دم تا خود صبح نماز شکر بخونم
تک خنده ای کردم و بی رمق خودم را روی صندلی رها کردم.
سرم را برگرداندم و به نیم رخ جذابش خیره شدم.
چقدر خوب بود این پسر.
چقدر دوست داشتنی بود.
یک زمان چشم دیدنش را نداشتم، اما حالا حسرت می خوردم که چرا زودتر پیدایش نکردم.
🛑از نگاه کردن به آینه سیر نمیشی🤭
اگر دوست داری همه ازت بپرسن چی کار کردی که پوستت این قدر خوب شده🥰 موهات این قدر پرپشت شده👩
اگر دوست داری شوهرت چشم ازت برنداره🙈❤️
اگر عاشق زیبایی نچرال و طبیعی🥰 با استفاده از محصولات ارگانیک میگردی
پس بزن روی لینک و بیا خودت ببین عطارباشی چه کرده👇👇
https://eitaa.com/joinchat/383910624C715ccacad4
❌تازه محصولات مناسب تابستون و اربعین رو هم تخفیف گذاشتن😍😍
.