eitaa logo
عــــشق ممنـــوعه؛
6.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
887 ویدیو
7 فایل
بسم رب الحسنین علیهما السلام 💚 بعضی تجربه ها قشنگن، مثلِ دوست داشتنِ تــــــــــــــــــو...♥️🌿 رمان"عشق ممنوعه" به قلم:elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد الهی دارد:") @ansar_tab تبلیغات خواستین👆
مشاهده در ایتا
دانلود
این شرط عملی نشد متاسفانه🙏
-چایت‌را‌من‌شیرین‌می‌کنم:)
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
🔻مشارکت در برپایی موکب حضرت رقیه (س) در مرز میرجاوه جهت خدمت رسانی به زوار پاکستانی در اربعین شماره کارت:
6063731181316234
6104338800569556
شماره شبا:
IR710600460971015932937001
به نام هیئت حضرت رقیه(س) 🏴 ⚠️ به جز برنامه "آپ" که برای حساب‌های حقوقی محدودیت دارد، از هر برنامه‌ای دیگر بانکی و... واریز کنید مشکلی نخواهید داشت.
عــــشق ممنـــوعه؛
🔻مشارکت در برپایی موکب حضرت رقیه (س) در مرز میرجاوه جهت خدمت رسانی به زوار پاکستانی در اربعین شمار
اول از همه بزرگوارانی که محبت کردند و برای موکب مرز میرجاوه اومدن پای کار سپاسگزارم❤️🙏❤️ عزیزانی که دستشون به دهنشون میرسه و وضع مالی مناسبی دارند از این مورد ویژه حمایت کنن ! چه جایی بهتر از مرز پاکستان و پذیرایی از زائری که بدون امکانات ۳۵۰۰ کیلومتر رو با اتوبوس طی می‌کنه و تمام سختی راه رو تحمل میکنه تا خودش رو به پیاده روی اربعین برسونه😭 لطفاً بعد واریز رسیدتون رو به آیدی زیر بفرستید: @Mehdi_Sadeghi_ir
ولی غربت واقعی رو اونجا حس میکنی که کسی دوسش داری جایی که باید باشه کنارت نباشه🍃
تا کی میخوای بشینی تو خونه و هیچ درآمدی نداشته باشی؟ 🤦‍♀️ تازه همشم باید از شوهرت پول بگیری😢 🎀اینجا پر از کیف و ساک و باکس های شیک و جذاب روبالشتی های متنوع انواع حوله و دستمال های نخی هست که قیمتشونم خیلی مناسبه🎀 https://eitaa.com/joinchat/907935948C69edf300dc 💫عرضه مستقیم از تولیدی👌 💫ارسال به تمام نقاط ایران 💫ارسال به قیمت عمده برای کسب و کارهای خانگی و مغازه ها 🙋‍♀️ ✨ارسال از استان یزد♦️❤️ اگه دوست داری کسب و کار خودتو شروع کنی به کانال ما یه سر بزن 💪👇👇 https://eitaa.com/joinchat/907935948C69edf300dc
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 ارکان وقتی فهمید، خیلی اصرار کرد که بروند خانه ی او. اما قبول نکردم. آنها به هم محرم نبودند. حتی اگر عقد می کردند هم باز درست نبود بروند آنجا. آن خانه برای آرکان هم نبود، نقش محافظ و نگهبان خانه را داشت خودش هم اضافی بود آنجا. زندگی اش هم با حقوقی که از آن مرد می گرفت می گذراند. گاهی هم پدرش برایش پول می زد. پدرش ناخدای کشتی بودو همیشه روی آب. از وقتی که توانست روی پای خود بایستد، تقریبا راهش را به کل از مادر پدرش جدا کرد. طوری که به زور می دیدشان مادرش را که اصلا نمی دید و خودش می گفت تمایلی به دیدارش ندارد. او از من هم بیچاره تر بود. آنقدر به این چیز ها فکر کردم که نفهمیدم کی رسیدم خانه. ماشین را پارک کردم و وارد ساختمان عمارت شدم. هنوز بعد از مدتها، جای خالی ماهرو احساس می شد وقتی با او تلفنی حرف زدم و گفت که حالش خوب است و از کار و وضعیتش هم راضی است، کمی خیالم راحت شد. چون تا قبل از آن تماس تلفنی، مدام عذاب وجدان داشتم که نکند بخاطر من آواره و سرگردان شده. گفت در یکی از شهر های اطراف، سر آشپز شده و جای خواب هم دارد. هرچه گفتم بگو کجایی نگفت. گفت نمی خواهد فعلا با کسی دیدار داشته باشد. نگران بود یک وقت برویم به دیدنش. من هم وقتی دیدم آنطور راحت تر است، دیگر اصرار نکردم. برای من و آرامش هم آرزوی خوشبختی کرد و گفت برای عروسی مان حتما می آید. خبر نداشت چه خبر است در نبودش
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
🔻مشارکت در برپایی موکب حضرت رقیه (س) در مرز میرجاوه جهت خدمت رسانی به زوار پاکستانی در اربعین شماره کارت:
6063731181316234
6104338800569556
شماره شبا:
IR710600460971015932937001
به نام هیئت حضرت رقیه(س) 🏴 ⚠️ به جز برنامه "آپ" که برای حساب‌های حقوقی محدودیت دارد، از هر برنامه‌ای دیگر بانکی و... واریز کنید مشکلی نخواهید داشت.
عــــشق ممنـــوعه؛
🔻مشارکت در برپایی موکب حضرت رقیه (س) در مرز میرجاوه جهت خدمت رسانی به زوار پاکستانی در اربعین شمار
امشب شب شهادت حضرت رقیه(س) است و مشارکت در برپایی موکب برای زوار پاکستانی توفیقی است که نصیب هر کسی نمیشه😍 مدد برسونید و کاری کنید که بهترین موکب رو به نیت سه ساله امام حسین برای شیعیان مظلوم پاکستان برپا کنیم.😭 لطفاً بعد واریز رسیدتون رو به آیدی زیر بفرستید: @Mehdi_Sadeghi_ir
هرکسی‌در‌جایگاه‌خودش‌برای‌ظهور‌گام‌برداره با‌ترک‌ی‌گناه‌کوچیک‌،‌با‌‌ترک‌ی‌نگاه‌فاسد . . دل‌امام‌زمانمون‌رو‌شاد‌کنیم...😍🌱
❗️خبری فوق العاده برای دیابتی ها❗️ 🍎دیابتیهای عزیزم.... 🚫اگر شما هم آرزوی دیدن قندخون پایین ۱۰۰ رو دارید و باور درمان شدنتون سخته بیا تو کانال زیر تا به آرزوت برسی 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1375208120C8cca61a32a برای مشاوره و درمان از طریق زیر با ما در ارتباط باشید: ☎️09176709858 @Moshaver_ghasemi72
🦋🕯🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯🦋🕯 🦋🕯🦋🕯 🕯🦋🕯 🦋🕯 🕯 آرامش داخل اشپزخانه بود. سلامی کوتاه کردم. هرچه داخل خانه چرخیدم، مادرم و هستی را نیافتم. با تعجب به آشپزخانه برگشتم و خطاب به آرامش که نمی دانم داشت سر گاز چه می کرد، گفتم : ننه‌م و هستی کجان؟ بدون آنکه برگردند گفت : رفتن. - رفتن؟! - اوهوم رفتن. - کجا؟! - خونه ی جدیدشون. قرار بود خود هستی بهت بگه. فوری و با تعجب، موبایلم را از داخل جیب کتم در آوردم. زنگ زده بود و نشنیده بودم. قبل آنکه با او تماس بگیرم ناباور گفتم : یعنی چی؟ خونه ی جدید چی؟ مگه پول داشتن که خونه بگیرن؟ نمی فهمم چی میگی. - یه زنگ بهش بزن، برو آدرس بگیر برو همه چی رو می فهمی. گیج و منگ گفتم : یعنی چی آخه؟ خب چرا حرف نمی زنی؟ نکنه اتفاقی افتاده؟ به سمتم چرخید. ملاقه به دست، دست به سینه ایستاد و گفت : خیلی سخته یه زنگ بهش بزنی؟! مشخص بود قصد حرف زدن ندارد. چون من نیز خسته و کمی عصبی بودم، ترجیح بودم بحث را کش ندهم و با هستی تماس بگیرم. لا اله الا اللهی گفتم و از آنجا رفتم بیرون. شماره اش را گرفتم. به دو بوق نکشید که صدای خوشحالش در گوشم پیچید. - سلام داداش. خسته نباشی بی حوصله گفتم : سلام. کجایین؟! - منم خوبم مرسی. نوچی کردم و گفتم : هستی حوصله ندارم بگو کجا رفتین؟ ننه کجاست؟ - ننه‌ت همین‌جاست نگران نباش. هیچی نگو، فقط بدون اینکه جوش بیاری و آب روغن قاتی کنی بیا به آدرسی که می گم خب؟ - چرا هیچ کدومتون حرف نمی زنین؟ می خواین روانیم کنین؟