🎥🚨 وقتی به جای حمله به ۵۲ نقطه حیاتی ما، در یک سخنرانی ۸ دقیقهای ۵۸ بار نفس عمیق بکشی یعنی اوضاعت خیلی خرابه!☝️
When instead of attacking our 52 vital points, you take a deep breath 58 times in an 8_minute talk , it means your situation is very awful...
@Essential_English_Words
685.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
The Italian reporter gifted a dog bag of food to the US Secretary of State and told him to eat this dog food three servings a day so honesty and fulfilling the promise can be formed in you, because dogs are more honest and loyal than you!
🌸 @Essential_English_Words 🌸
هدایت شده از اطلاع رسانی ایتا
🆕 عرضه نسخه جدید اندروید
✳️ برنامه اندروید ایتا به نسخه 4.1.4 #بروزرسانی شد
🔹این نسخه با آیکنهای جدید ارائه شده و در آن علاوه بر بهبود اتصال در پس زمینه، تعدادی از ایرادات و باگهای گزارش شده برطرف گردیده است
🔸از همه کاربران گرامی دعوت میشود #نسخه_جدید_ایتا را از یکی از فروشگاههای اندرویدی کافه بازار، مایکت، ایران اپس، کندو یا چارخونه و یا از طریق وبسایت رسمی به نشانی زیر دریافت نمایند:
http://www.eitaa.org
•┈••✾••┈•
🔰کانال رسمی اطلاعرسانی ایتا:
https://eitaa.com/eitaa
655.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدر سرباز وطن رو بدونید...
Appreciate the homeland soldier....
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit8 #level2
concentrate [ˈkɒnsəntreɪt] v.
To concentrate on someone or something is to give your full attention.
→ I could not concentrate on my homework because the room was so loud.
تمرکز کردن
کلمه concentrate بر روی کسی یا چیزی به معنی دادن توجه کامل خود (به او) است.
→ من نمیتوانستم روی تکالیفم تمرکز کنم زیرا اتاق بسیار پر سر و صدا بود.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit8 #level2
conclude [kənˈkluːd] v.
To conclude is to arrive at a logical end by looking at evidence.
→ I saw crumbs on my dog’s face, so I concluded that he ate my cookie.
نتیجه گرفتن ، منتج شدن
کلمه conclude به معنی رسیدن به پایان منطقی با نگاه کردن به شواهد است.
→ من خرده هایی روی صورت سگم دیدم، بنابراین نتیجه گرفتم که او کلوچه ام را خورده است.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adiective #unit8 #level2
confident [ˈkɒnfɪdənt] adj.
Confident means that one believes they can do something without failing.
→ She was confident she could climb the mountain due to her training.
مطمئن ، با اعتماد به نفس ، دلگرم، بی باک
کلمه confident به این معنی است که فرد باور دارد میتواند کاری را بدون شکست انجام دهد.
→ او به دلیل آموزشهایش مطمئن بود که میتواند به کوه صعود کند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adiective #unit8 #level2
considerable [kənˈsɪdərəbl] adj.
If something is considerable, it is large in size, amount or extent.
→ They paid a considerable amount of money for that car.
قابل توجه ، عمده ، مهم
اگر چیزی considerable است، از نظر اندازه، مقدار یا وسعت بزرگ است.
→ آنها برای آن ماشین مبلغ قابل توجهی پرداخت کردند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#verb #unit8 #level2
convey [kənˈveɪ] v.
To convey is to communicate or make ideas known.
→ That picture of a crying child conveys a feeling of sadness.
انتقال دادن ، رساندن ، منتقل کردن
کلمه convey به معنی برقراری ارتباط یا شناخت ایدههاست.
→ آن تصویر از یک کودک گریان احساس غم را منتقل میکند.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
#adjective #unit8 #level2
definite [ˈdɛf ə nɪt] adj.
If something is definite, it is certain or sure to be true.
→ There is a definite connection between hard work and success.
قطعی ، مسلم ، معلوم
اگر چیزی definite است، یقیناً یا حتماً درست است.
→ بین تلاش سخت و موفقیت یک ارتباط قطعی وجود دارد.
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸