eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ In the name of Allah ☘ level2
aim [eim] n. An aim is a goal someone wants to make happen. → My aim is to become a helicopter pilot. مقصود ، منظور ، هدف یک aim چیزی است که کسی می‌خواهد اتفاق بیفتد. → هدف من این است که خلبان هلیکوپتر شوم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
attach [əˈtætʃ] v. To attach is to put two things together. → I attached the socks to the clothesline to dry. ضمیمه کردن ، چسباندن ، بستن کلمه attach به معنی دو چیز را کنار هم قرار دادن است. → جوراب‌ها را به بند رخت آویزان کردم تا خشک شوند. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
bet [bet] v. To bet is to risk money on the result of a game or a business. → How much will you bet that your horse will win? شرط بستن، شرط بندی کردن کلمه bet به معنی ریسک کردن (به خطر انداختن) پول بر روی نتیجه یک بازی یا کسب و کار است. → چقدر شرط می‌بندی که اسب تو برنده می‌شود؟ ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
carriage [ˈkærɪdʒ] n. A carriage is a vehicle pulled by a horse. → We took a carriage ride in the park. کالسکه یک carriage وسیله‌ای است که توسط اسب کشیده می‌شود. → ما توی پارک کالسکه سواری کردیم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
classic [ˈklæsɪk] adj. If something is classic, it is typical. → The athlete made a classic mistake-he started running too soon. کلاسیک ، باستانی ، معمول، رایج اگر چیزی classic باشد، معمولی است. → ورزشکار مرتکب یک اشتباه رایج شد- او خیلی زود شروع به دویدن کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
commute [kəˈmjuːt] v. To commute is to travel a long distance to get to work. → I usually commute to work on the train. مسافرت کردن ، رفت و آمد کردن کلمه commute به معنی پیمودن یک مسافت برای رسیدن به محل کار است. → من معمولاً با قطار به محل کار رفت و آمد می‌کنم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
confirm [kənˈfəːrm] v. To confirm is to make sure something is correct. → Winning the game confirmed that James was a good player. تأیید کردن ، تصدیق کردن کلمه confirm به معنی اطمینان حاصل کردن از اینکه چیزی درست است. → بردن بازی تأیید کرد که جیمز بازیکن خوبی است. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
criticize [ˈkrɪtɪsaɪz] v. To criticize is to say you do not like someone or something. → He criticized his wife forspending too much money. انتقاد کردن ، عیب جویی کردن کلمه criticize به معنی گفتن این است که شما کسی یا چیزی را دوست ندارید. → او از همسرشبه خاطر ولخرجی زیاد انتقاد می کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
differ [ˈdɪfər] v. To differ is to not be the same as another person or thing. → I differ from my brother: he is short, while I am tall. فرق داشتن ، تفاوت داشتن، متفاوت بودن کلمه differ به معنی این است که مانند شخص یا چیز دیگری نباشید. → من با برادرم متفاوت هستم: او کوتاه است، در حالی که من بلند هستم. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
expense [ɪksˈpens] n. An expense is the money that people spend on something. → She wrote down all the expenses for her trip. هزینه ، خرج ، مصرف یک expense پولی است که مردم برای چیزی خرج می‌کنند. → او تمام هزینه‌های سفرش را یادداشت کرد. ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸