eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
console [kənˈsoul] v. To console someone who is sad means to make them comforted. → When my dog ran away, my dad consoled me. دلجویی کردن، تسلی دادن، دلداری دادن کلمه console از کسی که غمگین است، یعنی او را آرام کنید و به او دلگرمی بدهید. → وقتی سگم فرار کرد، پدرم از من دلجویی کرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ district [ˈdɪstrɪkt] n. A district is a small part of a city, county, state, or country. → I live in a residential district of Seattle, Washington. منطقه، ناحیه، بخش، حوزه، محله یک district بخش کوچکی از یک شهر، شهرستان، ایالت یا کشور است. → من در یک ناحیه مسکونی از سیاتل، واشینگتن زندگی می‌کنم. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
drawer [ˈdrɔːər] n. A drawer is a small part in furniture that is used to store things. → I put my clothes into the empty drawers. کشو، دراور، میز کشودار یک drawer بخشی کوچک در مبلمان است که برای نگهداری وسایل استفاده می‌شود. → لباس‌هایم را در کشوهای خالی گذاشتم. ➖➖➖➖➖➖➖➖ endure [enˈdjuər] v. To endure something tough means to do or go through it. → She had to endure her husband shouting all day long. تحمل کردن، پایداری کردن، بردباری داشتن، تاب آوردن کلمه endure چیزی سخت یعنی آن را انجام دهید یا از سر بگذرانید. → او مجبور بود فریادهای شوهرش را تمام روز تحمل کند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
execute [ˈeksɪkjuːt] v. To execute someone means to kill them as a legal punishment. → Some people are executed for serious crimes. اعدام کردن، دار زدن، به اجرا درآوردن کلمه execute یعنی فردی را به عنوان مجازات قانونی بکشند. → برخی افراد به دلیل جرایم جدی اعدام می‌شوند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ grasp [græsp] v. To grasp something means to hold it. → He grasped the bag o f money tightly. گرفتن،چنگ زدن، محکم گرفتن، قاپیدن، به چنگ آوردن، درک کردن کلمه grasp یعنی چیزی را در دست بگیرید. (همچنین می‌تواند به معنای درک کردن یک مفهوم باشد.) → او کیسه پول را محکم گرفت. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
rear [rɪə:r] n. When something is in the rear of something, it is in the back. → The man loaded the rear of his truck with boxes. عقب، پشت، قسمت پشتی وقتی چیزی در rear چیزی قرار دارد، یعنی در قسمت پشتی آن است. → مرد قسمت عقب کامیونش را با جعبه‌ها بارگیری کرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ senator [ˈsenətər] n. A senator is someone who makes laws for a state. → The young senator promised to make laws that would help the people. سناتور، نماینده مجلس سنا، عضو مجلس سنا یک senator کسی است که برای یک ایالت قانون وضع می‌کند. (نماینده مردم در بالاترین سطح قانون‌گذاری.) → سناتور جوان قول داد قوانینی را وضع کند که به مردم کمک کند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
skull [skʌl] n. A skull is the hard part of your head. Your brain is inside of it. → The brain is protected by the skull. جمجمه، کاسه سر یک skull بخش سخت سر شماست. مغز شما در داخل آن قرار دارد. → مغز توسط جمجمه محافظت می‌شود. ➖➖➖➖➖➖➖➖ stir [stəːr] v. To stir something means to mix it using something small, like a spoon. → Mom stirred the batter until it was smooth. هم زدن، تکان دادن کلمه stir یعنی چیزی را با استفاده از وسیله‌ای کوچک، مانند قاشق، مخلوط کنید. → مامان خمیر را هم زد تا یکدست شد. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
tap [tæp] v. To tap something is to hit it lightly. → He tapped the keys of the keyboard to write a short word. ضربه زدن (سبک)، ضربات آهسته و پیوسته زدن، ضربه زدن (به شیر آب)، شیر آب کلمه tap یعنی به آرامی چیزی را بزنید. → او کلیدهای کیبورد را ضربه زد تا کلمه کوتاهی بنویسد. ➖➖➖➖➖➖➖➖ tremendous [triˈmendəs] adj. When something is tremendous, it is very large. → The Earth’s oceans are filled with a tremendous amount of water. عظیم، فوق‌العاده، شگرف، مهیب، ترسناک وقتی چیزی tremendous است، یعنی بسیار بزرگ است. → اقیانوس‌های زمین با مقدار عظیمی آب پر شده‌اند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸
underneath [ˈʌndərniːθ] prep. When something is underneath something else, it is below or lower than it. → The roots of a tree are located underneath the ground. زیر، پایین، در زیر وقتی چیزی underneath چیز دیگری است، یعنی پایین‌تر یا پست‌تر از آن قرار دارد. → ریشه‌های درخت زیر زمین قرار دارند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ worm [wəːrm] n. A worm is a small animal with a long, thin body. → Worms are often used to help catch fish. کرم یک worm جانور کوچکی با بدن دراز و باریک است. → کرم‌ها اغلب برای کمک به گرفتن ماهی استفاده می‌شوند. 🌸 @Essential_English_Words 🌸