eitaa logo
🇮🇷Essential English Words🇮🇷
3.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
14 فایل
🙊Stop Talking, Start Walking🏃‍♀️🏃 🦋 ادمین👈🏽 @soft88 ⁦♥️⁩روزی۵ #صلوات به نیت سلامتی و ظهور امام زمان ⛔️کپی و نشر مطالب به هر شکل حرام⛔️ 🙂اصطلاحات و پادکست🙃 @English_House گروه چت انگلیسی eitaa.com/joinchat/4007067660C220529a69d
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه The Frog Prince A lovely princess sat by the pool and played with a sculpture of a bear. Suddenly, she dropped it, and it rolled away. She chased it, but it fell into the water. She began to cry. A large, ugly frog asked, “Why are you crying?” After the princess told him, the frog said, “I can get the sculpture. What will you give me in exchange for the favor?” “I can pay you a fee in gold,” she said. But the frog protested. “I want to sleep in your bed, and you must kiss me in the morning.” شاهزاده قورباغه شاهزاده‌ خانم زیبایی کنار استخر نشسته بود و با یک مجسمه خرس بازی می‌کرد. ناگهان، او آن را انداخت و مجسمه غلتید و دور شد. او به دنبال آن دوید، اما مجسمه در آب افتاد. او شروع به گریه کرد. یک قورباغه بزرگ و زشت پرسید: «چرا داری گریه می‌کنی؟» بعد از اینکه شاهزاده‌ خانم به او گفت، قورباغه گفت: «من می‌توانم مجسمه را بیاورم. در عوض این لطف، چه چیزی به من می‌دهی؟» او گفت «من می‌توانم به تو هزینه‌ای از طلا بپردازم». اما قورباغه اعتراض کرد. «من می‌خواهم در تخت تو بخوابم و تو باید صبح‌ مرا ببوسی.» ⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️ 🌸 @Essential_English_Words 🌸
alert ( v. ) هشدار دادن، آماده باش دادن ➖➖➖➖➖➖➖➖ broadcast ( n. ) پخش برنامه (تلویزیونی یا رادیویی) 🌸 @Essential_English_Words 🌸
bulletin ( n. )  گزارش خبری کوتاه (رادیو یا تلویزیون) بولتن، خلاصه آخرین رویدادها ➖➖➖➖➖➖➖➖ bump ( n. ) برآمدگی، دست انداز 🌸 @Essential_English_Words 🌸
chop ( v. ) ریز ریز کردن، خرد کردن ➖➖➖➖➖➖➖➖ closet ( n. ) کمد لباس، گنجه ، پستو 🌸 @Essential_English_Words 🌸
console ( v. ) تسلی دادن، دلداری دادن ➖➖➖➖➖➖➖➖ district ( n. ) ناحیه، بخش، حوزه، محله 🌸 @Essential_English_Words 🌸
drawer ( n. ) کشو، دراور، میز کشودار ➖➖➖➖➖➖➖➖ endure ( v. ) تحمل کردن، بردباری داشتن، تاب آوردن 🌸 @Essential_English_Words 🌸
execute ( v. ) اعدام کردن، دار زدن ➖➖➖➖➖➖➖➖ grasp ( v. ) محکم گرفتن، قاپیدن، به چنگ آوردن 🌸 @Essential_English_Words 🌸
rear ( n. ) عقب، پشت ➖➖➖➖➖➖➖➖ senator ( n. ) عضو مجلس سنا، نماینده مجلس سنا 🌸 @Essential_English_Words 🌸
skull ( n. ) جمجمه، کاسه سر ➖➖➖➖➖➖➖➖ stir ( v. ) به هم زدن 🌸 @Essential_English_Words 🌸
tap ( v. ) ضربات آهسته و پیوسته زدن ➖➖➖➖➖➖➖➖ tremendous ( n. ) عظیم، مهیب، ترسناک 🌸 @Essential_English_Words 🌸
underneath ( prep. ) در زیر، پایین ➖➖➖➖➖➖➖➖ worm ( n. ) کرم 🌸 @Essential_English_Words 🌸